خواهر خانم عبادی در همسایگی وی در تهران اقامت دارد.
خانم عبادی که هم اکنون در لندن به سر میبرد، خود در گفتوگو با رادیو فردا به پرسشهایی در زمینه تهدید و مزاحمتهای اخیر علیه خواهر خود پاسخ داده است.
- رادیو فردا: خانم عبادی، ماجرای تهدید خواهرتان، به نقل مکان از محل سکونتش چیست؟
شیرین عبادی: متأسفانه به دنبال مزاحمتها و تهمتهای فراوانی که برای شخص من و اعضای خانواده من فراهم میشد، بعد از انتخابات نوبت به کمی [بستگان] دورتر یعنی خواهر و برادر من هم رسیده است.
کارمندانی که خود را مأموران وزارت اطلاعات معرفی میکردند، چند بار به محل کار آنها تلفن میزنند، مراجعه میکنند و جالب است که خواهر من که دندانپزشک است و متأسفانه یا خوشبختانه به هیچ وجه در کارهای حقوق بشری داخل نمیشود، با من در یک ساختمان، دو آپارتمان جداگانه داریم.
این خانم و همسرش را به اجبار میخواهند وادار کنند که آن آپارتمان را ترک کنند و چندین بار گفتهاند که شما حق ندارید در ساختمانی مجاورت ساختمان عبادی بنشینید و بایستی آنجا را تخلیه کنید و اگر این کار را نکنید، ما حکم اخراج شما را از وزیر گرفتهایم، و به جریان میاندازیم. من نمیدانم این شیوه فراقانونی دیگر چیست که در کشور ما باب شده و متأسفانه منحصر به خانواده من نیست.
علت اینکه من بیان میکنم، برای این است که برای بسیاری از خانوادههای فعالان سیاسی و همچنین مدنی که خارج از کشور قرار دارند، این مزاحمتها ایجاد شده است.
- این تماسی که از طرف وزارت اطلاعات با خواهر شما گرفتهاند، تنها چیزی را که قید کردهاند، رابطه ایشان با شما بوده؟
بله. تنها نکته مورد اعتراض آنها این بوده که چرا خواهرم با من تلفنی صحبت میکند. میخواهند او را وادار کنند که خانهاش را عوض کند و او گفته که من اگر خانهام را هم عوض کنم بالاخره خواهری ما که از بین نمیرود و این چه حرف بیمنطقی است که شما میزنید.
اما آنها گفتهاند که ما آخرین اخطار را به شما کردیم که این منزل را بایستی ترک کنید.
- آیا تفسیر خودتان این است که این اقدامات در ادامه محدودیتهایی است که بر فعالان کانون مدافعان حقوق بشر در ایران اعمال میشد؟
بله. بعد از پلمب غیرقانونی دفتر کانون مدافعان حقوق بشر، منشی کانون را بیگناه ۵۵ روز به زندان انداختند و همچنین منشی دفتر وکالت مرا تهدید کردند که از دانشگاه اخراجت میکنیم که مجبور شد که کارش را رها کند.
منشی دیگر من میخواست امتحان وکالت بدهد که نامهای صراحتاً از وزارت اطلاعات به کانون وکلای اراک فرستاده شد که با صدور پروانه وکالت برای این خانم بایستی مخالفت بشود.
مزاحمتها و زندانهای مکرر اعضای شورای عالی سیاستگذاری در کانون مدافعان حقوق بشر، بعد از انتخابات آقای دادخواه، آقای سلطانی و آقای تاجیک به زندان رفتند. هر سه نفر در زندان تحت فشارهای جسمی و روحی بودند که بنویسند و تعهد کنند که دیگر با عبادی و با کانون مدافعان همکاری نخواهند کرد.
آقای سلطانی وقتی در زندان بود، خواهرش مرحوم شد و آقای حداد به او گفته بود در صورتی اجازه شرکت در تشییع جنازه خواهرت را میدهم که بنویسی با عبادی همکاری نخواهی کرد و او هم ترجیح داد که در تشییع جنازه شرکت نکند و زیر بار حرف زور نرود.
همچنین آقای دادخواه به قدری تحت فشار بودند که با حال مرگ از زندان آزاد شدند. بعد از اینکه از زندان آمدند بیرون، رفتند بیمارستان عمل جراحی کردند و مدتها بیمار بودند. اینها تاوان همکاری با کانون مدافعان حقوق بشر است.
- شما فکر میکنید که با چه اقدامی ممکن است این فشارها پایان بپذیرد یا محدود شود؟
منظور از کلیه این فشارها این است که من از اقدامات حقوق بشری خودم دست بکشم که البته این امر غیر ممکن است. آنها عرض خود میبرند و زحمت ما میدارند.
هر اتفاقی که بیفتد من به وظایفی که در ابتدا برای خودم تعریف کردم، یعنی حمایت از حقوق بشر، ادامه خواهم داد. از این اقدامات با قانون میشود جلوگیری کرد. برای اینکه این کارها تماماً غیرقانونی است و فقط با تمکین به قانون میشود جلویش را گرفت.