از ۱۰ سال پیش که روسیه شبهجزیرهٔ کریمه را به خاک خود الحاق کرد و بهویژه در ابتدای تهاجم نظامی علیه اوکراین، بسیاری از رسانههای مورد حمایت کرملین از «انجام مأموریت تاریخی بازسازی امپراتوری روسیه» خبر میدادند؛ اما با گذشت دو سال از این جنگ، جایگاه روسیه حتی در میان برخی متحدان سنتیاش متزلزلتر شده است.
«چرخش ژئوپلیتیک» کشورهای قفقاز جنوبی
به باور صاحبنظران در امور منطقه، قفقاز جنوبی «وارد عصر جدید تاریخی شده که توأم با چرخشی از روسیه به سمت خاورمیانه» است و این در حالی است که «نفوذ انحصاری روسیه بر این منطقه تقریباً ۲۰۰ سال پابرجا بود».
امیل آودالیانی، کارشناس بنیاد کارنِگی، در یادداشتی چنین آورده است:
«کشورهای منطقه در تلاشاند دایرهٔ شرکای خود را گسترش دهند و از وابستگیشان به روسیه رهایی یابند. گرجستان خواهان عضویت در اتحادیهٔ اروپاست، روابط جمهوری آذربایجان با ترکیه و اسرائیل به سطحی کمسابقه ارتقا یافته و ارمنستان با این احساس که روسیه به این کشور پشت کرده، به دنبال گسترش روابط با کشورهای غربی، هند، ایران و ترکیه است.»
این نظر توسط کریل کریوشیف، تحلیلگر امور منطقه، نیز تأیید شده که در یادداشتی چنین نوشته است «قفقاز جنوبی عرصهٔ رقابتهای ژئوپلیتیک چند کشور شده که ضعف روسیه را غنیمت شمردهاند، بهویژه که همواره به سلطهٔ روسیه در قفقاز به عنوان تحولی غیرطبیعی در تاریخ این منطقه نگریستهاند».
به باور این کارشناس، «با توجه به اینکه موقعیت بینالمللی روسیه به سستی گراییده، مانعی بر سر راه افزایش نفوذ ترکیه و ایران در قفقاز جنوبی وجود ندارد».
خروج نیروهای صلحبان روس از قفقاز
اواسط ماه آوریل، کرملین خروج نیروهای صلحبان خود از قرهباغ را تأیید کرد. این در حالی است که برپایه توافق سهجانبه با جمهوری آذربایجان و ارمنستان، این نیروها قرار بود دستکم تا یک سال و نیم دیگر در منطقه حضور داشته باشند.
هنگام گسیل این نیروها به قفقاز در سال ۲۰۲۰، بسیاری از تحلیلگران با اشاره به سابقهٔ سیاستهای کرملین هشدار داده بودند استقرار نیروهای روس در قفقاز به معنای مصمم بودن مسکو برای بقای دائمی و تثبیت نفوذ خود در این منطقه است.
در این باره یک نشریهٔ مورد حمایت حکومت روسیه در آن زمان صراحتاً نوشت «پس از خروج نظامیان روس از گرجستان (غیر از آبخاز و اوستیای جنوبی) در سال ۲۰۰۷ و ترک ایستگاه راداری در شهر قَبَله جمهوری آذربایجان در سال ۲۰۱۲، میانجیگری بین آذربایجان و ارمنستان در سال ۲۰۲۰ به روسیه امید داده نیروهای معدود اما مؤثری را در قفقاز مستقر کند تا در دو سوی مرز مأموریتهای کرملین را انجام دهند و سپس دالان زنگزور را که به عنوان شاهراهی با دورنمای درخشان طراحی شده بود، کنترل کنند».
ارمنستان به دنبال گسترش روابط با کشورهای غربی است ... و باکو با پشتیبانی ترکیه منافع کرملین را نادیده گرفت وارد قرهباغ شد
اما دو سال بعد که نیروهای روس در اوکراین گرفتار شدهاند، باکو با پشتیبانی ترکیه منافع کرملین را نادیده گرفت و بیتوجه به حضور نیروهای روس، ابتدا دالان لاچین را مسدود کرد و سپس طی یک عملیات نظامی کنترل بر قرهباغ را به دست آورد.
به گزارش روزنامهٔ روسی کامرسانت، «از پاییز ۲۰۲۳ تا بهار ۲۰۲۴، مسکو در پی توجیه برای بقای نیروهای صلحبان خود در قفقاز بود و با این هدف با ارمنستان و جمهوری آذربایجان مذاکره میکرد تا دستکم عدهای از اهالی ارمنی که قرهباغ را ترک کرده بودند بهرغم تصرف این منطقه توسط آذربایجان به خانههای خود بازگردند، اما این مذاکرات به جایی نرسید و حتی طرح استفاده از نیروهای صلحبان برای حفاظت از خانههای ترکشدهٔ ارمنیهای قرهباغ با تصمیم باکو برای تخریب این خانهها روی کاغذ ماند. سرانجام مسکو کوشید با ایروان به توافق برسد تا برای حضور صلحبانان روس در منطقه، آنها در ارمنستان مستقر شوند اما از نخستوزیر این کشور صراحتاً پاسخ رد گرفت.»
تغییر نقش روسیه در آسیای میانه
پیش از تهاجم گستردهٔ نظامی علیه اوکراین، روسیه در آسیای میانه جای پای بسیار محکمی داشت، اما جنگ و تحریمها این موقعیت را متزلزل کرده، به ویژه که طی همین مدت، دادوستد بازرگانی و سرمایهگذاریهای چین در پنج کشور این منطقه بهطور چشمگیر افزایش یافته.
در عین حال به عقیدهٔ تیمور عُمَروف، کارشناس امور منطقه، روسیه و چین در این مقطع بیشتر به دنبال همکاری هستند تا رقابت، بهویژه که به نوعی، اهداف متفاوتی را در آسیای میانه دنبال میکنند: روسیه «مسئول» امنیت و چین، بیشتر به دنبال همکاریهای اقتصادی است.
همزمان به باور این تحلیلگر، از بین رفتن اسطورهٔ روسیه به عنوان «ارتش دوم جهان»، دیدگاه دولتهای پنج کشور منطقه، یعنی ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، قیرقیزستان و قزاقستان، دربارهٔ ضمانتهای امنیتی روسیه را تغییر داده و آنها را به دنبال شرکای امنیتی دیگر فرستاده است.
از سوی دیگر، مبادلات اقتصادی روسیه و کشورهای آسیای میانه همچنان قابل توجه است: حضور نیروی کار کشورهای منطقه در روسیه به سود دو طرف است و پس از اعمال تحریمهای غرب علیه روسیه، «اقلام ممنوعه» اغلب از طریق همین کشورها به دست روسیه میرسد.
آلکسی گابویف، مدیر بنیاد کارنگی و کارشناس روابط روسیه و چین، نیز در یادداشتی چنین مینویسد:
«هرچند نفوذ چین در منطقه رو به افزایش نهاده اما فعلاً مسکو و پکن ثبات رژیمهای تمامیتخواه در کشورهای آسیای میانه و جلوگیری از گسترش نفوذ غرب در این منطقه را از اولویتهای مشترک خود میدانند و در مقابلِ چالشهای پرشمار امنیتی و اقتصادی در آسیای میانه، خواهان آنند تا مسئولیت حل این مسائل را با یکدیگر تقسیم کنند.» به باور این تحلیلگر، «کشورهای آسیای میانه از نفوذ انحصاری مسکو فراری هستند اما ضمن تلاش برای تنوعبخشی به ارتباطات خود، همچنان روابط با روسیه و چین را دارای اهمیت یکسان میدانند».
بروز تنشهای بین روسیه و تاجیکستان
بهتازگی دولت تاجیکستان از شهروندان خود خواسته به روسیه سفر نکنند. از گزارشها چنین برمیآید که چند هفته است در فرودگاههای مسکو حدود هزار شهروند تاجیکستان «در شرایط نامناسب بهداشتی» حضور دارند که روسیه به آنها اجازه ورود نمیدهد و دهها تن نیز اخراج شدهاند.
همزمان حدود ۲۰۰ خودرو با پلاک تاجیکی در مرز روسیه و قزاقستان گیر کردهاند. همچنین بسیاری از کارگران تاجیک خاک روسیه را ترک میکنند.
در پی حملهٔ تروریستی به تالار «کروکوس» در حومهٔ مسکو که دهها کشته برجای گذاشت و چند تاجیک بهعنوان مسئول این اقدام تروریستی معرفی و بازداشت شدند، بسیاری از تاجیکستانیهای مقیم روسیه نگران افزایش حملات نژادپرستانه علیه خود هستند.
وزارت خارجهٔ تاجیکستان با احضار سفیر روسیه نسبت به «موارد انبوه برخورد منفی با شهروندان تاجیکستان در روسیه» اعتراض کرده است.