علی احمدزاده، نویسنده و کارگردان سینمای ایران از آزادیاش پس از گذراندن چند روز بازداشت در یکی از مراکز سازمان اطلاعات سپاه پاسداران خبر داد.
پس از آنکه رادیوفردا روز جمعه از بازداشت آقای احمدزاده خبر داد، سردبیر خبرگزاری میزان وابسته به قوه قضائیه روز شنبه در توئیتی مدعی شده که «بازداشت» این کارگردان سینما «صحت» ندارد.
اما اکنون آقای احمدزاده به رادیو فردا میگوید که پس از آنکه روز سهشنبه گذشته به محلی متعلق به سازمان اطلاعات سپاه پاسداران احضار شده بود، مأموران اجازه خروج به او نداده بودند، و او در نهایت روز شنبه اجازه خروج از محل نگهداری خود را پیدا کرد.
آقای احمدزاده در ماههای گذشته بارها به سازمان اطلاعات سپاه پاسداران احضار و بازجویی شده بود، و بازداشت اخیر او در مکانی متعلق به اطلاعات سپاه، تازهترین نمونه از فشار بر سینماگران داخل کشور در ماههای اخیر بود.
این کارگردان سینما در یادداشتی که در اختیار رادیوفردا گذشته، فشارها و اتفاقاتی را که در این سالها از سر گذرانده، تشریح کرده است.
او در این یادداشت تشریح کرده که چطور در یک دهه گذشته، نمایش ساختههایش در ایران با محدودیت روبهرو بوده و تصریح میکند که اتهام تازه او ساخت فیلمی جدید و زیرزمینی است.
توضیحات علی احمدزاده در مورد فشارهای امنیتی بر او در سالهای اخیر
فشارهای امنیتی از روزی که اولین فیلمم «مهمونی کامی» را در ۲۴ سالگی و در دولت احمدی نژاد ساختم، شروع شد؛ فیلمی که با اتهام «ترویج بدحجابی و بیبند و باری» توقیف شد.
در ادامه فیلمم دومم «مادر قلب اتمی» را در ۲۷ سالگی و در آغاز دولت روحانی ساختم و آن هم توقیف شد.
باز هم ادامه دادم و با مشقت فراوان موفق شدم فیلم سومم «پدیده» را در ۳۰ سالگی بسازم و بعد از تمام شدن فیلمبرداری، احساس کردم نیاز دارم فیلمها را نمایش دهم و به همین دلیل سرانجام در یک تصمیم ناگهانی نسخهای بدون سانسور از «مهمونی کامی» را در اینترنت نمایش دادم.
پس از آن رئیس وقت نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی در زمان ریاست حجتالله ایوبی با نمایش مادر قلب اتمی موافقت کند و فیلم پس از چهار سال توقیف به مدت دو هفته اکران شد. اما بار دیگر با فشارهای بیامان امنیتی نمایش آن متوقف شد، و من دوباره نسخهای بیسانسور از «مادر قلب اتمی» را همانند «مهمونی کامی» در حساب شخص خودم در vimeo نمایش دادم.
اما این جنگ بیپایان ادامه داشت و در سال ۲۰۱۷ و زمانی که آنکه لوییکه، نماینده فستیوال برلیناله، مثل هر سال و البته برای آخرین بار برای انتخاب فیلمها به ایران آمده بود، نسخهای از فیلم سوم من «پدیده» را با خود به برلیناله برد که در فرودگاه امام خمینی توسط اطلاعات سپاه بازداشت و چمدان فیلمهایش توقیف شد.
پس از آن برای اولین بار توسط نیروهای اطلاعات سپاه برای بازجویی به یکی از خانههای امن فراخوانده شدم و با پروندهای قطور علیه خودم مواجه شدم؛ پروندهای برای سه فیلم.
این بازجوییها به مدت دو سال ادامه داشت تا من اعلام کردم دیگر به این خانهها نمیآیم و اگر شما اصرار به آن دارید برایم احضاریه بفرستید، آنها هم فرستادند و کار به دادگاه کشید.
نهایتاً بعد از یک سال شعبه ۲۵ دادگاه انقلاب با جریمه نقدی و تعهد رهایم کرد، و از سوی وزارت ارشاد هم با ممنوعیت کار روبهرو شدم و من هم دیگر هیچ تلاشی به رفع این ممنوعیت خودم نکردم، و صراحتاً در صفحه شخصی خودم اعلام کردم که دیگر علاقهای به مماشات و گرفتن هر گونه مجوز ساخت و نمایش ندارم، و میخواهم آزاد باشم،.
با این حال دوباره بعد از دو سال مرا فراخواندند، آن هم در روزهایی که فشار امنیتی به فیلمسازهای مستقل شدیدتر از همیشه شده و سینمای رسمی قویتر و جهانیتر از همیشه به جلو میرود.
این بار اما اتهامم ساخت فیلمی جدید و زیرزمینی است.
از دید عموم شش سال از ساخت آخرین فیلم بینمایشم «پدیده» میگذرد، اما مأموران امنیتی اعتقاد دارند من در این مدت فیلمهای دیگری ساختهام و ارزشهای بسیاری رو زیر پا گذاشتهام. خودم اما نمیدانم آیا در این مدت کاری کردم یا نه.
به هر حال من چیزی جز یک فیلم ساز نیستم، اگر نسازم هیچم، و طبیعتاً مثل یک نوازنده احتیاج دارم که روزانه بنوازم، شاید امروز دیگر نمایش فیلمها برایم اولویت نباشد، اما نمیتوانم نسازم و طبیعتاً کسی هم نمیتواند جلوی ساختنم را بگیرد، میتوانم روزانه بنوازم برای خودم و آنها را نابود کنم و نمایش ندهم،
به هر حال مدرکی از ساختههای احتمالی این چند سالهام موجود نیست و احتمالاً هم موجود نخواهد شد و به همین دلیل موقتن رهایم کردند و امیدوارم جعفر پناهی و محمد رسولاف و مصطفیآل احمد هم رها شوند و در آرامش باشند.