]در بحبوحه تنشهای سیاسی در عراق و یک روز پس از نمایش قدرت مقتدی صدر در بغداد که با برگزاری یک نمازجمعه از سوی دهها هزار هوادارش صورت گرفت، این روحانی پرنفوذ شیعه صبح روز شنبه ۱۵ مرداد به دیدار آیتالله علی سیستانی عالیترین مرجع شیعیان عراق رفت.
این اولین بار نیست که صدر با وجود اختلاف نظرش با آیتالله سیستانی در مسائل سیاسی، در میانه کشمکشها و اختلافات احزاب به ویژه میان گروههای شیعه عراق، به دیدار او میرود.
مقتدی صدر خود فرزند محمدصادق صدر مرجع پیشین شیعیان عراق است و به دلیل سوابق خاندانش، نفوذ گستردهای در میان شیعیان این کشور دارد، اما در مقابلِ آیتالله سیستانی صرفاً یک «رجل سیاسی» محسوب میشود، نه «مرجع دینی».
به همین دلیل، در جامعه مذهبی عراق و سیاست داخلی این کشور، چنین دیداری میتواند برای صدر اعتبارآفرین باشد.
اعتبار مرجعیت نجف، از آنجاست که برخلاف دیگر مرجعیت شیعه در قم به حکومت سیاسی وابسته و جیرهخوار آن نشده است.
خود صدر نیز که در سالهای اخیر رهبری معترضان عراقی را به دست گرفته، با وجود حضور معنادار حامیانش در برخی دستگاههای دولتی، اما تلاش داشته از مرکز نظام سیاسی عراق فاصله بگیرد و همواره نقش «اپوزیسیون» داشته باشد.
حتی در سالهای اخیر، شایعات و گزارشهایی غیررسمی منتشر شده که حاکی از تمایل او برای پر کردن خلأ مرجعیت مذهبی عراق در دوران پس از آیتالله سیستانی است.
سیستانی، مرجع دیپلمات و میانجیگر
آیتالله سیستانی بزرگترین پشتوانه اسلام سنتی در عراق و در عین حال، مدافع سرسخت جدایی دین از سیاست است و این خط مشی او آشکارا در تضاد با اصل «ولایت مطلقه فقیه» در جمهوری اسلامی است.
او از همان زمان سرنگونی صدام از سوی ائتلاف به رهبری آمریکا، بر خلاف مقتدی صدر، با احتیاط، یک خط مشی دیپلماتیک را انتخاب کرد و خواستار آن بود که حامیانش با نیروی نظامی سرکوب نشوند.
سیستانی در دو دهه گذشته، از یک سو مخالف سیطره شبهنظامیان تحت حمایت جمهوری اسلامی بر عراق بوده و دستور ادغام نیروهای حشدالشعبی در ارتش عراق را صادر کرده و از سوی دیگر به صدر که او نیز مخالف حضور نظامی خارجی در عراق است، چندان اعتمادی نداشته است.
در سال ۲۰۰۴، روزنامه دیلی تلگراف نوشت آیتالله سیستانی بیم آن را دارد که مقتدی صدر، این رهبر سیاسی پرشور، یک «افراطی دیکتاتور» و «آماده تحمیل یک حکومت دینی به سبک ایرانی بر عراق» باشد.
آیتالله سیستانی که نیروهای شبهنظامی تحت حمایت او اولین نیروهای ائتلاف حشدالشعبی بودند که به ارتش عراق پیوستند، در سالهای اخیر نقش برجستهای در کاهش تنش و پرهیز از خشونت در این کشور داشته است.
او در جریان اعتراضات سالهای اخیر عراق، بارها ضمن پرهیز دادن کشورهای خارجی از مداخله در امور داخلی این کشور، که بیشتر اشارهای به جمهوری اسلامی بود، از حکومت عراق خواست تا با معترضان رفتاری مسالمتآمیز داشته باشد.
همین منش سیاسی سیستانی تحسین بینالمللی از جمله واشینگتن را برانگیخت و مایک پمپئو وزیر خارجه پیشین آمریکا نقش او را در عراق ستود.
اکنون نیز در شرایطی که ۱۰ ماه از برگزاری انتخابات پارلمانی عراق میگذرد و هنوز گروهها و احزاب سیاسی به ویژه گروههای شیعی بر سر تشکیل دولت جدید بغداد به توافق نرسیدهاند، با توجه به آتشی که زیر خاکستر وجود دارد، بار دیگر توجهها به نقش سیستانی جلب شده است.
پس از انتخابات پارلمانی که به پیروزی نسبی جریان صدر منجر شد، چه زمانی که نمایندگان این جریان در پارلمان حضور داشتند، چه در روزهای اخیر که حامیان صدر در ساختمان پارلمان تحصن کردند، روند تشکیل دولت بلوکه شده است.
در این انسداد سیاسی، برخی تحلیلگران از احتمال یک رویارویی نظامی میان شبهنظامیان شیعی تحت حمایت ایران از یک سو، و شبهنظامیان حامی صدر از سوی دیگر خبر دادهاند که در صورت این درگیری، کنترل آن بسیار دشوار خواهد بود.
به همین دلیل، بسیاری از رهبران سیاسی و حتی سازمان ملل متحد خواستار حل بحران کنونی عراق از طریق گفتوگو شدهاند تا این کشور که با بحرانهای متعدد درگیر است با بحران جدید و فراگیرتری مواجه نشود.
گروههای تحت حمایت تهران نیز در ماههای اخیر، دست به دامان آیتالله سیستانی شدهاند تا او در این زمینه میانجیگری کند.
این نشان میدهد جمهوری اسلامی با این که صدر را از نظر خود قابل اطمینان نمیداند، اما اکنون خواهان درگیری شبهنظامیانش با حامیان صدر نیست.
صدر، وزنهای غیرقابل انکار
با توجه به آنچه گفته میشود برتری تجهیزات نظامی شبهنظامیان تحت حمایت جمهوری اسلامی نسبت به دیگر شبهنظامیان عراقی است، بعید است خود صدر نیز مایل به چنین رویارویی نظامی باشد.
با این حال، او قصد ندارد در یک روند مذاکرات سیاسی، به مخالفان خود یعنی «چارچوب هماهنگی» گروههای تحت حمایت جمهوری اسلامی مشروعیت بدهد. به همین دلیل، صدر هنوز گفتوگو با این ائتلاف را نپذیرفته است.
مقتدی صدر به خوبی میداند که اعتبار سیاسی و مشروعیت اجتماعی گروههای تحت حمایت جمهوری اسلامی در عراق به کمترین میزان خود پس از سرنگونی صدام رسیده است.
اکنون اکثریت مردم عراق، چه حامیان صدرند چه سایر گروهها، اغلب مقامهای سیاسی دو دهه اخیر عراق را فاسد و ناکارآمد میدانند.
در کنار اعتراضات سیاسی، مقتدی صدر شاخه شبهنظامی جریان خود را که ۶۰ هزار نفر عضو داشت و در سال ۲۰۰۶ منحل کرده بود، دوباره پس از کشته شدن قاسم سلیمانی فعال کرده است.
در چنین فضای انقلابی و پرتنش علیه حکومت عراق، مقتدی صدر پیشنهاد تغییر رژیم سیاسی، قانون اساسی و روند برگزاری انتخابات در کشور را مطرح کرده که قطعا در صورت تحقق آن، بازنده اصلی گروههای تحت حمایت جمهوری اسلامی خواهند بود.
جامعه جهانی راه میانه را در پیش گرفته و خواستار تحقق گفتوگوهای ملی برای برونرفت از بحران کنونی شده و به نظر میرسد که آیتالله سیستانی نیز از چنین راهی حمایت کند.
اما چه رژیم کنونی عراق تغییر کند چه نکند، دیگر مقتدی صدر به وزنهای غیرقابل انکار در عرصه سیاست عراق تبدیل شده است.
هرگونه تشکیل دولتی در بغداد که به جریان صدر به اندازهای که مورد نظر مقتدی صدر است نقش و جایگاه ندهد، ناپایدار خواهد بود.