سحر خدایاری که حالا دیگر به نام «دختر آبی» شناخته میشود، در اعتراض به صدور حکم حبس در ازای تلاش برای ورود به ورزشگاه آزادی و تماشای فوتبال میان تیم محبوبش، استقلال با العین امارات، خود را به آتش کشید.
این اقدام به اندازهای جنجالی بود که به سرعت واکنشهای مختلفی را در شبکههای اجتماعی برانگیخت و کمکم رسانهها هم آن را پوشش دادند.
در حالی که واکنشها به این موضوع در فضای مجازی داغ بود، ناگهان خبر درگذشت این دختر هوادار فوتبال، همه را شوکه کرد.
با آنکه پیشتر اعلام شده بود که «دختر آبی» دچار ۹۰ درصد سوختگی شده، اما انگار کسی منتظر نبود که تلاش زنان ایران برای شکستن سد آهنین ورود به ورزشگاهها و تماشای مسابقات ورزشی، قربانی هم بدهد.
در روزهای اخیر، از مهمترین خواستههای مطرحشده در پلتفرمهای مختلف اجتماعی، تقاضای همراهی مردان و به ویژه بازیکنان فوتبال با زنان برای دستیابی آنها به حق حضور در ورزشگاهها و استادیومهای ورزشی است.
از جمله پروانه حسینی در فیسبوک، خطاب به فوتبالیستها نوشته «دیگر هیچ یک از گل زدنهای شما در آن استادیوم ارزشی ندارد، مگر اینکه به صراحت یاد و نام دختر آبی را منعکس کند.»
بهدخت هم در توئیتر از مردان ایرانی خواسته اقدامی فراتر از همراهی در فضای مجازی و هشتگزدن انجام دهند و نوشته «از امروز به بعد بدون خواهرت، مادرت، دوستت، عشقت پاتو تو هیچ استادیومی نذار.»
اما اکانت «سحر، دختر آبی» در اینستاگرام در واکنشی متفاوت، با تحریم استادیومها به ویژه از سوی زنان مخالفت کرده و نوشته «سنگر خالی یعنی پیروزی دشمن. برای حق نباید سنگر رو خالی کنی. ورزشگاه برای ما دیگر مکانی برای تماشای ورزش نیست. پس به جای تحریم احساسی و جوگیرانه استادیوم نرفتن، میریم برای حق.»
از دیگر واکنشهای قابل توجه در شبکههای اجتماعی، واکنش چهرههای مشهور فوتبال مردان ایران است. از جمله علی کریمی در صفحه اینستاگرام خود، علامت ورود ممنوع را در مقابل نام استادیوم قرار داده و از تحریم فوتبال ایران برای کمک به بازشدن در استادیومها به روی زنان، به صراحت حمایت کرده است.
فرهاد مجیدی، بازیکن سابق تیم فوتبال استقلال هم در اینستاگرام نوشته که سکوهای ورزشگاه آزادی، «تا ابد، حسرت دیدن» سحر را با خود خواهد داشت.
باشگاه استقلال تهران هم درگذشت سحر را به خانواده او و طرفداران فوتبال تسلیت گفته، اما به علت مرگ او هیچ اشارهای نکرده و حتی یک جمله هم درباره حق زنان در ورود به استادیومها مطلبی ننوشته است. این نکته در توئیت بهمن دارالشفایی، روزنامهنگار ایرانی مورد توجه قرار گرفته است.
علی دایی، فوتبالیست پیشین ایرانی نیز در صفحه اینستاگرام خود با انتشار تصویری از زنی که توپ فوتبال در دست دارد و در وسط ورزشگاه در میان شعلههای آتش میسوزد، از هشتگ دختر آبی استفاده کرده است.
واکنش ورزشکاران به مرگ دلخراش این دختر هوادار فوتبال، از مرزهای ایران هم فراتر رفته و گری لینکر، مهاجم پیشین فوتبال انگلیس که در حال حاضر از مجریان و گزارشگران محبوب ورزشی در این کشور است هم از اینکه زنان در ایران نمیتوانند در استادیومها حضور داشته باشند، ابراز تاسف کرده است.
هدویگ لیندال، دروازهبان تیم ملی فوتبال زنان سوئد هم با انتشار خبر خودسوزی و مرگ «دختر آبی»، فدراسیون فیفا را در توییتر منشن کرده و از اعضای این سازمان به صراحت خواسته کاری برای زنان در ایران در زمینه فوتبال انجام دهند.
مرگ «دختر آبی» در شرایطی رخ داده که مهلت فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) به ایران برای آنکه محدودیتها علیه زنان در ورود به ورزشگاهها را بردارند، به اتمام رسیده است.
فیفا هم در واکنش به خودسوزی سحر خدایاری، تلاش زنان ایران برای ورود به ورزشگاهها را «مبارزه مشروع» خوانده و از مقامهای دولت ایران خواست «آزادی و امنیت» زنان را در این مسیر فراهم کند.
این سازمان خودسوزی سحر خدایاری را «تراژدی» خوانده است.
خانواده سینمای ایران هم نسبت به مرگ سحر خدایاری واکنش نشان داده که از جمله میتوان به واکنش مهناز افشار در توئیتر اشاره کرد که با توجه به مرگ «دختر آبی»، وجدانها را نشانه گرفته است.
جعفر پناهی، کارگردان فیلم آفساید که موضوع آن تلاش دختران ایرانی برای ورود به استادیومها و تماشای فوتبال است هم در این زمینه در اینستاگرام واکنش نشان داده است.
آقای پناهی نوشته با آنکه ۱۳ سال از ساخت فیلم آفساید می گذرد، «دختران ایرانی در جمهوری اسلامی تنها شهروندانی در جهان هستند که هنوز در آفسایدند.»
الناز شاکردوست، بازیگر سینما هم همزمان با اعلام خبر درگذشت سحر خدایاری در روزهای تاسوعا و عاشورا، در اینستاگرام نوشته که «راستى معنى اين جمله امام حسين چه مىشود که اگر دين نداريد لااقل آزاده باشيد.»
پیوند زدن اعلام مرگ «دختر آبی» با روزهای تاسوعا عاشورا که جمهوری اسلامی همواره از آنها بهرهبرداری تبلیغاتی میکند از جمله مواردی است که در شبکههای اجتماعی در واکنشهای مختلف کاربران تکرار شده است.
علی اسدی با اشاره به احکام سنگین صادرشده برای فعالان مدنی، کارگری و نیز ماجرای مرگ سحر خدایاری، همزمان با روز عاشورا توییت کرده «این عاشورا برای چه کسی گریه کنیم؟ برای دختر آبی؟ برای هنگامه شهیدی؟ برای لیلا حسینزاده؟ برای اسماعیل بخشی و کارگران؟ برای مشایی که در زندان در آستانه نابیناییست؟ برای بقایی که در زندان سکته مغزی کرده و نصف بدنش لمس است؟ برای چه کسی دوستان؟؟»
مزدک عبدیپور هم در اینستاگرام نوشته که «عاشورای امسال با مرگ دختر آبی ایران به عاشورای خونین ۸۸ پیوند خورد.»
موضوع مسئولیت فردی در قبال مرگ «دختر آبی» و تلاش زنان برای ورود به ورزشکاران هم از دیگر موضوعاتی است که در شبکههای مختلف اجتماعی از سوی کاربران تکرار شده است.
حسین معصومی در این تقسیمبندی، یک رشته توئیت نوشته که در یکی از آنها آمده «وقتی ظلمی آشکار در حق بخشی از اجتماع رخ می دهد، وظیفه سایر بخشها چیست؟ باور من این است که ما حتی زمانی که امکان هر حرکت جمعی را از دست دادیم. یعنی دقیقاً لحظهای که میگوییم هیچ کاری از دستمان برنمیآید مسئولیت ما رفع نشده است.»
یکی از صریحترین واکنشها در میان چهرههای مشهور هم متعلق به پروانه سلحشوری، نماینده مجلس است که توییت کرده «در جایی که مردانش برای زنان تکلیف تعیین میکنند و ابتداییترین حقوق انسانی را از آنها سلب میکنند، و زنانی که علیه زنان در این ظلم آشکار مردان را همراهی میکنند، همه ما در حبس و سوختن سحرهای این سرزمین مسئولیم.»
بهاره هدایت، فعال سیاسی هم نوشته «استادیوم بهانه است، دختر فقط به جرم زن بودن، به کام مرگ رفت. قوه قضاییه حکومت ولایی، مسالهاش استادیوم یا بیحجابی نیست؛ مسالهاش ولایت و سلطه مطلق بر زن است.»
رضا علیجانی نیز در فیسبوک با اشاره به خودسوزی دختر آبی و سایر زنانی که بر اثر فشارها به جان خود آتش میافکنند، نوشته «فرزندان و نوادههایمان وقتی در آیندهای نه چندان دور حکایت این روزهای ما را بخوانند، بر جمود و بلاهت و بیرحمی حاکم بر سرزمین ما شگفت زده خواهند شد.»
عباس میلانی، استاد دانشگاه هم توییت کرده «دختر آبی» برای احقاق بدیهیترین حقوق انسانی خود و دیگر زنان ایران که «در بند حجاب اجباری و منع قرون وسطایی حضور در استیادیوم فوتبال گرفتارند، میجنگید.»
شاهزاده رضا پهلوی هم در توئیتر نوشته که مرگ «دختر آبی»، یکی از «غمانگیزترین لحظههای» زندگی وی بوده است. آقای پهلوی همچنین خواستار همدلی و اتحاد برای احقاق حقوق زنان در این زمینه شده است.
شماری از کاربران شبکههای مختلف اجتماعی علاوه بر طرح موضوع تحریم تماشای فوتبال در کشور، خواستار فریاد زدن نام وی در استادیومها شدهاند.
از جمله حسن همایون، روزنامهنگار نوشته «شصت و دو هزار بار هشتگ دختر آبی در توئیتر تکرار شده است؛ آیا در دِربی پیش رو همین تعداد، نام او را در ورزشگاه آزادی صدا خواهند زد؟»
مرگ دلخراش سحر خدایاری، احساسات کاربران بسیاری را جریحهدار کرده و شماری از آنها به همذاتپنداری با وی پرداختهاند. از میان این گروه از کاربران، پریسا صالحی نوشته که همچون سحر، عاشق فوتبال بوده و «دختر آبی انگار خود منه که زخم خورده، آتیش گرفته، مرده.»
بالا رفتن تصاعدی هزینه تعارض خواستههای بدیهی و نه سیاسی مردم ایران به ویژه زنان با حکومت و به ستوه آوردن نیمی از جمعیت ایران نیز از دیگر مواردی است که محتوای محوری شماری از واکنشها را تشکیل میدهد.