لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
سه شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳ تهران ۱۱:۵۷

کنفرانس اقلیمی شرم‌الشیخ؛ از بیم «بزرگراهی به جهنم» تا حضور بحث‌انگیز ایران


تصویری از تظاهرکنندگان در جریان اجلاس COP27
تصویری از تظاهرکنندگان در جریان اجلاس COP27

بیست‌وهفتمین کنفرانس تغییرات آب‌وهوایی سازمان ملل متحد (COP27) از روز یکشنبه ۱۵ آبان در شرم‌الشیخ، مصر، با حضور ۹۰ رهبر و ۱۰۰ مقام ارشد کشورهای عضو سازمان ملل در حال برگزاری است. این کنفرانس دو هفته ادامه می‌یابد و موضوع محوری آن هم عملیاتی‌کردن تصمیماتی است که در کنفرانس‌های پاریس و گلاسکو گرفته شد.

در بیست و یکمین کنفرانس تغییرات اقلیمی در پاریس در دسامبر ۲۰۱۵ مذاکرات میان نمایندگان ۱۹۵ کشور جهان به تصویب پیمانی منجر شد که حدوداً یک سال بعد با تایید قطعی آن توسط ۵۵ کشوری که عامل تولید دستکم ۵۵ درصد گازهای گلخانه‌ای بودند وارد فاز اجرایی شد.

از گلخانه تا جهنم

بنا بر یافته‌های سازمان ملل، چگالی گازهای گلخانه‌ای در جو زمین، به خصوص دی‌اکسید کربن به بالاترین میزان از دو میلیون سال پیش تاکنون رسیده و امواج گرمایی، خشکسالی، سیل، بارش‌های سنگین و سایر رخدادهای جوی، ناشی از مصرف سوخت‌های فسیلی، با شدت بیشتری رو به افزایش هستند.

گازهای گلخانه‌ای نظیر دی‌اکسید کربن، متان، اکسید نیتروژن و برخی دیگر، این قابلیت را دارند که امواج مادون قرمز حاصل از بازتابش نور خورشید از سطح زمین را جذب کنند و مانع تبادل حرارتی جو زمین با بیرون آن شوند. اطلاق صفت گلخانه‌ای به این گازها به دلیل همین کارکرد آنهاست. در گلخانه‌ها هم نور خورشید ایجاد گرما می‌‌کند، ولی جدارهای گلخانه (مثل گازهای یادشده) مانع خروج گرما از گلخانه (جو زمین) می‌شوند، گویی که چادری فاقد روزنه گرادگرد زمین کشیده باشند.

افزایش حرارت در جو زمین، باعث گرم‌ترشدن خشکی‌ها، اقیانوس‌ها و دمای هوای کره زمین خواهد شد که نتیجه آن بروز تغییراتی در این سیاره خواهد بود. یخچال‌های قطبی ذوب می‌شوند و سطح آب دریاها بالا می‌آید. وضعیت آب‌وهوایی که در یک دوره زمانی طولانی، تا پیش از شروع صنعتی‌شدن جهان و مصرف بالای سوخت‌‌های فسیلی، حالت مشخص و پایداری به خود گرفته بود، دچار تغییرات چشمگیر شده و افزایش امواج حرارتی و تغییرات الگوی بارندگی را در پی آورده، که پدیده‌هایی نظیر خشکسالی، آتش‌سوزی و سیل و توفند حاصل آن هستند.

صدمات جبران‌ناپذیری که این روندها به زیست‌بوم بشر و مناطق مختلف جهان وارد کرده‌اند پیوسته ابعادی فاجعه‌آمیزتر به خود می‌گیرد و مهاجرت‌های گسترده بیشتری را رقم خواهند زد که این نیز پیامدهای اجتماعی و سیاسی گلوبال پرخطری دارد.

مجمع جهانی اقتصاد در گزارشی که سال گذشته منتشر کرد، از میان پنج ریسک اصلی موجود برای حیات بشر، چهار ریسک را مربوط به محیط‌ زیست و تغییرات اقلیمی می‌داند. بر اساس یافته‌های سازمان ملل منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، متحمل بیشترین خسارت و صدمات اقتصادی از گرمایش جهانی خواهند شد، درحالی‌ که برخی کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی خسارت‌های به مراتب کمتری خواهند دید.

ایران؛ قربانی و مجرم توأمان

میزان آسیب‌پذیری ایران از تغییرات اقلیمی و پیامدهای زیست‌محیطی آن بیش از متوسط جهان است.

به گفته داریوش گلعلی‌زاده، سرپرست مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست ایران، این کشور در زمره ۹ کشوری است که بیش از سایر کشورها از تغییرات اقلیمی آسیب خواهد دید. بارش های ناگهانی و سیل آسا، تغییر الگوی بارش، خشکسالی، ایجاد پدیده‌های گردوغبار، بارش برف در نقاط گرم و خشک، و افزایش متوسط دمای برخی شهرها در سال‌های اخیر، از بارزترین نشانه‌های دگرگونی اقلیمی در ایران به شمار می‌روند.

البته قربانی‌بودن ایران به خود این کشور هم مربوط است و مانند بسیاری از کشورهای آفریقایی و آسیایی تنها متحمل اثرات مخرب توسعه صنعتی در نیمکره شمالی و کشورهای صنعتی غرب در دو سده گذشته نیست.

به عبارت دیگر، ایران حالا خود با تولید و صدور سوخت‌های فسیلی و به خصوص مصرف بی‌رویه گاز و نفت در داخل، گسترش بی‌برنامه و فاقد پیوست‌های زیست محیطی شهرنشینی و نیز صنعتی‌شدن غیرمنطبق با نیازهای توسعه پایدار سهم عمده‌ای در آسیب‌رسانی به خود و مناطق اطراف دارد.

جبار اصلانی، از مقام‌های ارشد سازمان هلال احمر ایران که نمایندگانی از آن هم در هیئت ایرانی حاضر در شرم‌الشیخ حضور دارند، در همین هفته اخیر گفته است که «سوانح جوی در شش ماهه نخست امسال ۵۱ درصد افزایش یافته است. به عبارتی سیل‌های پیاپی خارج از فصل همچون آنچه که تابستان گذشته در امامزاده داود و فیروزکوه استان تهران اتفاق افتاد؛ رو به افزایش است در حالی که امدادگران به طور مستمر درگیر امدادرسانی به مردم دچار خشکسالی‌ و تنش آبی در جنوب و مرکز ایران هستند».

پیمان پاریس و تعهداتی که اجرا نشده‌اند

هدف پیمان پاریس اجرایی‌کردن راهکارهای برای یافته‌های سازمان ملل درباره عواقب فاجعه‌بار تغییرات اقلیمی و چگونگی مهار این تغییرات بود. بنا بر این یافته‌ها زمانی فجایع اقلیمی ناشی از انتشار گازهای گلخانه‌ای (خشکسالی و سیل و توفند و افزایش سطح آب دریاها، آب‌‌شدن یخچال‌ها، آتش‌سوزی متناوب‌‌تر در جنگل‌ها، غیرقابل زیست‌شدن بخش‌های هر چه بیشتری از جهان، بحران در تولید مواد غذایی و ...) قابل مهار هستند که انتشار این گازها به میزانی کاهش یابد که گرمای جو نسبت به دوران پیشاصنعتی‌شدن جهان از دو درجه سانتیگراد و در حالت مطلوب ۱.۵ نیم درجه فراتر نرود.

در همین راستا باید مجموعه اقداماتی در دستور کار قرار گیرد که افزایش توانایی سازگاری با عوارض شدید تغییرات اقلیمی و ایجاد مقاومت اقلیمی را تسهیل کند و سازوکارهای تولید و توزیع و مصرف و نقل و انتقال را به کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای و توسعه مقاومت اقلیمی سوق دهد. محور پیمان پاریس بیش از همه بر انصراف از کاربرد سوخت‌های فسیلی و حذف سرمایه‌گذاری در حوزه این سوخت‌ها متمرکز است.

میزان مشارکت هر کشور در توافق پاریس توسط همان کشور تعیین می‌شود که البته الزام‌آور نیست. پیمان پاریس از نظر منتقدان دارای این نقص هم است، فاقد هرگونه مکانیزمی برای وادار کردن یک کشور برای عملی‌کردن اهدافی است که خود برای مشارکت در تحقق این پیمان تعیین می‌کند.

در همین راستا، پیوستن و خروج از پیمان هم تابع هیچ‌گونه مقررات و عواقب دشواری نیست، کما اینکه گرچه دولت اوباما از مشوقان و همراهان شکل‌گیری پیمان پاریس بود، ولی دولت ترامپ آن را «در راستای منافع ملی آمریکا» ندید و از آن خارج شد، تصمیمی که دولت بایدن دوباره معکوسش کرد.

بیست و ششمین کنفرانس تغییرات آب‌وهوایی سازمان ملل متحد که سال گذشته در همین ایام در گلاسکوی اسکاتلند (بریتانیا) برگزار شد و مقدمات اجرایی‌کردن بهتر پیمان پاریس را در دستور کار داشت به قول و قرارهایی انجامید که بنا بر آنها کشورها تدابیر و اقداماتی را در پیش خواهند گرفت که افزایش گرمای زمین در سطح مطلوب ۱.۵ درجه متوقف بماند و کمک‌های مالی کشورهای صنعتی به کشورهای در حال توسعه و متحمل آسیب‌های بیشتر از تغییرات اقلیمی تدقیق می‌شوند.

شرم‌الشیخ و شرایطی که به وخامت رفته است

کنفرانس شرم‌الشیخ این روزها برای بررسی عملی قول و قرارهای یادشده در حالی برگزار می‌شود که بحران‌های ناشی از جنگ و فشارهای اقتصادی تصمیمات مطلوب در این باره را با مشکلات بیشتری روبه‌رو کرده است.

این نیز هست که تا همین حالا هم در اجرای داوطلبانه قول و قرارهای مبنی بر کاهش گازهای گلخانه‌ای تقریباً هیچ پیشرفتی حاصل نشده است. در کنفرانس گلاسکو تنها ۲۴ کشور در باره اقدامات خود در اجرای پیمان پاریس گزارش دادند که البته برخی هم لزوماً مثبت نبود.

در حال حاضر افزایش گرمای زمین نسبت به قبل از دوران صنعتی‌شدن جهان در حد ۱.۲ درجه سانتیگراد است. بنا بر توافق پاریس قرار بود که در راستای ممانعت از افزایش این رقم به بالای ۱.۵ درجه، میزان پخش و نشر دی اکسید کربن تا سال ۲۰۳۰ به نصف کاهش یابد. اقداماتی که تا کنون اما صورت گرفته به قدری ناچیز است که تا سال یادشده میزان دی اکسید کربن در جو تنها در مقیاس کنونی تثبیت می‌شود.

از سویی، تازه‌ترین گزارش در باره وضعیت اقلیمی حاکی از آن است که حتی مهار افزایش گرمایش زمین در حد ۱.۵ درجه هم احتمالاً مانع رسیدن تخریب وضعیت اقلیمی به اوج خود و از جمله ذوب کامل یخچال‌های جهان نمی‌شود. همین چشم‌انداز نگران‌کننده شاید انگیزه‌ای برای آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل بود که در افتتاح کنفرانس شرم‌الشیخ بگوید که بشریت تخته‌گاز در اتوبانی می‌راند که رو به جهنم دارد.

شتاب‌گرفتن افزایش گرمای زمین طبیعی است که کمک‌های مالی قول داده شده از سوی کشورهای صنعتی (مصرف‌کننده اصلی سوخت‌های فسیلی در دو سده گذشته) به کشورهای در حال توسعه هم بیش از پیش ناچیز از کار درآید.

سال ۲۰۰۹ در کنفرانس اقلیمی کپنهاگ که هنوز بر تحقق اهداف پیمان توکیو (پیمان پیشاپیمان پاریس) تا سال ۲۰۱۲ معطوف بود توافق شد که کمک‌های یادشده در حد صد میلیارد دلار باشد و کشورهای در حال توسعه را در کاهش مصرف گازهای گلخانه‌ای و دمسازی‌های اقلیمی از طریق استفاده بیشتر از انرژی‌های پاک (Green Climate Fund) یاری دهد.

حالا اما در خود کشورهای غربی هم با آسیب‌هایی بیشتر چندین میلیاردی متعددی که در سال‌های اخیر از سوانح طبیعی ناشی از تغییرات اقلیمی متحمل شده‌اند این بحث جاری است که صد میلیارد یادشده قطره‌ آبی است برای فرونشاندن یک آتش بزرگ. ضمن این که همین صد میلیارد مصوب هم هر سال به طول کامل جمع نمی‌شود.

پرسش دشوار دیگر در شرم‌الشیخ باز هم جنبه مالی دارد. کشورهای در حال توسعه حالا سال‌هاست که از کشورهای صنعتی به خاطر ضرر و زیانی که استفاده از سوخت‌های فسیلی در این کشورها دامن زده و می‌زند و توسعه و پیشرفت صنعتی آنها را به ضرر وضعیت اقلیمی کشورهای دیگر رقم زده و می‌زند طلب خسارت و غرامت می‌کنند، مطالبه‌ای که از آن به عنوان «زیان و خسارت» (Loss and Damage) یاد می‌شود.

کشورهای صنعتی بیم دارند که هرگونه روی‌خوش نشان دادن به چنین مطالبه‌ای با توجه به ابعاد خسارتی که صنعتی‌شدن آنها به اقلیم زمین وارد کرده و می‌کند به چاه ویلی بدل شود و حجم عظیمی از تعهدات مالی برای آنها ایجاد کند. از این رو پیشنهادهای دیگری برای تحقق این مطالبه مطرح شده است.

یک پیشنهاد این است که صندوقی در سطح سازمان ملل تشکیل شود که به گونه‌ای مضاعف برای رفع اثرات خزنده تغییرات اقلیمی در کشورهای در حال توسعه به کار آید. پیشنهادی دیگری ایجاد یک صندوق بیمه را مطرح می‌کند که به کشورهای در حال توسعه‌ای که از این پس از سوانح اقلیمی آسیب می‌بینند در بازسازی در زمینه‌های معینی کمک کند.

با توجه به مشکلاتی که در زمینه تامین صد میلیارد دلار برای سوق کشورهای در حال توسعه به صرف نظرکردن از انرژی‌های فسیلی و دمسازی با شرایط اقلیمی وجود داشته (Green Climate Fund)، بعید است که حتی اگر توافقی هم در باره رفع زیان و خسارت به دست آید، جنبه تعهدآور و عملی به خود بگیرد و از تمایلی داوطلبانه از سوی شماری از کشورهای صنعتی فراتر رود.

ایران و حضوری که معنا ندارد

کنفرانس شرم‌الشیخ ورای حضور سطح پایین چین (بزرگترین تولیدکننده گازهای گلخانه‌ای در حال حاضر) در آن و مشکلاتی که کاهش فاحش رشد اقتصادی دراین کشور در زمینه پیگیری اهداف اقلیمی به وجود می‌آورد، با این عقبگرد هم روبه‌روست که جنگ اوکراین فعل و انفعالات بازار و مصرف انرژی در جهان را به هم زده، انرژی‌های فسیلی دوباره بیش از پیش ولو تا اطلاع ثانوی بازار پررونقی دارند و زیرساخت‌های تازه‌ای که برای دسترسی به آنها ایجاد می‌شود عملاً نوعی سرمایه‌گذاری است که در کوتاه‌مدت نمی‌توان از آنها چشم پوشید.

وضعیت نامناسب ناشی از بحران اقتصادی و تورم و التهاب در بازار انرژی، کشورهای صنعتی را هم در تامین و اختصاص هزینه برای چرخش سریع‌تر به سوی انرژی‌های پاک و تحقق سریع‌تر اهداف پیمان پاریس که حالا دیگر ناکافی هم به نظر می‌رسند به این یا آن اندازه باز می‌دارد.

گرچه ایران هم با هیئتی به ریاست رئیس سازمان محیط زیست در کنفرانس شرم‌الشیخ حضور دارد ولی این شراکت با توجه به این که جمهوری اسلامی همچنان فاقد هرگونه راهبرد واقعی و عملی در کاهش مصرف انرژی‌های فسیلی و گذار به دوران انرژی‌های تجدیدپذیر است، عملاً معنا و اهمیت چندانی ندارد.

چین و ایران حدود دو دهه پیش با هم بحث انرژی‌های تجدیدپذیر را در دستور کار قرار دادند، ولی در جمهوری اسلامی به دلیل وجود نسبی این درک که دست‌شستن از انرژی فسیلی هدف استعماری غرب برای کندکردن یا بازداشتن کشورهای در حال توسعه از صنعتی‌شدن و پیشرفت است، و نیز به دلیل فساد و سوءمدیریت و وجود منابع ارزان فسیلی و نیز ناشی از تحریم‌ها و بحران‌های اقتصادی حداقل‌ها هم تحقق نیافته است.

سطح تولید انرژی‌های پاک در کشوری که حدود ۸۰ هزار مگاوات برق نیاز دارد به اندازه نیروگاه هزار مگاواتی بوشهر هم نیست، این در حالی است که فقط در پنج ماه اول سال میلادی جاری در چین گسترش تأسیسات مربوط به انرژی بادی و خورشیدی تولید برق را ۳۵ گیگاوات (معادل ۳۵ نیروگاه بوشهر) افزایش داده است.

این‌که کنفرانس شرم‌الشیخ تا چه حد در عملیاتی‌کردن مالی و تعهدآور همان اهداف ولو غیرمتناسبی که در پیمان پاریس برای مقابله با گرمایش زمین تعیین شده موفق از کار درآید سؤال بزرگی است. متخصصانی که به امیدواری محتاطانه فرامی‌خوانند می‌گویند که زمان انعقاد پیمان پاریس انتظار می‌رفت که بدون این پیمان گرمای اقلیم زمین تا آخر این سده ۳.۶ درجه افزایش یابد که حالا تخمین‌ها روی ۲.۵ درجه متمرکز شده که البته بخش عمده آن به کاهش فعالیت‌های اقتصادی بین‌المللی در دوران کرونا برمی‌گردد، و از سویی هم کاهش این میزان به ۱.۵ درجه هم همچنان هدفی است که با تدابیر و شتاب اقدامات کنونی بعید است که متحقق شود.

همین متخصصان این امیدواری را هم دارند که حالا که کاهش نشر و پخش گازهای گلخانه‌ای به سختی در مقیاس پیمان پاریس قابل تحقق است شاید کار روی فناوری‌های جذب دی اکسید کربن از جو و تأمین هدف از این طریق، ممکن شود، چشم‌اندازی که شاید ناممکن نباشد اما تحقق سریع آن لزوماً محتمل نیست.

با توجه به همه این جوانب، سخن گوترش در شرم‌الشیخ که بشر تخت‌گاز در بزرگراهی به سوی جهنم می‌راند، شاید غیرواقعی نباشد، مگر آن‌که توصیه او جنبه عملی به خود بگیرد و همکاری و همبستگی جهانی چنان گسترش یابد و بازنگری در مصرف و سبک زندگی در همه جهان و تغییر ساختارهای کنونی اقتصاد و تولید چنان رقم بخورد یا فناوری چنان ابتکاراتی را در کاهش سریع گازهای گلخانه‌ای رقم بزند که مسیر حرکت در بزرگراه واقعاً برعکس شود.

تجربه تا کنونی اما می‌گوید که در خوش‌بینی باید محتاط بود.

نظرات نویسندگان در یادداشت‌ها لزوماً بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیست.
XS
SM
MD
LG