خاموشی رامش، خواننده مخملین صدای موسیقی پاپ ایران، در حکم فراموشی نیست. خوانندهای که در سالهای هجرت، و در اعتراض به ممنوعیت صدای زنان در ایران، قید حضور باید و شاید بر صحنه را زد.
وقتی بعد از انقلاب تصمیم گرفت نخواند و ۱۵ سال سکوت اختیار کرد، دربارۀ این پرهیزش گفت: «نخواندن من ابتدا اعتراض بود به صدای قدغن زنان در ایران، صدای قدغن خوانندگان زن در سرزمینم که حتی اجازه خواندن و فریاد درون خود را به گوشها رساندن هم نداشتند.»
او میتوانست فراموش شود، اما رد پایش در دوره دوم حیات موسیقاییاش او را چنان استوار نگه داشت که هیچ باد هرزهگردی هم، گرد فراموشی بر حضور اندکش نپاشید.
آلبوم اجتماعی و سیاسی جهان سوم که میتوان تنها آلبوم مستقل و مهجور او در سالهای پس از انقلاب دانست، گواهی است بر حضور خوانندهای که رفتنش را نمیتوان سرسری گرفت.
آلبومی که در بطن ترانههای عاشقانهاش نیز به دنبال «نو» شدن بود. حالا باید به سوگ جدیترین خواننده دو قطبی زنانه سالهای پیش از انقلاب نشست. رقیب جدی گوگوش در صفحه مطبوعات آن زمان که از پوشش تا آرایش مویش بحثبرانگیز بود.
در ویژهبرنامهای با حضور اسفندیار منفردزاده، فرید زلاند و منصور تهرانی از رامش یاد کردیم؛ برنامهای که در انتهایش ترانه وصیت رامش را خواهید شنید.