لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳ تهران ۱۱:۰۱

بحران کرونا در آلمان؛ مقابله با دشمن نامرئی جهان


رأی‌گیری در پارلمان آلمان بر سر تمهیدات مقابله با کرونا
رأی‌گیری در پارلمان آلمان بر سر تمهیدات مقابله با کرونا

بنا به جدیدترین آمار مؤسس آلمانی رابرت کخ، تا ۲۵ مارس روی‌هم‌رفته در آلمان بیش از ۳۱ هزار نفر به کووید ۱۹ مبتلا شده‌اند و ۱۴۹ نفر نیز جان باخته‌اند. این ارقام نسبت به ارقام برخی کشورهای دیگر اروپایی پایین‌تر است.

بر اساس آمار دانشگاه پزشکی جانز هاپکینز تا ۲۵ مارس، در ایتالیا ۶۸۲۰ نفر، در اسپانیا ۲۹۹۱ نفر و در فرانسه ۱۱۰۰ نفر جان باخته‌اند. بر پایه جمع‌بندی رادیو فردا نیز شمار جان‌باختگان در ایران تا این لحظه بیش از ۲۷۰۳ نفر است.

پرسش اصلی این است که اگر واکسنی برای کووید ۱۹ به‌زودی کشف نشود، اقتصاد آلمان تا چه حد قادر به حل مشکلات اقتصادی است و اساساً حل مشکلات در سطح ملی تا چه اندازه راهگشای این معضل جهانی است.

پلیس فدرال آلمان فعلاً تمام مرزهای آلمان را کنترل می‌کند و تنها به افرادی اجازه ورود به آلمان می‌دهد که برای کار یا انجام وظایف مهم از کشور دیگری به آلمان می‌آیند.

هشدارهای صدر اعظم آلمان و قوانین جدید

صدر اعظم آلمان، خانم مرکل، که تا دو هفته در خانه خود در قرنطینه است، در ۱۴ مارس در یک سخنرانی تلویزیونی بی‌سابقه اعلام کرده بود که تا وقتی واکسن برای رفع این بیماری کشف نشده است بایستی به هر صورت از شیوع آن جلوگیری شود. روز یکشنبه ۲۲ مارس، دولت آلمان مقررات جدیدی جهت امتناع از ارتباطات وضع کرد که برخی موارد را در ادامه می‌آورم.

تجمعات بیشتر از دو نفر در ملأعام و حتی در حیطه خصوصی ممنوع شده است. فقط افراد یک خانواده یا افرادی که در یک منزل زندگی می‌کنند می‌توانند همراه همدیگر به خیابان بروند. در ملأعام باید حداقل ۱.۵ متر از هم فاصله گرفت. همه رستوران‌ها، کافه‌ها، ورزشگاه‌ها و حتی آرایشگاه‌ها بسته شده‌اند. پلیس می‌تواند همه خاطیان را جریمه کند. برای مثال جریمه فردی که مبتلا به کرونا شده و عمداً از خانه بیرون می‌رود می‌تواند به ۲۵هزار یورو برسد. ادارات دولتی و شرکت‌های خصوصی و فروشگاه‌ها باید تمام دستورات بهداشتی اعلام‌شده را مراعات کنند. ورزش فردی مانند دویدن در ملأعام مجاز است.

بودجه جدید و قرض دولتی و رکود اقتصادی

جهت تأمین سلامتی شهروندان و تأمین مخارج شرکت‌ها و مغازه‌داران و نظایر آن‌ها، دولت آلمان در روز ۲۳ مارس یک بودجه B که در تاریخ آلمان سابقه ندارد مقرر کرده است. بنا به گزارش وزارت دارایی آلمان، بودجه جدید معادل ۸۲۲ میلیارد یورو خواهد بود. برای رسیدن به این هدف، جهت مقابله با کرونا، دولت آلمان مجبور شده است ۱۵۶ میلیارد دلار از بانک‌های آلمانی و بین‌المللی قرض کند. به این صورت، به سقف قرض دولتی آلمان به نسبت تقریباً ۱۰۰ میلیارد دلار افزوده می‌شود.

دولت آلمان اعلام کرده است کشور در شرایط استثنایی قرار گرفته و از این رو باید در سال جاری خلاف اصل ۱۱۵ قانون اساسی آلمان عمل کند و قرض دولتی را به حد بی‌سابقه برساند.

در عین حال بانک فدرال آلمان اعلام کرده است که دیگر نمی‌توان جلوی رکود اقتصادی در سال جاری را گرفت. رئیس بانک فدرال آلمان، ینس وایدمن، گفته است کارآیی اقتصاد آلمان در نیمه اول سال جاری بسیار محدود خواهد شد. از شرکت‌ها و مغازه‌های کوچک که بگذریم، به‌ویژه بخش خدمات مصرفی و همچنین شرکت‌های هواپیمایی شدیداً تضعیف خواهند شد و ضررهای بی‌سابقه خواهند کرد.

افزون بر این‌ها، کاهش تولیدات در بازار جهانی تولیدات صنعت آلمان را نیز بیشتر تحت تأثیر قرار خواهد داد که موجب ۷.۲ تا ۲۰.۶ درصد کاهش کارایی اقتصاد آلمان خواهد شد. یعنی کارایی اقتصاد آلمان در سال جاری ممکن است بین ۲۲۵ تا ۷۲۹ میلیارد یورو کاهش یابد.

رادیواکتیویته و کرونا

اولریش بِک، یکی از جامعه‌شناسان محیط زیستی آلمان و از محققان ریسک‌های اجتماعی، در کتاب خود به نام «اجتماع ریسک‌آور» که سال ۱۹۸۶ منتشر شد، هشدار می‌داد که در جوامع مدرن خطرات آلودگی اتمی یا شیمیایی یا مسمومیت مواد غذایی حتی قابل تصور برای انسان‌ها نیست. او با استناد به نظریات فیلسوفی به نام گونتر آندرز بک ادعا می‌کرد که ذهنیت انسان‌ها نسبت به سرعت پیشرفت صنعت و به دنبال آن خطرات جدید برای بشریت بسیار کند است.

اولریش بِک در مورد بیماری‌هایی هشدار می‌داد که بر اثر رادیواکتویتیه می‌توانند سبب تغییرات ژنتیک در بدن انسان‌ها و موجب بیماری‌هایی برای نسل‌های آینده شوند. او هشدار می‌داد که ریسک‌های اجتماعی می‌توانند در موقع بروز فاجعه فرق‌های طبقاتی را بزرگ‌تر کنند. افراد متمول می‌توانند با اتکا به درآمد بالا و قدرت و دانش، امنیت خود را بهتر فراهم کنند و در عوض فقرا قربانی‌های بیشتری ممکن است بدهند.

البته او به‌خوبی واقف بود که هر چه وضعیت ریسک اجتماعی شدیدتر شود، راه‌های فرار هم برای همۀ مردم یعنی برای کل اجتماع باریک‌تر می‌شود. یعنی با تشدید ریسک و خطرات اجتماعی، فرار از آن حتی برای متمولین و حاکمان اجتماع غیرممکن می‌شود، مثل وقتی که هوا مسموم شده باشد و راه فرار برای همه بسته باشد.

به همین دلیل، اولریش بِک به این نتیجه رسیده بود که جوامع ریسک‌آوری که در آن زندگی می‌کنیم نهایتاً دیگر جوامع طبقاتی هم نیستند، زیرا همه طبقات در خطر زندگی می‌کنند و مشکلات اجتماع فراطبقاتی می‌شوند.

زنجیره‌های تغذیۀ انسان‌ها موجب برقراری ارتباطات بین انسان‌ها در سراسر جهان می‌شود. اسیدی که در هوا موجود است از مرزها می‌گریزد و قابل کنترل نیست. او نابودی طبیعت را در نظر داشت که مسمومیت طبیعت دریاچه‌ها را در کانادا به همان نسبتی نابود می‌کند که جنگل‌ها را در کشورهای اسکاندیناوی. بشریت در مقابل قارچ بمب اتمی یکسان می‌شود و امکان نابودی همه نفوس موجود است و هیچ محل کاری هم تا ابد به هیچکس اطمینانی برای رفاه زندگی نمی‌دهد.

اولریش بک در یک مصاحبه با روزنامۀ فاتس در آوریل ۲۰۱۱ در مورد فاجعه راکتور اتمی چرنوبیل هشدار می‌داد که سیستم بیمه اجتماعی بعد از فاجعه اتمی قادر به خرج علاج و درمان کل بیماری‌های شهروندان نخواهد بود.

شایان یادآوری است که آنفلوآنزای اسپانیایی که به نظر اکثر محققان از ایالات متحده آمریکا ریشه گرفته بود، حدود ۵۰ میلیون تلفات داد و چون این پدیده بعد از جنگ جهانی اول پدیدار شد، کسی به فکر سقوط سیستم بیمه نبود.

حالا پرسش این است که آیا فاجعه‌هایی مانند کرونا با سناریوهای فجایع محیط زیستی قابل مقایسه‌اند؟ جواب مثبت است. به‌ویژه چون حاکمان کشورهایی مانند ایران که حتی از کوشش پزشکان بدون مرز یا دولت آمریکا جهت یاری‌رسانی به مردم ایران پرهیز می‌کنند و از هر علاجی دور شده‌اند، خود خطری جهانی برای شیوع این بیماری می‌شوند.

حد و مرز پیش‌بینی‌ها

مؤسسه رابرت کخ در دسامبر ۲۰۱۲ به دولت آلمان هشدار داد که یک همه‌گیری جهانی می‌تواند سیستم بهداشتی آلمان را به تنگنا بکشد. این مؤسسه همچنین درخصوص خطر کمبود دارو، تولیدات پزشکی، اسباب حفاظتی فردی و حتی در مورد کمبود مواد ضدعفونی در پی چنین رویدادی نیز هشدار داده بود.

این موضوع در پارلمان آلمان مورد بحث قرار گرفته و به‌ویژه تحقیقات مؤسسه رابرت کخ درباره ویروس سارس مورد بررسی قرار می‌گیرد. در یک سناریوی فرضی که در گزارش پارلمان آلمان به تاریخ ژانویه ۲۰۱۳ مطرح شده، می‌توان مطالعه کرد که یک نوع ویروس سارس عالمگیر در طی ۳۰۰ روز یعنی در موج اول مسبب بیماری حدود شش میلیون انسان می‌شود. در این گزارش آمده است که چنین بیماری‌هایی می‌توانند مکرراً پدیدار شوند.

حقیقت این است که وقوع چنین پاندمی‌هایی غیرقابل‌پیش‌بینی‌اند. با این حال، برنامه‌هایی در سطح اتحادیه اروپا در خصوص مقابله با فجایع ریخته شد. البته در حال حاضر نه فقط دانشمندان آلمان و اتحادیه اروپا که ویروس‌شناسان تمام جهان در حال پژوهش جهت کشف یک واکسن برای مقابله با کرونا هستند و همه می‌دانند که این ویروس قادر است نظم جهانی و اقتصاد جهانی را حداقل در حال شک و تزلزل نگه دارد. از این تجربه می‌شود آموخت که هیچ برنامه‌ای قادر نیست سرعت شیوع یک فاجعه جدی و حتی یک ویروس جدید را از قبل محاسبه کند.

در هفته‌های نخستینِ بروز این ویروس در چین حتی کشورهای اروپایی این معضل را جدی نگرفتند. حاکمان جمهوری اسلامی ایران گویا تا به امروز این بیماری را جدی نمی‌گیرند و به سهل‌انگاری‌های ایدئولوژیک خود ادامه می‌دهند. خامنه‌ای با دامن زدن به تئوری‌های توطئه حتی تبلیغ می‌کند که آمریکا می‌خواهد این ویروس را در ایران شیوع بدهد.

پاندمی متافیزیکی

مارکوس گابریل استاد فلسفه در دانشگاه بن آلمان است. او در مقاله‌ای با تیتر «ما به یک پاندمی متافیزیکی احتیاج داریم»، خواهان یک اجلاس ویژه سازمان ملل شده است. او می‌نویسد که نظم جهانی متزلزل شده و یک ویروس نامرئی در حال شیوع است و هیچکس هم نمی‌داند که چند نفر مبتلا شده‌اند و چند نفر در آینده از بین خواهند رفت. فعلاً هیچ‌کس هم نمی‌داند که وضع اقتصادی و وضع دموکراسی در آینده چه خواهد شد.

گابریل توضیح می‌دهد که واژه پاندمی (همه‌گیری جهانی) از زبان یونانی آمده و به معنای تمام مردم است. او می‌پرسد چرا یک ویروس باید تحت تأثیر مرز بین فرانسه و آلمان قرار بگیرد و از آن عبور نکند؟

البته سیستم‌های بهداشتی تحت کنترل دولت‌های یک کشور قرار گرفته‌اند و به نظر او این خوب است که دولت‌ها به دنبال نجات مردم کشور خود هستند. ولی تأکید می‌کند که یک پاندمی همه مردم جهان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. گابریل می‌نویسد که در مقابل یک ویروس همه انسان‌ها یکسان‌اند.

گابریل می‌نویسد که این ویروس ضعف ایدئولوژی‌های حاکم را در قرن ۲۱ نشان می‌دهد که گویا ما می‌توانیم با پیشرفت علوم طبیعی و تکنیکی، پیشرفت اجتماعی و معنوی را پیش ببریم. او شک دارد که کارشناسان علوم طبیعی بتوانند مشکلات اجتماعی را حل کنند. البته هیچ شکی هم ندارد که باید با ویروس‌شناسان مشورت کرد و با کمک آن‌ها جلوی شیوع بیشتر ویروس را گرفت.

گابریل این پرسش مهم را مطرح می‌کند که آیا کسی و دولتی به حرف ویروس‌شناسان گوش می‌دهد وقتی‌که آن‌ها توضیح می‌دهند که به چه نحوی سالانه ۲۰۰ هزار کودک بر اثر اسهال می‌میرند؟ کودکانی که در اروپا زندگی نمی‌کنند.

او معتقد است که بدون پیشرفت اصول اخلاقی، یک پیشرفت واقعی غیرممکن است. او خواهان روشنگری و تنویر افکار در سطح جهانی است: بشریت باید علیه سمّ ذهنی و فکری که انسان‌ها را به نژادها، فرهنگ‌های ملی، جوان و پیر و طبقات اجتماعی تقسیم می‌کند، واکسن شود.

گابریل می‌نویسد که اقتصاد‌های اروپایی در حال حاضر میلیاردها یورو برای مبارزه با ویروس کرونا خرج می‌کنند، و هشدار می‌دهد که پس از غلبه بر ویروس نباید دیگر با همان شیوه قبلی به زندگی ادامه بدهیم. به‌اعتقاد گابریل، جنگ اقتصادی بین اروپا و آمریکا و همچنین معضل نژادپرستی علیه پناهجویان باید پایان یابد و تا موقعی که اروپا به جلادان پناهجویانی که به اروپا فرار می‌کنند تسلیحات نظامی و شیمیایی می‌فروشد، وظیفه اخلاقی هم برای حل معضلات اجتماعی و هم بحران‌های اقلیمی جهان اهمیت دارد.

این پرفسور فلسفه دانشگاه بن می‌نویسد: «پس شهروندان کرۀ ارض شویم و جهان‌وطنان یک پاندامی متافیزیکی».

XS
SM
MD
LG