گمانهزنیهای جسته و گریختهای از دیدار رؤسای جمهور ایران و آمریکا بر سر زبانها افتاده است. حتی محل و زمان این دیدار را ماه آینده در اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل گمانهزنی کردهاند. این گمانهزنی بر اساس کدامین شواهد است؟ آیا دیدار این دو محتمل است؟
درخواست ترامپ برای دیدار با روحانی
محمود واعظی، رئیس نهاد ریاست جمهوری گفته است که در سفر سال گذشته حسن روحانی به نیویورک، دونالد ترامپ هشت بار تقاضای دیدار با همتای ایرانی خود را داشت که همگی توسط روحانی رد شد. با رد این درخواست، ترامپ در نطق خود در مجمع عمومی لحنی تندی علیه تهران گرفت. روند تنشافزایی بین دو سو، از آن پس افزایش یافت تا جایی که اخیراً روحانی به آمریکا هشدار داد که با «دم شیر بازی نکند» و ترامپ پاسخ داد که «ديگر هرگز آمريكا را تهديد نكن، چون عواقبى دارد كه در تاريخ كمتر كسى آن را تجربه كرده است».
اما، نظام بینالملل از این دست لفاظیهای تند رهبران علیه یکدیگر بسیار دیده است؛ از جمله در لفاظیهای تند میان رهبر کره شمالی و ترامپ که در نهایت به دیدار دو رهبر منتهی شد. این یعنی هر زمان میتوان توقع رویدادی غیرمنتظره داشت. برای مثال سخنگوی وزارت خارجه ایران در واکنش به پیشنهاد رئیسجمهور آمریکا برای دیدار با همتای ایرانیاش گفت که جمهوری اسلامی از مذاکره «واهمه ندارد» اما «بعید است ترامپ اهل مذاکره باشد».
حسن روحانی نیز در گفتوگوی تلویزیونی اخیر خود، اصل مذاکره با آمریکا را مردود ندانست. او موضوع مذاکره را درخواست غرامت ایران از آمریکا دانست. این یعنی اصل مذاکره در نظر او مردود نیست. موضوع مذاکره مهم است. گواه اینکه او با اصل مذاکره مخالفت ندارد این گفته اوست که گفت «گام اول آمریکا برای مذاکره رفع تحریمهاست».
این دقیقاً یادآور شرایطی است که آیتالله خامنهای را واداشت به مقتضای شرایطی خاص تحریمها در دوران اوباما، حاضر به گفتوگو با دولت آمریکا –شیطان بزرگ!- شود؛ گفتوگوهایی که او آن را نرمش قهرمانانه نام نهاد و گفت ضرورت این نرمش دفع شر [بخوانید رفع تحریمهای فلجکننده] است.
این وضعیت دشوار بر اقتصاد ایران اینک با سیاستهای سختگیرانه ترامپ بازگشته است. او نه تنها از برجام بیرون خارج شده بلکه سلسله تحریمهای کمرشکنی را در دستور کار دارد که ای بسا فروش نفت ایران را به صفر تقلیل دهد. آثار این شوک ترامپ اینک بر وضعیت وخیم اقتصاد ایران به خوبی مشهود است تا آنجا که دلار افسار گسیخته و تا اینجا به بیش از ۱۱ هزار تومان رسید، وضعیت کسب و کار دچار اختلال جدی شد و شورشهایی را در اقصا نقاط ایران دامن زد. از این رو، گمان میرود که با آغاز تحریمها، وضعیت اقتصاد ایران به شدت رو به وخامت بگذارد.
تحریم دیگر نعمت نیست
اما، نکته جالب توجه این است که در دور جدید تحریمهای پیش رو، شاهد نیستیم که آیتالله خامنهای این بار، به استقبال تحریمها برود، کشور را در شرایط بدر و خیبر بداند، تحریم را نعمت بداند، ایران را کشوری بداند که ۴۰ سال با تحریم خو کرده است، مدعی شود که جمهوری اسلامی میتواند تحریمها را دور بزند و...
این سکوت او و وخامت بازار گواه آن است که او دیگر نمیتواند با لفاظیهای شعارگونه حتی مسکنی چند ساعته برای کشور تجویز کنند. به عبارت دیگر واقعیتهای درناک اقتصادی یک به یک خود را بر همه چیز حتی بر ادبیات رهبر تحمیل کرده است. او دیده که نهایت امید دادن حسن روحانی به مردم این است که پس از دور جدید تحریمها، دولت خواهد توانست کالاهای اساسی را (شامل گوشت قرمز، گندم، آرد، نان، برنج، روغن نباتی، شکر، کره، جو، ذرت، کنجاله سویا، گوشت مرغ، شیر خشک صنعتی، شیر خام، کود اوره، کود فسفات و پتاس) تأمین کند. اما، با وجود این، او قول نداده که دولت بتواند در همین کالاها، تثبیت قیمت برقرار کند.
ترامپ و مذاکره بدون قید و شرط
دونالد ترامپ گرچه یک سیاستمدار نیست، ولی یک بازرگان حرفهای است. در حالی که وزیر خارجه او ۱۲ شرط سنگین را برای مذاکره با جمهوری اسلامی مطرح کرده بود، ترامپ به یک باره آمادگی خود را برای گفتوگوی بیقید و شرط با ایران اعلام کرد.
این موضع جدید او مشابه درخواست سال گذشته او در حاشیه مجمع عمومی است که خواستار گفتوگو با ایران شده بود. او میداند که نظامهای ورشکسته نیاز دارند تا آبرومندانه و در پشت پرده «بده و بستان» کنند. او در واقع به این وسیله، راه را برای گفتوگو گشوده تا شروط خود را در دیدار خصوصی به جمهوری اسلامی تحمیل کند. او میداند که آیتالله خامنهای برای حفظ خود و نظامش باز هم حاضر به نرمش قهرمانانه! هست به شرط آنکه بتواند در درون کشور مدعی شود که از نقطه برابر و بدون پیش شرط با ترامپ وارد گفتوگو شده است.
در این میان خبرنشریه عربی الجریده چاپ کویت مبنی بر اینکه ترامپ هفت شرط ایران برای مذاکره با آمریکا را پذیرفته، در واقع یک خبرسازی است که این نشریه با پول جمهوری اسلامی دست به چنین خبرسازی زده تا دیدار احتمالی روحانی و ترامپ را در وضعیت برابر و نه از موضع برتر ترامپ توجیه سازد.
در حالی که ترامپ گفته هیچ شرطی برای مذاکره با ایران ندارد، این نشریه به استناد برخی دیپلماتها در ایران –بدون آنکه نامی از آنان ببرد- مدعی شده که ترامپ به طور غیرمترقبه ! هفت شرط را از سوی ایران پذیرفته است. این شرطها به گفته نشریه کویتی عبارتند از:
- بازگشت واشنگتن به توافق هستهای و اجرای تمامی تعهداتش
- توقف تهدیدات نظامی آمریکا علیه ایران
- ارائه تضمین در جهت عدم تلاش آمریکا برای براندازی نظام
- پایان دادن به اختلافافکنی میان ایران با کشورهای عربی توسط آمریکا
- پایان دادن به تحریمهای جدید اقتصادی
- توقف فشارهای اقتصادی
- توقف فشار به شرکتهای اروپایی تا آنها به تهران بازگردند
روشن است که این ادعای نشریه کویتی بیش از آنکه یک خبر باشد، خبرسازی است. اما چرا چنین خبرسازی در دستور کار این نشریه قرار گرفته است؟
پاسخ را در این میتوان یافت که به احتمال زیاد جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیده تا بار دیگر، اما، این بار در برابر ترامپ، دست به نرمش قهرمانانه! بزند تا بار دیگر از نظام «دفع شر» کند. برای این کار حفظ آبروی رهبر ضرورت اول است. مهم این نیست که نظام چه امتیازات کلانی مانند مذاکرات هستهای در پس پرده خواهد داد. مهم این است که آبروی خامنهای حفظ شود.
در نخستین تلاش میتوان گمانهزنی کرد که پس از دیدار ظریف با بنعلوی، همتای عمانیاش، و سپس دیدار بنعلوی با ژنرال متیس، وزیر دفاع آمریکا، همین خواسته به طرف آمریکایی منتقل شده که در نتیجه آن ترامپ با تغییری لحنی آشکار اعلام کرد که هیچ شرطی برای مذاکره با ایران ندارد. اما، اینکه او هفت شرط مهم را از سوی ایران پذیرفته باشد، بیشتر ریشه در خیال دارد تا واقعیت که صرفاً میتواند برای حفظ آبروی رهبر برای مذاکره احتمالی آتی ارزیابی شود. این خبر مطلقاً توسط هیچ رسانه دیگری تأیید نشده است.
با این شواهد (یعنی بحران اقتصادی در ایران، خبرسازی نشریه الجریده، دیدار ظریف با بنعلوی، دیدار بنعلوی با متیس و مردود ندانستن مذاکره توسط روحانی) دور از احتمال نیست که فعل و انفعالاتی برای گفتوگوی ایران و آمریکا حتی اگر این گفتوگوها به طور محرمانانه صورت پذیرد، در حال انجام است. ای بسا، این گفتوگوهای محرمانانه شکل علنی نیز بگیرد و مثلاً در حاشیه مجمع عمومی نیز صورت بگیرد.
عدم استقبال خامنهای از دور جدید تحریمها، مدعی نشدن اینکه جمهوری اسلامی میتواند تحریمها را دور بزند، گردن نهادن او به «برجام اروپایی» و فرمان ندادن به خروج ایران از برجام که ناقض شروط او برای بقای در برجام است، همه گواه آن است که جمهوری اسلامی خود را برای نرمش قهرمانانه! دیگر آماده میکند حتی اگر این گفتوگوها در پنهان صورت پذیرد.