در ارزیابی اعتراضهایی که اخیراً در گوشه گوشه ایران تکرار شد، آیتالله خامنهای رهبر نظام جمهوری اسلامی ایران در یک نگاه صرفاً «برونگرا» معتقد بود که آمریکا «با کشورهای روسیاه منطقه برای ایجاد اغتشاش در ایران ائتلاف کردهاند».
این کشورهای «روسیاه» منطقه کدامند؟ و اگر «ائتلافی» بین این کشورها و آمریکا برای دامن زدن به ناآرامیها در ایران وجود دارد، رفتار جمهوری اسلامی با این کشورهای به توصیف خامنهای «روسیاه» چگونه است؟
شاید اگر قرار باشد خامنهای نامی از این کشورهای روسیاه منطقه ببرد، احتمالاً او فهرست بلندی از کشورهای منطقه را برشمارد که اینک با امریکا علیه جمهوری اسلامی همپیمانند.
اینکه این فهرست چقدر بلند است، موضوع این نوشتار نیست. آنچه مهم است اینکه قطعاً میتوان حدس زد عربستان سعودی در رأس این فهرست قرار دارد. او پیشتر در پیام حج خود در شهریور ۱۳۹۵ حاکمان عربستان را «گمراهان روسیاه» نام برده بود که «شجره ملعونه طواغیت و سرسپرده» بیگانگان و «ننگ جهان اسلام»اند و تا آنجا پیش رفته بود که آنان را بدتر از «کفار قریش» و «اسرائیل» دانسته بود.
دلایل این همه غلظت کلامی او علیه عربستان روشن است. او میبیند که ریاض در یمن علیه حوثیها، متحد جمهوری اسلامی، ائتلاف نظامی ایجاد کرده است. در سوریه به دنبال ساقط کردن بشار اسد، متحد جمهوری اسلامی، است. جنگ نفت را علیه ایران به راه انداخته تا درآمد نفتی ایران کاهش یابد. با اسرائیل علیه جمهوری اسلامی وارد فاز همکاری شده. شیخ باقر النمر (روحانی شیعه عربستانی مورد حمایت تهران) را اعدام کرده است و...
کیفرخواستی که خامنهای علیه عربستان میتواند برشمارد احتمالاً بسیار بیشتر از آن چیزی است که اشاره شد. او دلایل بسیاری دارد که عربستان را یک کشور روسیاه توصیف کند. تنش لفظی میان او مقامات سعودی تا آنجاست که محمد بن سلمان، ولیعهد پر نفوذ عربستان، نیز پیشتر با توصیف خامنهای به عنوان «هیتلر» گفته بود که کشورش منفعل نخواهد بود و توپ را به زمین ایران خواهد انداخت. از این رو، مسلم است که از نظر خامنهای حتماً عربستان یکی از آن کشورهای روسیاه منطقه و بلکه در رأس آنهاست که با امریکا علیه جمهوری اسلامی وارد ائتلاف شده تا به «اغتشاشات» در ایران دامن بزند. او هیچ نگاه درونگرا به سوءمدیریتهای درون کشور که اعتراضات را موجب شده، ندارد.
حال اگر چنین است که او تا این حد عربستان را عامل دامن زدن به اغتشاشات میداند، پرسش این است، رفتار جمهوری اسلامی با این کشور چگونه است؟ چرا پس از حج خونین ۱۳۹۴ که طی آن بیش از دو هزار زائر از جمله نزدیک به ۵۰۰ زائر ایرانی کشته شدند و در پی قطع حج در سال ۱۳۹۵ به دلیل اعدام شیخ نمر، او اصرار به حضور در حج در سال ۱۳۹۶ داشت؟
اگر پاسخ این باشد که او با استفاده از «دیپلماسی حج» به دنبال تجدید رابطه با حکام عربستان است، عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان، این موضوع را مضحک توصیف کرده بود.
حج با دلار ۳۹۰۰ تومانی
پس از حضور ایران در حج سال گذشته شواهد حکایت از آن دارد که جمهوری اسلامی قصد دارد امسال نیز با اعزام زائر در حج شرکت کند. حج ۱۳۹۷ در شرایطی فرا میرسد که جمهوری اسلامی با جهش سرسامآور قیمت ارزهای خارجی از جمله دلار روبهرو شده تا آنجا که دلار به بالاتر از ۹ هزار تومان جهش کرده و امکان وخامت بیش از این نیز میرود.
این به نوبه خود چنان کاهش عرضه دلار را بازار به همراه داشت که خامنهای در یکی از سخنانش برای کاهش تقاضای ارز اخیراً توصیه کرده که «کسانی که عادت کردهاند به سفرهای خارجی تفریحی بروند، این عادت را رها کنند.» اما، به رغم این توصیه، او سفرهای زیارتی را استثنا کرد و گفت «[این توصیه] غیر از سفرهای زیارتی به عتبات یا به حج است. این مورد نظر نیست؛ این سفرها اینقدر خرج و هزینهای هم بر دوش کشور نمیگذارد، دارای برکاتی هم هست.»
به این ترتیب، او معتقد است که سفرهای زیارتی از جمله حج چندان هزینهساز نیستند. بر همین مبنا سازمان حج تدارک حج امسال را به عربستان فراهم کرده ولی جالب است بدانید که علی قاضی عسکر، نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت، با اشاره به التهابات بازار ارز گفته که «به رئیسجمهور کشورمان نامه نوشته و خواستار این شدم که حج با دلار سه هزار و ۹۰۰ تومان محاسبه شود».
به بیان دیگر در شرایطی که خامنهای عربستان را کشوری روسیاه و همپیمان با امریکا برای دامن زدن به ناآرامیها در ایران میداند، در عین حال قصد حضور در حج دارد آن هم نه با دلار آزاد (۹ هزار تومان) یا دلار با نرخ مصوب دولت (چهار هزار و ۲۰۰ تومان) بلکه با نرخ زیر مصوب دولت یعنی سه هزار و ۹۰۰ تومان.
این در حالی است که قیمت مصوب دولت برای برای واردات کالاهای مهم و ضروری مثلاً دارو چهار هزار و ۲۰۰ تومان است. این یعنی نه تنها سفر زیارتی حج شامل توصیههای رهبر برای امتناع از سفرهای خارجی نیست بلکه ارز مورد نیاز کمتر از قیمت مصوب دولت (چهار هزار و ۲۰۰ تومان) در نظر گرفته شده است.
حال با در نظر گرفتن اینکه سال پیش رقمی بالغ بر ۸۰ هزار زائر ایرانی به حج اعزام شده و در فرض اینکه هر کدام فقط یک هزار دلار به قیمت سه هزار و ۹۰۰ تومان ارز با خود ببرند (که مسلماً بیش از این مبلغ است) رقمی برابر با ۳۱۲ میلیارد تومان (برابر با ۸۰ میلیون دلار) اولاً از کشور خارج میشود و ثانیاً به اقتصاد این کشور «روسیاه» کمک میشود.
با این حساب پرسشهای زیر مطرح میشود:
۱) اگر خامنهای مایل است از دیپلماسی حج برای بهبود رابطه با عربستان بهره ببرد چرا او چنان حملات لفظی تندی را علیه عربستان به کار بسته است؟
۲) اگر کاهش ارز تا آنجاست که او راه حل را در کاستن از سفرهای خارجی میداند چرا او سفرهای زیارتی را استثنا کرده است؟ چگونه میتوان باور داشت که سفر به ترکیه ارز از کشور خارج میکند و سفر به حج نه؟
۳) اگر عربستان کشور روسیاهی است که با همدستی امریکا در صدد دامن زدن به ناآرامیها در ایران است، آیا اعزام به حج آن هم با دلار سه هزار و ۹۰۰ تومانی آب ریختن به آسیاب اقتصاد عربستان نیست؟