تیم تازه نفس هستهای ایران راهی ژنو شده است تا بار دیگر با گروه پنج به علاوه یک بر سر میز مذاکره بنشیند. مذاکراتی که شامگاه دوشنبه به وقت ژنو، در ضیافت شام با حضور محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران، و کاترین اشتون، نماینده گروه پنج به علاوه یک در مذاکرات با ایران، آغاز میشود.
در همین جلسه افتتاحیه، ایران پیشنهادهای تازه خود را ارائه میدهد و از بامداد سه شنبه گفتوگوهای دو روزه ژنو با هدایت عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه ادامه خواهد داشت. گفتوگوهایی که ایران میگوید در آن پیشنهادی خواهد داد تا برای اولین بار، پایان مسیر مذاکرات مشخص و روشن شود.
در همین جلسه افتتاحیه، ایران پیشنهادهای تازه خود را ارائه میدهد و از بامداد سه شنبه گفتوگوهای دو روزه ژنو با هدایت عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه ادامه خواهد داشت. گفتوگوهایی که ایران میگوید در آن پیشنهادی خواهد داد تا برای اولین بار، پایان مسیر مذاکرات مشخص و روشن شود.
درباره مذاکرات هستهای ژنو، با مارک فیتزپاتریک مدیر برنامه خلع سلاح در انستیتوی بینالمللی مطالعات استراتژیک در لندن گفتوگو کردهام.
آقای فیتزپاتریک، آیا به مذاکراتی که در ژنو آغاز خواهد شد امیدی دارید؟
آقای فیتزپاتریک، آیا به مذاکراتی که در ژنو آغاز خواهد شد امیدی دارید؟
انتظارات فراوانی از نشست ژنو وجود دارد. امیدهایی وجود دارد که شاید این بار ایران و آمریکا و متحدانش بتوانند به نتیجهای برسند و مهر پایانی بر افزایش بحران پیرامون برنامه هستهای ایران بزنند. اگر چه من امیدوار هستم، اما انتظار آن چنان بالایی مبنی بر دستیابی به توافق ندارم.
به نظرم ایران با طرح جدیدی به ژنو میآید که میتواند جلب نظر کند اما احتمال اینکه به صورت قطعی قانع کننده باشد کم است. در نتیجه احتیاج است تا مذاکرات ادامه یابد. اگر ایران جدی باشد در چند ماه پیش رو میتوان به نتیجهای دست یافت اما هر دو سو باید از مواضع اولیه خود تا حدی کوتاه بیایند.
برنامه هستهای ایران به مرحلهای رسیده که ظرف چند ماه میتواند اورانیوم با غنای بالای تولید کند که برای مصارف نظامی قابل استفاده خواهد بود. اگر این چند ماه تبدیل به دو سال شود، به نظرم اتفاق خوبی است و در چنین شرایطی آن برد – بردی که آقای ظریف از آن سخن میگویند ممکن است.مارک فیتزپاتریک
ایران میگوید در پی بازی برد-برد است. بردی که تهران میگوید برای ایران حق غنیسازی است و برای غرب این برد، اطمینان از نظامی نبودن برنامه هستهای ایران است. به نظر شما چنین بردی برای شش قدرت جهانی کافی خواهد بود؟
اگر ایران محدودیتهایی که میتواند بر برنامه هستهایش اعمال شود را بپذیرد، محدودیتهایی که از دستیابی سریع ایران به سلاح هستهای جلوگیری میکند، در این صورت این نتیجه مطابق میل غرب خواهد بود.
اما برنامه هستهای ایران به مرحلهای رسیده که ظرف چند ماه میتواند اورانیوم با غنای بالای تولید کند که برای مصارف نظامی قابل استفاده خواهد بود. اگر این چند ماه تبدیل به دو سال شود، به نظرم اتفاق خوبی است و در چنین شرایطی آن برد – بردی که آقای ظریف از آن سخن میگویند ممکن است.
این حق غنیسازی که برای ایران آن قدر مهم است، دست یافتنی است، اما این حقی مشروط خواهد بود، و بستگی به این دارد که ایران چگونه جامعه بینالمللی را درباره ماهیت برنامه هستهایش راضی نگهدارد.
اما برنامه هستهای ایران به مرحلهای رسیده که ظرف چند ماه میتواند اورانیوم با غنای بالای تولید کند که برای مصارف نظامی قابل استفاده خواهد بود. اگر این چند ماه تبدیل به دو سال شود، به نظرم اتفاق خوبی است و در چنین شرایطی آن برد – بردی که آقای ظریف از آن سخن میگویند ممکن است.
این حق غنیسازی که برای ایران آن قدر مهم است، دست یافتنی است، اما این حقی مشروط خواهد بود، و بستگی به این دارد که ایران چگونه جامعه بینالمللی را درباره ماهیت برنامه هستهایش راضی نگهدارد.
عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه ایران می گوید که خط قرمز ایران، حمل مواد غنی شده به خارج از ایران است. به نظر شما منظور آقای عراقچی کدام بخش از اورانیوم غنی شده است، اورانیوم بیست درصدی یا پنج درصدی؟
خب اینکه منظور آقای عراقچی چه بوده را کسی نمیداند اما به نظرم این گفته بخشی از مانورهای پیش از مذاکره است که انتظارات خیلی بالا نرود. اگرچه آقای عراقچی چنین صحبتی کرده اما همین چند سال پیش بر مبنای طرح برزیل - ترکیه که البته موفق نشد، ایران آماده بود تا بخشی از اورانیوم غنی شده خود را به خارج ارسال کند.
در نتیجه به نظرم اگر شرایط مهیا باشد، دلیلی ندارد که ایران با انتقال بخشی از محموله اورانیوم خود، چه پنج درصدی چه بیست درصدی، موافقت نکند. در نهایت اینکه ایران برای مصارف صلح آمیز احتیاجی به این میزان اورانیوم غنی شده ندارد.
توپ در زمین ایران است تا پیشنهاد را به سوی طرف مقابل بفرستد. وقتی این اتفاق بیفتد کشورها باید درباره آن فکر کنند، آن را بررسی کنند و با یکدیگر بر سر آن گفتوگو کنند. این کارها زمان خواهد برد و اگر وزرا هم اکنون به ژنو میرفتند هم نمیتوانستند در همان زمان پاسخی به پیشنهاد ایران بدهند.
به عنوان سوال آخر، به این موضوع بپردازیم که چرا علیرغم علاقه ایران به بالا بردن سطح گفتوگوها، این اتفاق نیفتاد و مذاکرات ژنو در سطح مدیران سیاسی برگزار میشود. هم وزیر امور خارجه ایران و هم معاونش تاکید کردهاند که تصمیمات اصلی باید در سطح وزاری خارجه گرفته شود.
به نظرم این کاملا قابل فهم است که چرا مذاکرات ژنو در سطح وزرا انجام نمیشود. مگر اینکه مذاکرات ژنو یک نتیجه ملموسی داشته باشد که گرد هم آمدن وزرای خارجه را توجیه کند. آنچه هم اکنون اتفاق میافتد این است که ایران با یک پیشنهاد برای پاسخگویی به آنچه طرف مقابل در اوایل امسال پیشنهاد داده بود، به ژنو میآید.
توپ در زمین ایران است تا پیشنهاد را به سوی طرف مقابل بفرستد. وقتی این اتفاق بیفتد کشورها باید درباره آن فکر کنند، آن را بررسی کنند و با یکدیگر بر سر آن گفتوگو کنند. این کارها زمان خواهد برد و اگر وزرا هم اکنون به ژنو میرفتند هم نمیتوانستند در همان زمان پاسخی به پیشنهاد ایران بدهند.
شاید من اشتباه میکنم ولی اگر به یکباره گفتوگوهای ژنو به صورت غیر قابل پیشبینی خوب پیش برود، بعید نیست جان کری برای دیدار با ظریف به ژنو برود، اما من مطمئن نیستم که ایران تمایل به دیدار دو جانبه داشته باشد. این روزها ایرانیها در این زمینه بسیار محتاط عمل میکنند.
توپ در زمین ایران است تا پیشنهاد را به سوی طرف مقابل بفرستد. وقتی این اتفاق بیفتد کشورها باید درباره آن فکر کنند، آن را بررسی کنند و با یکدیگر بر سر آن گفتوگو کنند. این کارها زمان خواهد برد و اگر وزرا هم اکنون به ژنو میرفتند هم نمیتوانستند در همان زمان پاسخی به پیشنهاد ایران بدهند.
شاید من اشتباه میکنم ولی اگر به یکباره گفتوگوهای ژنو به صورت غیر قابل پیشبینی خوب پیش برود، بعید نیست جان کری برای دیدار با ظریف به ژنو برود، اما من مطمئن نیستم که ایران تمایل به دیدار دو جانبه داشته باشد. این روزها ایرانیها در این زمینه بسیار محتاط عمل میکنند.