در آستانه انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، مناقشه و جدال میان امانوئل مکرون، به عنوان نامزد اصلی این انتخابات با مانتوش موراویتسکی، نخستوزیر لهستان بالا گرفته است.
گرچه این صرفاً مکرون نیست که گهگاه با ولادیمیر پوتین ولو بعضاً با لحنی از جدال درباره چگونگی خاتمهدادن به حمله نیروهای روسیه به اوکراین تلفنی صحبت میکند و کسانی مثل اولاف شولتس و تا حدودی جو بایدن و بوریس جانسون هم کم و بیش تلفنی با پوتین در تماسند، ولی موراویتسکی اخیراً (تنها) به مکرون خرده گرفته که آخر «مگر کسی با جنایتکارانی مثل هیتلر و استالین مذاکره و گفتوگو میکرد که شما با پوتین حرف میزنید. با اینها صرفاً باید مقابله و مبارزه کرد».
موراویتسکی میگوید که گفتوگو با پوتین برای او وجهه و اعتبار میآورد، در حالی که به هیچوجه نباید به او اعتماد کرد و برایش اعتبار تراشید.
به باور نخستوزیر لهستان پوتین در رأس ماشین جنگی روسیه در اوکراین قرار دارد و او مسئول همه جنایات جنگی و قومکشی است که در اوکراین اتفاق میافتد.
او در نقد رویکرد مذاکراتی مکرون، مذاکره را برای خاتمه درگیریها در اوکراین بیاثر میداند و برای پایان جنگ دو گزینه قائل است؛ یا اوکراین به لحاظ نظامی روسیه را شکست خواهد داد یا تحریمهای اقتصادی که به نظر او تا حالا نتیجه چندانی نداشتهاند و باید شدت بسیار بیشتری پیدا کنند کار خود را خواهد کرد و کرملین را به سوی کوتاهآمدن و پایان جنگ سوق خواهد داد؛ بنابراین مکرون و امثالهم باید دور مذاکره را فعلاً خط بکشند و به قول او عصای دست پوتین نشوند.
«حرفهای یک راست افراطی با انگیزه دخالت در انتخابات فرانسه»
در واکنش به اظهارات نخستوزیر لهستان، مکرون در مصاحبههایی با رسانههای فرانسه (تلویزیون ار تی ال و نشریه لو پارزین) گفت که گفتوگو با پوتین در شرایط کنونی خوشایندی و لذتی در بر ندارد و صرفاً از سر انجام وظیفه و تلاش برای کاهش رنج و مرارتها در اوکراین انجام میدهد.
از نگاه مکرون تا نیمه مه و سالگرد پیروزی نیروهای شوروی بر فاشیسم هیتلری و تلاشی که روسیه تا آن زمان برای کسب یک «پیروزی» قابل اعتنا در اوکراین خواهد کرد، بعید است که جنگ پایان گیرد، ولی باید برای کاهش شدت و ویرانی جنگ هرگونه تلاشی بشود، چنان که در گفتوگوی مشترک فرانسه و یونان و ترکیه با روسیه بود که توافق بر سر کریدورهای امن برای خروج شهروندان از ماریوپول شکل گرفت، هرچند که در عمل چندان موفق نبود، ولی نباید این تلاشها و گفتوگو با طرف مقابل را قطع کرد، «به خصوص که چارچوب و زمینه صلح فردا هم از همین گفتوگوها و آمادهسازیها بیرون میآید».
رئیس جمهور فرانسه بعد از این توضیحات در حمله به نخستوزیر لهستان لحنی تند و کمسابقه گرفت و او را «یک راست افراطی و ضدیهود» توصیف کرد که در کشورش همجنسگرایی را هم ممنوع کرده است. به گفته مکرون حرفهای موراویتسکی علیه او نوعی دخالت در صحنه سیاسی و انتخاباتی فرانسه به سود حزب راست افراطی مجمع ملی و نامزد آن خانم لوپن است.
حمله تند مکرون به موراویتسکی سبب شد که وزارت خارجه لهستان روز جمعه (۱۹ فروردین) سفیر فرانسه را برای اعتراض فرابخواند.
تناقضهای لوپن، حمایتهای شولتس
پیچیدگی ماجرا در این است که حرف مکرون درباره انگیزه موراویسکی هم میتواند درست باشد و هم نادرست.
حزب خانم لوپن در بسیاری مواضع با حزب راست پوپولیست حاکم بر لهستان (پیس) شباهتهایی آشکار دارد، ولی در مورد روسیه دیدگاه و رویکردی دوستانه داشته و با کرملین برو و بیا دارد و حتی بحث گرفتن وام و کمک مالی از روسیه در میان بوده است.
بعد از حمله روسیه به اوکراین البته ماری لوپن فوراً آن را «غیرمشروع، ناموجه، عبور از خط قرمز و غیرقابل قبول» توصیف کرد. او گفت که «همیشه حاکمیت ملی کشورها را ورای همه چیز دانسته است و پوتین حالا این اصل را نقض کرده است».
این که این حرفها تا چه حد واقعیاند و آیا فاصلهگیری راستین لوپن از روسیه را نشان میدهند یا صرفاً برای آن که در انتخابات وضعیت بدی پیدا نکند او آنها را بر زبان رانده، سؤالهایی هستند که پاسخ به آنها کار آسانی نیست و بعد از انتخابات شاید بهتر بتوان به آنها جواب داد.
طرفه این که در فرانسه صرفاً خانم لوپن نبوده که به نزدیکی به روسیه شهره است، بلکه تقریباً همه چهرههای اصلی جناح راست افراطی و غیرافراطی کم و بیش به روسیه نگاه مثبتی دارند و کرملین هم صرف نظر از برخی اشتراکات عقیدتی و محافظهکارانه با آنها درباره «فرهنگ مسیحی و هویت اروپایی و حفظ خانواده و ...»، به لحاظ سیاسی نیز پیوسته کوشیده است از طریق ارتباط با همین نیروهای راست در اروپا امکان مانور و ایجاد شکاف در اتحادیه را برای خود حفظ کند.
در این میان اولاف شولتس، صدراعظم آلمان هم به دفاع از مکرون در برابر نخستوزیر لهستان برخاسته است. او روز جمعه (۱۹ فروردین) ر یک کنفرانس مطبوعاتی در لندن گفت که «به صراحت میگویم که انتقاد به مکرون ناحق است» و تأکید کرد که «به رغم اقدامات جنایتکارانه روسیه در اوکراین کماکان باید در گفتوگو با پوتین باقی ماند».
شولتس به این نکته اشاره کرد که مکرون صرفاً با پوتین در تماس نیست و با زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، هم دائما گفتوگو میکند به این امید که «بختی برای یک آتشبس و عقبنشینی نیروهای روسیه پیدا شود و احیای دوباره حاکمیت اوکراین بر سرنوشت خود تحقق یابد».
او گفت که از محتوای گفتوگوهای مکرون با پوتین باخبر است، چون دائم با او در تماس و تبادل نظر قرار دارد، چنان که با بایدن و جانسون هم چنین تماسهای فشردهای برقرار است.
صدراعظم آلمان از جنبهای دیگر هم به ضرورت تماس با رهبر کرملین اشاره کرد و به این گمان دامن زد که شاید پوتین از این که ارتش روسیه در اوکراین چه میکند و چه وضعیتی دارد دقیقاً باخبر نیست. او گفت که در این تماسها تلاش میشود به پوتین گفته شود که وضعیت واقعی چگونه است و شمار واقعی کشتههای ارتش روسیه به او اعلام شود، «چرا که این جنگ پیامد دهشتناکی هم برای خود ارتش روسیه دارد».
شولتس در این رابطه به ابعاد بزرگ تسلیحات نابودشده ارتش روسیه اشاره کرد و نیز به این موضوع که چگونه جنگ مطابق طرحها و رویاهای کرملین پیش نرفته است. به گفته شولتس «در گفتوگو با پوتین در مجموع نکاتی مطرح میشود که شاید او از محافل و کانالهای نزدیک به خود دریافت نمیکند».
اختلافاتی چند جانبه
اختلاف و مناقشه بر سر رویکرد کنونی نسبت به روسیه صرف نظر از درک و دریافتها نسبت به اهمیت امر مذاکره و باز نگهداشتن مجاری گفتوگو با همه طرفها، بر این پسزمینه هم استوار است که فرانسه و آلمان در یکی دو سال اخیر (قبل از شروع بحران اوکراین) بیش از پیش بر گذار از شرایط و فضای سال ۲۰۱۴، اشغال کریمه توسط روسیه و واکنش توأم با تحریم اتحادیه اروپا نسبت به آن، تأکید داشتند و خواهان به جریان انداختن گفتوگوهای راهبردی با روسیه در راستای ایجاد امنیت بیشتر در اروپا و گسترش تبادلات تجاری و اقتصادی بودند، رویکردی که مورد موافقت کشورهای شرق اروپا نبود و عملی نشد.
انتقاد پاریس و برلین نسبت به کییف که با برخی مصوبات قانونی بحثانگیز در باره حقوق اقلیتها و نیز با عدم اجرای توافق مینسک به سهم خود کمکی به حل بحران شرق اوکراین نمیکند هم کمتر مکتوم مانده بود.
در حال حاضر هم، در اتحادیه اروپا بر سر ابعاد و شدت تحریمها علیه روسیه تفاوت نظر کم نیست. شماری از کشورهای شرق اروپا در اعمال تحریمهای نفتی و گازی و تشدید تحریمهای لجستیکی و مالی علیه روسیه تأکید و فشاری بیشتری دارد، در حالی که کشورهایی مانند آلمان و ایتالیا و اتریش و اسلواکی با توجه به وابستگی شدید اقتصادشان به سوخت وارداتی از روسیه اعمال سریع چنین تحریمهایی را در قبل از همه، موجب آسیب و ضرر و زیان به اقتصاد خودی میدانند.
این که در میان در مجارستان و صربستان احزاب حاکم به تازگی با شعار دور نگهداشتن خود از جنگ اوکراین و حفظ رابطه خوب با مسکو در انتخابات به پیروزیهای قابل اعتنا رسیدند هم مسئله را بیشتر پیچیده میکند، چنان که در فرانسه هم حزب خانم لوپن، نماینده راست افراطی با یک مرزبندی سؤالانگیز با اقدام روسیه در اوکراین و محکومکردن آن، بیش از پیش موفق شده است رابطه قبلی خود با مسکو را از موضوعات انتخاباتی دور کند و حفظ قدرت خرید مردم و دور نگهداشتن اقتصاد فرانسه از بحران جنگ کنونی را به موضوع اصلی بدل کند.
نتیجه انتخابات روز یکشنبه (۲۱ فروردین) نشان خواهد داد که جنگ اوکراین و مباحث مربوط به آن چه تاثیری در نتایج و برد و باختهای آن داشته است.
دور دوم انتخابات فرانسه دو هفته بعدتر برگزار میشود و اگر قول مبنی بر ادامه جنگ تا دستکم نیمههای ماه مه را کم و بیش درست تلقی کنیم، یعنی که مرحله نهایی رقابت در انتخابات فرانسه هم همچنان در سایه جنگ اوکراین باقی خواهد ماند.
نظرات طرح شده در این یادداشت، الزاماً بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.