بررسیهای دانشمندان نشان میدهد که گونهای از عروس دریایی وجود دارد که به خاطر تغییر شکل در بدن و سلولهای بدن خود میتواند به صورت ابدی زنده بماند. جانور دیگری که به خاطر بازسازی مداوم سلولهای بدن خود توانسته به جاودانگی زیستی دست پیدا کند جانوری آبزی است به نام هیدرا.
با مشاهده اینگونه جانداران این پرسش پیش میآید که آیا ما انسانها هم روزی قادر به دستیابی به عمر ابدی خواهیم بود یا نه.
توماس کیرکوود، مدیر بخش «سالمندی و تندرستی» دانشگاه نیوکاسل انگلستان در مقالهای با نام «چرا نمیتوانیم برای همیشه زنده بمانیم؟» که در ویژهنامه مربوط به مرگ و طول عمر مجله «ساینتیفیک امریکن» منتشر شده به بررسی این پرسش پرداختهاست.
در بخشهایی از این مقاله میخوانیم:
در حالی که در بیشتر جانوران، سلولهای جنسی تنها در بافت غدههای جنسی یعنی جایی که اسپرم و تخمک شکل میگیرند موجود است، در هیدراها سلولهای جنسی در سراسر بدن جانور حضور دارند و این، راز عمر بیپایان این جانور است به طوریکه حتی اگر بدن یک هیدرا را قطعهقطعه کنید هر قطعه دوباره به صورت جانوری سالم رشد میکند.
البته در جاندارانی مانند ما انسانها، کنار کشیدن سلولهای جنسی از بقیه بدن که در جریان تکامل اتفاق افتاده باعث شده که سلولهای مختلف بدن هر کدام در محدوده خود تخصص پیدا کنند و تبدیل به سلولهای عصبی، ماهیچهای و کبدی و غیره بشوند که این مزایای زیادی را با خود دارد ولی تنها عیبش این است که با این کار عمر ما هم محدود شدهاست.
در جریان تکامل، زمانی که سلولهای بدن ما، (بهجز سلولهای جنسی البته)، خود را از درگیر بودن در موضوع بقای نسل و انتقال میراث ژنتیکی به نسل بعدی کنار کشیدند دیگر لزومی هم برای ماندگاری ابدی خود ندیدند و زمانی که هر بدن، میراث ژنتیکی خود را به نسل بعدی منتقل میکند، این سلولها نیز کار خود را تقریباً تمامشده فرض میکنند.
فشار زیاد خطرات محیط زیست و مسئله تنازع بقا باعث شده که بدن جانوران اولویت اول را به بقای نسل بدهد تا حفظ بدن خود، و این باعث شده که سلولها در طول زندگیشان به ترمیم کامل همه آسیبها نرسند و مرگ، زمانی رخ میدهد که انواع و اقسام آسیبهای روی هم انباشته سلولی از حد مشخصی بگذرد.
البته سلولهای آسیبدیده در بدن، در مرحلهای برای جلوگیری از سرطانزا شدن خود، بخش مربوط به تقسیم و تکثیر خود را قفل میکنند و انرژی خود را صرف کارهای مفیدتر دیگری میکنند.
دانشمندان از دهه ۱۹۸۰ به اینسو موفق شدهاند با دستکاری در ژنهای کرمهای ریز، طول عمر این کرمها را به میزان ۴۰ درصد افزایش بدهند. پس از آن نیز آزمایشهای مختلف بر روی پشههای میوه و موشها و دیگر جانوران نتیجههای مثبتی در زمینه افزایش طول عمر در بر داشتهاست.
در یکی از آزمایشها در دهه ۱۹۳۰ چندین موش طی دورهای در معرض یک رژیم کمغذایی قرار گرفتند و دانشمندان با تعجب مشاهده کردند که این کار باعث افزایش عمر آنها شد. توضیح پژوهشگران این است که از آنجا که دورههای کمغذایی دورههای چندان مناسبی برای تولید مثل نیستند، سلولهای بدن موشها ترجیح میدهند در چنین دورهای تمرکز خود را بهجای کمک به سلولهای جنسی متوجه ترمیم آسیبهای سلولی خود کنند.
به طور معمول، هر یک از سلولهای آسیب دیده بدن جانداران زمانی که میبیند آسیبهای جمع شده در داخلش، آن اندازه شده که ممکن است به کل بدن آسیب بزند و ایجاد سرطان کند، این سلول برای حفاظت از بدن جاندار از تکثیر بیشتر خود چشمپوشی میکند و در مرحله بعد دست به خودکشی میزند. اینگونه خودکشی فداکارانه را در زیستشناسی، خودکشی یاختهای یا «آپوپتوز» مینامند.
حال اگر دانشمندان بتوانند راهی پیدا کنند تا به این سلولها بفهمانند که همیشه هم نیازی به فداکاری نیست و اکتفا به همان عدم تکثیر کافی است، شرایطی پیش خواهد آمد تا سلول بهجای خودکشی، به فکر ترمیم خود بیفتد.
برای این کار دانشمندان باید سلولهای فهمیده را قانع کنند که تا زمان ترمیم کامل، مشکل تقسیم و تکثیر آنها توسط قرصهای این دانشمندان مهار خواهد شد یا به عبارت دیگر از سرطانزایی این سلولها جلوگیری بهعمل خواهد آمد. با دست یافتن به چنین ترفندهای ژنتیکی دانشمندان ممکن است در آینده بتوانند بدنهای جوانتر و سالمتری را برای سالمندان به ارمغان آورند.
نویسنده مقاله «ساینتیفیک امریکن» معتقد است که با تمرکز تیم بزرگی از متخصصان رشتههای گوناگون بر موضوع شناسایی دقیق کارکرد یاختهها، در آینده میتوان دارویی تهیه کرد تا برنامه کاری سلولهای بدن را طوری تنظیم کند که این سلولها ترغیب به ترمیم خود بشوند.
به نوشته توماس کیرکوود، باید کاری کرد که سلولها میان خودکشی پیری، تقسیم سرطانزا و بستن درهای خود به منظور ترمیم دوباره، راه سوم را انتخاب کنند که این کار باعث میشود انسان تا آخر دوران پیری خود از تنی سالم و جوان برخوردار شود.
به نوشته این دانشمند انگلیسی، قرص جوان ماندن قابل تهیه است ولی ما هنوز سالها و شاید دههها با آن فاصله داریم. اینکه آیا انسان روزی به دانش لازم برای ابدی کردن طول عمر خود دست خواهد یافت پرسشی است که هنوز برای پاسخگویی آن زود است.
با مشاهده اینگونه جانداران این پرسش پیش میآید که آیا ما انسانها هم روزی قادر به دستیابی به عمر ابدی خواهیم بود یا نه.
توماس کیرکوود، مدیر بخش «سالمندی و تندرستی» دانشگاه نیوکاسل انگلستان در مقالهای با نام «چرا نمیتوانیم برای همیشه زنده بمانیم؟» که در ویژهنامه مربوط به مرگ و طول عمر مجله «ساینتیفیک امریکن» منتشر شده به بررسی این پرسش پرداختهاست.
در بخشهایی از این مقاله میخوانیم:
در حالی که در بیشتر جانوران، سلولهای جنسی تنها در بافت غدههای جنسی یعنی جایی که اسپرم و تخمک شکل میگیرند موجود است، در هیدراها سلولهای جنسی در سراسر بدن جانور حضور دارند و این، راز عمر بیپایان این جانور است به طوریکه حتی اگر بدن یک هیدرا را قطعهقطعه کنید هر قطعه دوباره به صورت جانوری سالم رشد میکند.
البته در جاندارانی مانند ما انسانها، کنار کشیدن سلولهای جنسی از بقیه بدن که در جریان تکامل اتفاق افتاده باعث شده که سلولهای مختلف بدن هر کدام در محدوده خود تخصص پیدا کنند و تبدیل به سلولهای عصبی، ماهیچهای و کبدی و غیره بشوند که این مزایای زیادی را با خود دارد ولی تنها عیبش این است که با این کار عمر ما هم محدود شدهاست.
در جریان تکامل، زمانی که سلولهای بدن ما، (بهجز سلولهای جنسی البته)، خود را از درگیر بودن در موضوع بقای نسل و انتقال میراث ژنتیکی به نسل بعدی کنار کشیدند دیگر لزومی هم برای ماندگاری ابدی خود ندیدند و زمانی که هر بدن، میراث ژنتیکی خود را به نسل بعدی منتقل میکند، این سلولها نیز کار خود را تقریباً تمامشده فرض میکنند.
فشار زیاد خطرات محیط زیست و مسئله تنازع بقا باعث شده که بدن جانوران اولویت اول را به بقای نسل بدهد تا حفظ بدن خود، و این باعث شده که سلولها در طول زندگیشان به ترمیم کامل همه آسیبها نرسند و مرگ، زمانی رخ میدهد که انواع و اقسام آسیبهای روی هم انباشته سلولی از حد مشخصی بگذرد.
البته سلولهای آسیبدیده در بدن، در مرحلهای برای جلوگیری از سرطانزا شدن خود، بخش مربوط به تقسیم و تکثیر خود را قفل میکنند و انرژی خود را صرف کارهای مفیدتر دیگری میکنند.
دانشمندان از دهه ۱۹۸۰ به اینسو موفق شدهاند با دستکاری در ژنهای کرمهای ریز، طول عمر این کرمها را به میزان ۴۰ درصد افزایش بدهند. پس از آن نیز آزمایشهای مختلف بر روی پشههای میوه و موشها و دیگر جانوران نتیجههای مثبتی در زمینه افزایش طول عمر در بر داشتهاست.
در یکی از آزمایشها در دهه ۱۹۳۰ چندین موش طی دورهای در معرض یک رژیم کمغذایی قرار گرفتند و دانشمندان با تعجب مشاهده کردند که این کار باعث افزایش عمر آنها شد. توضیح پژوهشگران این است که از آنجا که دورههای کمغذایی دورههای چندان مناسبی برای تولید مثل نیستند، سلولهای بدن موشها ترجیح میدهند در چنین دورهای تمرکز خود را بهجای کمک به سلولهای جنسی متوجه ترمیم آسیبهای سلولی خود کنند.
به طور معمول، هر یک از سلولهای آسیب دیده بدن جانداران زمانی که میبیند آسیبهای جمع شده در داخلش، آن اندازه شده که ممکن است به کل بدن آسیب بزند و ایجاد سرطان کند، این سلول برای حفاظت از بدن جاندار از تکثیر بیشتر خود چشمپوشی میکند و در مرحله بعد دست به خودکشی میزند. اینگونه خودکشی فداکارانه را در زیستشناسی، خودکشی یاختهای یا «آپوپتوز» مینامند.
حال اگر دانشمندان بتوانند راهی پیدا کنند تا به این سلولها بفهمانند که همیشه هم نیازی به فداکاری نیست و اکتفا به همان عدم تکثیر کافی است، شرایطی پیش خواهد آمد تا سلول بهجای خودکشی، به فکر ترمیم خود بیفتد.
برای این کار دانشمندان باید سلولهای فهمیده را قانع کنند که تا زمان ترمیم کامل، مشکل تقسیم و تکثیر آنها توسط قرصهای این دانشمندان مهار خواهد شد یا به عبارت دیگر از سرطانزایی این سلولها جلوگیری بهعمل خواهد آمد. با دست یافتن به چنین ترفندهای ژنتیکی دانشمندان ممکن است در آینده بتوانند بدنهای جوانتر و سالمتری را برای سالمندان به ارمغان آورند.
نویسنده مقاله «ساینتیفیک امریکن» معتقد است که با تمرکز تیم بزرگی از متخصصان رشتههای گوناگون بر موضوع شناسایی دقیق کارکرد یاختهها، در آینده میتوان دارویی تهیه کرد تا برنامه کاری سلولهای بدن را طوری تنظیم کند که این سلولها ترغیب به ترمیم خود بشوند.
به نوشته توماس کیرکوود، باید کاری کرد که سلولها میان خودکشی پیری، تقسیم سرطانزا و بستن درهای خود به منظور ترمیم دوباره، راه سوم را انتخاب کنند که این کار باعث میشود انسان تا آخر دوران پیری خود از تنی سالم و جوان برخوردار شود.
به نوشته این دانشمند انگلیسی، قرص جوان ماندن قابل تهیه است ولی ما هنوز سالها و شاید دههها با آن فاصله داریم. اینکه آیا انسان روزی به دانش لازم برای ابدی کردن طول عمر خود دست خواهد یافت پرسشی است که هنوز برای پاسخگویی آن زود است.