نسخه به تازگی فراهم شدهای از فیلم «گوزنها» ساخته مسعود کیمیایی اواسط خردادماه در جشنواره فیلم روتردام به نمایش درمیآید. این جشنواره امسال پنجاهمین دورهاش را به دلیل همهگیری ویروس کرونا در دو بخش برگزار میکند. بخش اول در زمان معمول همیشگی در ماه فوریه (بهمن ماه ۱۳۹۹) با نمایش فیلمهای بخشهای اصلی به صورت آنلاین برگزار شد.
بخش دوم قرار است از ۱۲ تا ۱۶ خرداد با امید حضور مخاطبان برگزار شود و فیلم «گوزنها» در بخشی به نام Cinema Regained مربوط به آثار کلاسیک بازیافته شده یا فیلمها و مستندهایی مرتبط با میراث سینما به نمایش درمیآید. در همین بخش فیلم تازه شهرام مکری با نام «جنایت بیدقت» به نمایش درخواهد آمد که در آن هم، فیلم «گوزنها» از عناصر مهم پیشبرد داستان و اتفاقات است و بارها به آن اشاره میشود.
«گوزنها» از شاخصترین آثار ساخته شده با مضمون سیاسی در کل تاریخ سینمای ایران است که در گذر زمان از منظر بازتاب تحولات سیاسی و اجتماعی معاصر در یک اثر هنری و نیز حضور همان اثر در تحولات سیاسی، اهمیتی دوچندان پیدا کرده است.
اتفاقاتی که این فیلم از زمان ساخت تا نمایش و نیز حضورش در برخی از تحولات سرنوشتساز تاریخی از جمله نمایشش در شب آتشسوزی سینما رکس آبادان گذراند، آن را به نمونه کم نظیری از حضور یک اثر هنری در تاریخ جمعی یک کشور تبدیل کرده است. کمتر فیلمی مانند «گوزنها» را میتوان سراغ گرفت که نزد چند نسل از مخاطبان سینمای ایران آشنا باشد و از سوی دیگر حضوری دائمی در فهرست بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران در نظرسنجیهای مختلف منتقدان داشته باشد. آخرین بار سال ۱۳۹۸ در نظرسنجی ماهنامه سینمایی فیلم به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران انتخاب شد. عنوانی که پیشتر هم در نظرسنجی همین نشریه در سال ۱۳۸۸ کسب کرده بود.
نسخهای از این فیلم در ادامه تلاشهای سالهای اخیر برای ترمیم و بازیابی نسخههایی از فیلمهای ایرانی، فراهم شده است. این نسخه که قرار است در جشنواره فیلم روتردام نمایش داده شود البته نسخه ترمیم شده شبیه آنچه برای فیلمهایی چون «شطرنج باد» ساخته محمدرضا اصلانی و «رگبار» ساخته بهرام بیضایی انجام شد، نیست. این نسخه تازه، کاملترین نسخه فراهم شده از «گوزنها» شامل همه آن بخشهای کم و اضافه شده بر این فیلم است. برای مشخص شدن دیالوگها و بخشهایی که ناشی از اعمال سانسور بر این فیلم اضافه شده است، زیرنویسهای انگلیسی این بخشها داخل گیومه (براکت) گذاشته شده است.
«گوزنها» با بازی بهروز وثوقی، فرامرز قریبیان، نصرت پرتوی و پرویز فنیزاده، فیلمبرداری نعمت حقیقی، موسیقی اسفندیار منفردزاده و به تهیهکنندگی مهدی میثاقیه سال ۱۳۵۳ ساخته شد و نخستین بار در سومین دوره جشنواره جهانی فیلم تهران به نمایش درآمد. شخصیتی که به نام قدرت در فیلم دیده میشود آشکارا فراتر از یک دزد مسلح به تصویر کشیده شده است و نمادی از مخالفان سیاسی حکومت پهلوی محسوب میشود که به مبارز مسلحانه روی آوردهاند.
نوع پرداخت این شخصیت از جمله طراحی چهرهپردازی و لباس او آشکارا یادآور افراد عضو سازمان چریکهای فدایی خلق ایران است. برخی تحلیلها حتی چهرهپردازی فرامرز قریبیان برای این نقش را نزدیک به چهره امیرپرویز پویان، از بنیانگذاران و رهبران فداییان خلق میدانند.
گمانههای مشابهی نیز البته درباره نام فیلم نیز مطرح است و گفته میشود نام فیلم نیز اشارهای به تابلوی معروف «سیاهکل» بیژن جزنی، از دیگر رهبران فدائیان خلق دارد که در آن گوزنی با شمشیری در دست چپ دیده میشود. حضور گوزن در این تابلو، این حیوان را نزد گروهی به نمادی از مبارزه در آن سالها تبدیل کرده بود.
داستان مخفی شدن «قدرت» در خانه محقر «سید» و تأثیری که این حضور بر زندگی سید و دیگر ساکنان خانهای که گویی اقشار مختلفی از طبقه محروم ایران زمان ساختش را در خود جا داده است، تبدیل به سند ماندگاری از تفکرات و طرز فکر روشنفکران ایرانی در میانه دهه ۵۰ از لزوم مبارزه با حکومت پهلوی شده است. آنچه البته زمینهساز مشکلات زیادی برای سازنده اصلی فیلم، مسعود کیمیایی شد.
«گوزنها» نخستین بار در ایران ششم آذر سال ۱۳۵۳ در تالار رودکی تهران به عنوان یکی از فیلمهای بخش مسابقه سومین جشنواره جهانی فیلم تهران به نمایش درآمد. این فیلم یک روز بعد در سینما پارامونت تهران هم به نمایش درآمد. گفته شده است نسخه نمایش داده شده از این فیلم در جشنواره فیلم تهران به طور کامل بازبینی نشده بود. استقبال از این چند نمایش بسیار زیاد بود و گفته شده است تماشاگران پس از نمایش فیلم برخی عوامل از جمله فرامرز قریبیان و مسعود کیمیایی را روی دست بلند کرده بودند.
هیئت داوران آن دوره جشنواره فیلم تهران شامل جیلو پونتهکوئرو، آلن روبگریه، پیتر شامونی، شادی عبدالسلام، گابریل فیگهروآ، سیمی گارول، روبن مامولیان، میکلوش یانچو و عبدالمجید مجیدی، جایزه بهترین بازیگر مرد را به بهروز وثوقی بازیگر فیلم «گوزنها» دادند و آقای وثوقی جایزهاش را در مراسم اختتامیه از دست فرح پهلوی، ملکه وقت ایران دریافت کرد. اهدای جایزه از جانب یکی از بلندپایهترین مقامهای ایران به یکی از منتقدترین فیلمهای حکومت گذشته از اتفاقات کمنظیر حوزه فرهنگ و هنر معاصر ایران محسوب میشود.
اهدای جایزه البته مانع از برخورد نهادهای امنیتی حکومت گذشته با سازندگان فیلم «گوزنها» نشد. ماموران سازمان اطلاعات و امنیت کشور معروف به ساواک، مسعود کیمیایی را چند روز بعد از نمایش فیلم در جشنواره جهانی فیلم تهران بازداشت کردند. تقی مختار، نویسنده، کارگردان و روزنامهنگار که در زمان نمایش فیلم «گوزنها» در جشنواره فیلم تهران سردبیر نشریه «ستاره سینما» بود به رادیو فردا میگوید که شاهد بازداشت خشونتآمیز آقای کیمیایی در دفتر مهدی میثاقیه، تهیهکننده فیلم بوده است. آقای مختار همچنین میگوید تا چند روز بعد خبری از مسعود کیمیایی نبود و پس از آن هم چند روزی را در بیمارستان سپری کرد. مسعود کیمیایی تأیید کرده است که بخاطر ساخت فیلم «گوزنها» بازداشت شده بود.
از نمایش در جشنواره فیلم تهران تا اکران رسمی فیلم «گوزنها» در بهمن ماه سال ۱۳۵۴ بیش از یک سال به طول انجامید. در این مدت تغییرات گستردهای در فیلم اعمال شد. از جمله پایانش به طور کامل تغییر کرد. در پایان تحمیلی، شخصیت قدرت، پس از متهم کردن سید به لو دادنش، او را با شلیک گلوله مجروح میکند. اما با توضیحات سید قانع میشود تفنگش را کنار گلدانی بگذارد و تسلیم مأمورانی شود که نسبت به نسخه اصلی کمشمارتر هستند. نوع اجرای این صحنهها و حتی چهرهپردازی بهروز وثوقی آشکارا متفاوت از نسخه اصلی است و سطح کیفی پایینتری دارد. مسعود کیمیایی سال ۹۸ در گفتوگویی با ماهنامه فیلم تائید کرد که صحنههای تازه با نظارت ساواک دوباره فیلمبرداری و به فیلم اضافه شد.
در این نسخه همچنین بر دزد بودن شخصیت قدرت جابجا تاکید میشود از جمله در نخستین جملاتی که از این شخصیت در شروع فیلم شنیده میشود. باوجود تغییرات اعمال شده، «گوزنها» در اکران عمومی بسیار موفق بود و با فروشی در حدود دو میلیون و ۶۰۰ هزار تومان، پرفروشترین فیلم سال ۱۳۵۴ شد. همین نسخه در زمان آتشسوزی سینما رکس آبادان در مردادماه سال ۱۳۵۷ در حال نمایش بود. اتفاقی که از نقاط عطف در وقوع انقلاب سال ۵۷ محسوب میشود.
پس از وقوع انقلاب، نسخه اولیه فیلم «گوزنها» تا سال ۱۳۶۱ در سینماهای شهرهای مختلف ایران به نمایش درآمد. پس از وضع قوانین تازه همزمان با آغاز به کار مدیران جدید در وزارت ارشاد نمایش فیلمهای پیش از انقلاب در سینماها ممنوع شد و فیلم «گوزنها» تبدیل به یکی از انبوه فیلمهای توقیفشده باقیمانده از حکومت گذشته شد. از همان زمان نسخههایی از این فیلم وارد شبکه ممنوع ویدئوهای خانگی شد. این نسخه ترکیبی از نسخه اصلی و تغییریافته بود. به گونهای که هم برخی دیالوگهای اضافه شده در تأکید بر دزد بودن شخصیت قدرت را داشت و هم پایانش مطابق نسخه اصلی بود.
نسلی که پس از انقلاب، سینمای گذشته ایران را از طریق تماشای ویدئوهای خانگی شناخت، همین نسخه از «گوزنها» را دید. سال ۱۳۹۸ بود که پایان تحمیلی مطابق نظر ساواک در اینترنت منتشر شد و تفاوت آن با پایان نسخه اولیه به چشم آمد.
باوجود اهمیت فیلم «گوزنها» در تاریخ سینمای ایران این فیلم برای تماشاگران غیر فارسیزبان چندان شناخته شده نبود. این سالها با بررسیهای بیشتر سینمای ایران و توجه به فیلمسازانی چون ساموئل خاچیکیان در جشنوارههایی چون «ایل چینما ریتراتو» در بولونیای ایتالیا (با نمایش چهار فیلم از او در سال ۲۰۱۷)، نگاه بخشی از مخاطبان جدی خارجی به بخشهای کمتر دیده شده از سینمای ایران جلب شد.
احسان خوشبخت، منتقد، و محققی که با ساخت مستندهایی چون «فیلمفارسی» تلاشهایی برای معرفی سینمای ایران به بینندگان خارجی انجام داده، در فراهم کردن نسخه قابل قبولی از فیلم «گوزنها» نقش مهمی داشت. اولاف مولر، مدیر بخشی که فیلم «گوزنها» در آن در جشنواره روتردام به نمایش در میآید سالها پیش مسعود کیمیایی را به دلیل نمایش فیلم «دندان مار»ش در بخش مسابقه جشنواره فیلم برلین (سال ۱۹۹۱) میشناخت و با اطلاع از فراهم شدن نسخهای از «گوزنها» آن را در برنامههای روتردام قرار داد.
این نسخه از «گوزنها» با همکاری سازندهاش، مسعود کیمیایی و فیلمخانه ملی ایران فراهم شده است و در آن تمام بخشهای حذف شده (از جمله دیالوگی کمتر دیده شده از فرامرز قریبیان خطاب به نصرت پرتوی درباره شکستن تفنگ ساچمهای توسط سید) یا اضافه شده به آن دیده میشود. هر دو پایان فیلم در نسخهای که در جشنواره فیلم روتردام به نمایش درمیآید وجود دارد. مسعود کیمیایی نیز توضیحاتی برای معرفی فیلم بیان کرده است که در ابتدای آن پخش میشود. این نسخه در ماههای گذشته در برخی محلها از جمله سینما تک دانشگاههای یو سی ال ای و ویسکانسین آمریکا به نمایش درآمده است.
نمایش فیلم «گوزنها» میتواند این امیدواری را نسبت به امکان مرمت کامل این فیلم و دیگر آثار تاریخی سینمای ایران ایجاد کند. بویژه آنکه نسلهایی از ایرانیان این فیلمها را نه بر پردههای سینماها بلکه در خانهها و با نسخههایی اکثراً بیکیفیت و ناقص دیدهاند و نتوانستهاند تمام وجوه زیباشناسانه و فرهنگی آنها را درک کنند.