بحران سیاسی در عراق در حال شدت گرفتن است. تجمع نیروهای جنبش مقتدی صدر در مقابل ساختمان دستگاه عالی قضایی عراق و تقاضا برای برکناری «فائق زیدان» رئیس این نهاد رویاروییها را شدت بخشید.
در حال حاضر پارلمان عراق عملاً در تعلیق به سر میبرد. قوه قضائیه عراق کارش را مجدداً شروع کرده، اما معلوم نیست در صورت تداوم تجمع هواداران مقتدی صدر وضعیت آن چگونه خواهد بود. این تجمع به درخواست مقتدی صدر متوقف شد، اما حامیانش دوباره به تحصن مقابل ساختمان مجلس عراق برگشتند.
سازمان «حشدالشعبی» که نیروی مقابل جریان مقتدی صدر است، در واکنش اعلام کرده که حاضر است حفاظت قوای سهگانه در عراق را بر عهده بگیرد.
۱۰ ماه از انتخابات پارلمانی ۲۰۲۱ عراق میگذرد، اما هنوز دولت تشکیل نشدهاست. مصطفی کاظمی کماکان ریاست دولت اداره امور را بر عهده دارد، اما نبود اعتبار لازم و بودجه مصوب مجلس عراق را در آستانه فروپاشی دولت قرار داده است.
تقاضای کاظمی برای گفتوگو بین گروههای سیاسی عراق برای پیدا کردن راه حل مسالمتآمیز برای خروج از بنبست کنونی با پاسخ منفی مقتدی صدر مواجه شده است. جریان صدر معتقد است در چارچوب کنونی و تلاش برای پیدا کردن راهحل اجماعی جواب نمیدهد. به زعم آنها بخشی از نیروهای موجود در حاکمیت فاسد بوده و در مسیر اصلاحات سیاسی مانعتراشی میکنند. آنها خواهان خروج عراق از بنبست موجود با کنار گذاشته شدن نیروهای سیاسی هستند که از طرف جمهوریاسلامی ایران حمایت میشوند.
تقاضای فوری نیروهای حامی مقتدی صدر انحلال پارلمان موجود و برگزاری زودهنگانم انتخابات است. جریان مقابل صدر که ائتلافی از نیروهای شیعهگرای است و نام خود را «چارچوب هماهنگی شیعیان عراق» قرار داده است با متهم کردن جریان صدر به «اقدامات کودتایی» برگزاری انتخابات زودهنگام را مشروط به تشکیل دولت جدید کردهاست.
چارچوب هماهنگی متشکل از مجموعه حشدالشعبی، «ائتلاف قانون» و «ائتلاف فتح» در مقابل جنبش صدر، حزب دمکراتیک کردستان عراق و ائتلاف حاکمیت قرار دارد.
غلط نیست اگر گفته شود که عراق در شدیدترین بحران بعد از اشغال نظامی توسط آمریکا در سال ۲۰۰۳ قرار دارد. آینده عراق بین سه سناریوی محتمل «فروپاشی دولت در سایه تداوم بنبست موجود»، «شکل گیری انقلاب» و «جنگ داخلی» در نوسان است.
مقتدی صدر استفاده از اعتراضات خیابانی و رویکرد جنبش اجتماعی را برای تحقق خواست خود انتخاب کرده است. نیروهای شیعی همسو با حکومت ایران نیز تا کنون در برابر خواست اومحکم ایستادهاند و علامتی دال بر مصالحه بین دوطرف دیده نمیشود.
موفقیت صدر نیازمند همراهی اکثریت مردم عراق بخصوص در نقاط شیعهنشین و همچنین نیروهای سکولار عراق و مدافعان پایان دادن به تقسیمبندی فرقهای و مذهبی در عراق است. آنها بخصوص جوانان با سوءظن به تحرکات جنبش مقتدی صدر مینگرند. مانع اعتمادسازی، سکوت و بیطرفی این جریان در هنگام اعتراضات خیابانی دو سال پیش است.
همچنین همراهی این جریان با سختگیریهای فرهنگی و اسرائیلستیزی و متهم بودن خود آنها به فساد اقتصادی و رانتجویی از دیگر چالشهاست.
در این شرایط سخت امکان شکلگیری جنگ داخلی نیز وجود دارد که بر خلاف سالیان گذشته بر بستر شکاف سنی-شیعه شکل نخواهد گرفت، بلکه دو جریان اصلی اسلامگرای شیعی مقابل همدیگر قرار خواهند گرفت که در تاریخ عراق بیسابقه است.
گروههای شیعی کوچکی مانند عمار حکیم رهبر جریان «حکمت ملی» و حیدر العبادی رئیس «ائتلاف نصر» در حاشیه قرار دارند و به احتمال زیاد حزب الدعوه نیز عملاً دو دسته خواهد شد اما آنها در موقعیتی نیستند که در فضای دو قطبی موجود در عرصه سیاسی نیروهای شیعه عراقی تغییر چشمگیری ایجاد کنند و بیشتر متأثر هستند. اگر منازعه موجود از سطح سیاسی به نظامی تحول پیدا کند تقریبا دیگر نیروهای سیاسی عراق را نیز ناخواسته مجبور به سمتگیری میکند.
اگرچه قرائت هر دو جریان متخاصم از گفتمان بنیادگرایی اسلامی شیعهمحور یکسان نیست و تفاوتهایی دارد اما گسل اصلی بین آنها ناسیونالیسم و شیعهگرایی بنیادگرا است. هویت جنبش صدر متکی به دوگانه مذهب و ملیت است و در این نزاع تکیه انها بیشتر به ناسیونالیسم عرب عراقی است که میخواهد کشورش را از سایه مداخلات دولتهای ایران و آمریکا خارج سازد.
جنبش صدر در سالیان اخیر بر روی ناسیونالیسم عرب عراقی سرمایهگذاری زیادی کرده و بخشی از موفقیتش نیز ریشه در آن دارد. به لحاظ تاریخی این جریان برخاسته از آن دسته شیعیان عراقی است که در زمان جنگ هشت ساله ایران و عراق به نفع جمهوری اسلامی سمتگیری نکرده و خود را در چارچوب کشور و مردم عراق میدانستند. آنها در زمان صدام حسین وارد ایران نشده و با حضور در عراق مبارزات خود را انجام دادند.
آیتالله سید محمدصادق صدر پدر مقتدی صدر که بنیانگذار نماد هویتی جنبش صدر است از ابتدا تا انتهای فعالیتهای سیاسیاش در عراق حضور داشت. اگرچه او ابتدا با حمایت صدام بعد از جنگ اول خلیج فارس و تغییر رویکرد صدام از ناسیونالیسم عرب به اسلامگرایی جهادی موقعیت ویژه در سازماندهی نیروهای شیعی و اداره حوزه علمیه نجف موقعیت ویژه پیدا کرد، اما در ادامه کار او با سازماندهی عشایر و طلاب و شکل دادن شبکههای روحانیت به تقابل جدی با حکومت وقت عراق کشیده شد. او با آیتالله سید محمدباقر حکیم و مجلس اعلای عراق میانهای نداشت.
در نقطه مقابل، چارچوب هماهنگی شیعه را نیروهایی تشکیل میدهند که هویت ایدئولوژیک شیعی با محوریت نهاد ولایتفقیه در ایران برای آنها اهمیت داشته و چندان به مرزهای ملی و عنصر نژادی بها نمیدهند. نسل قدیم این نیروها در زمان جنگ هشت ساله در ایران حضور داشته و تحت هدایت سیاسی و مدیریت نظامی حکومت ایران پرورش یافته و عملاً استقلالی ندارند.
جریان صدر به قرائت و نگاهی در شیعه در تحلیل آخر توجه دارد که پایگاه و تاریخ شیعه اصیل را عراق و حوزههای نجف و کربلا میداند. به زعم آنها شیعیان ایران متأثر از شیعه صفوی هستند که با بنیادهای اصلی شیعه تطابق ندارد.
آنها بر خلاف جریان مقابل خواهان ایجاد هژمونی شیعه در عراق هستند. البته این خواست در عمل با توجه به سیر تاریخی تحولات درون مذهبی در جهان اسلام و موقعیت ایران به عنوان کانون شیعه با دشواریهای زیادی مواجه است. پیش از جمهوریاسلامی نیز شاهان ایران از دوران صفویه به بعد عمدتاً خود را «سلطان ملت شیعه» نیز میدانستند که فراتر از اتباع کشور ایران بود.
جنبش صدر تا کنون روابط حسنهای با جمهوریاسلامی داشته، اما تقابل نظامی اگر رخ دهد روابط آنها با حکومت ایران تیره خواهد شد. هم اکنون رسانههای وابسته به نهاد ولایتفقیه و مدافع مطلق سپاه قدس موضعگیری تندی علیه جنبش صدر داشتهاند.
سمتگیری به سوی ملیگرایی باعث میشود تا نیروهای غیرمذهبی و یا مذهبی سکولار نیز متمایل به جنبش صدر شوند. ناسیونالیسم در عراق تقویت کننده بعد ژئوپلتیک آن به عنوان کشوری در حد فاصل ایران و جهان عرب نیز است.
عراق از کشورهایی در خاورمیانه است که در طول تاریخ بیش از یک صد ساله خود سودای رهبری خاورمیانه، اثرگذاری بر امنیت منطقه و سیاست های نفتی را داشته است. انحلال خلافت داعش و برقراری آرامش نسبی در عرصه سیاسی عراق و تقویت دولت مرکزی و فدرال باعث شده تا آرام آرام حاکمیت این کشور به مواضع تاریخی خود نزدیک شود که پایه اصلی آن رقابت با ایران است.
حامیان صدر در تقابل با چارچوب شیعی میتوانند از شکاف تاریخی شیعه-سنی و رقابتها و خصومتهای هزار ساله استفاده کنند. البته هویت شیعی آنها مجال استفاده از ظرفیت کامل را نمیدهد.
اما ریشهدار بودن رقابت ژئوپلتیک و ژئواتنیک بین کشورهای ایران و عراق باعث میشود تا تشدید شکاف موجود در کنار تقابل پیشین سنیها و کردها دور جدیدی از تقابل فرهنگی و سیاسی بین ایران و عراق ایجاد کند. از این رو به نظر میرسد بعد از یک وقفه سه دههای، مجدداً ناسیونالیسم عراقی در حال تقویت در سپهر سیاسی عراق است.