روسیه از روزهای نخست جنگ داخلی در یمن کوشیده بود بیطرفی خود را حفظ کند و ضمن ادامه ارتباط با تمام نیروهای درگیر، بر ضرورت تعامل و مذاکره به منظور دستیابی به راهحلی سیاسی تاکید میکرد.
اما پس از آغاز جنگ روسیه علیه اوکراین و در میان تنشهای شدید با غرب و همگرایی بیسابقه با ایران، حفظ موضع پیشین مسکو در قبال بحرانهای خاورمیانه از جمله در یمن تقریباً غیرممکن شده و تنها تلاش برای حفظ روابط با عربستان سعودی (که همپیمان روسیه در کنترل بازار جهانی نفت شده) و امارات متحده عربی (که پناهگاه امن برای پولداران روس و از مسیرهای عمده دور زدن تحریمهای غرب علیه روسیه به شمار میرود) مسکو را از حمایت تمامعیار از نیروهای نیابتی تهران در منطقه بازداشته. در عین حال صاحبنظران، این معادله را پایدار نمیدانند و معتقدند چنانچه آتشبس شکست بخورد و حملات علیه حوثیهای یمن از سرگرفته شود، روسیه ممکن است بهناچار در کنار ایران و متحدانش گرفتار این مناقشه شود.
رستم سلیمانوف، کارشناس خاورمیانه، در مقالهای که توسط بنیاد کارنگی منتشر شده است، مینویسد: «گسترش روابط مسکو و تهران که بر حمایتهای تسلیحاتی ایران از ارتش روسیه در اوکراین استوار است، بر وضعیت خاورمیانه نیز تاثیر گذاشته و از جمله موجب نزدیکی بیسابقه روسیه با حوثیهای مورد حمایت ایران در یمن شده.»
گزارشها از حضور مستشاران روس در صنعا که تحت کنترل حوثیهاست حکایت دارد، نمایندگان انصارالله (حوثیها) مکرراً از مسکو دیدار میکنند و احتمال ارسال تسلیحات برای این گروه مطرح شده است.
به گفته یک مقام بلندپایه روس، «هرکس آمریکا دشمن خود بداند مستحق است توسط روسیه مسلح شود».
موضع روسیه در قبال جنگ یمن
سابقه روابط دیپلماتیک روسیه (اتحاد شوروی سابق) با یمن به سال ۱۹۲۸ باز میگردد و پس از تشکیل جمهوری عربی یمن در شمال و جمهوری دموکراتیک خلق یمن در جنوب در دهه ۶۰ میلادی، مسکو از حامیان اصلی یمن جنوبی شد اما با یمن شمالی نیز در ارتباط بود.
این همکاری فعالانه که از جمله شامل ارسال تسلیحات برای یمن جنوبی بود پس از فروپاشی اتحاد شوروی به بنبست خورد و هرچند پس از مدتی مسکو صراحتاً برای احیای نفوذ خود در یمن اقدام کرد، طرحهای اعلام شده از جمله آرزوی مسکو برای استقرار پایگاه دریایی خود در بابالمندب تحقق نیافت.
از زمانی که جنگ داخلی در یمن درگرفت، روسیه تمایلی به مداخله در بحران یمن (برخلاف سوریه و لیبی) نداشت. پس از آغاز عملیات نظامی ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی علیه حوثیها، واکنش روسیه به فراخوان «پایان هرگونه خشونتها» محدود شد.
همزمان، دیپلماتهای روس با تمام نیروهای درگیر در ارتباط بودهاند و بهتازگی وزیر خارجه روسیه در مسکو پذیرای وزیر خارجه جمهوری یمن بود. اما از دو سال و نیم پیش مناسبات مسکو با نمایندگان گروه انصارالله به روشنی بیشتر شده، هرچند برخلاف متحدانش در ایران و سوریه، روسیه دولت حوثیهای یمن به مرکزیت صنعا را به رسمیت نشناخته است.
چند ماه پیش پایگاه «میدلایستآی» در گزارشی اختصاصی، از استقرار مستشاران اداره اطلاعات ستادکل نیروهای مسلح روسیه در صنعا گزارش داد. رستم سلیمانوف کارشناس یمن در مقاله خود برای مرکز کارنگی نیز به نقل از منابع خود این گزارش را تایید و اضافه میکند: «نقش مستشاران روس عین نقشیست که نظامیان ایرانی در یمن برعهده گرفتهاند».
پیشتر نیز شبکه سیانان اواسط مرداد گذشته به نقل از «منابع آگاه» از تدارکات روسیه برای ارسال تسلیحات و تجهیزات نظامی به حوثیهای یمن پرده برداشت. براساس این گزارش، تنها در پی رایزنیهای فشرده آمریکا و عربستان سعودی و دیدارهای پشتپرده مقامات ریاض با مسکو، ارسال این محموله در آخرین لحظه متوقف شد.
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، اواسط تابستان هشدار داده بود چنانچه کشورهای غربی به اوکراین اجازه دهند از تسلیحات دوربرد علیه اهدافی در روسیه استفاده کند، مسکو «سلاحهای دوربرد خود را به مناطقی ارسال میکند که متحدان غربی اوکراین از آنجا در دسترس این سلاحها باشند».
هرچند کرملین توضیحی درباره مفهوم این تهدیدها ارائه نکرد اما دمیتری مدودف رئيسجمهور پیشین که اکنون قائم مقام رئیس شورای امنیت ملی روسیه است اظهار داشت: «هر دشمن آمریکا، دوست ما و مستحق است از طرف ما سلاح دریافت کند».
تحلیلگران نزدیک به کرملین با اشاره به احتمال افزایش حمایتهای روسیه از گروههای نیابتی ایران در خاورمیانه، ارسال تسلیحات و تجهیزات نظامی به گروه انصارالله را «گزینه اول» اعلام کردهاند.
حمایت از حوثیها به عنوان «پاداش به تهران و متحدانش»؟
رستم سلیمانوف در مقاله خود برای مرکز کارنگی ابراز اطمینان کرده که «کرملین عمدتاً به دلیل همکاری با تهران در اوکراین، در بحران یمن طرف حوثیها را گرفته». این کارشناس یمن معتقد است که «بهدلیل وابستگی بیشتر به تسلیحات ایرانی در جنگ علیه اوکراین، مسکو بیشتر تحت تاثیر تهران در امور خاورمیانه قرار میگیرد و طبعاً از نیروهای نیابتی ایران در منطقه حمایت میکند».
این کارشناس با اشاره به موضع مسکو در قبال حمله حماس به اسرائیل در پاییز گذشته نوشته است که نه تنها مسکو صراحتاً حماس را محکوم نکرده بلکه به تعاملات خود با نمایندگان حماس ادامه میدهد و این در حالیست که در میان گروگانهای کشتهشده دستکم یک شهروند روسیه بوده.
به عقیده رستم سلیمانوف، این موضع نتیجه افزایش ارتباطات روسیه با نیروهای نیابتی ایران در خاورمیانه است که در ازای آن آماده کمک به روسیه هستند. به عنوان مثال، رهبران انصارالله از «استقلال جماهیر دونتسک و لوهانسک» (مناطق اشغال شده اوکراین که روسیه بخشی از خاک خود اعلام کرده) استقبال کردهاند، حماس حامی جنگ روسیه علیه اوکراین است و حزبالله «در ازای دریافت پول و تسلیحات روسی به اوکراین نیرو اعزام میکند»؛ نشریه تحقیقی «اینسایدر» در بهار گذشته گزارش مفصلی در این رابطه منتشر کرده بود.
رستم سلیمانوف براین باور است که اگر حوثیها برای اشغال مناطق بیشتری از یمن اقدام کنند - و یا مجدداً هدف حملات عربستان سعودی و متحدانش قرار گیرند (به عقیده این کارشناس، با افزایش حملات حوثیها به کشتیهای تجاری و حملات علیه اسرائیل این احتمال افزایش یافته)- آنها به حمایت بیشتر از سوی معدود متحدانش نیاز خواهند داشت. در این صورت، «درگیر شدن روسیه در این بحران اجتنابناپذیر به نظر میرسد».
از سوی دیگر، نیکیتا سماگین دیگر کارشناس خاورمیانه براین باور است که مهار کردن نفوذ حوثیها به سود روسیه است چراکه حملات آنها در دریای سرخ، روسیه را مجبور کرده است برای بسیاری از کشتیها- از جمله تانکرهایی که نفت این کشور را به هند حمل میکنند- از مسیرهای طولانیتر استفاده کند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، در سال جاری میلادی دستکم سه تانکر حامل فرآوردههای نفتی روسیه هدف حملات حوثیها قرار گرفته و این در حالیست که رهبران انصارالله «به روسیه و چین وعدههای امنیتی دادهاند».
سخنگوی کرملین در واکنش مدعی شده که از این «وعدهها» بیخبر است. مقامات رسمی روس همچنین هرگونه معامله تسلیحاتی «غیرقانونی» را رد میکنند. تهران نیز بهرغم شواهد فراوان همواره ارسال تسلیحات به روسیه را تکذیب کرده است.