«اگر فمینیسم به معنای تعادل است، بله، من فمینیست هستم.»
این بخشی از سخنان تهمینه میلانی، کارگردان زن ایرانی است که در اولین برنامه «روزهای فیلم زنان ایران» در برلین شرکت داشت. در این برنامه، از ۱۱ تا ۱۵ خرداد، فیلمهایی برگزیده از میان فیلمهای ساخته شده توسط فیلمسازان زن ایرانی به نمایش درآمد.
از میان فیلمهای تهمینه میلانی، کارگردان زن پرسابقه سینمای ایران نیز سه فیلمی که خود سهگانه مینامد به نمایش گذاشته شد؛ دو زن، نیمه پنهان و واکنش پنجم.
در جلسه پرسش و پاسخ پس از نمایش فیلم دو زن از تهیمنه میلانی پرسیدم که پس از ساختن سهگانهای در مورد مشکلات زنان ایرانی، آیا او خود را فمینیست میداند؟ او پاسخ داد:«همه ایسمها بسته به جامعهای که در آن تعریف میشود، معانی متفاوتی دارد. از نظر من فمینیسم خیلی کلمه خطرناکی است. من فمنیستی دیدهام که میگوید مردها بروند بمیرند اما من شوهری دارم که خیلی او را دوست دارم، برادرهای فوقالعادهای دارم و پدربینظیری داشتم و مشکلی با مردها ندارم اما من در جامعهای مردسالار زندگی میکنم. پدر، برادر یا همسرم برای من تصمیم نمیگرند. مردان دیگری برای من تصمیم میگیرند. آدمهایی مثل من برای دستیابی به عدالت تلاش میکنند. اگر فمینیسم هم به معنای تعادل است، بله، من فمینیست هستم. »
تهمینه میلانی در مورد وضعیت خودش به عنوان یک فیلمساز زن ایرانی گفت:« من حالا در وضعیت بسیار بدی هستم. با شکایت نیروهای انتظامی یک سال و نیم دادگاه رفتم و چند ماهی است که تبرئه شدهام. به دلیل این که من به عنوان یک فیلمساز به یک الگو تبدیل شدهام، فشار بسیار زیادی بر روی من قرار دارد و صراحتا به من گفته میشود که از ایران بروم.»
با این همه تهمینه میلانی میگوید نسل جوان جامعه ایران با نسل زنانی که در انقلاب اسلامی شرکت داشتند تفاوتهای عمدهای دارد. او گفت:« نسل جوان کشور میگوید من انقلاب نکردهام، من این قوانین را قبول ندارم و خواستار تغییر هستم. این نسل به هیچ عنوان تابع نیست. ما نسل اول انقلاب جرأت اعتراض نداشتیم.»
حذف کارگردانان زن ایرانی
عصر جمعه، به کارگردانی مونا زندی، فیلمیاست که به موضوع ممنوع تجاوز به محارم در ایران میپردازد. فیلمی که یازده سال پیش ساخته شد و به گفته کارگردانش پس از پنج سال توقیف اجازه نمایش محدود را پیدا کرد اما نمایش محدود نیز به زودی متوقف شد و حالا حتی اجازه توزیع در شبکه فیلمهای خانگی را نیز ندارد.
پس از نمایش فیلم در فستیوال فیلم زنان برلین ازمونا زندی پرسیدم: خانم زندی، شما پس از ساخت این فیلم که یکی از مهمترین تابوهای زندگی زنان در ایران را مطرح میکرد، تاکنون یعنی ۱۱ سال بعد مجوز ساخت فیلمی را نگرفتید. آیا تیغ سانسور یکی از جدیترین فیلمسازان زن ایرانی را حذف کرده است؟
مونا زندی با اشاره به این که قصه اصلی این فیلم از دو مستند گرفته شده بود پاسخ داد:«به هرحال ما باید بپذیریم در زمانی زندگی میکنیم که خیلی از موضوعات قابل پخش نیست؛ هرچند شاید من کمی بیمحابا عمل کردم و با ساخت این فیلم خودم را در موقعیتی قرار دادم که سختگیریها برای ادامه کارم بیشتر شد. سه فیلمنامه من در ارشاد توقیف شد اما خبر خوش این است که شش سال بعد، یعنی زمانی که این فیلم توقیف بود، فیلم «هیس، دخترها فریاد نمیزنند» با موضوع تجاوز ساخته شد. من فکر میکنم هرچند فیلم من توقیف شد و اکران گستردهای نداشت اما مسیری را باز کرد، فیلمی از کارگردانی دیگر ساخته شد که بسیار گسترده اکران شد. فیلم «عصر جمعه» تابویی را شکست و من فکر میکنم کار خودم را کردم و راهی را باز کردم.»
قوانین سختگیرانه و زنان فیلمساز
آیدا پناهنده، کارگردان فیلم تحسین شده ناهید از منظری دیگر به موضوع حضور فیلمسازان زن ایرانی میپردازد و معتقد است فیلمسازان زن ایرانی تجربههای متفاوتی را پشت سر میگذارند:« جامعه ایران خیلی تغییر کرده و طبقه متوسط شهری و نسل نویی که در ایران زندگی میکند، زنها را دوست دارند و به آنها احترام میگذارند. مدیران سینمایی اتفاقا فیلمسازان زن را تشویق میکنند. تعداد فیلمسازان زن ایرانی - چه مستند ساز و چه فیلمسازان داستانی- بسیار زیاد است و تشویق میشوند تا فیلم بسازند زیرا فهمیده اند که این فرصت تاریخی باید در اختیار زنان ایرانی قرار بگیرد تا حرف خود را بزنند.»
در کنار فیلمهای تهمینه میلانی و مونا زندی، فیلمهایی از کارگردانان زن مانند زمانی دیگراز ناهید حسن زاده،جشن تکلیف از فیروزه خسروانی، چند روز بعد از نیکی کریمی و آینههای روبرو از نگار آذربایجانی به نمایش در آمد.
آندرهآ زیلینگر از دستاندرکاران پایهگذاری این برنامه در پاسخ به این سوال که چرا تنها زنان فیلمساز دعوت شدهاند، به رادیو فردا گفت:« بعد از برگزاری چهارمین فستیوال فیلمهای ایرانی در شهر کلن، که عمدتا به فیلمسازان مرد میپرداخت، این ایده بهوجود آمد که فیلمهای زنان ایرانی را هم برای مخاطبان آلمانی و ایرانیان مقیم آلمان به نمایش بگذاریم. و تلاش برای اجرای این ایده ما را به اینجا رساند.»
به گفته خانم زیلینگر در این برنامه شش روزه تلاش شده است تا نمونههایی از فیلمهای زنان ایرانی در ۲۰ سال گذشته به نمایش در آید و روند تغییر در وضعیت زنان ایرانی به تماشا گذاشته شود. تغییری که به گفته نسرین بصیری، روزنامه نگار ساکن برلین کاملا مشهود و دیدنی است. به گفته خانم بصیری این تصویر جدید از ایران برای کسانی که سالهاست ایران نرفتهاند بسیار جذاب است.
نسرین بصیری در مورد اقبال رسانههای آلمانی به این برنامه میگوید: «رسانههای آلمانی حضور مردان کارگردان ایرانی را بسیار پررنگ دیدهاند اما حضور زنان فیلمسازایرانی برایشان جالب است. در ایران زندگی دوگانه است و کسانی که رسانهها را میخوانند میبینند که ایران کشوری است با قوانین سختگیرانه در مورد زنان و تصورشان این است که زنان ایرانی عقبمانده هستند اما در این فیلمها صحنههای دیگری از زندگی زنان به نمایش در میآید.»
اما آیا با توجه به این قوانین سختگیرانهتر، کار برای فیلمسازان زن ایرانی دشوارتر است؟ مجید برزگر، مشاور اجرایی جشنواره و مسئول انتخاب فیلمهای مستند به این پرسش پاسخ منفی میدهد و میگوید:« نوعی سانسور تاریخی و فرهنگی پس ذهن جامعه ایران وجود دارد که کمتر میتوان به زنها اعتماد کرد و شاید آنها نتوانند فیلم خوبی بسازند. این تفکردر حوزه سرمایهگذاری، هیچ ربطی به سانسور و ممیزی ندارد. آنچه به عنوان ممیزی و یا نظارت بر فیلمها وجود دارد، هیچ تفاوتی میان فیلمسازان مرد و زن وجود ندارد. آنچه دچار ممیزی در مراحل مختلف ساخت فیلم میشود نه کارگردانان زن، بلکه موضوعات مرتبط با زنان است.»