به نوشته مجله آمریکایی نشنال جیوگرافیک، بعد از حادثه وحشتناک تیراندازی ۱۴ دسامبر در یک مدرسه ابتدایی در شهر نیوتاون ایالت کنتیکات و جان باختن ۲۰ کودک و ۶ تن از کارکنان مدرسه در اثر این حادثه، بلافاصله سگهای تربیت شده درمانگر -که به سگهای آرامشبخش معروفند، - به محل اعزام شدند. بنابر گزارشها نتیجه این اقدام بسیار مثبت بوده و تأثیر چشمگیری بر روی قربانیان این حادثه داشته است.
پسربچهای که از زمان تیراندازی خونبار دبستان «سندی هوک» درباره وقایع آن روز با هیچ کس، حتی پدر و مادرش، صحبت نکرده بود، به سگ درمانگر و آن صورت مهربانش اعتماد کرد و داستان خود را برای دوست پشمالوی جدیدش تعریف کرد. دختر کوچکی که از زمان وقوع حادثه از ترس و شوک ناشی از آن، زبان بسته بود و صدایش در نمیآمد، بعد از آنکه یکی از «سگهای آرامشبخش» را نوازش کرد زبان گشود و بالاخره با مادرش صحبت کرد. این دو نمونه از شغل جدیدی است که آدمی برای دوست باوفای سالیان خود در نظر گرفته است، سگهایی که نه در نگهبانی، شکار یا ردیابی، که به عنوان درمانگران حرفهای به کمک دوستان دوپای خود آمدهاند.
پس از اعلام خبر تیراندازی در دبستان «سندی هوک»، «تیم هتزنر»، رهبر تیم سگهای آرامشبخش کیناین [K9] از بنیاد نیکوکاری کلیسای لوتری به همراه ۹ قلاده سگ نژاد «گلدن ریتریور» تعلیم دیده و مسئولان داوطلب این درمانگران مهربان به شهر نیوتن سفر کرد.
گروه «کیناین» - که تلفظ نام اختصاری آن در زبان انگلیسی یادآور واژه «Canine» به معنای «سگی» است، - در چند روز گذشته به مدارس مختلف، کلیساها، مراکز کار و منازل شخصی شهر نیوتاون سر زده است. این گروه، تنها با دعوتنامه، بازدید از مکانهای جدید را میپذیرد و مراقب است که انسانها قدم اول را برای نزدیکی به سگها بردارند تا از آسیب احتمالی به افراد به هر دلیل، از قبیل ترس یا حساسیت، جلوگیری شود.
درمانگران پشمالو
«تیم هتزنر» میگوید واکنش بچهها در مقابل سگها بسیار مثبت بوده: «بسیاری از مواقع، بچهها مستقیم با سگها صحبت میکنند. سگها را میتوان نوعی درمانگر پشمالو دانست. این موجودات شنوندههای خیلی خوبی هستند و عشقی بیچشمداشت را به طرف مقابل خود عرضه میکنند. سگها به دنبال مقصر دانستن افراد نیستند و به فرد جواب نمیدهند.»
سگهای گروه «کیناین» علاوه بر بازماندگان خردسال تیراندازی مرگبار دبستان «سندی هوک»، به توانخواهان دیگری از جمله قربانیان توفان سندی و ساکنان آسایشگاههای مختلف نیز کمک کردهاند.
هتزنر میگوید فکر تشکیل گروه در سال ۲۰۰۸ و پس از آن در ذهنش شکل گرفت که با چشمان خود تأثیر سگهای درمانگر را بر روی دانشجویان بازمانده از حادثه تیراندازی در دانشگاه ایلینویز شمالی مشاهده کرد.
هماکنون، علاوه بر ۱۵ سگ اصلی که تیم اصلی «کیناین» را تشکیل میدهند تعداد ۲۰ قلاده سگ دیگر نیز برای به کارگیری در مدارس و کلیساهای متقاضی به این جمع افزوده شدهاند.
وظیفه اصلی انسانهای عضو تیم به مراقبت از سگها محدود میشود و اینکه مواظب باشند که سگها بیش از حد خسته نشوند، به این معنا که پس از هر جلسه دو ساعته درمانی با انسانهای تحت درمان، برای تجدید قوا به توپ بازی یا خواب بپردازند.
رهبر تیم سگهای آرامشبخش «کیناین»، ضمن تأیید پیشینه برخی از انسانهای عضو گروه در مشاغل رواندرمانی یا خدمات مذهبی تصریح میکند «بزرگترین بخش آموزش [اعضای انسان گروه] آن است که فقط یاد بگیرند ساکت باشند.» وی در ادامه با اشاره به نیاز اصلی قربانیان حوادث مختلف توضیح میدهد «فکر میکنم اشتباه اکثر مردم در شرایط بحرانی آن است که فکر میکنند وظیفه دارند به نوعی به شخص مصیبتزده جواب بدهند یا او را نصیحت کنند، در حالی که در واقع، چنین اشخاصی تنها نیاز دارند خود را تخلیه کنند و احساساتشان را بیان کنند.»
رابطه انسان و سگ
اما به راستی چرا نوازش سگ احساس خوبی در ما بر میانگیزد؟
برایان هیر، مدیر مرکز ادراک سگسانان در دانشگاه آمریکایی دوک، میگوید چنین حسی تنها به دلیل زیبا بودن این حیوانات نیست. رابطه انسان و سگ به هزاران سال پیش بازمیگردد. زمانی که نیای بزرگ سگهای امروزی از خانواده گرگها جدا و به انسانها نزدیک شد که منبع پسماندهای خوشمزهای برای وی به شمار میرفتند. چنین امتیازی برای گرگها باعث شده بود که در نزدیکی انسانها سکنی گزینند و از آنجاییکه گرگهای اهلیتر چنین رویهای را به شکلی مؤثر درپیش میگرفتند، رفته رفته خود را با شرایط وفق داده و، آنگونه که برایان هیر میگوید، خودشان «خودشان را اهلی کردند.»
یکی دیگر از دلایلی که موجب خاص بودن سگها شده است این است که برخلاف دیگر جانوران، این موجودات به طور معمول بیگانههراسی از خود نشان نمیدهند.
از دیگر دلایل علاقه انسانها به سگها تأثیر زیستشیمیایی این موجودات باوفا بر روی انسان است. تنها نوازش یک سگ میتواند سطح هورمونهای استرس را در بدن کاهش دهد، تنفس را تنظیم کند و فشار خون را نیز پایین آورد. پژوهشها نشان داده که نوازش همچنین موجب ترشح اوکسیتوسین در بدن انسان و سگ میشود که نوعی هورمون است که در ایجاد علاقه و عاطفه در هر دو طرف نقش دارد.
آیا سگها احساسات ما را درک میکنند؟
به گفته دبی کاستنس، کارشناس روانشناسی در کالج گلداسمیتز دانشگاه لندن، در مواردی مانند حادثه تیراندازی در شهر نیوتاون ایالات متحده، بسیار منطقی است که از سگها به عنوان گزینه آرامشبخش استفاده کنیم.
به تازگی کاستنس و گروهی از همکاران وی پژوهشی را بر روی سگها انجام داده و از تعدادی داوطلب خواستند که در مقابل سگهای مورد آزمایش وانمود کنند در حال گریه هستند یا «صدای زمزمه مانند عجیبی» در آورند.
کاستنس میگوید «نتیجه به دست آمده فوقالعاده بود. تقریباً تمامی سگها به طرف شخص در حال گریه میآمدند و یا او را میلیسیدند یا با پوزه خود او را لمس میکردند، فرقی هم نداشت که این شخص صاحب سگ بود یا یک فرد غریبه، اما زمانی که همان شخص صدای زمزمهمانند در میآورد سگها اعتنایی نمیکردند.»
شاید برای برخی، اعزام یک سگ برای التیام شخصی مصیبتزده عملی سادهانگارانه به نظر برسد. با این حال، به قول دکتر کاستنس، همین سادگی بخشی از آن چیزی است که ارتباط میان انسانها و سگها را به این سطح رسانده است.
این پژوهشگر تصریح میکند: «وقتی آدمها به ما محبت میکنند، رفتار پیچیدهای از خود نشان میدهند که شامل انتظارات و قضاوتهای فرد میشود. اما در مورد سگ، ابداً چنین پیچیدگی را شاهد نیستیم. دوستی سگ با انسان رابطهای ساده، بدون چالش و چشمداشت است. و اگر در زندگی تجربه سختی هم داشتهاید، برخورداری از چنین رابطهای برایتان بسیار شیرین خواهد بود.»
پسربچهای که از زمان تیراندازی خونبار دبستان «سندی هوک» درباره وقایع آن روز با هیچ کس، حتی پدر و مادرش، صحبت نکرده بود، به سگ درمانگر و آن صورت مهربانش اعتماد کرد و داستان خود را برای دوست پشمالوی جدیدش تعریف کرد. دختر کوچکی که از زمان وقوع حادثه از ترس و شوک ناشی از آن، زبان بسته بود و صدایش در نمیآمد، بعد از آنکه یکی از «سگهای آرامشبخش» را نوازش کرد زبان گشود و بالاخره با مادرش صحبت کرد. این دو نمونه از شغل جدیدی است که آدمی برای دوست باوفای سالیان خود در نظر گرفته است، سگهایی که نه در نگهبانی، شکار یا ردیابی، که به عنوان درمانگران حرفهای به کمک دوستان دوپای خود آمدهاند.
پس از اعلام خبر تیراندازی در دبستان «سندی هوک»، «تیم هتزنر»، رهبر تیم سگهای آرامشبخش کیناین [K9] از بنیاد نیکوکاری کلیسای لوتری به همراه ۹ قلاده سگ نژاد «گلدن ریتریور» تعلیم دیده و مسئولان داوطلب این درمانگران مهربان به شهر نیوتن سفر کرد.
گروه «کیناین» - که تلفظ نام اختصاری آن در زبان انگلیسی یادآور واژه «Canine» به معنای «سگی» است، - در چند روز گذشته به مدارس مختلف، کلیساها، مراکز کار و منازل شخصی شهر نیوتاون سر زده است. این گروه، تنها با دعوتنامه، بازدید از مکانهای جدید را میپذیرد و مراقب است که انسانها قدم اول را برای نزدیکی به سگها بردارند تا از آسیب احتمالی به افراد به هر دلیل، از قبیل ترس یا حساسیت، جلوگیری شود.
درمانگران پشمالو
«تیم هتزنر» میگوید واکنش بچهها در مقابل سگها بسیار مثبت بوده: «بسیاری از مواقع، بچهها مستقیم با سگها صحبت میکنند. سگها را میتوان نوعی درمانگر پشمالو دانست. این موجودات شنوندههای خیلی خوبی هستند و عشقی بیچشمداشت را به طرف مقابل خود عرضه میکنند. سگها به دنبال مقصر دانستن افراد نیستند و به فرد جواب نمیدهند.»
سگهای گروه «کیناین» علاوه بر بازماندگان خردسال تیراندازی مرگبار دبستان «سندی هوک»، به توانخواهان دیگری از جمله قربانیان توفان سندی و ساکنان آسایشگاههای مختلف نیز کمک کردهاند.
هتزنر میگوید فکر تشکیل گروه در سال ۲۰۰۸ و پس از آن در ذهنش شکل گرفت که با چشمان خود تأثیر سگهای درمانگر را بر روی دانشجویان بازمانده از حادثه تیراندازی در دانشگاه ایلینویز شمالی مشاهده کرد.
هماکنون، علاوه بر ۱۵ سگ اصلی که تیم اصلی «کیناین» را تشکیل میدهند تعداد ۲۰ قلاده سگ دیگر نیز برای به کارگیری در مدارس و کلیساهای متقاضی به این جمع افزوده شدهاند.
وظیفه اصلی انسانهای عضو تیم به مراقبت از سگها محدود میشود و اینکه مواظب باشند که سگها بیش از حد خسته نشوند، به این معنا که پس از هر جلسه دو ساعته درمانی با انسانهای تحت درمان، برای تجدید قوا به توپ بازی یا خواب بپردازند.
رهبر تیم سگهای آرامشبخش «کیناین»، ضمن تأیید پیشینه برخی از انسانهای عضو گروه در مشاغل رواندرمانی یا خدمات مذهبی تصریح میکند «بزرگترین بخش آموزش [اعضای انسان گروه] آن است که فقط یاد بگیرند ساکت باشند.» وی در ادامه با اشاره به نیاز اصلی قربانیان حوادث مختلف توضیح میدهد «فکر میکنم اشتباه اکثر مردم در شرایط بحرانی آن است که فکر میکنند وظیفه دارند به نوعی به شخص مصیبتزده جواب بدهند یا او را نصیحت کنند، در حالی که در واقع، چنین اشخاصی تنها نیاز دارند خود را تخلیه کنند و احساساتشان را بیان کنند.»
رابطه انسان و سگ
اما به راستی چرا نوازش سگ احساس خوبی در ما بر میانگیزد؟
برایان هیر، مدیر مرکز ادراک سگسانان در دانشگاه آمریکایی دوک، میگوید چنین حسی تنها به دلیل زیبا بودن این حیوانات نیست. رابطه انسان و سگ به هزاران سال پیش بازمیگردد. زمانی که نیای بزرگ سگهای امروزی از خانواده گرگها جدا و به انسانها نزدیک شد که منبع پسماندهای خوشمزهای برای وی به شمار میرفتند. چنین امتیازی برای گرگها باعث شده بود که در نزدیکی انسانها سکنی گزینند و از آنجاییکه گرگهای اهلیتر چنین رویهای را به شکلی مؤثر درپیش میگرفتند، رفته رفته خود را با شرایط وفق داده و، آنگونه که برایان هیر میگوید، خودشان «خودشان را اهلی کردند.»
یکی دیگر از دلایلی که موجب خاص بودن سگها شده است این است که برخلاف دیگر جانوران، این موجودات به طور معمول بیگانههراسی از خود نشان نمیدهند.
از دیگر دلایل علاقه انسانها به سگها تأثیر زیستشیمیایی این موجودات باوفا بر روی انسان است. تنها نوازش یک سگ میتواند سطح هورمونهای استرس را در بدن کاهش دهد، تنفس را تنظیم کند و فشار خون را نیز پایین آورد. پژوهشها نشان داده که نوازش همچنین موجب ترشح اوکسیتوسین در بدن انسان و سگ میشود که نوعی هورمون است که در ایجاد علاقه و عاطفه در هر دو طرف نقش دارد.
آیا سگها احساسات ما را درک میکنند؟
به گفته دبی کاستنس، کارشناس روانشناسی در کالج گلداسمیتز دانشگاه لندن، در مواردی مانند حادثه تیراندازی در شهر نیوتاون ایالات متحده، بسیار منطقی است که از سگها به عنوان گزینه آرامشبخش استفاده کنیم.
به تازگی کاستنس و گروهی از همکاران وی پژوهشی را بر روی سگها انجام داده و از تعدادی داوطلب خواستند که در مقابل سگهای مورد آزمایش وانمود کنند در حال گریه هستند یا «صدای زمزمه مانند عجیبی» در آورند.
کاستنس میگوید «نتیجه به دست آمده فوقالعاده بود. تقریباً تمامی سگها به طرف شخص در حال گریه میآمدند و یا او را میلیسیدند یا با پوزه خود او را لمس میکردند، فرقی هم نداشت که این شخص صاحب سگ بود یا یک فرد غریبه، اما زمانی که همان شخص صدای زمزمهمانند در میآورد سگها اعتنایی نمیکردند.»
شاید برای برخی، اعزام یک سگ برای التیام شخصی مصیبتزده عملی سادهانگارانه به نظر برسد. با این حال، به قول دکتر کاستنس، همین سادگی بخشی از آن چیزی است که ارتباط میان انسانها و سگها را به این سطح رسانده است.
این پژوهشگر تصریح میکند: «وقتی آدمها به ما محبت میکنند، رفتار پیچیدهای از خود نشان میدهند که شامل انتظارات و قضاوتهای فرد میشود. اما در مورد سگ، ابداً چنین پیچیدگی را شاهد نیستیم. دوستی سگ با انسان رابطهای ساده، بدون چالش و چشمداشت است. و اگر در زندگی تجربه سختی هم داشتهاید، برخورداری از چنین رابطهای برایتان بسیار شیرین خواهد بود.»