قدیمیهایی که سالهاست ساکن پاریس هستند به همراه تازه واردان جوان و دانشجو، از تماشاگران نمایشنامه خوانی «رویای طاهرهگان خاموش» بودند. به گفته برگزارکنندگان، هر شب از این نمایش میزبان ۵۰ تا ۷۰ ایرانی بود. اجراهایی که شب اول آن در دانشگاه پاریس ۸ در سنت دنی و دومین شب در فرهنگسرای پویا به روی صحنه رفت.
در نمایشنامهخوانی «رویای طاهرهگان خاموش» که کمیته مستقل ضدسرکوب شهروندی به همراه فرهنگسرای پویا، برگزارکنندهاش بودند، پنج هنرمند ایرانی به کارگردانی محمد رضایی راد به روی صحنه رفتند.
زهرا امیرابراهیمی، صدرالدین زاهد، شبنم طلوعی، رضوان زندیه و بابک اکبری فراهانی. در دعوتنامه این نمایشنامهخوانی متنی آمده است که امضای نمایشنامهنویسان مطرح امروز ایران از جمله محمد چرمشیر، حمید امجد، نغمه ثمینی، محمد رحمانیان، علیرضا نادری، محمد امیر یار احمدی و محمد یعقوبی به چشم میخورد.
این نویسندگان به همراه محمد رضاییراد، بعد از رخدادهای اخیر در ایران در تابستان گذشته اعلام کردند که روای صادق روزگار خود خواهند شد. شاید «رویای طاهرهگان خاموش» یکی از این روایتها باشد.
بابک اکبری فراهانی از بازیگران این نمایشنامهخوانی درباره روایتی که به روی صحنه رفته است به رادیو فردا میگوید: نمایشنامه «رویای طاهرهگان خاموش» متنی است که در بستری در گذر از واقعیت به خیال و از رویا و خیال به واقعیت، مسایل امروز ایران را در که در حقیقت پرداختی به خواستهها، دغدغهها و خواستههای تاریخی مردم ایران است، با نگاه به رویدادهای اخیر جامعه ایران آن را روایت میکند و از نشانهها و نمادهای امروز، زبانی را پیدا میکند برای بیان هر آنچه که در تاریخ خصوصاً صد سال اخیر ایران، به یک مفهوم مشترک بین دغدغههای ملی یک جامعه تبلور پیدا کرده است.
آقای اکبری فراهانی ادامه میدهد: این نشانهها همان مباحثی است که در مورد شکنجهها و خرافات و ادعاهایی که در جامعه کنونی ایران توسط دولتمردان ایرانی طرح میشود و باعث میشود که جامعه احساس کند که راهی برای نفس کشیدن برایش باقی نمانده و به یک طغیان بیرونی میرسد و دغدغههای خودش را در آن قالب بیان میکند.
نمایشنامه خوانی از جمله اتفاقات سالهای اخیر در تئاتر ایران است که به صورتی منسجمتر از حدود پنج یا شش سال پیش نظرها را به سوی خود جلب کرد. زهرا امیرابراهیمی از دیگر بازیگران «رویای طاهرهگان خاموش» درباره دلایل شکلگیری این پدیده به رادیو فردا میگوید: «کار کردن در تئاتر در ایران خیلی کند پیش میرود. مکان مناسب اجرا به جز مجموعه تئاتر شهرو مولوی وجود ندارد. همین طور پروسه تأیید و بازبینی و ... موجب شده که نمایشنامهخوانی این فرصت را به افراد بدهد که حداقل متنشان خوانده شود».
خانم امیرابراهیمی ادامه می دهد: «آنچه من احساس کردم که برخی را به سمت نمایشنامهخوانی بیشتر سوق داد و اینکه برنامهای مرتب در این راه آغاز بشود، توسط آرش آبسالان و علی صلاحی در تئاتر شهر شکل گرفت با این هدف نهایی بود که جامعه تئاتر ایران را به سمت خصوصی و مستقل شدن سوق بدهد. چرا که همه چیز دولتی است و خواندن نمایشنامه شاید فضای مستقلتری برای هنرمندان عرصه تئاتر ایجاد کند. البته حسن دیگر این مسئله این است که شما عادت به شنیدن نمایشنامه میکنید، قبل از اینکه آن را ببینید و این باعث میشود قوه تخیل شما به مراتب بیشتر از دیدن یک نمایشنامه صرف فعالیت میکند».
روی دیگر اجراهای دو شب گذشته در پاریس، پدیده هنر در تبعید یا دور از خانه است. زهرا امیرابراهیمی درباره این تجربه و تفاوت فضاها از تهران تا پاریس میگوید: «من فکر میکنم که کمی کار هنرمندان بیرون از ایران، سختتر میشود. چون اگر در ایران بودیم میدانستیم که نمیشود کار کرد. اگر میخواستیم وقایع را آنطور که هست بگوییم نمیخواستیم زیر بار سانسور برویم. شاید مثل بقیه مجبور به تحریم میشدیم».
وی میافزاید: «اینجا [در خارج از ایران] اگر فضای کوچکی برای رساندن صدای هنرمندان ایرانی وجود دارد، مقداری کار رو سخت میکند. چرا که الان باید خیلی ظریفتر و با دقت بیشتری کار کنی. بزرگترین تفاوتی که وجود دارد این است که زیر آن کنترلی که بر روی همه چیز در ایران هست قرار نگرفتم».
بابک اکبری فراهانی نیز حال و هوای به روی صحنه رفتن در پاریس را خصوصاً در فضای این روزها، چنین توصیف میکند: «یک تئاتری بعد از اجرای نمایش ما بر روی صحنه اتفاق افتاد و آن برخورد با تماشاگر و اتمام نمایشنامهخوانی رخ داد و آن تم مشترکی بود که شاید به خاطر حوادث اخیر ایران و زنده شدن مجدد یک سری آرمانهای مشترک ایجاد شده بود. ما هم به عنوان یگ گروه بازیگران و بخشی از جامعه تئاتر ایران جان دهنده آن روایت صادقانه روزگار خود بر روی صحنه میباشیم».