باشگاههای بارسلونا و رئال مادرید، تکیه کلام اغلب مربیان فوتبال ایران هستند. بارها پیش آمده که آنها در تحلیل شکست یا توضیح پیروزی تیمشان، بازی هفته قبل رئال و بارسا را مثال زدهاند.
مشابه همین وضعیت برای مسئولان باشگاهها هم وجود دارد. چه در سفر به اسپانیا برای بازدید از این دو باشگاه، چه تلاش برای تدارک بازی دوستانه با یکی از این دو تیم و چه مواقعی که برای توجیه مشکلات مدیریتی و ناکامیها، میگویند اگر مدیران رئال و بارسا هم جای آنها بودند کاری از پیش نمیبردند.
دستاوردهای سفر به اسپانیا برای بازدید از امکانات رئال مادرید و بارسلونا چه بوده؟ آرش کوشا مدیرعامل پیشین باشگاه سایپا به خبرگزاری فارس گفت: «در بازدید از باشگاه بارسلونا با یکی از مدیران این باشگاه درباره انسان و ماموریتش در جهان صحبت کردم. ایشان منقلب شد و گریه کرد. به توافق رسیدیم و در ۱۰ زمینه با آنها همکاری خواهیم کرد».
همچنین، کاروان مدیرعاملهای باشگاهها و اعضای اتحادیه فوتبال که به اتفاق همراهان، جمعیتی افزون بر ۳۰ نفر را تشکیل میدادند راهی اسپانیا شدند. هدف از این سفر «ارتباطی تنگاتنگ با رئال مادرید» عنوان شده بود. پس از بازگشت کاروان اعلام شد که به زودی تیمهای ملی دو کشور به مصاف هم خواهند رفت که البته واقعیت نداشت.
باشگاه استقلال تهران هم گزارش داده بود نماینده بارسلونا در دفتر علی فتحاللهزاده با وی دیدار و گفتوگو کرده. نامههایی هم در رسانهها منتشر شد که حاکی از سلسله مکاتبات رئال مادرید با محمد رویانیان بودند. البته بیشتر، نامههای رویانیان منتشر میشد تا رئال مادرید.
حتی گزارشگران فوتبال در تلویزیون هم در نقد رفتار یا عملکرد بازیکنان و مربیان، مصادیقی از این دو باشگاه را برمیشمارند و گویی کمتر نمونه قابل ذکری از سایر تیمها وجود دارد که بتوان با اشاره به آنها، کاستیهای فوتبال ایران را شرح داد.
بارسلونا ب، رئال مادرید کاستیا
گذشته از این دست انتقاداتی که به نگرش سطحی برخی دستاندرکاران فوتبال ایران نسبت به دو باشگاه بزرگ اسپانیایی وجود دارد، پرسش اینجاست که اصلاً آیا رئال و بارسا، الگویی قابل اجرا و کم هزینه دارند که در ایران هم اجرایی باشد؟
پاسخ مثبت است. البته نه آن رئال مادرید و بارسلونای سانتیاگو برنابئو و نیوکمپ که بیشتر به کار لفاظی مربیان و غلو مدیران میآیند. بلکه رئال و بارسای آلفردو دی استفانو و مینی استادی. یعنی بارسلونای ب و رئال مادرید کاستیا.
مخزن یدکی انرژی در دو باشگاه، مجموعهای که به ندرت ممکن است بازیکنان بالای ۲۲ سال به آن راه یابند. الگویی که کمابیش سایر کارخانجات بازیکنسازی مانند بنفیکا ب و پورتو ب نیز انجام میدهند. یا تیم آماتورهای بایرن مونیخ که گلر ۲۰ سالهاش توماس ریدر، سنگربان سوم تیم اصلی هم هست. یا پیره هویبرگ ۱۸ ساله دانمارکی که فیکس آماتورهاست و چند بازی هم در تیم اصلی بایرن انجام داده.
آنها از محصولات خودشان استفاده میکنند و همیشه آنقدر دارند که مقدار قابل ملاحظهای هم باقی میماند برای فروش و کسب درآمد. باشگاههای پرطرفدار ایرانی چطور؟ اوضاع تیمهای پایهای آنها چطور است؟ وقتی استقلال در انتهای فصل عنوان میکرد حتی ۱۱ بازیکن هم به سختی دارد تا به مصاف الشباب برود، کسی از مدیر این تیم نپرسید در تمام این سالها چرا تیم ب تشکیل نداده. تیم ب تیمی است که پول نمیخواهد، ایده میخواهد و خلاقیت. حاصل چنین تیمی نیز خودکفایی باشگاه خواهد بود.
بارسلونا ب قبلاً بارسلونا اتلتیک نامیده میشد. سال ۱۹۹۰ به بارسلونا ب تغییر کرد اما خوان لاپورتا مدیر وقت بارسا در سال ۲۰۰۸ مجدداً نام تیم را گذاشت بارسلونا اتلتیک. از سال ۲۰۱۰ و توسط ساندرو راسل عنوان بارسلونا ب روی این تیم مانده.
ژاوی هرناندز، کارلوس پویول، ویکتور والدز، آندرس اینیستا، سرجی بارخوان، پپ گواردیولا، خوزه کاراسکو، لیونل مسی، سرجیو بوسکتس، تیاگو موتا، پدرو رودریگز، تیاگو آلکانتارا، یوردی کرویف، مارتین مونتویا، مارک بارترا و جیووانی دوس سانتوس فقط تعدادی از انبوه ستارگانی هستند که در تیم ب بارسلونا بازی کردهاند.
پیکه، فابرگاس و آلبا هم اگر چه هرگز در تیم ب بارسا بازی نکردهاند، اما سابقه عضویت در تیم جوانان بارسلونا را دارند.
جالب اینکه بارسا ب غیر از پرورش بازیکن، مربی هم میپروراند. گواردیولا کارش را با این تیم از دسته سوم اسپانیا شروع کرد و دستیارش هم تیتو ویلانووا بود. بعداً هر دو سرمربی بارسا شدند. به اتفاق نیز بهترین دوران تاریخ بارسلونا را رقم زدند. سیر پیشرفت آنها را مقایسه کنید با بازیکنان فوتبال در ایران که به محض کنار گذاشتن فوتبال، روی نیمکت تیم ملی یا تیمهای لیگ برتری مینشینند.
هدایت تیم کنونی را اوزهبیو ساکریستان به عهده دارد که دستیار ریکارد در دوران سرمربیگری بارسا بود. فقط تعداد کمی از آنها که در بارسا ب بازی میکنند بخت راهیابی به تیم اصلی را مییابند. ممکن است مثل جاناتان سوریانو که چهار سال در بارسا ب توپ زد، سرانجام به تیم دیگری منتقل شوند. سوریانو دو سال قبل راهی سالزبورگ شده و غوغا کرده. رودری به صورت قرضی رفته آلمریا، خوان آنخل رامون هم قرض داده شده به ویارئال.
اما در تیم بارسا ب چه بازیکنانی عضویت دارند؟ اگر حالا وضع بارسا درون دروازه بغرنج شده، پینتو ۳۸ سالهاست یا والدز نغمه جدایی سر داده، بارسا ب بخشی از راه حل خواهد بود. میگوئل بانوز ۲۰ ساله و آدریان اورتولا ۲۱ ساله در لیگا آدلانته رشد میکنند.
ژان ماری دونگو عضو تیم ملی جوانان کامرون، دیوید بابونسکی از جوانان مقدونیه، ادگار لی از جوانان پرتغال. فرانک باناک مدافع میانی ۱۸ ساله کامرونی است که دارد تجربه کسب میکند. ساندرو رامیرز که در نوجوانان و جوانان اسپانیا بازی کرده و ۱۸ سالهاست.
سرجی سامپر ۱۹ ساله، خاویر اسپینوزا ۲۱ ساله که دو هفته قبل به لاس پالماس با مسعود شجاعی گل زد، دنیس سوارز ۲۰ ساله که قرار است به تیم اصلی منتقل شود، کاپیتان ایلی سانچز ۲۳ سالهاست. اینها فقط تعدادی از سرمایههای بارسا هستند با ارزش افزودهای غیر قابل محاسبه.
رئال مادرید کاستیا
رئال مادرید کاستیا بخشی جدایی ناپذیر از آکادمی جوانان رئال یعنی لافابریکا است. بارسلونا ب هم چنین نسبتی را با آکادمی خودش یعنی لاماسیا دارد.
اسم این تیم کاستیا بود اما سال ۱۹۹۰ فدراسیون فوتبال اسپانیا، انتخاب نام متفاوت برای تیم ذخیرههای یک باشگاه را منع کرد. ویسنته دل بوسکه سرمربی این تیم بود. رئال مادرید دپورتیوا و رئال مادرید ب نامهای بعدی تیمی بود که رافا بنیتز هم هدایتش را به عهده گرفت. سال ۲۰۰۵ با سرمربیگری خوان رامون لوپز کاریو که حالا سرمربی عربستان است، این تیم به لیگا آدلانته یا Segunda División رسید و از آن پس نامش به رئال مادرید کاستیا تغییر کرد.
بله! داستان حضور مربیان بزرگ فوتبال جهان از تیمهای سوم و دوم باشگاه، در رئال هم مانند بارسا تکرار شده. الگویی که در میان مثالهای متعددی که دستاندرکاران فوتبال ایران هنگام «مصادره به مطلوب» از رئال و بارسا میزنند، اشارهای به آن نمیکنند.
اسماعیل اورزائیز، سانتیاگو کانیزارس، لوئیز گارسیا، خوان ماتا و آلوارو نگردو بدون بازی در تیم اصلی رئال، از رئال مادرید ب به تیمهای دیگر منتقل شدهاند و گواه روشنی هستند بر قدرت رئال ب در سازندگی و توانایی در درآمدزایی.
اوضاع در تیم C رئال مادرید نیز به همین منوال است. تیمی با میانگین سنی ۲۰ سال. باریکنانی که مدارج پیشرفت را به تدریج طی میکنند، سال به سال میآموزند و فقط ضمن با تجربهاندوزی به تیم بزرگتر میرسند و سرانجام اگر نخبه باشند، به تیم اصلی راه مییابند.
در چنین سیستمی که محکوم است به موفقیت، فوتبال نه معجزه است، نه بخت و اقبال، نه پارتی و سفارش و نه هیچ موضوع دیگری که ممکن است ذهنیتی منفی ایجاد کند. مثبت اندیشی، تلاش و مبارزه، یگانه امکانهای موجود برای بقا در چنین چارچوبی به شمار میروند.
رائول گونزالز، گوتی، رائول براوو و ایکر کاسیاس نمادهایی هستند از تحصیلات آکادمیک در فوتبال. آنها از رئال مادرید C به B آمده و از آنجا هم به تیم اصلی رسیدهاند.
اگر بخواهیم فقط به نمونههای از بازیکنان رئال مادرید کاستیا اشاره کنیم، فرناندو پاچکو دروازهبانی است که در تیمهای ملی جوانان و امید اسپانیا بازی کرده؛ از رئال مادرید C به رئال مادرید کاستیا منتقل شده.
دیگو یورنته ۲۰ ساله. مدافع مرکزی. از رئال سی به رئال ب و حتی بازی در تیم اصلی رئال. از ۹ سالگی روی چمنهای لافابریکا بوده و عضو تیم ملی امید اسپانیا هم هست.
آنتونیو رزی ایتالیایی که از لاتزیو جذب کردهاند و از نوجوانان تا امید، در تمام ردهها، برای تیم ملی ایتالیا بازی کرده. کریستسن بناونته از پرو و خوزه ماروائز از کلمبیا هر سه ۱۹ ساله.
رئال مادرید کاستیا مانند بارسا ب، بنفیکا ب و پورتو ب حق صعود به لیگ اصلی را ندارند. زیرا تیم همنامی در آن لیگ بازی میکند. این مهم نیست، زیرا گردانندگان این باشگاهها اهداف مهمتری را با ستارگان جوان خود دنبال میکنند.
مشابه همین وضعیت برای مسئولان باشگاهها هم وجود دارد. چه در سفر به اسپانیا برای بازدید از این دو باشگاه، چه تلاش برای تدارک بازی دوستانه با یکی از این دو تیم و چه مواقعی که برای توجیه مشکلات مدیریتی و ناکامیها، میگویند اگر مدیران رئال و بارسا هم جای آنها بودند کاری از پیش نمیبردند.
دستاوردهای سفر به اسپانیا برای بازدید از امکانات رئال مادرید و بارسلونا چه بوده؟ آرش کوشا مدیرعامل پیشین باشگاه سایپا به خبرگزاری فارس گفت: «در بازدید از باشگاه بارسلونا با یکی از مدیران این باشگاه درباره انسان و ماموریتش در جهان صحبت کردم. ایشان منقلب شد و گریه کرد. به توافق رسیدیم و در ۱۰ زمینه با آنها همکاری خواهیم کرد».
همچنین، کاروان مدیرعاملهای باشگاهها و اعضای اتحادیه فوتبال که به اتفاق همراهان، جمعیتی افزون بر ۳۰ نفر را تشکیل میدادند راهی اسپانیا شدند. هدف از این سفر «ارتباطی تنگاتنگ با رئال مادرید» عنوان شده بود. پس از بازگشت کاروان اعلام شد که به زودی تیمهای ملی دو کشور به مصاف هم خواهند رفت که البته واقعیت نداشت.
باشگاه استقلال تهران هم گزارش داده بود نماینده بارسلونا در دفتر علی فتحاللهزاده با وی دیدار و گفتوگو کرده. نامههایی هم در رسانهها منتشر شد که حاکی از سلسله مکاتبات رئال مادرید با محمد رویانیان بودند. البته بیشتر، نامههای رویانیان منتشر میشد تا رئال مادرید.
حتی گزارشگران فوتبال در تلویزیون هم در نقد رفتار یا عملکرد بازیکنان و مربیان، مصادیقی از این دو باشگاه را برمیشمارند و گویی کمتر نمونه قابل ذکری از سایر تیمها وجود دارد که بتوان با اشاره به آنها، کاستیهای فوتبال ایران را شرح داد.
بارسلونا ب، رئال مادرید کاستیا
گذشته از این دست انتقاداتی که به نگرش سطحی برخی دستاندرکاران فوتبال ایران نسبت به دو باشگاه بزرگ اسپانیایی وجود دارد، پرسش اینجاست که اصلاً آیا رئال و بارسا، الگویی قابل اجرا و کم هزینه دارند که در ایران هم اجرایی باشد؟
پاسخ مثبت است. البته نه آن رئال مادرید و بارسلونای سانتیاگو برنابئو و نیوکمپ که بیشتر به کار لفاظی مربیان و غلو مدیران میآیند. بلکه رئال و بارسای آلفردو دی استفانو و مینی استادی. یعنی بارسلونای ب و رئال مادرید کاستیا.
مخزن یدکی انرژی در دو باشگاه، مجموعهای که به ندرت ممکن است بازیکنان بالای ۲۲ سال به آن راه یابند. الگویی که کمابیش سایر کارخانجات بازیکنسازی مانند بنفیکا ب و پورتو ب نیز انجام میدهند. یا تیم آماتورهای بایرن مونیخ که گلر ۲۰ سالهاش توماس ریدر، سنگربان سوم تیم اصلی هم هست. یا پیره هویبرگ ۱۸ ساله دانمارکی که فیکس آماتورهاست و چند بازی هم در تیم اصلی بایرن انجام داده.
آنها از محصولات خودشان استفاده میکنند و همیشه آنقدر دارند که مقدار قابل ملاحظهای هم باقی میماند برای فروش و کسب درآمد. باشگاههای پرطرفدار ایرانی چطور؟ اوضاع تیمهای پایهای آنها چطور است؟ وقتی استقلال در انتهای فصل عنوان میکرد حتی ۱۱ بازیکن هم به سختی دارد تا به مصاف الشباب برود، کسی از مدیر این تیم نپرسید در تمام این سالها چرا تیم ب تشکیل نداده. تیم ب تیمی است که پول نمیخواهد، ایده میخواهد و خلاقیت. حاصل چنین تیمی نیز خودکفایی باشگاه خواهد بود.
بارسلونا ب قبلاً بارسلونا اتلتیک نامیده میشد. سال ۱۹۹۰ به بارسلونا ب تغییر کرد اما خوان لاپورتا مدیر وقت بارسا در سال ۲۰۰۸ مجدداً نام تیم را گذاشت بارسلونا اتلتیک. از سال ۲۰۱۰ و توسط ساندرو راسل عنوان بارسلونا ب روی این تیم مانده.
ژاوی هرناندز، کارلوس پویول، ویکتور والدز، آندرس اینیستا، سرجی بارخوان، پپ گواردیولا، خوزه کاراسکو، لیونل مسی، سرجیو بوسکتس، تیاگو موتا، پدرو رودریگز، تیاگو آلکانتارا، یوردی کرویف، مارتین مونتویا، مارک بارترا و جیووانی دوس سانتوس فقط تعدادی از انبوه ستارگانی هستند که در تیم ب بارسلونا بازی کردهاند.
پیکه، فابرگاس و آلبا هم اگر چه هرگز در تیم ب بارسا بازی نکردهاند، اما سابقه عضویت در تیم جوانان بارسلونا را دارند.
جالب اینکه بارسا ب غیر از پرورش بازیکن، مربی هم میپروراند. گواردیولا کارش را با این تیم از دسته سوم اسپانیا شروع کرد و دستیارش هم تیتو ویلانووا بود. بعداً هر دو سرمربی بارسا شدند. به اتفاق نیز بهترین دوران تاریخ بارسلونا را رقم زدند. سیر پیشرفت آنها را مقایسه کنید با بازیکنان فوتبال در ایران که به محض کنار گذاشتن فوتبال، روی نیمکت تیم ملی یا تیمهای لیگ برتری مینشینند.
هدایت تیم کنونی را اوزهبیو ساکریستان به عهده دارد که دستیار ریکارد در دوران سرمربیگری بارسا بود. فقط تعداد کمی از آنها که در بارسا ب بازی میکنند بخت راهیابی به تیم اصلی را مییابند. ممکن است مثل جاناتان سوریانو که چهار سال در بارسا ب توپ زد، سرانجام به تیم دیگری منتقل شوند. سوریانو دو سال قبل راهی سالزبورگ شده و غوغا کرده. رودری به صورت قرضی رفته آلمریا، خوان آنخل رامون هم قرض داده شده به ویارئال.
اما در تیم بارسا ب چه بازیکنانی عضویت دارند؟ اگر حالا وضع بارسا درون دروازه بغرنج شده، پینتو ۳۸ سالهاست یا والدز نغمه جدایی سر داده، بارسا ب بخشی از راه حل خواهد بود. میگوئل بانوز ۲۰ ساله و آدریان اورتولا ۲۱ ساله در لیگا آدلانته رشد میکنند.
ژان ماری دونگو عضو تیم ملی جوانان کامرون، دیوید بابونسکی از جوانان مقدونیه، ادگار لی از جوانان پرتغال. فرانک باناک مدافع میانی ۱۸ ساله کامرونی است که دارد تجربه کسب میکند. ساندرو رامیرز که در نوجوانان و جوانان اسپانیا بازی کرده و ۱۸ سالهاست.
سرجی سامپر ۱۹ ساله، خاویر اسپینوزا ۲۱ ساله که دو هفته قبل به لاس پالماس با مسعود شجاعی گل زد، دنیس سوارز ۲۰ ساله که قرار است به تیم اصلی منتقل شود، کاپیتان ایلی سانچز ۲۳ سالهاست. اینها فقط تعدادی از سرمایههای بارسا هستند با ارزش افزودهای غیر قابل محاسبه.
رئال مادرید کاستیا
رئال مادرید کاستیا بخشی جدایی ناپذیر از آکادمی جوانان رئال یعنی لافابریکا است. بارسلونا ب هم چنین نسبتی را با آکادمی خودش یعنی لاماسیا دارد.
اسم این تیم کاستیا بود اما سال ۱۹۹۰ فدراسیون فوتبال اسپانیا، انتخاب نام متفاوت برای تیم ذخیرههای یک باشگاه را منع کرد. ویسنته دل بوسکه سرمربی این تیم بود. رئال مادرید دپورتیوا و رئال مادرید ب نامهای بعدی تیمی بود که رافا بنیتز هم هدایتش را به عهده گرفت. سال ۲۰۰۵ با سرمربیگری خوان رامون لوپز کاریو که حالا سرمربی عربستان است، این تیم به لیگا آدلانته یا Segunda División رسید و از آن پس نامش به رئال مادرید کاستیا تغییر کرد.
بله! داستان حضور مربیان بزرگ فوتبال جهان از تیمهای سوم و دوم باشگاه، در رئال هم مانند بارسا تکرار شده. الگویی که در میان مثالهای متعددی که دستاندرکاران فوتبال ایران هنگام «مصادره به مطلوب» از رئال و بارسا میزنند، اشارهای به آن نمیکنند.
اسماعیل اورزائیز، سانتیاگو کانیزارس، لوئیز گارسیا، خوان ماتا و آلوارو نگردو بدون بازی در تیم اصلی رئال، از رئال مادرید ب به تیمهای دیگر منتقل شدهاند و گواه روشنی هستند بر قدرت رئال ب در سازندگی و توانایی در درآمدزایی.
اوضاع در تیم C رئال مادرید نیز به همین منوال است. تیمی با میانگین سنی ۲۰ سال. باریکنانی که مدارج پیشرفت را به تدریج طی میکنند، سال به سال میآموزند و فقط ضمن با تجربهاندوزی به تیم بزرگتر میرسند و سرانجام اگر نخبه باشند، به تیم اصلی راه مییابند.
در چنین سیستمی که محکوم است به موفقیت، فوتبال نه معجزه است، نه بخت و اقبال، نه پارتی و سفارش و نه هیچ موضوع دیگری که ممکن است ذهنیتی منفی ایجاد کند. مثبت اندیشی، تلاش و مبارزه، یگانه امکانهای موجود برای بقا در چنین چارچوبی به شمار میروند.
رائول گونزالز، گوتی، رائول براوو و ایکر کاسیاس نمادهایی هستند از تحصیلات آکادمیک در فوتبال. آنها از رئال مادرید C به B آمده و از آنجا هم به تیم اصلی رسیدهاند.
اگر بخواهیم فقط به نمونههای از بازیکنان رئال مادرید کاستیا اشاره کنیم، فرناندو پاچکو دروازهبانی است که در تیمهای ملی جوانان و امید اسپانیا بازی کرده؛ از رئال مادرید C به رئال مادرید کاستیا منتقل شده.
دیگو یورنته ۲۰ ساله. مدافع مرکزی. از رئال سی به رئال ب و حتی بازی در تیم اصلی رئال. از ۹ سالگی روی چمنهای لافابریکا بوده و عضو تیم ملی امید اسپانیا هم هست.
آنتونیو رزی ایتالیایی که از لاتزیو جذب کردهاند و از نوجوانان تا امید، در تمام ردهها، برای تیم ملی ایتالیا بازی کرده. کریستسن بناونته از پرو و خوزه ماروائز از کلمبیا هر سه ۱۹ ساله.
رئال مادرید کاستیا مانند بارسا ب، بنفیکا ب و پورتو ب حق صعود به لیگ اصلی را ندارند. زیرا تیم همنامی در آن لیگ بازی میکند. این مهم نیست، زیرا گردانندگان این باشگاهها اهداف مهمتری را با ستارگان جوان خود دنبال میکنند.