لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ تهران ۱۶:۱۴

رسانه‌های اسرائیل در هفته‌ای که گذشت؛ آواز تاتلیسس در برکه سلطان


ابراهیم تاتلیسس در کنسرتی در سال ۲۰۰۸
ابراهیم تاتلیسس در کنسرتی در سال ۲۰۰۸

نخستین هفته کاری یائیر لاپید در مقام نخست‌وزیری موقت در حالی سپری شد که نفتالی بنت با اعلام خروج از صحنه سیاسی، به یکباره تمامی توجه رسانه‌ها را از دست داد، زیرا دیگر یک رقیب سیاسی در انتخابات پارلمانی نخواهد بود.

اما بیشترین نگاه‌ها متوجه دو رقیب اصلی در انتخاباتی است که در میانه فصل پاییز برگزار خواهد شد؛ بنیامین نتانیاهو رهبر حزب لیکود و یائیر لاپید رهبر حزب «آینده‌ای هست» (یا «یش عتید»).

کشمکش‌های سیاسی که بار دیگر کشورداری را تا دوره‌ای نامعلوم فلج کرده و جایگاه لرزان احزاب به ویژه در جناح میانه متمایل به چپ و چپ در کانون توجه مطبوعات و ابراز نظرهای این کشور است.

در حالی که تا چند سال پیش صلح با فلسطینیان و سرنوشت تقابل صدساله یهودی- فلسطینی در این سرزمین یکی از بحث‌های داغ در آستانه هر انتخاباتی بود، این بار گویی این موضوع دیگر برای هیچ حزبی مطرح نیست و حتی اعراب سال ۱۹۴۸ که حق رأی در انتخابات دارند، مسائل داخلی خود را در صدر قرار داده‌اند.

پس از پرداختن به شماری از مطالب سیاسی و اجتماعی برگزیده برای مرور مطبوعات این هفته، از دو شب‌ پرشور که مردم در اسرائیل در کنار ابراهیم تاتلیسس، خواننده محبوب ترکیه در سفر او به اسرائیل پس از ۲۰ سال، سپری کردند، خواهیم گفت.

اقامت نخست‌وزیر اسرائیل در «خانه فلسطینیان گریخته از این سرزمین»؟

لی‌هی، همسر یائیر لاپید، یک روز بعد از آغاز نخست‌وزیری شوهرش، تصاویری از یک چمدان قرمز رنگ را در یک خانه اورشلیمی در اینستاگرام منتشر کرد و نوشت: آغازی جدید.

معلوم شد که زوج لاپید به یک خانه در نزدیکی اقامتگاه رسمی در مرکز اورشلیم منتقل شده‌اند، زیرا پرونده «مرمت» مجتمع رسمی نخست‌وزیری که از زمان حضور زوج نتانیاهو در این اقامتگاه آغاز شد، هنوز راه درازی تا فیصله یافتن دارد.

روزنامه هاآرتص فاش کرد خانه‌ای که شباک، سازمان امنیت داخلی اسرائیل، لاپید را برای زندگی موقت در آن در ماه‌های آینده منتقل کرده، یکی از صدها خانه‌‌ای در این بخش از اورشلیم است که اعراب فلسطینی در سال ۱۹۴۸ در زمان گریز از این سرزمین در پی اعلام تشکیل اسرائیل رها کرده و راهی کشورهای دیگر شدند تا خود و چند نسل بعدی‌شان در ردیف آوارگان فلسطینی قرار گیرند. این خانه در سال‌های گذشته محل زندگی ده‌ها محافظ نخست‌وزیری و اقامتگاه رسمی بوده و هست.

روزنامه هاآرتص یادآوری کرده که داوید بن‌گوریون و لوی اشکول، دو نخست‌وزیر دهه‌های گذشته اسرائیل، حاضر نبودند در خانه‌های فلسطینیان گریخته از این سرزمین اقامت کنند.

دولت اسرائیل بعدها سه طبقه به روی این ویلا ساخت. اکنون این ساختمان محل زندگی موقت یائیر لاپید، در چند متری روبروی دفتر کار نخست‌وزیری و در نزدیکی اقامتگاه رسمی است که کماکان در دست تعمیر است.

به نوشته هاآرتص، رهبران دهه‌های اولیه اسرائیل معتقد بودند که شایسته نیست که از خانه‌هایی که اعراب رها کرده‌اند، دولت را اداره کنند و لذا، خود و خانواده‌هایشان برای کار و زندگی به عمارت‌های دیگری انتقال یافتند.

نیر حاسون در هاآرتص نوشته که خانه‌ای که لاپید در آن رحل اقامت افکنده، ویلای متعلق به حنا سلامه در محله «تلبیه» است که چند متری تا اقامتگاه رسمی فاصله دارد.

ژان حنا سلامه بازرگان فلسطینی مسیحی که نماینده شرکت خودروسازی آمریکایی جنرال موتورز در بخش‌هایی از آسیای غربی بود، ویلایش را در سال ۱۹۳۲ ساخت. اما بعد از تشکیل اسرائیل خانواده سلامه نیز در میان ده‌ها هزار فلسطینی بود که از این سرزمین راهی لبنان شد.

قانونی که در سال ۱۹۵۰، دو سال بعد از اعلام تشکیل اسرائیل در مجلس این کشور تصویب شد، خانه‌ها و املاکی را که به نام اعراب شهروند اردن، عراق، لبنان، مصر، سوریه، عراق، عربستان، یمن یا ساکنین نقاطی دیگر بود که در محدوده اسرائیل قرار نگرفت، در اختیار قیم اسرائیلی قرار داد. بدین ترتیب بود که اکنون ویلای به جای مانده از خانواده سلامه با «مالکیت» اسرائیلی، با پلاک ۲ در خیابان «بالفور» در مرکز اورشلیم ثبت شده است.

فلسطینیان اورشلیم و بیت‌اللحم سازندگان و بانی بسیاری از محله‌های مرکز بیت‌المقدس بودند که اکنون با نام‌های «رحاویا» یا «تلبیه» محل زندگی طبقه مرفه یهودی اورشلیم است حتی اگر به گفته برخی محققان، نام قدیمی «تلبیه» یا «طلبیه» ریشه در نام علی بن‌ابی‌طالب دارد.

در گیرودار پرونده «یک هزار»

این هفته پرونده اتهامی بنیامین نتانیاهو در هدایای دریافتی او از میلیاردرهای یهودی خارجی، موسوم به پرونده «یک‌هزار»، با شهادت خانم هداس کلاین، دستیار دو میلیاردر، آرنون میلچن و جیمز پاکر، وارد مرحله تازه‌ای شد.

روزنامه یدیعوت آحرونوت مانند تمامی رسانه‌های دیگر اسرائیل مطالب زیادی را به شهادت‌های مشروح خانم کلاین اختصاص داد و از زبان او نوشت چگونه سارا نتانیاهو مرتب سفارش هدایا می‌داد و به خانم کلاین می‌گفت که وکلای خانواده نتانیاهو گرفتن این نوع هدایا را مغایر با پست بالای سیاسی شوهرش ندانسته و لذا آن‌ها ناراحتی از عواقب آن ندارند.

به نوشته یدیعوت آحرونوت، آرنون میلچن افرادی را در جستجوی سیگارهای برگ کوبایی ناب و نایاب برای بنیامین نتانیاهو راهی سفر می‌کرد . این روزنامه افزود که سارا نتانیاهو هداس کلاین را مجبور می‌کرد که بطری‌های ناب شامپاین را در کیسه‌های سیاه‌رنگ به اقامتگاه نخست‌وزیری بیاورد و برخی از آن‌ها آماده در ظرف‌های یخ برای نوشیدن سریع.

به نوشته یدیعوت آحرونوت، آرنون میلچن تلفن می‌کرد و به دستیارش می‌گفت وقتی دقیقاً سیگار برگ مورد نظر بنیامین نتانیاهو را در یک دیدار برایش نبرد، مچل شد و احساس شرم کرد. زیرا نتانیاهو سیگار برگ سیکلو ۵۴ خواسته بود نه سیکلو ۵۶ از آن مدل خاص را.

به گفته خانم کلاین، در آن دوره، سالانه تنها ۴۲ هزار «شِکِل» خرج هدایای سیگار برگ بنیامین نتانیاهو می‌شد. دادستانی مدعی است که هدایایی که به زوج نتانیاهو داده شد، به ۷۰۰ هزار «شکل» رسید.

به نوشته یدیعوت آحرونوت، یوسی کوهن، رئیس پیشین موساد، نیز در میان کسانی بود که به محفل نتانیاهو و میلچن می‌آمد و از سیگارهای ناب و شراب‌های گران‌قیمت لذت می‌برد.

به نوشته این روزنامه اوج شهادت‌های خانم کلاین یادآوری روزی بود که سارا روی یک ورقه کاغذ اندازه دور یکی از انگشتان خود و اندازه یک جواهر را که مایل به دریافت آن بود کشید و دقیقا گفت که باید روی آن چه سنگ‌های باارزشی نصب شود و از کجا تهیه گردد.

خانم کلاین گفته که او می‌خواست بداند که کدام وکلا به خانواده نتانیاهو گفته‌اند که غیر از دریافت آپارتمان و خانه، دریافت هر هدیه دیگری برای‌شان «مجاز» است؟ اما هیچ‌گاه نتوانست درستی این ادعا را محک بزند.

نتانیاهو و همسرش در فوریه ۲۰۲۰ در سفر به اوگاندا
نتانیاهو و همسرش در فوریه ۲۰۲۰ در سفر به اوگاندا

«هدایا» با آگاهی بنیامین نتانیاهو به همسرش داده می‌شد. نتانیاهو گفته بود: چیزهایی را که سارا می‌خواهید برایش تهیه کنید. برنامه تلویزیونی «حقیقت» تصویر این جواهر را اختصاصی به دست آورده بود.

وکلای نتانیاهو گفته‌اند هفته آینده که نوبت سؤال کردن‌های آن‌ها از خانم کلاین سر برسد، «دروغ‌های او اثبات خواهد شد و اعتبار شهادتش از بین خواهد رفت».

با وجود آن‌که رسیدگی به پرونده «یک‌هزار»، جنجالی‌تر از دو پرونده اتهامی دیگر علیه نتانیاهو، هم‌اکنون در جریان است، انتشار گسترده جزییات این پرونده در رسانه‌ها نه تنها اثری بر رأی‌دهندگان حامی بنیامین نتانیاهو ندارد بلکه بر اساس نظرسنجی‌ها، ممکن است که حتی بر محبوبیت او افزوده شده زیرا بسیاری از عامه معتقدند که دادستانی و مخالفان سیاسی او دست به دست هم داده‌اند تا این اشکنازیِ رهبر حزب راست لیکود را که بستر عامی آن رأی‌دهندگان شرقی و سفارادی است، بی‌اعتبار کند.

دو «تهدید حیاتی حقیقی» برای اسرائیل

چند سالی است که بسیاری از مقامات اسرائیل برنامه‌های هسته‌ای و موشکی، عملکرد منطقه‌ای و به تازگی نیز برنامه‌های گسترش پهپادی جمهوری اسلامی ایران را در ردیف «تهدید حیاتی» برای موجودیت اسرائیل به جهانیان معرفی می‌کنند.

روزنامه معاریو این هفته در مقاله‌ای، نظر به انتخابات پیش‌روی اسرائیل در نتیجه فروپاشی دولت نفتالی بنت و از هم گسیختگی ائتلاف لرزان کنونی که هنوز پایه‌های دولت انتقالی یائیر لاپید نیز به روی آن استوار است، نوشته که نباید از حقیقت گریخت؛ دو تهدید حیاتی حقیقی برای اسرائیل از دیدگاه‌های جناح راست اسرائیل ناشی می‌شود.

دان پری در معاریو توضیح داده که اگر در نبود چشم‌انداز گفت‌وگوی سیاسی با هدف صلح میان اسرائیل و فلسطینیان، کماکان اسرائیل سرزمین‌های فلسطینی را در کنترل خود داشته باشد، نظر به رشد فزاینده جمعیت فلسطینی در قیاس با ساکنان اسرائیل، مجموعه اسرائیل و اراضی فلسطینی کشوری دو ملیتی خواهد بود که دمکراتیک نیست. یکی آقای دیگری است.

آقای پری افزوده است که افزایش جمعیت مذهبیون ارتدکس یهودی نیز یک تهدید حیاتی دیگر برای اسرائیل است. شمارشان به زودی به حدی می‌رسد که یک اقتصاد مدرن را از پیشرفت باز خواهد داشت زیرا آنان فاقد توانایی‌های اساسی هستند. (ارتدکس‌های یهودی در مدارس خود علوم پایه را تدریس نمی‌کنند و در حالی که ۱۳ درصد از کل جمعیت ۱۰ میلیون نفری و ۱۶ درصد از یهودیان ساکن را تشکیل می‌دهند، نقش چندانی در اقتصاد ندارند که یکی از دلایل عمده آن نداشتن توانمندی‌های اولیه و عدم آگاهی از علوم اولیه و پایه است).

به نوشته دان پری، اگر سیاستمداران خطرات اصلی را درک نکرده و برای آن راه‌کارهای واقعی و عملی ارائه نکنند، با افزایش درگیری‌ها با جمعیت عرب داخلی، اقشار غیرمذهبی‌ و تحصلیکرده‌ها از این کشور خواهند رفت و از رشد و شکوفائی اقتصادی و شرکت‌های استارت‌آپی که آن همه به آن افتخار می‌شد، از رقم خوشایند تولید ناخالص ملی و یا از گردشگری خارجی و داخلی نشانی باقی نخواهد ماند جز یک جامعه فقیر و حوزه‌های علمیه یهودی رو به تزاید و یک شرایط امنیتی متزلزل.

کلاس درس به جای موشک

پروفسور ایال زوسر، چهره سرشناس آکادمیک اسرائیل، در روزنامه راستگرای اسرائیل‌هیوم به مقامات اسرائیل توصیه کرده که به جای موشک، کلاس درس بسازند تا نظام آموزشی تقویت شده و بر شمار متفکرین، دانشمندان، مهندسین و متبحرین به سایبر افزایش یابد و از این طریق فاصله زیادی که اسرائیل با «دشمنان» خود دارد، تضمین شده و این شکاف حتی بیشتر شود.

پروفسور زوسر با اشاره به کنفرانس «هفته سایبر» در دانشگاه تل‌آویو نوشته که قابل درک است که معاون یگان ۸۲۰۰ ارتش سخنرانی خود را در این اجلاس به ایران و خنثی شدن حملات سایبری ایرانی‌ها علیه اسرائیل در نتیجه موفقیت‌های این یگان اختصاص داد. او برتری این یگان نخبه را نتیجه کیفیت شخصیتی، دانش و مهارت این جوانان در طول تحصیلات آن‌ها دانست.

اما به نوشته پروفسور زوسر، این جوانان تنها اقلیتی کوچک از میان جوانان اسرائیل هستند؛ اکثراً فرزندان خانواده‌هایی از مرکز کشور که از بخت آموزش عالی برخوردار بوده‌اند. در حالی که جوانان مناطق دیگر این شانس و امکانات را ندارند و به رهاشدگان جامعه نزدیک‌تر هستند.

این محقق تاریخ خاورمیانه و نویسنده کتاب‌های متعدد در باره سوریه و لبنان یادآور شده که ایران و اکثر کشورهای عربی در اطراف اسرائیل اکنون با بحران‌های عمیق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی روبه‌رو هستند که نظام آموزشی آن‌ها را بسیار ضعیف و ضربه‌پذیر کرده است. اما اسرائیل نباید شبیه این کشورها شود و شایسته است که برای تقویت نظام آموزشی خود که آینده‌اش به آن بستگی دارد و تنها تضمین‌کننده حفظ و افزایش شکاف کیفی بین اسرائیل و دشمنانش است، تلاش کند.

تراژدی تاریخی جناح چپ

یکی دیگر از مقاله‌های خواندنی این هفته روزنامه اسرائیل‌هیوم با عنوان «حزب کارگر فردای خود را از دست می‌دهد»، نوشته آوی براِلی بود.

پرفسور آوی برالی، استاد تاریخ اسرائیل و صهیونیسم در دانشگاه بن‌گوریون در جنوب کشور، نوشته است که حزب قدیمی و باسابقه کارگر که روزگاری بزرگان این کشور رهبران آن بودند، در نتیجه یک روند طولانی در حال از دست دادن هویت اجتماعی و ملی خود است اما این روند شاید حتی از زمان رهبری اسحاق رابین و شیمون پرز بر این حزب آغاز شده بود.

حزب کارگر که در دهه‌های اولیه خود یک حزب فراگیر ملی و مترقی بود اکنون در زیر رهبری خانم مِراو میخائیلی (یک روزنامه‌نگار پیشین) دارای کم‌ترین جایگاه در میان مردم و رأی‌دهندگان است. این حزب نیز مانند حزب چپ مرتز در آستانه فروپاشی جدی است. هر دو حزب در انتخابات یک سال و نیم پیش با آرای کسانی نجات یافتند که هنوز دل در گروی تاریخ این دو حزب داشتند. اما اکنون بار دیگر در نظرسنجی‌ها و در آستانه انتخابات آتی در حال احتضار هستند.

مراو میخائیلی، رهبر کنونی حزب کارگر و وزیر حمل و نقل در کابینه اسرائیل
مراو میخائیلی، رهبر کنونی حزب کارگر و وزیر حمل و نقل در کابینه اسرائیل

آوی برالی نوشته که عمر هر تشکلی محدود است و این بار باید با مرگ حزب کارگر که در جناح صهیونیسم چپ تعریف می‌شد، کنار آمد. مردم شایسته حزبی هستند که تعهد بی قید و شرط به سالم سازی ملت نشان دهد و کشور را به سوی مساوات اجتماعی و اقتصادی پیش ببرد و فرهنگ اصیل عبری را پرورش دهد نه ارائه دهنده یک روایت جعلی و پست از جهان‌گرایی که از نظر اخلاقی اعتباری ندارد.

پروفسور برالی نوشته است وضعیت کنونی یک تراژدی تاریخی است اما یک جنبش صهیونیستی بدون رقابت سازنده میان سه شاخه اصلی آن: چپ، راست و مذهبیون، نمی‌تواند موفق شود. هر سه این جناح‌ها درگیر بحران هستند به‌ویژه چپ. ما می‌توانیم چپ صهیونیستی را احیا کنیم اما برای آن‌که صهیونیسم چپ بتواند دوباره به اسرائیل خدمت کند باید ابتدا لاشه سقط شده حزب کارگر را از صحنه بیرون بُرد.

تاتلیسس در برکه سلطان

در روزهایی که دولت اسرائیل از «حضور تیم‌های تروریستی اعزامی از سوی سازمان اطلاعات نظامی سپاه پاسداران» در خاک ترکیه، برای «آسیب زدن» به گردشگران و دیپلمات‌های اسرائیلی خبر می‌داد، در حالی که به گزارش بسیاری از رسانه‌های اسرائیلی اکثر گردشگران این کشور از لذت سفر به ترکیه دست نکشیدند ده‌ها هزار تن از ساکنین اسرائیل نیز مشتاقانه منتظر آمدن خواننده محبوب و پرآوازه ترکیه به اورشلیم بودند تا بار دیگر شاهد هنرنمایی او باشند.

کنسرت بزرگ ابراهیم تاتلیسس در محل باستانی و چند هزار ساله موسوم به «برکه سلطان» در اورشلیم از ماه‌ها قبل به طرفداران بی‌شمار او در اسرائیل بشارت داده شده بود.

به نوشته معاریو، سلطان بزرگ موسیقی شرق، ابراهیم، در «برکه سلطان» تمامی قلب و روح پرشور خود را برای علاقه‌مندانش به کار گرفت تا در حالی که نیمی از بدنش از بعد از سوء قصد مسلحانه چند سال پیش به او در ترکیه ناتوان است و به هفتاد سالگی خود رسیده، برای هزاران مردمی که دو شب پیاپی از شمال و جنوب و هر نقطه اسرائیل خود را به اورشلیم رسانده بودند، برنامه‌ای جانانه اجرا کند که تا زنده‌اند آن را به یاد داشته باشند.

ابراهیم تاتلیسس آخرین بار ۲۰ سال پیش به اسرائیل آمده بود؛ زمانی که مردی ۵۰ ساله بود و جذابیت شرقی و قدرت صدایش در اوج بود اما نه تنها میان‌سالان و سالمندان خاطره حضور گرم او را به یاد داشته و برای دیدن دوباره‌اش بهای گزاف بلیت‌ کنسرت را پرداختند بلکه هزاران جوان در میان حاضرانی بودند که بخش بزرگی از ترانه‌های او را از بر می‌خواندند و با حرارت می‌رقصیدند و دستان خود را ملتسمانه برای بیان شور و عشق خویش به سوی ابراهیم در صحنه می‌کشیدند. اکثر آنها از خانواده‌های شرقی‌تبار و کردها و مراکشی‌ها بودند.

امینه امینه، ماوی ماوی، الله الله، آرامام، هایدی سویله، اینسانلار و ترانه‌های محبوب دیگر «ایبوی بزرگ» بر زبان همه بود.

ابراهیم نیز زبان به تحسین شور و سرزندگی مردم در این سرزمین گشود و هر بار که گفت «شالوم اسرائیل» غریو شادی مردم به آسمان بلند شد.

به نوشته یوسی یوسف در معاریو حضور سلطان در «برکه» بیش از هر چیز ادای احترام مردم اسرائیل به هنرمندی بزرگ در زمان حیاتش بود. هنرمندی فوق‌ستاره با ۵۸ آلبوم و ۳۴ فیلم سینمایی که هنوز بعد از ۳۰ سال مجری‌گری محبوب‌ترین شو تلویزیونی ترکیه و صاحب شرکت‌های بزرگ گردشگری، غذایی و رسانه‌ای است. او حتی درحالی که گاهی برای رفع خستگی به روی صندلی می‌نشیند و از گلوی خش‌دار خود رپرتواری از محبوب‌ترین ترانه‌هایش را برای مردم اسرائیل اجرا کرد، دقیقا می‌دانست حاضران تشنه چه هستند.

کنسرت او در اورشلیم بیان وفاداری زنان و مردان به سبک موسیقی بود که در خانه پدری خود شنیده‌اند.

فریادهای پرشور «ایبو، ایبو» آن دو شب اورشلیم را به لرزه درآورد و آوازه آن به رسانه‌های ترکیه رسید که گفتند و نوشتند اسرائیل برای ابراهیم به احترام به پا خاست.

XS
SM
MD
LG