دولت اوباما با انتخابهای دشواری روبهرو است که برای دولتهای قبلی آمریکا آشنا بودند. آمریکا نمیتواند اکنون از افغانستان عقبنشینی کند ولی در عین حال قادر به ادامه راهبردی که موجب شرایط فعلی شد، نیست.
این موضوع مقالهای است که به تازگی در روزنامه آمریکایی واشنگتن پست به قلم هنری کسینجر منتشر شده است.
هنری کیسینجر در مقالهای که روز ۲۶ فوریه در واشنگتن پست چاپ شد مینویسد: «سرنوشت بحران افغانستان اهمیت فراوانی دارد. پیروزی طالبان موجب تقویت جهادیون در سراسر جهان خواهد شد. آنها در پاکستان تقویت شده و اقدامات تروریستی خود را در هند نیز افزایش خواهند داد. روسیه، چین، اندونزی که در گذشته هم هدف حمله اسلامگرایان جهادی بوده اند باردیگر در معرض خطر جدی قرار خواهند گرفت.»
هنری کیسینجر خاطر نشان میکند که جوهره استراتژی آمریکا در افغانستان روش سنتی مقابله با گروههای شورشی بوده به این معنا که ابتدا باید یک دولت مرکزی ایجاد کرد و دامنه کنترل آن را به سراسر کشور گستراند و از دل این روند یک نظام سیاسی- اداری مدرن و جامعهای دمکراتیک را بنا کرد.
هنری کیسینجر نقد خود را از این استراتژی را چنین توضح میدهد: « چنین راهبردی در افغانستان به پیروزی نخواهد رسید، بخصوص اگر به عنوان تنها اقدام در دستور کار قرار گیرد. افغانستان کشوری است پهناور با مناطق صعبالعبور و ترکیب قومی و مذهبی بسیار گوناگون. حتی تلاشهای تاریخی خود افغانها برای بنای دولتی مقتدر و مرکزی به نتیجه نرسیده و به نظر میرسد افغانها ضمن دفاع از استقلال کشور خود به معنای یک هویت واحد ترجیح میدهند که بدون وجود یک دولت مرکزی زندگی کنند.»
هنری کیسنجر اذعان دارد که نبرد برای جلب روح و ذهن افغانها به عنوان یک مفهوم معتبر و قابل ستایش است ولی نمیتوان بنای دولتی مدرن و جامعهای دمکراتیک را قبل و یا حتی همزمان با حل مشکل امنیتی عملی کرد.
او تأکید میکند که به ناگزیر سرعت پیشرفت در عرصه نظامی با تحول سیاسی کشور متفاوت است. با این همه در کوتاه مدت غرب میتواند با تقویت و کارآمدتر کردن کمکهای اقتصادی و بشردوستانه و به رسمیت شناختن تمایزها و هویتهای محلی و قومی به سرعت تحولات مدنی یاری رساند.
هنری کیسینجر مینویسد: «هدف اصلی استراتژی نظامی باید جلوگیری از شکلگیری دولت قومی در دل دولت فعلی توسط جهادیون باشد. تشکیل شبه دولتی در دو سوی کوهستانهای مرزی افغانستان و پاکستان تهدیدی جدی خواهد بود برای تحول تدریجی در این کشور و خطری برای تمام همسایگان افغانستان. ژنرال دیوید پترائوس معتقد است که با اعزام نیروهای بیشتر آمریکا قادر خواهد بود ۱۵ درصد از خاک افغانستان که ۸۰ درصد حملات شورشیان از آنجا سرچشمه میگیرد را کنترل کند.»
هنری کیسینجر توصیه میکند که در سایر بخشهای افغانستان استراتژی نظامی آمریکا باید سیالتر باشد و با هدف پیشگیری از استقرار و قدرتگیری نیروهای شورشی پیش برود. الگوی پیشنهادی وی روش آمریکا در تسلیح و آموزش عشایر سنی عراق است که بخصوص در استان انبار نتیجه مثبتی داشت.
هنری کیسینجر در مورد کافی بودن ۱۶ هزار نیروی اضافی که بهتازگی باراک اوباما وعده آن را وعده داده است اظهار تردید کرده و میگوید نکته مهم نه شمار سربازان در یک جنگ بلکه سرنوشت نهایی نبرد است.
وی در ادامه مقاله خود در واشنگتن پست به جنبه بینالمللی حل بحران افغانستان پرداخته و مینویسد: «افغانستان معضلی بینالمللی است و به تلاش و اقدام چند جانبه نیازمند است. از جمله مهمترین عناصر تنظیم یک استراتژی هماهنگ و چند جانبه جلوگیری از دخالت سایر قدرتهای منطقهای و همسایگان در امور داخلی افغانستان است. آمریکا باید پیشنهاد تشکیل یک گروه مشترک شامل اعضای دائم شورای امنیت، هند و همسایگان افغانستان را مطرح کند. مسئولیت کمک به بازسازی، تحکیم موقعیت بینالمللی افغانستان و تعهد به مبارزه با اقدامات تروریستی باید به عهده این گروه از کشورها سپرده شود.»
به اعتقاد هنری کیسینجر همزمان با پیشرفت استراتژی نظامی پیشنهادی ژنرال پترائوس امید به موفقیت یک چنین راهکار سیاسی نیز رو به افزایش خواهد گذاشت. شروط اساسی برای همکاری وسیع کشورها جلب حمایت روسیه و پاکستان است. در مورد روسیه نیازمند طرحی روشن از اولویتهاست و بخصوص آمریکا باید بین همکاری و یا رقابت با روسیه یکی را برگزیند.
اما در مورد جلب پاکستان هنری کیسینجر مینویسد: «اقدامات دولت پاکستان بسیار مهم خواهند بود. رهبران پاکستان را باید با این حقیقت تلخ روبه رو کرد که ناتوانی آنها و یا بیتوجهی آنها به مشکل گسترش تروریسم باعث سقوط بیشتر این کشور در عرصه بینالمللی خواهد شد. اگر غرب در افغانستان شکست بخورد هدف بعدی جهادیون پاکستان خواهد بود. پاکستان مثل هر کشور دیگری که در افغانستان درگیر است باید تصمیمی بگیرد که بر سرنوشت آن طی دهههای آینده تأثیرگذار خواهد بود.»
هنری کیسینجر سپس به نقش کشورهای متحد آمریکا و ازجمله اعضا سازمان ناتو میپردازد و ضمن ستایش از همراهی آنها در نبر افغانستان اشاره میکند که افکار عمومی در این کشورها مسئله نظامی در افغانستان را به فراموشی سپردهاند.
وی خاطر نشان میکند که پرزیدنت اوباما با استفاده از محبوبیت خود در اروپا میتواند توجه بیشتر افکار عمومی و دولتهای اروپایی را به ضرورت مبارزه در افغانستان جلب کرد.
او ضمن ابراز خوشبینی در حمایت فعالتر متحدان اروپابی تأکید میکند که نقش آنها در بازسازی اقتصادی افغانستان میتواند حتی از حضور نظامی آنها مهمتر باشد.
در پایان این مطلب در واشنگتن پست هنری کیسینجر مینویسد: «پرزیدنت اوباما میگوید که از آمریکا در مقابل خطرات تروریستی که از آن سوی جهان سرچشمه میگیرد، دفاع خواهد کرد. تیم او هر راهبردی را برای افغانستان برگزینند باید آن را با تمام قوا و قاطعیت پیش ببرند. عدم قاطعیت در اجرا موجب شکست خواهد شد و این غیر قابل پذیرش است.»
این موضوع مقالهای است که به تازگی در روزنامه آمریکایی واشنگتن پست به قلم هنری کسینجر منتشر شده است.
بیشتر بخوانید:
هنری کیسینجر خاطر نشان میکند که جوهره استراتژی آمریکا در افغانستان روش سنتی مقابله با گروههای شورشی بوده به این معنا که ابتدا باید یک دولت مرکزی ایجاد کرد و دامنه کنترل آن را به سراسر کشور گستراند و از دل این روند یک نظام سیاسی- اداری مدرن و جامعهای دمکراتیک را بنا کرد.
هنری کیسینجر نقد خود را از این استراتژی را چنین توضح میدهد: « چنین راهبردی در افغانستان به پیروزی نخواهد رسید، بخصوص اگر به عنوان تنها اقدام در دستور کار قرار گیرد. افغانستان کشوری است پهناور با مناطق صعبالعبور و ترکیب قومی و مذهبی بسیار گوناگون. حتی تلاشهای تاریخی خود افغانها برای بنای دولتی مقتدر و مرکزی به نتیجه نرسیده و به نظر میرسد افغانها ضمن دفاع از استقلال کشور خود به معنای یک هویت واحد ترجیح میدهند که بدون وجود یک دولت مرکزی زندگی کنند.»
هنری کیسنجر اذعان دارد که نبرد برای جلب روح و ذهن افغانها به عنوان یک مفهوم معتبر و قابل ستایش است ولی نمیتوان بنای دولتی مدرن و جامعهای دمکراتیک را قبل و یا حتی همزمان با حل مشکل امنیتی عملی کرد.
او تأکید میکند که به ناگزیر سرعت پیشرفت در عرصه نظامی با تحول سیاسی کشور متفاوت است. با این همه در کوتاه مدت غرب میتواند با تقویت و کارآمدتر کردن کمکهای اقتصادی و بشردوستانه و به رسمیت شناختن تمایزها و هویتهای محلی و قومی به سرعت تحولات مدنی یاری رساند.
هنری کیسینجر مینویسد: «هدف اصلی استراتژی نظامی باید جلوگیری از شکلگیری دولت قومی در دل دولت فعلی توسط جهادیون باشد. تشکیل شبه دولتی در دو سوی کوهستانهای مرزی افغانستان و پاکستان تهدیدی جدی خواهد بود برای تحول تدریجی در این کشور و خطری برای تمام همسایگان افغانستان. ژنرال دیوید پترائوس معتقد است که با اعزام نیروهای بیشتر آمریکا قادر خواهد بود ۱۵ درصد از خاک افغانستان که ۸۰ درصد حملات شورشیان از آنجا سرچشمه میگیرد را کنترل کند.»
هنری کیسینجر توصیه میکند که در سایر بخشهای افغانستان استراتژی نظامی آمریکا باید سیالتر باشد و با هدف پیشگیری از استقرار و قدرتگیری نیروهای شورشی پیش برود. الگوی پیشنهادی وی روش آمریکا در تسلیح و آموزش عشایر سنی عراق است که بخصوص در استان انبار نتیجه مثبتی داشت.
هنری کیسینجر در مورد کافی بودن ۱۶ هزار نیروی اضافی که بهتازگی باراک اوباما وعده آن را وعده داده است اظهار تردید کرده و میگوید نکته مهم نه شمار سربازان در یک جنگ بلکه سرنوشت نهایی نبرد است.
وی در ادامه مقاله خود در واشنگتن پست به جنبه بینالمللی حل بحران افغانستان پرداخته و مینویسد: «افغانستان معضلی بینالمللی است و به تلاش و اقدام چند جانبه نیازمند است. از جمله مهمترین عناصر تنظیم یک استراتژی هماهنگ و چند جانبه جلوگیری از دخالت سایر قدرتهای منطقهای و همسایگان در امور داخلی افغانستان است. آمریکا باید پیشنهاد تشکیل یک گروه مشترک شامل اعضای دائم شورای امنیت، هند و همسایگان افغانستان را مطرح کند. مسئولیت کمک به بازسازی، تحکیم موقعیت بینالمللی افغانستان و تعهد به مبارزه با اقدامات تروریستی باید به عهده این گروه از کشورها سپرده شود.»
به اعتقاد هنری کیسینجر همزمان با پیشرفت استراتژی نظامی پیشنهادی ژنرال پترائوس امید به موفقیت یک چنین راهکار سیاسی نیز رو به افزایش خواهد گذاشت. شروط اساسی برای همکاری وسیع کشورها جلب حمایت روسیه و پاکستان است. در مورد روسیه نیازمند طرحی روشن از اولویتهاست و بخصوص آمریکا باید بین همکاری و یا رقابت با روسیه یکی را برگزیند.
اما در مورد جلب پاکستان هنری کیسینجر مینویسد: «اقدامات دولت پاکستان بسیار مهم خواهند بود. رهبران پاکستان را باید با این حقیقت تلخ روبه رو کرد که ناتوانی آنها و یا بیتوجهی آنها به مشکل گسترش تروریسم باعث سقوط بیشتر این کشور در عرصه بینالمللی خواهد شد. اگر غرب در افغانستان شکست بخورد هدف بعدی جهادیون پاکستان خواهد بود. پاکستان مثل هر کشور دیگری که در افغانستان درگیر است باید تصمیمی بگیرد که بر سرنوشت آن طی دهههای آینده تأثیرگذار خواهد بود.»
هنری کیسینجر سپس به نقش کشورهای متحد آمریکا و ازجمله اعضا سازمان ناتو میپردازد و ضمن ستایش از همراهی آنها در نبر افغانستان اشاره میکند که افکار عمومی در این کشورها مسئله نظامی در افغانستان را به فراموشی سپردهاند.
وی خاطر نشان میکند که پرزیدنت اوباما با استفاده از محبوبیت خود در اروپا میتواند توجه بیشتر افکار عمومی و دولتهای اروپایی را به ضرورت مبارزه در افغانستان جلب کرد.
او ضمن ابراز خوشبینی در حمایت فعالتر متحدان اروپابی تأکید میکند که نقش آنها در بازسازی اقتصادی افغانستان میتواند حتی از حضور نظامی آنها مهمتر باشد.
در پایان این مطلب در واشنگتن پست هنری کیسینجر مینویسد: «پرزیدنت اوباما میگوید که از آمریکا در مقابل خطرات تروریستی که از آن سوی جهان سرچشمه میگیرد، دفاع خواهد کرد. تیم او هر راهبردی را برای افغانستان برگزینند باید آن را با تمام قوا و قاطعیت پیش ببرند. عدم قاطعیت در اجرا موجب شکست خواهد شد و این غیر قابل پذیرش است.»