- رادیو فردا: خانم عبادی، پس از برگزاری چهار جلسه دادگاه بازداشتشدگان رخدادهای انتخاباتی، این دادگاهها را چگونه ارزیابی میکنید؟
شیرین عبادی: این دادگاهها بر اساس قوانینی که در جمهوری اسلامی به تصویب رسیده، و شیوه محاکمه و بازجویی و دستگیری در آن مشخص شده، کاملاً غیرقانونی است و میشود آن را «تئاتر دادگاه» نامید. دادگاهی که علنی اعلام شده اما حتی خانواده زندانیان حق ندارند که در آن وارد شوند.
دادگاهی که قرار است عادلانه بوده باشد، اما پشت پرده مسائل بسیار زیادی است که بازگو کردن آن ساعتها وقت میبرد. خلاصه بگویم: این دادگاهها را که نمایش و تئاتری است از عدالت، نه مردم ایران قبول دارند و نه مردم دنیا. «عرض خود میبرند و زحمت ما میدارند».
- به نظر میرسد که کیفرخواست و تمام پرونده، بر اساس اعترافات زندانیان است که مشخص هم نیست تحت چه شرایطی از آنها گرفته شده. آیا اینگونه اعترافات اصلاً میتواند در دادگاه ارزش حقوقی و قانونی داشته باشد؟ اصلاً ارزشی دارد؟
شیرین عبادی: اعترافاتی که فرد در حالتی که در زندان و بدون دسترسی به وکیل و سایر حقوق انسانی خودش که در قانون ایران هم پیشبینی شده، انجام میدهد، فاقد هرگونه اهمیت است. از سوی دیگر قاعدهای هست که هم اسلام آن را قبول دارد هم حقوق غربی: اقرار در امر کیفری، طریقیت دارد و نه موضوعیت. یعنی میتواند یکی از راههایی باشد که حتی اگر در کمال شرایط مناسب، شخص اقرار کند، انسان را به سوی عدالت رهنمود شود و برخلاف امر حقوقی تنها دلیل نمیتواند باشد.
یک مثال میزنم. فردی را میگیرند و او در کمال آرامش و در حضور وکیلش و در حضور صدها فرد دیگر اقرار میکند که مرتکب قتل شده است. آیا دادگاه باید فقط به این قتل رسیدگی کند و به این اقرار و دنبال این احتمال نرود که او مثلاً برای اینکه پسرش که قاتل است، از مجازات نجات بدهد پسر را، خودش چنین اقراری کرده؟
مسلماً این، هم در اسلام و هم در حقوق اروپایی است که اقرار موضوعیت ندارد بلکه طریقیت دارد. یعنی موضوع را اثبات نمیکند بلکه یکی از راههایی است که حتی اگر اقرار با صحت و سلامت و با هزار شرط و شروط اخذ شده باشد، بازهم دلیل تنها نیست.
چه برسد در یک محاکمه نمایشی که تمامی پرونده بر اساس اقرار عدهای اسیر که در شرایط بسیار ناگوار و بدون دسترسی به وکیل و در شرایط ایزوله و بعضاً، آن طور که اطلاع دارید، برخی از آنها را با پروندهسازیهای کذبی که قبلاً برایشان درست کردند و به رخشان میکشند در بازداشتگاهها که آنها را وادار با اعترافات دروغین میکنند.
- در همین زمینه یکی از کسانی که در دادگاه به «اشتباهات» خود اعتراف کرد، آقای سعید حجاریان بود که گفته میشود تحت فشار و دارو مجبور شده در دادگاه حاضر شود و این حرفها را علیه خودش بزند.
شیرین عبادی: نمایشی که از اقرار کسی چون سعید حجاریان که ۳۰ سال برای جمهوری اسلامی زحمت کشیده، و حتی در شرایط جسمی [مناسب] نیست که بتواند آنچه که برایش نوشتهاند، از رو بخواند، این جز نموداری از متأسفانه فساد دستگاه قضایی چیزی نیست. هر قاضی که بخواهد به اینگونه اعترافات اعتبار بدهد، جز اینکه آبروی خودش را ببرد، هیچ چیز دیگری نیست.
- اتهام اصلی که مطرح شده، اتهام انقلاب مخملی و کودتای مخملی است. آیا اصلاً این براساس قوانین ایران جرم محسوب میشود؟
شیرین عبادی: انقلاب مخملین یعنی چه؟ یعنی اینکه عدهای میخواهند از طریق مسالمتآمیز، تغییری در وضعیت سیاسی و اجتماعی یک جامعه به وجود بیاورند. فلسفه احزاب سیاسی در دنیا همین است.
یعنی وقتی یک حزب سیاسی ایجاد میشود برای این است که با طرفداران خودش، با برنامههایی که ارائه میدهد، مردم را متوجه کند که میشود، به شیوه بهتری هم زندگی کرد. اگر توانست طرفدارانش را بیشتر کند، مقبولیتش را در جامعه بیشتر کند، پای صندوق رأی مردم به آن رأی میدهند.
مفهوم انقلاب مخملی، همان آزادی احزاب است که در ایران جرم شناخته شده است. ضمناً ما چنین جرمی در قانون نداریم. اینها جرائم «من درآوردی» است که عدهای را به آن متهم کردند. هدف نهایی در این دادگاه این بود که انتخابات واقعی بود و رئیس جمهور، حتی بیش از آقای خاتمی که ۲۲ میلیون رأی آوردند، رأی آورده است. فقط برای همین مسئله بوده و متأسفم که برای اثبات چنین مسئله سادهای، این چنین نمایشی به راه افتاده است.