لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳ تهران ۲۳:۲۳

دولت اسلامی خامنه‌ای؛ رئیسی مأمور است یا قربانی؟


امیرعلی حاجی‌زاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه، روز ۱۲ تیرماه گفته است به‌زودی «برای نخستین بار دولت اسلامی تشکیل» و مشکلات مردم حل می‌شود.

حرف تشکیل چنین دولتی تازه نیست؛ ۳۰ فروردین ۹۸، احمد علم‌الهدی در خطبه نماز جمعهٔ مشهد گفت تا ظهور امام دوازدهم شیعیان «دو مرحله» باقی مانده است: تشکیل «دولت اسلامی» و «جامعه اسلامی».

علم‌الهدی هم حرف علی خامنه‌ای را تکرار می‌کرد که از سال ۷۹ دنبال تشکیل دولت اسلامی است، ولی دو بار شکست خورده؛ یکی دوره احمدی‌نژاد که قطار دولت از ریل رهبر خارج شد و دیگری سال ۹۷ که سند بی‌‌مصرف «الگوی پیشرفت اسلامی-ایرانی» منتشر شد.

تلاش سوم رهبر و یارانش برای تشکیل دولت اسلامی نشان می‌دهد که این رؤیای پرهزینه کماکان طرفدار دارد و احتمالاً قربانیان دیگری هم در راه‌اند.

مقدمهٔ یک رؤیا

رهبر جمهوری اسلامی آذر ۷۹ جزئیات دقیق‌ طرحی را گفت که ظاهراً مهم‌ترین مأموریت دوران حکومت اوست. او گفت‌ انقلاب اسلامی رخ داده، حکومت اسلامی (جمهوری اسلامی) تشکیل شده، باید دولت اسلامی تشکیل شود که جامعه اسلامی شود.

خامنه‌ای بعداً وعده داد که وقتی جامعه اسلامی شد، می‌رویم سراغ ساخت تمدن اسلامی؛ این را که ایجاد کردیم، مأموریت‌مان برای ظهور «امام زمان» را انجام داده‌ایم.

بازهٔ زمانی این طرح خطی پنج‌مرحله‌ای نیز در سال ۹۷ اعلام شد: نیم قرن آینده. بر همین اساس است که سند نهایی «الگوی اسلامی ایرانی-پیشرفت» که با دستور خامنه‌ای تهیه و ابلاغ شد، تا بازهٔ زمانی ۱۴۴۴ را در برگرفت.

در طول بیش از ۲۰ سالی که از ایدهٔ تشکیل «دولت اسلامی» می‌گذرد، هنوز تعریف دقیقی داده نشده که دولت اسلامی دقیقاً چیست، فقط گفته شده باید تشکیل شود تا ممکلت اسلامی شود.

شکست اول؛ دولت «منحرف»

خامنه‌ای یک سال پس از وقوع اعتراض‌های ۷۸ که نقطه‌شروع تلاش‌های جدی او برای فراهم کردن تشکیلات سیاسی و امنیتی خاص خودش بود، بحث دولت اسلامی را مطرح کرد، ولی مرداد ۸۴ که دولت خاتمی تمام شد، گفت «مرحلهٔ بعد از نظام اسلامى، دولت اسلامى است».

رهبر جمهوری اسلامی یک ماه بعد در دیدار با کابینهٔ احمدی‌نژاد گفت شعار دولت اسلامی را که احمدی‌نژاد داده، پسندیده است و کارهایی را برشمرد که دولت اسلامی باید انجام بدهد. احمدی‌نژاد هم آن زمان فرصت را مناسب یافته بود و می‌گفت: « تشکیل دولت اسلامی آن‌قدر اهمیت دارد که هزاران احمدی‌نژاد فدای آن شوند.»

این بازی اما چهار سال بیشتر عمر نداشت. اسفندیار رحیم مشایی که چشم و گوش احمدی‌نژاد شده بود، طرح «مکتب ایرانی» را گذاشت روی میز، اصولگرایان نام این دو را گذاشتند سران «جریان انحرافی» و سپاه از سوی رهبر مأمور شد که با هماهنگی صادق لاریجانی بال و پرشان را قیچی کند. دولت اسلامی شد دولت انحرافی، و علی ماند و حوضش.

شکست دوم؛ سند بی‌مصرف

رؤیای دولت اسلامی احمدی‌نژاد که بر باد رفت، خامنه‌ای به صرافت افتاد کار را از پایه ریل‌گذاری کند و دستور داد «الگوی پایه اسلامی-ایرانی پیشرفت» تهیه شود.

این سند قرار بود الگویی را ترسیم کند که ایران بر اساس آن تا سال ۱۴۴۴ به یکی از پنج کشور پیشرفتهٔ جهان در زمینهٔ تولید اندیشه و علم و فناوری، یکی از ۱۰ اقتصاد برتر جهان و یکی از چهار کشور برتر آسیا در زمینهٔ پیشرفت تبدیل شود و به‌عنوان «خاستگاه تمدن نوین اسلامی» معرفی شود.

سال ۸۹ که بحث تنظیم این سند مطرح شد، احمدی‌نژاد گفت «معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی» دفتر ریاست جمهوری امر رهبر را محقق کند، ولی خامنه‌ای راهش را جدا کرد و خرداد ۹۰ دستور داد «شورای عالی الگوی ایرانی-اسلامی پیشرفت» تشکیل شود. صادق واعظ‌زاده، پسرخالهٔ رهبر و عضو شورای انقلاب فرهنگی، هم نفر اول این شورا شد.

پسرخالهٔ رهبر تا سال ۹۷ درگیر کار بود؛ ۱۳ اندیشکده تشکیل داد، ۸ کنفرانس ملی و ده‌ها نشست جانبی برگزار کرد و بیش از ۳۰ میلیارد تومان بودجه گرفت و یک گزارش ۳ هزار کلمه‌ای داد که در حد رونویسی از یک پایان‌نامهٔ دانشجویی بود.

علی خامنه‌ای ۲۲ مهر ۹۷ در یک فراخوان از دولت، مجلس، شورای عالی امنیت ملی، شورای انقلاب فرهنگی، حوزه‌های علمیه و... خواست «نظرات مشورتی‌» درباره این الگو را ارائه دهند تا ظرف دو سال بعدی «نسخهٔ نهایی الگوی اسلامی ایرانی-پیشرفت» آماده و ابلاغ شود.

اکنون دو سال و نیم از فراخوان رهبر گذشته، اما نه کسی ‌آن سند و الگو را جدی گرفته و نه از نسخهٔ نهایی خبری هست.

تلاش سوم؛ مرثیه‌ای برای رؤیا؟

چند ماه بعد از انتشار سند الگوی پیشرفت که سند ساخت تمدن اسلامی محبوب رهبر بود، خامنه‌ای در بهمن ۹۷ یک نامهٔ شش هزار کلمه‌ای نوشت که به بیانیهٔ «گام دوم» مشهور شد.

او در این نامه که مدعی بود «خیلی زحمت کشیده» تا تنظیمش کند، نوشته بود با جمهوری اسلامی وارد مرحلهٔ «جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی» شده‌ایم و «جوانان مؤمن و انقلابی و دانا و کاردان» باید کار را در دست بگیرند و «دوران پیشِ‌رو باید میدان فعالیت چنین مجموعه‌ای باشد».

خامنه‌ای خرداد ۹۸ همین حرف را تکرار کرد و اردیبهشت ۹۹ اسمش را گذاشت «دولت حزب‌اللهی»؛ عبارتی که رحیم صفوی، مشاور نظامی‌ رهبر، گفت یک «کد» است.

نماد این کد هم ابراهیم رئیسی شد که با اذن رهبر سفرهای استانی می‌‌رفت، رقبای مهمش کناره‌گیری می‌کردند یا منع و حذف می‌شدند و ته‌مانده‌شان را هم شورای نگهبان درو کرد، رسانه‌های سپاه و اصولگرایان پشت پرچمش صف کشیدند و سرانجام پیروز انتخابات و مجری و مسئول تشکیل دولت اسلامی شد.

سال ۱۴۰۰، در حالی که جامعهٔ ایران به‌شدت درگیر تحریم، فقر، خشکسالی، بیکاری، تورم، کرونا، سانسور و فیلترینگ، اجبار، تبعیض، فساد و جنایات حکومتی است و مهم‌ترین پاسخی که از حکومت در قبال اعتراضاتش دریافت کرده، مثل آبان ۹۸ یا دی ۹۶، سرکوب تمام‌عیار بوده است، رهبر جمهوری اسلامی در حال اجرای یک آزمون‌وخطای دیگر برای تشکیل دولت اسلامی است.

دولت اسلامی در دورهٔ خامنه‌ای احتمالاً تشکیل نمی‌شود، چون مانند «اقتصاد مقاومتی»، «سبک زندگی اسلامی» و «الگوی پیشرفت اسلامی-ایرانی» دقیقاً مشخص نیست که چیست، ولی این ایده رها نمی‌شود، چون خواست و دستور رهبر حکومت است.

ابراهیم رئیسی اگر رهبر نشود، احتمالاً مثل احمدی‌نژاد قربانی دوم تشکیل دولت اسلامی خواهد شد و اگر رهبر شود، می‌تواند قربانی دیگری پیدا کند.

شاید هم مثل خمینی که برخی ایده‌هایش با مرگش به خاک سپرده شدند، این ایده نیز با مرگ خامنه‌ای به خاک سپرده شود. ولی در مجموع، این وضعیت دوگانه، کش‌دار، مبهم و پرهزینه مختص سوژهٔ دولت اسلامی نیست، ویژگی محوریِ سه دهه حکومت‌داری رهبر جمهوری اسلامی است؛ «الگوی بن‌بست اسلامی-ایرانی».

XS
SM
MD
LG