نزدیک به سه ربع قرن از مرگ خودخواسته صادق هدایت، نویسنده سرشناس و از غولهای ادبیات معاصر ایران، میگذرد و او همچنان چهرهای مورد توجه دوستداران ادب و فرهنگ این کشور و دیگر مردم پارسیزبان است.
کتابهای هدایت، چه آنها که قانونی چاپ میشوند و چه آنها که نسخههای اُفستشان در کنار خیابانها یا در پستوی کتابفروشیها عرضه میشوند، هنوز پرطرفدار هستند و البته همچنان زخمی تیغ سانسور.
جهانگیر هدایت، برادرزاده صادق هدایت که در ۹۵سالگی همچنان بهرسم سالیان در ایران نظارت بر چاپ و گردآوری آثار عمویش را برعهده دارد، به تازگی در یادداشتی در شبکههای اجتماعی از اعمال تغییر و تحریف وسیع در برخی از نسخههای تازهچاپشده در ایران نوشت. آقای هدایت در بخشی از این متن به اعمال گسترده ممیزی در چاپ جدید چند عنوان از کتابهای عمویش پرداخته است.
او در گفتوگویی تلفنی با رادیو فردا از تهران ماجرا را این طور شرح میدهد: «هزینههای چاپ کتاب به جای خود، مسئله ممیزی باعث میشود که کتابها اصالت خودشان را از دست بدهند. مخصوصاً این مسئله درباره کتابهای صادق هدایت بسیار زیاد ملاحظه میشود.»
به گفته آقای هدایت بنیاد صادق هدایت زیر نظر او، کتبی که از صادق هدایت به صورت رسمی چاپ میشود را با متون اصلی تطبیق میدهند و به تازگی درباره چهار کتاب چاپ جدید، دخل و تصرفهای زیادی را ثبت کرده است: «این کار درباره چهار کتاب انجام شده است. متأسفانه کتاب بوف کور با مشکلات زیادی چاپ شده است. همچنین کتاب سگ ولگرد، کتاب وغوغ ساهاب، و الان هم کتاب زندهبهگور.»
آنطور که جهانگیر هدایت میگوید ناشری در ایران از جمله کتاب بوفکور را با اعمال ممیزیهای وزارت ارشاد منتشر کرده است: «اما بوفکور را اگر با ممیزی چاپ کنید، دیگر بوفکور نیست.»
برادرزاده صادق هدایت درباره نمونه تغییرات و ممیزیهایی که در بوفکور انجام شده میگوید: «درباره نوشیدنیها که میدانید مشکلات خیلی زیاد است. مثلاً اگر نوشته شده مشروب، این تبدیل شده است به نوشیدنی. اگر نوشته شده برزخ، این را کردهاند عالم مثال. یا چشمهای مهیب، شده است: چشمهای. یعنی کلمه مهیب را اصلاً حذف کردهاند. اگر بخواهم برای مثال درباره وغوغ ساهاب صحبت کنم: ۱۳۴ مورد تغییر داده شده، ۳۵ مورد حذف شده، ۵۱ مورد تحریف شده و ۱۶ مورد یک کلمه اضافه شده است.»
اما، اگر تغییراتی شبیه تبدیل شراب به نوشیدنی از سوی متولیان فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی در ۴۵ سال اخیر، چندان غریب نباشد برخی دیگر از تغییرهای متون جدید و شاید غریب به نظر میرسند.
جهانگیر هدایت در پاسخ به این پرسش که مثلاً واژه «برزخ» چرا سانسور شده، میگوید: «ما علتش را مطلقاً نمیدانیم. آن چیزی که اتفاق افتاده آن است که ناشر معمولا یک متنی را میفرستد به ارشاد. ارشاد، طبق مقرراتی که دارد، ممیزی میکند و برمیگرداند به ناشر. اینجا تصمیم با ناشر است که آیا یک کتاب را با ممیزیها چاپ کند یا چاپ نکند.»
آقای هدایت تصریح میکند که به باور او «ناشر اگر برای ادبیات اصیل ایران ارزشی قائل باشد، نباید کتاب را چاپ کند. ما کتابهای ممنوعه زیاد داریم. مثلاً از خود صادق هدایت 'علویه خانم'، 'توپ مرواری'، 'مازیار' یا 'حاجیآقا' ممنوع هستند. بسیار خوب، قضیه بسیار روشن است. چاپ این کتابها ممنوع است. اما کتابهایی که چاپشان ممنوع نیست، یا آنها هم ممنوع شوند، مخصوصاً کتابی مثل بوفکور، یا اینکه اینقدر در آنها دستکاری نشود. چون واقعاً بوفکوری که یکی از ناشران [با اعمال ممیزیها] چاپ کرده، اصلاً بوفکور نیست.»
انتخاب بین چاپ متن پارهپاره شده و گرفتارآمده به تیغ ممیزی، تا بخشیدن عطا به لقای چاپ آثار ممنوعه ، دوگانهای است که جهانگیر هدایت درباره آن چنین میگوید: «به عقیده من، یک ناشر باید خودش را در مقابل ادبیات این مملکت متعهد بداند و کتابی را چاپ کند و دست مردم بدهد و بفروشد، با این قیمتهای گران، که کاملاً اصالت داشته باشد. ناشری که این کار را نمیکند و بدون توجه به این اصل، کتاب را برمیدارد و با هر ممیزی که بگویند چاپ کند، ناشر نیست؛ کتابسازی است که دارد نه تنها به مردم ایران، بلکه به همه فارسیزبانها نیرنگ میزند.»
آقای هدایت میگوید وقتی نسخههای اصیل بوف کور [به شیوههای مختلف] چاپ میشوند، به باور او دستکم درباره صادق هدایت لزومی ندارد که کتابی از او را با سانسور چاپ و به مردم عرضه کنند.
البته آثار صادق هدایت تنها متون گرفتار ممیزی در ایران نیستند. پیش از سانسور اخیر کتابهای هدایت آثار بزرگان دیگری مانند فروغ فرخزاد و هوشنگ گلشیری هم به سرنوشت مشابهی دچار شدهاند.
فشارهایی که بسیاری را در ایران به این صرافت انداخته که در غیاب نسخههای اصل و با کیفیت به سراغ کپیهای بیکیفیت اما بدون سانسوری بروند که نه پسند مسئولان سانسور وزارت ارشاد، بلکه وفادار به نبوغ ادبی و میراث خالقان آنها است که هرکدام امروز ستونهای ادبیات معاصر ایران را تشکیل میدهند.