با نزدیک شدن رقابتهای ریاستجمهوری روسیه، رسانههای نزدیک به کرملین تلاشهای خود را برای تبلیغ «راه استثنایی روسیه بهعنوان رهبر کشورهای غیرغربی و دارای ارزشهای سنتی» دوچندان کردهاند.
افراد مورد پسند ولادیمیر پوتین
در چند سال گذشته، چهرههایی جدید در کنار ولادیمیر پوتین ظاهر شدهاند که برای جلب ستایش او تلاش فراوان میکنند و برخی از آنها آمادهاند خود را بهعنوان جانشین دوستان و آشنایان دیرینهٔ پوتین معرفی کنند؛ آنهایی که پس از رسیدن پوتین به قدرت به مهمترین سمتهای دولتی و یا بخشی از ثروت ملی روسیه دست یافته بودند.
بر هیچکس پنهان نیست که ولادیمیر پوتین به محض ورود به کاخ کرملین دوستان دوران بچگی (براداران روتنبرگ، براداران کووالچوک، گنادی تیمچنکو) و یا همکاران پیشین خود در کاگب (همچون نیکلای پاتروشف که پس از ریاست افاسب سالهاست دبیر شورای امنیت ملی روسیه است) و شهرداری سنپترزبورگ (آلکسی میلر مدیرعامل گازپروم، ایگور سچین مدیرعامل روسنفت) را به سمتهای مهم منصوب کرده است.
با طولانی شدن دورهٔ ریاستجمهوری، گروهی دیگر متشکل از محافظان و خدمتکاران پیشین به سمتهای بلندمرتبه ارتقا یافتهاند (برای نمونه، آندری واینو که چند سال پیشخدمت شخصی پوتین بود، رئيس دفتر ریاستجمهوری شده است).
اما از تحلیل جدید برمیآید، برخلاف گذشته که رسیدن به قدرت و ثروت تنها با اتکا به آشنایی شخصی با ولادیمیر پوتین و بیتوجه به دستاوردهای حرفهای ممکن بود، گروه جدیدی شکل گرفته که حرفهای بودن خود را در مقابل رئيسجمهور روسیه تبلیغ میکنند و «او انتصاب آنها را به سمتهای بلندپایه، خدمت به کشور و در راستای تأمین منافع ملی تعبیر میکند».
پیشکسوت این گروه سرگئی سوبیانین بود که از شورای محلی خانتیمانسییسک به فرمانداری تیومن و سرانجام به شهرداری مسکو رسید. چند دور اصلاحات زیر نظر او مورد پسند رئیسجمهور روسیه واقع شده است.
«او پس از اینکه متوجه شد پوتین حملونقل مدرن را دوست دارد، مدام وسایل جدیدی به شبکهٔ نقلیهٔ پایتخت اضافه میکند. مارات خوسنولین، معاون پیشین سوبیانین که اکنون معاون نخستوزیر روسیه است، محبوبترین دولتمرد پوتین است چراکه همواره به وی طرحهای بزرگ زیرساختی را معرفی میکند؛ طرحهایی که ولادیمیر پوتین میتواند با آنها تاکید بر "روسیه بهرغم تحریمها به سرعت در حال پیشرفت است" را تبلیغ کند.»
سرگئی کرینکو رئيس پیشین روساتم که در حال حاضر معاون اول دفتر ریاستجمهوری روسیه است، مدیر زبردستی است که مدیریت دستگاه عظیم پروپاگاندا را به او واگذار کردهاند. همو نمایشگاه «روسیه» را که قرار است «آینهای از دستاوردهای دوران ولادیمیر پوتین و مهمترین رکن تبلیغاتی رقابتهای جدید ریاستجمهوری» باشد، مدیریت میکند.
سرگئی شایگو، وزیر دفاع، نیز متعلق به این دسته است و از آنجا میدانیم طرح او یعنی «ارتش روسیه از ناتو برتر است» مورد پسند پوتین قرار گرفته که رئيسجمهور روسیه همواره از سوختن تانکهای «لئوپارد» براثر ضربات موشکهای روسی یاد میکند.
درحالیکه دوستان قدیمی پوتین «محافظ» لقب گرفتهاند، گروه جدید «خلاق» نامیده میشوند.
«برخلاف گروه محافظ که میداند سر تا پا مدیون پوتین هستند، موفقیت گروه "خلاق" تنها تا حدی به پوتین بستگی دارد و بدون رژیم پوتین هم دوام خواهند آورد. هماکنون این گروه تشنهٔ قدرت بیشتر است و اگر این تشنگی ارضا نشود، تحولات جدی در راه خواهد بود.»
روسیه و خاورمیانه
پس از فروپاشی اتحاد شوروی، روسیه برای بهبود روابط با اروپا تلاش فراوان کرد. حتی در دوران پرتنش با آمریکا که بر روابط روسیه و اروپا نیز سایه میانداخت، مقامات روس تنها اروپا را سرزنش میکردند که پیرو آمریکا هستند. اما با آغاز جنگ علیه اوکراین، روسیه متوجه شد برقراری روابط پیشین با اروپا بیتوجه به موضع آمریکا امکانپذیر نیست.
از تحلیلهای متعدد چنین برمیآید که از دید کرملین، «نخی که روسیه را به اروپا و غرب متصل میکرد، قطع شده و زمان آن رسیده روسیه جداً به شرق توجه کند».
با گذشت نزدیک به دو سال از جنگ روسیه علیه اوکراین، خاورمیانه پس از چین در رتبهٔ دوم شرکای روسیه قرار گرفته است؛ تجارت با این حوزه رو به افزایش نهاده، مسیر لجستیک جدید از خاورمیانه میگذرد و حتی برخی کشورهای منطقه میزبان صدها هزار شهروند روسیه شدهاند که ترجیح دادهاند از روسیه فرار کنند.
مهمترین متحد روسیه در خاورمیانه ترکیه است. با رشد دو برابری تجارت، که از سال ۲۰۲۲ تاکنون حجم مبادلات دوجانبه با این کشور به ۷۰ میلیارد رسیده، ترکیه پس از چین مهمترین شریک تجاری روسیه است و در بسیاری زمینهها - از تأمین فناوریهای پیشرفته تا برقراری پل هوایی – به روسیه کمک میکند.
اما بهرغم نزدیکی موضع مسکو و آنکارا در حوزههای متعدد، اهداف دو کشور متفاوت است: «روسیه میکوشد خود را رهبر کشورهای غیرغربی جلوه دهد و ترکیه بهدنبال رهبری جهان اسلام است».
روابط با ایران که «متحد مهم روسیه در جنگ علیه اوکراین شده»، بهطور کمی و کیفی تغییر کرده است. امارات متحدهٔ عربی که قطب مهاجرتی برای پولداران روس شده و به مسکو برای دور زدن تحریمها کمک میکند، به شریک مهم روسیه تبدیل شده است. روسیه با عربستان سعودی سیاست خود در امور منطقهای و همچنین قیمتگذاری در بازار نفت را هماهنگ میکند. روسیه همچنان از حامیان اصلی بشار اسد است و پایگاههای خود را در سوریه حفظ کرده است.
پیش از آغاز جنگ در غزه، روسیه با اسرائیل که بسیاری از شهروندانش روستبار هستند نیز روابط مثبت داشت. این روابط قطع نشده و مقامات روس همچنان در تلاشاند نشان دهند بیطرف هستند و در عین حال لحن رسانههای نزدیک به کرملین ضداسرائیلی شده و در اتخاذ موضع رسمی مسکو بیش از پیش نظر کشورهای عرب و اسلامی را مدنظر دارند.
گمرک روسیه که از آغاز جنگ علیه اوکراین و وضع تحریمهای شدید علیه روسیه از انتشار آمار تجارت بینالمللی خودداری میکند، ناگهان اعلام کرد در ۹ ماه سال جاری میلادی صادرات روسیه نسبت به سال گذشته ۲۹ درصد کاهش و واردات ۱۸ درصد افزایش یافته است. کل تجارت روسیه طی این مدت ۵۳۰ میلیارد دلار بوده و ۷۰ درصد آن متعلق به آسیا و خاورمیانه است.
محدودیتهای سقط جنین «قربانی جدید تبلیغات ارزشهای سنتی»
پاتریارک کریل، رهبر ارتدوکسهای روسیه، از قانونگذاران خواست هرچه سریعتر قانونی را تصویب کنند که «سقط جنین تحمیلی» را ممنوع میکند. به گفتهٔ او، این قانون «همچون عصای جادویی» تضمین میکند جمعیت روسیه رشد کند.
دوما مراحل تدارکاتی را آغاز کرده. حتی پیش از آن گزارش شده بیمارستانهای خصوصی تحت فشارند تا عمل سقط جنین را متوقف کنند. از هفتهٔ گذشته سقط جنین در بیمارستانهای خصوصی در کریمهٔ الحاقی و استان کورسک ممنوع اعلام شده است. میخائیل موراشکو، وزیر بهداشت، هم ابراز اطمینان کرده که با کنترل دولت از شمار سقط جنین کاسته میشود.
بسیاری از زنان بیمارستان خصوصی را ترجیح میدهند چراکه بهدلیل کیفیت جراحی و معالجه و همچنین بهدلیل حفظ اطلاعات شخصی نسبت به بیمارستانهای دولتی شرایطشان بهتر است. بسیاری از پزشکان و مدافعان حقوق زنان گامهای جدید را مورد انتقاد شدید قرار دادهاند. حتی ولادیمیر پوتین گفت باید از ممنوعیت پرهیز شود.
از ابتدای سال جاری میلادی ۹۵۳ هزار نوزاد در روسیه به دنیا آمدهاند. پیشبینی میشود تا پایان سال کمترین شمار کودکان در بیست سال گذشته متولد شوند.