برخی گزارشهای رسیده حاکی از آن است که نزدیک به ۵۰ تن از بازداشتشدگان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران از روز شنبه، به مدت سه روز، دست به اعتصاب غذا زدهاند.
یکی از بازداشتشدگان زندان اوین که به تازگی آزاد شده و از جزئیات این تصمیم آگاه است، در گفتوگو با رادیو فردا به این موضوع پرداخته است. این مصاحبهشونده که تمایلی به افشای نام خود نداشت همچنین از تجربه دوران بازداشت خود در اوین میگوید.
روز پنجشنبه زمانی که دبير کميسيون امنيت ملی مجلس برای دومين بار برای يک بازديد فرمايشی به زندان رفته بود، بچهها اتمام حجت میکنند که اگر تا روز شنبه به کارشان رسيدگی نکنند و آزاد نشوند، ۵۰ نفر آماده هستند که دست به اعتصاب غذا بزنند.
وقتی من در زندان بودم نيز در مورد اين مسئله با دوستان هماهنگ بوديم. اکنون که آزاد شدم در تماسهايی که با هم داريم، قرار است کسانی که هنوز در زندان هستند تا شب يکشنبه اسامی اعتصابکنندگان را به من اعلام کنند.
من ۵۶ روز بازداشت بودم.
شرايط زندان و برخورد مسئولين زندان به شدت اهانتآميز بود. قبل از انتقال به زندان شکنجه شديم و در طول بازجويیها روی شکنجه فيزيکی تأکيد نداشتند، اما تهديدها و شکنجههای روحی زياد بود.
شرايط نگهداری زندانیها نيز بسيار بد بود و میتوان گفت تمام لحظات حضور در آن شرايط مصداق بارز شکنجه بود.
از طرفی بعضی دوستان را از بند ما جدا کرده و به بند ۲۰۹ منتقل میکردند که ديگر نه میتوانستند با ما تماس داشته باشند و نه با خانوادههای خود. ما بعدا اينها را در دادگاه ديديم که رنگشان پريده بود و به شدت تحت فشار بودند تا يک سری اعترافات فرمايشی در دادگاه انجام دهند.
در بند قرنطينه اندرزگاه ۷ شرايط طوری بود که میتوانستيم با بيرون تماس داشته باشيم و به همين دليل نمیتوانستند برای گرفتن اعتراف روی ما فشار بياورند. کسانی را که میخواستند از آنها اعتراف بگيرند گلچين میکردند و به بندهای ديگر میبردند و تحت فشار مجبور به اعتراف میکردند.
بله من در بازداشتگاه مورد شکنجه قرار گرفتم، ولی در بازجويیهای داخل اوين چنين موردی وجود نداشت.
شبی که ما را در کوی دانشگاه بازداشت کردند تقريباً همگی زخمی شده بوديم، چون به قصد کشت ما را کتک زده بودند.
بعد از انتقال به بازداشتگاه اصرار داشتند که ما عوامل آشوبگر و نيروهای مسلح در کوی دانشگاه هستيم و برای اعتراف گرفتن سر همين موضوع روی بدن زخمی و سر ما با ميله ضربه میزدند. در آگاهی شاپور ما را شکنجه میکردند و بعد به زندان اوين منتقل شديم که شکنجه به آن صورت وجود نداشت.
با توجه به تمام بازجويیهايی که در مورد من انجام شد، هيچ مدرکی دال بر اين که من در ايجاد اغتشاش و درگيریها نقش داشتهام پيدا نکردند و من در اظهارات خود به اين نکات اشاره کردم و حاضر نشدم کوتاه بيايم و اعتراف کنم يا عليه اشخاص صحبت کنم. بنابراين به اين نتيجه رسيدند که مرا آزاد کنند.
یکی از بازداشتشدگان زندان اوین که به تازگی آزاد شده و از جزئیات این تصمیم آگاه است، در گفتوگو با رادیو فردا به این موضوع پرداخته است. این مصاحبهشونده که تمایلی به افشای نام خود نداشت همچنین از تجربه دوران بازداشت خود در اوین میگوید.
- رادیو فردا: از موضوع اعتصاب غذای برخی زندانیان در اوین چه اطلاعاتی دارید؟
روز پنجشنبه زمانی که دبير کميسيون امنيت ملی مجلس برای دومين بار برای يک بازديد فرمايشی به زندان رفته بود، بچهها اتمام حجت میکنند که اگر تا روز شنبه به کارشان رسيدگی نکنند و آزاد نشوند، ۵۰ نفر آماده هستند که دست به اعتصاب غذا بزنند.
وقتی من در زندان بودم نيز در مورد اين مسئله با دوستان هماهنگ بوديم. اکنون که آزاد شدم در تماسهايی که با هم داريم، قرار است کسانی که هنوز در زندان هستند تا شب يکشنبه اسامی اعتصابکنندگان را به من اعلام کنند.
- شما چه مدت در بازداشت بوديد؟
من ۵۶ روز بازداشت بودم.
- در طول مدت بازداشت برخورد مسئولين زندان با شما و ساير بازداشت شدگان چطور بود؟
شرايط زندان و برخورد مسئولين زندان به شدت اهانتآميز بود. قبل از انتقال به زندان شکنجه شديم و در طول بازجويیها روی شکنجه فيزيکی تأکيد نداشتند، اما تهديدها و شکنجههای روحی زياد بود.
شرايط نگهداری زندانیها نيز بسيار بد بود و میتوان گفت تمام لحظات حضور در آن شرايط مصداق بارز شکنجه بود.
از طرفی بعضی دوستان را از بند ما جدا کرده و به بند ۲۰۹ منتقل میکردند که ديگر نه میتوانستند با ما تماس داشته باشند و نه با خانوادههای خود. ما بعدا اينها را در دادگاه ديديم که رنگشان پريده بود و به شدت تحت فشار بودند تا يک سری اعترافات فرمايشی در دادگاه انجام دهند.
در بند قرنطينه اندرزگاه ۷ شرايط طوری بود که میتوانستيم با بيرون تماس داشته باشيم و به همين دليل نمیتوانستند برای گرفتن اعتراف روی ما فشار بياورند. کسانی را که میخواستند از آنها اعتراف بگيرند گلچين میکردند و به بندهای ديگر میبردند و تحت فشار مجبور به اعتراف میکردند.
- شما در صحبتهای خود به شکنجه اشاره کرديد. آيا خود شما مورد شکنجه واقع شديد؟
بله من در بازداشتگاه مورد شکنجه قرار گرفتم، ولی در بازجويیهای داخل اوين چنين موردی وجود نداشت.
- اين شکنجهها به چه صورت بود؟
شبی که ما را در کوی دانشگاه بازداشت کردند تقريباً همگی زخمی شده بوديم، چون به قصد کشت ما را کتک زده بودند.
بعد از انتقال به بازداشتگاه اصرار داشتند که ما عوامل آشوبگر و نيروهای مسلح در کوی دانشگاه هستيم و برای اعتراف گرفتن سر همين موضوع روی بدن زخمی و سر ما با ميله ضربه میزدند. در آگاهی شاپور ما را شکنجه میکردند و بعد به زندان اوين منتقل شديم که شکنجه به آن صورت وجود نداشت.
- با توجه به اينکه شما تفهيم اتهام هم نشده بوديد، چطور شد آزادتان کردند؟
با توجه به تمام بازجويیهايی که در مورد من انجام شد، هيچ مدرکی دال بر اين که من در ايجاد اغتشاش و درگيریها نقش داشتهام پيدا نکردند و من در اظهارات خود به اين نکات اشاره کردم و حاضر نشدم کوتاه بيايم و اعتراف کنم يا عليه اشخاص صحبت کنم. بنابراين به اين نتيجه رسيدند که مرا آزاد کنند.