حدود یک سال بعد از حمله گروه افراطی حماس به اسرائيل، جنگ در نوار غزه هنوز به پایان نرسیده و حتی دامنه آن به کل منطقه نیز کشیده شده است. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، روز هشتم اکتبر حملات این کشور به نوار غزه را با هدف نابودی حماس آغاز کرد، بسیاری از فرماندهان ارشد این گروه که در فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا و اتحادیه اروپا قرار دارند حالا کشته شدهاند و ضربات جبرانناپذیری هم به توان نظامی و حکمرانی حماس وارد آمده است.
نابودی حماس؟
اما آیا نتانیاهو توانسته است به هدف اعلامی خود در این زمینه دست یابد و این گروه فلسطینی را نابود کند؟
مناخیم کلاین، استاد علوم سیاسی در دانشگاه اورشلیم، در این خصوص به رادیو فردا میگوید: «من فکر نمیکنم که اسرائیل به هدف اعلامشده خود یعنی نابودی کامل حماس دست پیدا کرده باشد. اسرائیل تنها توانست بخشی از آن را محقق کند و آن اینکه حماس دیگر نمیتواند بر نوار غزه حکمرانی نماید. این گروه همچنین واحدهای ارتش نیمه منظم و فرماندهی مرکزی خود را از دست داد و به جای آن تصمیم گرفت نیروهایش را به جنگجویان چریکی تبدیل کند. مبارزان چریکی مشکلات و تلفات زیادی برای اسرائيل ایجاد میکنند».
با این حال ضربات وارد شده به حماس هم بسیار قابل توجه است و دستکم در میانمدت دیگر به این گروه امکان انجام حملاتی مشابه هفتم اکتبر را نخواهد داد.
مری آیسن، فرمانده پیشین ارتش اسرائيل، در این خصوص به رادیو فردا میگوید: «من میتوانم بگویم که اسرائيل در طول یک سال گذشته توانسته تواناییهای حماس را به شدت تنزل دهد. درست است که این گروه هنوز هم قابلیتهایی دارد اما آنها دیگر نمیتوانند یک حمله بزرگ یا هماهنگ را انجام دهند. البته هنوز میتوانند تک موشکی شلیک کنند یا از مهمات دیگری برای ضربه زدن به اسرائيل استفاده نمایند اما دیگر نمیتوانند دوباره یک نسلکشی مثل هفتم اکتبر را اجرا کنند».
سرنوشت گروگانها
بعد از گذشت حدود یک سال هنوز گروگانهای اسرائيلی در حبس نیروهای حماس و دیگر گروههای فلسطینی هستند و کسی هم نمیداند حتی چه تعداد از آنها بعد از یک سال زنده ماندهاند. موضوعی که اختلافات زیادی را در داخل اسرائيل ایجاد کرده و به ویژه خانوادههای گروگانها در تظاهراتهای خود خواستار برقراری آتشبس در غزه و آزادی این افراد هستند.
مناخیم کلاین با اشاره به اینکه جامعه اسرائيل در این خصوص دو قطبی شده است، میگوید: «پیش از تسری جنگ به لبنان، نهادهای امنیتی به دولت پیشنهاد میدادند که به سمت توافق آتشبس برود تا گروگانها آزاد شوند اما کابینه نتانیاهو آنرا رد میکرد و مسئله آزادی گروگانها را اولویت دوم و یا سوم خود قرار داده بود. پیشتر ارتش هم مانند نتانیاهو نظرش این بود که فقط فشار نظامی به حماس میتواند به آزادی گروگانها بینجامد اما خیلی دیر نظرش تغییر کرد. متاسفانه باید گفت تا زمانی که جنگ ادامه داشته باشد ما تعداد بیشتری از گروگانها را از دست میدهیم».
اما نگاه همه در اسرائيل یکسان نیست و برخی معتقدند نباید به حماس امتیاز داد چرا که چنین رویکردی باعث میشود این گروه به سمت باجگیری و امتیازگیری از طریق گروگانگیری برود. خانم آیسن معتقد است نباید به هر قیمتی به دنبال آزادی گروگانها بود و موجودیت اسرائيل از هر چیزی مهمتر است. او به رادیو فردا میگوید: «گروگانها اعضای خانواده تک تک ما هستند. این افراد گروگانهای یک اقدام تروریستیاند و هیچ پرسشی در مورد گروگان گرفتن این افراد که بعد از حمله وحشیانه حماس دزدیده شدند وجود ندارد. بحث در مورد قیمتی است که ما برای آزادی آنها میخواهیم بپردازیم».
این نیروی پیشین اطلاعاتی اسرائيل با اشاره به اینکه فضا در اسرائيل در این زمینه دو قطبی شده، میافزاید: «برخی معتقدند هر چیزی که لازم است باید بدهیم تا آنها آزاد شوند اما من پاسخ روشنی برای آن ندارم، من فردی امنیتی هستم. من میخواهم این افراد به خانه برگردند اما حاضر نیستم از موجودیت کشورم چشمپوشی کنم که این گروگانها به خانه برگردند زیرا این کار اثر عکس خواهد داشت. این جواب من سرد و خشن است اما واقعیت این است که پاسخ آسانی برای این پرسش وجود ندارد».
آینده غزه
یکی دیگر از از پرسشهایی که از همان ابتدای جنگ در نوار غزه بسیار مطرح میشد، فردای این باریکه پس از پایان جنگ و برقراری آتشبس است. اسرائيل از روز نخست تأکید کرده بود که حماس هیچ نقشی در آینده غزه نخواهد داشت با این حال مقامهای این کشور از تصویر روشنی برای اداره این باریکه نیز سخن نمیگفتند. موضوعی که تردیدها در خصوص آینده غزه را بیشتر میکند.
کلاین در این رابطه میگوید: «حماس در مورد اینکه چه کسی در فردای جنگ بر نوار غزه حکومت خواهد کرد از حق وتو برخوردار است. هیچ قدرت خارجی اعم از مصر، قطر، امارات و نهادهای سازمان ملل نمیتوانند بدون توافق کامل با حماس تخریبهای صورت گرفته توسط اسرائيل در نوار غزه را بازسازی کنند».
او با اشاره به اینکه اسرائيل از ابتدا هم طرح مشخصی برای پایان جنگ نداشت میافزاید: «میتوان گفت که بین تشکیلات امنیتی و دولت اسرائيل سه گزینه در این خصوص وجود دارد. نخست آنکه اسرائيل به همراه یکی از نهادهای بینالمللی و امارات و قطر به صورت مشترک امور مدنی غزه را در اختیار بگیرند و اسرائيل امور امنیتی را کنترل کند. گزینه دوم این است که اسرائيل به صورت یک دولت نظامی در آنجا باقی بماند. گزینه سوم این است که اسرائيل عوامل محلی همدست خود را بیابد و امور مدنی را به آنها واگذار کند و امور نظامی و امنیتی در کنترل خودش باقی بماند. با این حال حق وتوی حماس بر سر جای خود باقیست».
این استاد علوم سیاسی با اشاره به اینکه بحثهایی هم در خصوص قدرتگیری جریان فتح و تشکیلات خودگردان فلسطینی در نوار غزه مطرح میشود میافزاید: «ارتش ترجیح میدهد جریان فتح وارد نوار غزه شوند و با نظارت امنیتی اسرائيل بر این باریکه حکومت کند اما نتانیاهو به شدت با آن مخالف است. در نتیجه میتوان گفت هیچ نگرش واحدی در اسرائيل نسبت به فردای آتشبس وجود ندارد».
اما آتشبس دستکم در شرایط فعلی چندان نزدیک به نظر نمیرسد، به ویژه اینکه در روزهای اخیر دامنه درگیریها به لبنان هم کشیده شده و نگرانیهای جهانی از شکلگیری یک درگیری تمام عیار بین ایران و اسرائيل هم شدت یافته است. خانم آیسن معتقد است آتشبس هرچند در نهایت اتفاق میافتد اما کار در غزه به مراتب دشوارتر از لبنان خواهد بود.
او در این رابطه میگوید: «من نمیدانم طرح دولت برای پایان این درگیریها چیست، بیشتر میدانم که نیروهای امنیتی چه میخواهند. نیروهای امنیتی، ارتش و سایر دستگاهها همگی زیر نظر این دولت هستند و من هم مانند برخی از آنها یکی از منتقدان این دولت هستم و فکر نمیکنم دولت طرح روشنی برای پایان نه تنها آنچه در غزه میگذرد که در کل منطقه داشته باشد».
این نیروی اطلاعاتی ارشد و پیشین اسرائيل در ادامه با اشاره به اینکه دولت نتانیاهو قصد دارد با نادیده گرفتن کلیت فلسطین حماس را برجسته کند، میافزاید: «به نظر من این روش کار نمیکند. ما در حال حاضر نمیدانیم که طرح نهایی دولت برای غزه چیست هرچند در نهایت در آنجا آتشبس برقرار خواهد شد البته این آتشبس با حماس نخواهد بود. در لبنان هم در نهایت این اتفاق خواهد افتاد هرچند آنجا کمی شرایط روشنتر است چرا که لبنان یک کشور مستقل است».
بعد از گذشت یک سال از حملهای که ابتدا جان ۱۲۰۰ اسرائيلی را گرفت و حملات انتقامی ارتش این کشور به زندگی بیش از ۴۰ هزار فلسطینی پایان داد، هنوز چشماندازی برای خاتمه این بحران که حالا دامنهاش گستردهتر از همیشه شده و زبانههای آتش آن ممکن است به کل منطقه سرایت کند در دست نیست.