آیتاللههای ایران واقعاً با چه فکری چنین اقدامی کردهاند؟ روز ۵ نوامبر، رئیسجمهور ایران، حسن روحانی، از قصد دولتش برای ازسرگیری یکی از فعالیتهای حساس هستهای خبر داد؛ فعالیتی که بر اساس توافق هستهای ۲۰۱۵، معروف به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، منع شده است. (حکومت ایران از آن زمان همین کار را کرده است و گاز اورانیوم را به سانتریفیوژهای خود در تأسیسات غنیسازی هستهای خود در فردو تزریق میکند).
این گام، مشخصترین اقدام ایران تا امروز در مسیر خروج از برجام است؛ توافقی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، سال گذشته آن را رها کرد اما سایر کشورهای گروه ۱+۵ (فرانسه، بریتانیا، روسیه، چین و آلمان) نومیدانه به دنبال حفظ آن هستند.
این گام همچنین نشاندهنده تلاش ایران برای وادار کردن آن کشورها برای فشار آوردن به ایالات متحده است تا کارزار «فشار حداکثری» علیه رژیم ایران را متوقف کند.
اما این تصمیم ایران میتواند هزینه بسیار سنگینی بر روی دست تهران بگذارد، به چند دلیل مهم:
اول، ازسرگیری فعالیت هستهای ممنوعه از سوی ایران میتواند باعث فاصله گرفتن مهمترین حامیان بینالمللی جمهوری اسلامی از این حکومت شود. تاکنون، رهبران اروپایی برای حفظ وضع موجود حاصل از توافق سال ۲۰۱۵ اشتیاق بهخرج دادهاند؛ توافقی که زمینه را برای عادیسازی گسترده و سودآور روابط آنها با تهران فراهم آورده است.
این وضعیت، کشورهای اروپایی را به مدافعان جمهوری اسلامی تبدیل کرده است. مدافعانی که تمام تلاش خود را برای کاستن از تأثیر تحریمهای دولت ترامپ انجام دادهاند تا بتوانند به دادوستدهای معمول خود با رژیم ایران ادامه بدهند.
اما این همکاریها مشروط بوده است به پایبندی ایران به برجام.
تا موقعی که تهران از این تعهدات پیروی میکرد رهبران آن کشورها هم میتوانستند بر این افسانه پای بفشرند که «اگر ایالات متحده در سیاست خود در قبال ایران ملایمت بهخرج بدهد سرانجام میتوان رژیم ایران را به یک سمتوسوی سیاسی سازندهتر و مساعدتر هدایت کرد.»
اما الان، رهبران اروپایی دیگر چندان مطمئن نیستند.
این امر از واکنش رئیسجمهور فرانسه، امانوئل مکرون به اعلام تازه ایران نمایان است که گفت: «فکر میکنم که ایران برای اولین بار به طور صریح و آشکار تصمیم گرفته است برجام را ترک کند.»
رئیسجمهور فرانسه که در چین در گفتوگو با خبرنگاران سخن میگفت اضافه کرد که این اقدام «نشانه یک تغییر جدی» و یک اقدام «فاحش» است.
پیام مکرون قابل توجه است، زیرا رئیسجمهور فرانسه یکی از سرسختترین حامیان عادیسازی مناسبات با جمهوری اسلامی بوده است. او حتی اوایل پاییز امسال تلاشی ناکام انجام داد تا در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک نشستی را بین روحانی و ترامپ ترتیب بدهد.
اما اکنون، با فاصله گرفتن آشکار ایران از برجام، مکرون و دیگر رهبران اروپایی (هرچند با اکراه) به موضعی نزدیکتر به موضع واشینگتن هل داده میشوند، موضعی که میگوید رژیم ایران باید محصور و مهار شود.
دوم، اقدامات هستهای جدید ایران مهمات بیشتری برای کارزار دونالد ترامپ جهت فشار اقتصادی و سیاسی بر جمهوری اسلامی فراهم میکند. در اینجا لازم است به این نکته توجه کنیم که این سیاست، که اکنون یکساله شده، لزوماً یک وضعیت دائمی نیست.
از این گذشته، خود رئیسجمهور، ترامپ، اعلام کرده است که آماده مذاکره با ایران است و آن هم «بدون پیششرط». اما هرگونه پا پیش گذاشتن از این نوع از سوی او، ضرورتاً با مانع واقعیتهای سیاست داخلی کشور برخورد میکند.
یعنی، دونالد ترامپ - که پیش از این هم مخالفت شدیدی با برجام نشان داده - به سختی خواهد توانست رأیدهندگان آمریکایی و کنگره ایالات متحده را قانع کند که هرگونه توافق جدید با ایران از نظر کیفی بهتر از توافق هستهای ۲۰۱۵ است.
اقدامات جدید اتمی ایران این مسئله [اقبال عمومی به توافقی جدید با ایران] را بسیار غیرمحتمل میکند.
این اقدامات ظاهراً همچنین به این گفته منتقدان برجام مهر تأیید میزند که «رژیم ایران کاملاً مصمم به ساخت جنگافزار هستهای است؛ و این به نوبه خود، دقیقاً به روند همان «فشار حداکثری» که رژیم ایران در صدد مهار آن است، شتاب میبخشد.
بنابر این میشود با اطمینان گفت که تازهترین اقدام رژیم ایران که باری دیگر سیاست رفتن تا مرز جنگ را دنبال میکند نتیجه عکس داده و کمانه خواهد کرد و تهران را منزویتر از گذشته برجا خواهد گذاشت.
یادداشتها، آرا و نظرات نویسندگان خود را بیان میکنند و لزوماً بازتاب دیدگاهی از سوی رادیو فردا نیستند.