نرگس محمدی، فعال حقوق بشر ۵۱ ساله که حدود ۱۰ سال از ۱۴ سال گذشته را در زندان به سر برده و هماکنون نیز در زندان جمهوری اسلامی است، میگوید به مبارزهاش برای حقوق بشر ادامه میدهد حتی اگر به از دست دادن جانش بینجامد.
نرگس محمدی روز جمعه ۱۴ مهر برندۀ جایزۀ صلح نوبل شد و کمیتهٔ نوبل در بیانیهاش اعلام کرد که شعار «زن زندگی آزادی بهدرستی بیانگر فداکاری و کار اوست».
پیشینهٔ نرگس محمدی
نرگس محمدی متولد اول اردیبهشت ۱۳۵۱ است در خانوادهای از طبقهٔ متوسط در زنجان. خودش خطاب به آنجلینا جولی، بازیگر سرشناس، گفته بود از کودکی شاهد اعدام، زندان، شکنجه و نقض حقوق زنان در مدرسه، خیابان و جامعه بوده و بارها نیز از سوی «کمیتههای انقلاب» و «پلیس امنیت اخلاقی» بازداشت شده بود.
در دوران کودکی او، پسر یکی از خالهها و دختر یکی از خالههای دیگرش که هر دو معلم بودند، اعدام شدند و داییاش هم سالها زندانی سیاسی بود.
خودش دانشجوی فیزیک کاربردی بود که دوست داشت رشتهٔ فیزیک را تا مقطع دکترا ادامه دهد، اما مسیر زندگیاش در شهر قزوین که او دانشجوی «دانشگاه بینالمللی امام خمینی» این شهر بود، برای همیشه تغییر کرد تا آنجا که تبدیل شد به یکی از صریحترین منتقدان حکومت ایران.
نرگس محمدی فعالیت مدنی را با راهاندازی هیئت کوهنوردی و همزمان تشکلی دانشجویی با عنوان «کانون دانشجویان روشنگر» از همین شهر آغاز کرد؛ تشکلی که هرچند هیچگاه به رسمیت شناخته نشد اما در انتخابات اولین دوره شوراهای شهر و همچنین انتخابات مجلس ششم نقشی اثرگذار داشت.
تقی رحمانی، فعال سیاسی و همسر نرگس محمدی، میگوید انگیزهٔ نرگس از اول برای فعالیت خیلی قوی بود و خود او بهعنوان فعال سیاسی در زمان دولت محمد خاتمی در همهٔ دانشگاهها توانست سخنرانی کند جز همین دانشگاه که فضایی بهشدت بسته داشت، «اما نرگس در این دانشگاه کار کرد».
بهگفتهٔ آقای رحمانی، نرگس محمدی این تشکل دانشجویی را در سطح شهر هم جا انداخت تا جایی که در اولین دوره انتخابات شوراهای شهر کاندیدا معرفی کرد و در انتخابات مجلس ششم هم خیلی فعال بود.
بهگفتهٔ او، نرگس محمدی از مسیر همین «کانون دانشجویان روشنگر» به فعالان ملی مذهبی تهران وصل شد و شروع به نوشتن مقاله در نشریهٔ «پیام هاجر» کرد. بازداشت و سرکوب نرگس محمدی هم از همان زمان آغاز شد.
در سال ۱۳۷۸ با تقی رحمانی، که از چهرههای شاخص سیاسی آن زمان بود و سالیانی را در زندان گذرانده بود، ازدواج کرد و در اولین سالگرد ازدواجش، بازداشت آقای رحمانی در پروندهٔ معروف به ملی-مذهبیها او را به فعالیت در حوزهٔ حقوق بشر نزدیکتر کرد.
تقی رحمانی میگوید خودش در چهل سالگی به این رسید که بدون جامعهٔ مدنی، دموکراسی شدنی نیست، ولی نرگس خیلی جوانتر بود که به این مسئله رسید.
با تشکیل کانون مدافعان حقوق بشر در سال ۱۳۸۱ توسط شیرین عبادی، که یک سال بعد برندهٔ جایزه صلح نوبل هم شد، نرگس محمدی فعالیت در عرصه حقوق بشر را در جایگاه سخنگویی این کانون تداوم بخشید و در کنار وکلایی چون عبدالفتاح سلطانی، محمد سیفزاده، محمدعلی دادخواه و محمد شریف که از زندانیان بدون وکیل دفاع میکردند، سمینار علیه قوانین ظالمانه برگزار و از تشکلهای صنفی حمایت میکرد.
محمد سیفزاده میگوید نرگس محمدی بهعنوان سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر نقش بسیار مهمی در موضعگیری علیه نقض حقوق بشر و همچنین اطلاعرسانی داشت و «هیچگاه توجه به خودی و غیرخودی نکرد و به معنای کامل سخنگوی تمام ستمدیدگان بود».
نرگس محمدی که بهعنوان سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر به یک چهرهٔ مهم برای خبررسانی دربارهٔ زندانیان سیاسی و مدنی و اعتراض به نقض حقوق بشر تبدیل شده بود، با تشکیل شورای ملی صلح در سال ۱۳۸۶ که خطر حمله نظامی به ایران بیش از هر زمان دیگری افزایش یافته بود و با برگزیده شدن بر ریاست هیئت اجرایی این شورا، اعتبارش دوچندان شد؛ هیئتی ۷۵ نفره که از سیمین بهبهانی تا بهمن کشاورز و رخشان بنیاعتماد اعضای آن بودند.
دور جدید برخوردها و سرکوب
دو سال بعد، در سال ۱۳۸۸، نرگس محمدی که در سال ۱۳۸۰ در شرکت بازرسی مهندسی ایران استخدام شده بود، از این شرکت اخراج شد. به او گفته بودند که باید از کانون مدافعان حقوق بشر کناره بگیرد. در همان سال ممنوعالخروج شد و یک سال بعد در اردیبهشت ۱۳۸۹ در حالی زندانی شد که علی و کیانا، دوقلوهای نرگس و تقی، آن زمان سه سال و نیمه بودند.
نرگس محمدی در این دوره از زندان با عارضهٔ اسپاسم عضلانی و فلج موقت دستبهگریبان شد؛ مسئلهای که با فشار افکار عمومی و نهادهای بینالمللی منجر به آزادی موقت او شد. اما این آزادی موقت چندان به درازا نکشید. خانم محمدی بار دیگر زندانی شد و این بار عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر برای او تبدیل به اتهامی شد که در کنار چند اتهام سیاسی حکم شش سال زندان را برای او در پی آورد.
در همین فاصله بود که در سال ۱۳۹۰ تقی رحمانی بعد از تحمل بیش از ۱۴ سال زندان در جمهوری اسلامی از ایران خارج و در فرانسه ساکن شد.
فلج عضلانی و حملات عصبی بار دیگر در تیر ماه ۱۳۹۱ نرگس محمدی را از زندان روانهٔ بیمارستان کرد و این بار با حکم عدم تحمل کیفر بهدلیل وضعیت جسمانیاش آزاد شد.
او یک سال بعد در سال ۱۳۹۲، در کنار چهرههایی چون سیمین بهبهانی و محمد ملکی، «کارزار لغو گام به گام اعدام» را راهاندازی کرد که با اسم اختصاری لگام معروف شد؛ کارزاری که منجر به بازداشت نرگس محمدی در سال ۱۳۹۳ شد.
نرگس محمدی که در این سال درباره نقض حقوق بشر در ایران با کاترین اشتون، رئیس وقت سیاست خارجی اروپا، در تهران دیدار و گفتوگو کرد، این بار به دلیل مخالفت با اعدام شش زندانی سنی در زندان رجاییشهر با عنوان همکاری با داعش بازداشت شد و شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی او را به ۱۶ سال زندان محکوم کرد. براساس ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، اشد آن یعنی ۱۰ سال زندان بهاتهام «تشکیل و ادارهٔ گروهک غیرقانونی» لگام قابلاجرا بود.
نرگس محمدی در زندان هم به فعالیتها و موضعگیریهایش ادامه داد تا آنجا که بعد از اعلام تحصن در زندان در همبستگی با خانوادههای کشتهشدگان آبان ۱۳۹۸ به زندان زنجان تبعید شد.
شدت خشونتی که مأموران هنگام انتقال نرگس محمدی به زندان زنجان به کار برده بودند، برای خود او هم شوکهکننده بود. پدرش کریم محمدی ۷ مهر ۱۳۹۹ پس از ملاقات با او در زندان زنجان اعلام کرد که کبودیهای بدن نرگس را در اتاق ملاقات دیده است.
نرگس محمدی نهایتاً ۱۶ مهر ۹۹ با استفاده از قانون کاهش مجازات حبس از زندان زنجان آزاد شد.
این بار در ۲۵ آبان ۱۴۰۰ در جریان یورش نیروهای امنیتی به مراسم سوگواری در آرامگاه ابراهیم کتابدار، از کشتهشدگان آبان ۹۸، با ضربوشتم بازداشت و این بار به زندان قرچک ورامین منتقل شد. او سوم اسفند همین سال برای انجام عمل عروق قلب به مرخصی استعلاجی رفت.
راوی شکنجهٔ دیگر زندانیان
نرگس محمدی ۲۳ فروردین ۱۴۰۱ به زندان بازگشت درحالیکه علاوه بر حکم قبلی، پروندههای جدیدی به دلیل فعالیتهایش در زندان علیه او گشوده شده بود و این بار علاوه بر ۱۰ سال و ۹ ماه زندان به ۱۵۴ ضربه شلاق هم محکوم شد.
نرگس محمدی شکنجهٔ جنسی زندانیان سیاسی را افشا کرد و غلامرضا ضیایی، از رؤسای زندان اوین، را به تعرض جنسی متهم کرد، با مادران دادخواه همراه شد، دربارهٔ انفرادی و شکنجه سفید کتاب نوشت و با انتشار نامههای متعدد، دربارهٔ وضعیت زندانها و بازداشتگاه و خشونت علیه زندانیان و بازداشتشدگان اعتراضات سراسری هشدار داد و سال به سال به چهره مهمتری در مخالفت با جمهوری اسلامی تبدیل شد.
منصوره شجاعی، فعال حقوق زنان و دوست نرگس محمدی که ساکن هلند است، میگوید: «هویت نرگس کاملاً مشخص شد که راوی است، منتها بهدلیل جغرافیای زندان که در آن محصور شده بود، روی زندان تمرکز کرد. اگر یک زندانی را شکنجه میدادند یا به او تجاوز میکردند و خودش نمیتوانست بگوید، نرگس میگفت.»
محرومیت از فرزندان
نرگس محمدی در سال ۱۳۹۴ در زندان بود که علی و کیانا، فرزندانش، در هشتسالگی از ایران خارج شدند و در فرانسه به پدرشان پیوستند.
خودش خطاب به آنجلینا جولی گفته است که «از ۲۶ تیر ۹۴ تا ۲۶ تیر ۹۵ و همچنین از مرداد ۹۸ تا مرداد ۹۹ از تماس با علی و کیانا محروم بودم و تا به امروز این ممنوعیت ادامه دارد... رؤیاها تنها نقطهٔ ارتباط من با علی و کیانا هستند، اما هر بار که آنها را در رؤیاهایم میبینم، هنوز هم چهرههای زمان هشتسالگیشان را دارند».
فشار برای خروج از ایران
نرگس محمدی در تمام این سالها تحت فشار مضاعف دیگری هم بود. به رادیوفردا گفته بود که مأموران وزارت اطلاعات او را برای خروج از ایران تحت فشار قرار دادهاند.
محمد سیفزاده، حقوقدان و همکار نرگس محمدی، میگوید: «با من صحبت شد که ایشان بروند و به خانوادهشان در خارج بپیوندند، اما قبول نکرد و رنج زندان و تمام مصیبتهای آن را پذیرفت.»
نرگس محمدی دربارهٔ تحمل فشارها و آزارها و رنجها به رادیوفردا چنین گفته است:
«برای من مبارزه و مقاومت در زندگی معنا پیدا میکند. من در عین مقاومت کردن و مبارزه کردن زندگی میکنم و واقعاً از این سبک زندگی هم راضی و هم سرخوش هستم. یادم است توی سلول انفرادی، که اتفاقاً حال خیلی خوبی هم نداشتم، میرقصیدم. برای اینکه یک بخشی از زندگی همین بود؛ روز شده بود، آفتاب بالا آمده بود و من توی سلول محروم از همه چیز و همه کس حتی یک صدا و حتی یک نور بودم، ولی فکر میکردم که این یک نوع زندگی است که من انتخاب کردهام.»
نرگس محمدی حالا برندهٔ جایزهٔ صلح نوبل شده است؛ جایزهای که در سالگرد اعتراضات «زن زندگی آزادی» و با همین عنوان اعلام شد به نرگس محمدی تعلق گرفته است.
او پیش از این برندهٔ جوایز متعددی ازجمله ساخاروف، بنیاد مادر ترزا، بنیاد پالمه، جایزه آزادی مطبوعات سازمان ملل و جایزه شجاعت گزارشگران بدون مرز شده بود.
اواخر آبان امسال حساب اینستاگرامی منتسب به نرگس محمدی خبر داد که او برای «دومین و سومین بار بدون روسری و با کت و دامن» به بیمارستان رفته وبهرغم «دستور دادستان تهران»، حاضر به استفاده از حجاب اجباری برای اعزام به بیمارستان نشده است.