پس از آنکه کابینه نوری المالکی، نخستوزیر عراق، پیمان امنیتی آمریکا و عراق را تایید کرد، روز دوشنبه یکی از مقامهای بلندپایه جمهوری اسلامی برای نخستین بار از این اقدام استقبال کرد.
به گزارش وبسایت شبکه خبر جمهوری اسلامی، آیتالله محمود هاشمی شاهرودی، رییس قوه قضاییه ایران، گفته است دولت عراق در مورد توافقنامه امنیتی واشینگتن و بغداد، «بسیار خوب» عمل کرده است.
تا پیش از این مقامهای جمهوری اسلامی با تصویب این پیمان مخالفت میکردند.
حسن قشقاوی، سخنگوی وزارت خارجه ایران، نیز روز دوشنبه گفته بود موضع رسمی دولت پس از نهایی شدن پیمان توسط مجلس عراق اعلام خواهد شد.
علیرضا نوریزاده، تحلیلگر مسایل خاورمیانه، در گفتوگویی بارادیو فردا به پرسشها در این زمینه پاسخ داده است:
رادیو فردا: آقای نوریزاده! آیا میتوان سخنان آقای شاهرودی را چرخشی در سیاست ایران نسبت به عراق دانست؟
علیرضا نوریزاده: به اعتقاد من، در درجه اول سخنان آقای شاهرودی باید دقیقاً بررسی شود. اما این قابل قبول است. میتوان پذیرفت که آیتالله شاهرودی، با توجه به ارتباط وسیعی که با عراق داشته، این قطعنامه را درک کند و نظیر آیتالله سیستانی و دولت عراق دریابد که این قرارداد تماماً به نفع عراق و حتی به نفع ایران است.
آیت الله شاهرودی، نخستین رییس مجلس اعلی بود و قبل از اینکه دوباره ملیت ایرانی ایشان تأیید شود، در ایران به عنوان یک عراقی تبعیدی زندگی میکرد و در تمام تصمیمگیریهای مربوط به عراق، در دوران صدام حسین و جنگ ایران و عراق، نقش محوری داشت گرچه بعداً کنار کشید و به حوزه رفت.
بنابراین، ایشان همچنان در ارتباط با مسائل عراق هست و به گمان من، او کاملاً درک کرده که این قرارداد تا چه اندازه برای عراق مفید است.
اما متأسفانه جمهوری اسلامی امیدوار است که نمایندگان پارلمان عراق، حداقل آن دستهای که از جمهوری اسلامی تبعیت میکنند، در برابر قرارداد امنیتی مقاومت کنند و قرارداد از تصویب پارلمان نگذرد، چون حتی آیتالله سیستانی نیز موافقت خودرا منوط به موافقت پارلمان کرده است.
آقای نوریزاده! به آیت الله سیستانی اشاره کردید و توافق ضمنی ایشان. اما درعین حال مقتدا صدر، روحانی تندروی شیعه، بشدت با این پیمان امنیتی مخالف است. به گمان شما، چرا آیتالله شاهرودی از این پیمان دفاع میکند؟
اولاً آیتالله شاهرودی در برابر آیتالله العظمی سیستانی، اعتباری برای مقتدا صدر قائل نیست. درست است که با جنجال و با دار و دستهای که مقتدا صدر راه انداخت، وزن سیاسی او بالا رفت، اما یادمان باشد از چند ماه پیش، مقتدا صدر در قم زندگی می کند و میداند که در عراق امنیت ندارد.
گروه وی هم عملاً از هم پاشیده شده است. مخالفت مجموعهای از نمایندگان که خود را وابسته به آقای صدر میدانند نیز نمیتواند مانع از تصویب شود، به جهت اینکه اکثریتی ندارند، حداکثر سی نماینده هستند، که دربین خود هم اختلاف نظر دارند. آقای مقتدا صدر امروز نیز از نظر وزنه سیاسی، با مقتدا صدر دوسال قبل، خیلی فرق دارد، یعنی اعتبار خود را از دست داده است.
طبیعی است که آیتالله شاهرودی، که قبل از اینکه به ایران بیاید، از شاگردان مرحوم آیتالله خوئی بوده و با آیتالله سیستانی هم ارتباط نزدیک داشته، حرف آقای سیستانی را تأیید کند. نه اینکه به دنبال جنجال آقای مقتدا صدربرود.
با درنظر گرفتن اینکه انتخابات ریاست جمهوری اسلامی در آیندهای نه چندان دور برگزار میشود و تأکید بر اینکه دولت عراق نمیخواهد تحت نفوذ ایران باشد، آیا عراقیها قصد مقابله با ایران را دارند و آیا ایران هم مشغول تغییر سیاست خارجی خود، نسبت به عراق، هست؟
به گمان من، طبیعتاً انتخابات ریاست جمهوری در ایران بسیار اهمیت دارد. اما چهارچوب کلی سیاستها را شخص آقای خامنهای پی میریزد و به گمان من، آقای خامنهای هنوز بر این باور است که حضور ایالات متحده در عراق، به ضرر جمهوری اسلامی است و همچنین برپایی و قوت گرفتن یک عراق فدرال، دموکراتیک که نظامی غیر دینی داشته باشد، در نگاه آیتالله خامنهای، به عنوان یک خطر بزرگ برای آینده جمهوری اسلامی است و این امید را هم دارد، که اگر مثلاً تلفات آمریکا در عراق بیشتر شود، در دوران آقای اوباما، آمریکاییها زودتر عراق را تخلیه کنند.
این خطای محاسبه، باعث شده جمهوری اسلامی در برابر قراردادی قرار بگیرد که به نفع عراق است و میزان فعالیتهای ارتش آمریکا را در عراق محدود میکند و در چهارچوب ضوابط و قوانینی قرار میدهد، که به موجب آن آمریکا نمیتواند از عراق، به عنوان سرپلی، برای حمله به همسایگان عراق استفاده کند.