محمود احمدی نژاد و اعضای دولتش، این روزها سرگرم انجام چهارمین دور سفرهای استانی هستند، دور آخر دولت دهم که به اعتقاد ناظران سیاسی بیش از آنکه سفرهایی از جنس سفرهای قبلی باشد، رنگ و بویی تبلیغاتی و انتخاباتی دارد.
در این دور از سفرهای استانی دولت، از جلسات چند ساعته هیئت دولت همراه با دهها مصوبه برای آغاز، تکمیل و بهره برداری از پروژههای ریز و درشت عمرانی نیست، وعدهای اگر هست درباره افزایش چند برابری پرداخت یارانه است و اینکه عدهای نمیگذراند دولت کارش را بکند.
اما سفرهای استانی آن زمان که هنوز آیتالله علی خامنهای، دولت محمود احمدی نژاد را دولت منتخب و محبوب خود میپنداشت، بسیار مورد توجه و تایید رهبر جمهوری اسلامی بود و از تصمیمات اتخاذشده در سفرهای استانی، دفاع میکرد.
البته سفرهای استانی منتقدانی هم داشت و دارد، یکی از ایرادهایی که کارشناسان همواره به سفرهای استانی وارد میکردهاند، تصمیمات خلقالساعه دولت در این سفرهای دور ایران بود؛ منتقدان بر این باور بودند که این مصوبات یا همان پروژههایی است که در لایحه بودجه سالانه ردیف بودجهای دارند که در مجلس یک بار بررسی، تصویب و ابلاغ شدهاند که اگر این طور است، گفتن دوباره آن در میان مردم چیزی جز تبلیغات و فریب مردم نیست.
یا اینکه تصمیمات استانی دولت، تصمیماتی خلقالساعه هستند که بدون مطالعه و کار کارشناسی، تصمیم به اجرای آنها گرفته شده است که بر اساس قانون، دولت باید منابع بودجهای آنها را روشن کرده و پیش از اجرا و اعلام، به تایید قانونگذاران مجلس برساند.
این انتقادهای کارشناسان و صاحبنظران اقتصادی به سفرهای استانی و تصمیمات اتخاذ شده در این سفرها، مانع از آن نشد که محمود احمدینژاد دست از آن سفرها بکشد یا از اعلام وعده ساخت، سد، کارخانه، مدرسه، بیمارستان یا هر پروژه دیگری در یکی از نقاط ایران کوتاه بیاید.
در تمام سالهای گذشته محمود احمدینژاد، همواره برای افزایش بودجههای عمرانی و انجام کارهای عمرانی بیتابی کرده و مدعی بوده، دولتش بیش از دولتهای پیشین خود، کار عمرانی کرده است.
اما آیا واقعاً این دولت پیشتاز دولتهای پیش از خود در انجام پروژه های عمرانی است؟
ناتوان در جذب اعتبارات عمرانی
برای راستیآزمایی این ادعای محدود احمدینژاد، شاید ملاکی بهتر از میزان تحقق بودجههای عمرانی در قوانین بودجه سالانه وجود نداشته باشد؛ به این معنی که این مقایسه آماری نشان میدهد دولتی که همواره خواستار بودجههایی بیشتر برای انجام کارهای عمرانی بوده، توانسته همین میزان بودجه مصوب را در محل خود هزینه کند یا خیر؟
ناتوان در جذب اعتبارات عمرانی
برای راستیآزمایی این ادعای محدود احمدینژاد، شاید ملاکی بهتر از میزان تحقق بودجههای عمرانی در قوانین بودجه سالانه وجود نداشته باشد؛ به این معنی که این مقایسه آماری نشان میدهد دولتی که همواره خواستار بودجههایی بیشتر برای انجام کارهای عمرانی بوده، توانسته همین میزان بودجه مصوب را در محل خود هزینه کند یا خیر؟
بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، از سال ۸۴ تا سال ۹۱، هیچ سالی نبوده که دولت محمود احمدینژاد توانسته باشد کل بودجه مصوب برای پروژههای عمرانی را در محل خود هزینه کند.
بیشترین توفیق دولتهای نهم و دهم در تخصیص بودجههای عمرانی مربوط به سال ۸۷ است که ۹۵ درصد بودجههای عمرانی در نظر گرفته شده در بودجه آن سال هزینه شده است؛ اما گزارش تفریغ بودجه همان سال نشان میدهد که دولت بخشی از بودجه های عمرانی را صرف هزینههای جاری مانند پرداخت حقوق و دستمزد کرده است.
کمترین میزان تخصیص بودجه های عمرانی به سال ۹۱ بازمیگردد که فقط ۲۸ درصد یعنی کمتر از یک سوم بودجههای عمرانی هزینه شده است.
بر اساس این گزارش، متوسط میزان تخصیص بودجههای عمرانی در هفت سال گذشته، کمتر از ۷۰ درصد بوده که حدود سه درصد از دولت قبل از احمدینژاد کمتر است.
سقوط به ۱۲ درصد
سقوط به ۱۲ درصد
نسبت عملکرد بودجههای عمرانی به بودجههای جاری نیز شاخص خوبی است برای اینکه معلوم شود دولتی که مدام از کار کردن و اجرای پروژههای عمرانی سخن گفته در این سالها چه کرده است؛ متوسط این نسبت در ۱۴ سال ۷۶ تا ۹۰، ۳۲ درصد بوده که ناگهان در سال ۹۱ با افتی شدید به ۱۲ درصد رسیده است، یعنی در ازای هر ۱۰۰ تومانی که صرف هزینههای جاری دولت شده، فقط ۱۲ تومان به پروژههای عمرانی اختصاص یافته است.
متوسط نسبت عملکرد اعتبارات عمرانی به عملکرد اعتبارات هزینهای در دوره ۸۴ تا ۹۱، یعنی سالهای دولت محمود احمدینژاد به کمتر از ۳۰ درصد میرسد، یعنی به طور متوسط هر ۱۰۰ تومانی که صرف هزینههای جاری شده، کمتر از یک سوم آن به پروژههای عمرانی اختصاص یافته است.
بیهوده نیست که مصطفی پورمحمدی، رییس سازمان بازرسی کل کشور، پیشتر از اینها به استناد گزارش یکی از وزارتخانههای دولتی گفته بود اجرای پروژههای عمرانی مصوب در سفرهای استانی هیئت دولت، نیازمند ۳۱ سال زمان است.