فلسطینیها در کرانه باختری و نیز در کشورهای دیگری، یاد یاسر عرفات، رهبر اسطورهای سازمان آزادیبخش فلسطین را هفت سال پس از مرگ او گرامی داشتند و باز تکرار کردند که مرگ او را مشکوک میدانند و به طبیعی بودن دلایل آن اقناع نشدهاند.
ناصرالقدوه، نماینده ناظر پیشین فلسطینیها در سازمان ملل متحد و برادرزاده یاسر عرفات همچنان میگوید که این اسرائیل بودهاست که به «ابو عمار» سم خورانده بود.
سُهی عرفات، همسر عرفات نیز در حالی که از سرزمینهای فلسطینی بهدور است، در سالروز درگذشت شوهرش به خبرگزاری فرانسه گفتهاست که «هرگز پی نخواهیم برد که چه کسی عرفات را کشت».
عرفات یازدهم نوامبر سال ۲۰۰۴ در بیمارستان نظامی در حومه پاریس پس از مدتی بیماری درگذشت. حال او در طول چند ماه پیش از انتقال به این بیمارستان، در محل زندگیاش در ساختمان «المقاطعة» در شهر رامالله، به وخامت گراییده بود.
از سال ۲۰۰۲ که در اوج خیزش دوم فلسطینیها موسوم به «انتفاضه الاقصی» و ترورهای انتحاری پرتلفات در کوی و برزنهای شهرهای اسرائیل هر هفته دهها اسرائیلی کشته میشدند، ارتش اسرائیل عملیات نظامی را علیه کرانه باختری با هدف نابودی «زیربنای تروریستی» گسترش داد که در چارچوب آن، عرفات ماهها در ساختمان رهبری تشکیلات فلسطینی محصور ماند و حتی تأمین آب و آذوقه اساسی او با مشکلات جدی روبهرو شده بود.
اسرائیل که ۹ سال پیش از آن در جریان توافق صلح اسلو با سازمان آزادیبخش فلسطین با برپایی تشکیلات خودگردان فلسطینی و بازگشت یاسر عرفات و رهبران ساف به سرزمینهای فلسطینی موافقت کرد، در طول «انتفاضه الاقصی»، عرفات و نزدیکترین دستیاران او را به برنامهریزی برای کشتار مردم اسرائیل متهم میکرد.
بسیاری از فلسطینیها معتقد بودند زمانی که اسرائیل از «سرسختی» عرفات در حمایت از «انتفاضه الاقصی» ناامید شد، از طریق عوامل فلسطینی که با سازمان اطلاعات و امنیت داخلی اسرائیل (شاباک) همکاری داشتند، درصدد گرفتن جان عرفات برآمد و به او سم خوراند.
هر چند گزارش نهایی پزشکی بیمارستان نظامی فرانسه تنها وجود «آلودگی ناشناس» در خون عرفات را تأیید کرده بود اما فلسطینیها همچنان به این شایعه محبوب، دلبستگی نشان میدهند و امسال نیز در سالمرگ «ابو عمار» آن را تکرار کردهاند.
سهی عرفات، زن مسیحی که مادر روزنامهنگارش، ریموندا طویل، دوستی نزدیکی با عرفات داشت و از طریق مادر به عرفات معرفی شد و سپس در میان خشم فلسطینیها به عقد همسری عرفات هم در آمد، در این هفت سال نبود شوهرش، درحالی که جز روزهای معدودی در سرزمینهای فلسطینی نبودهاست، امسال درحالی یاد عرفات را گرامی میداشت که زندگی خودش نیز این بار نه از سوی اسرائیل بلکه از سوی حکومت جدید تونس در معرض خطر قرار گرفتهاست و علیه او کیفرخواست برای بازداشت و محاکمه در تونس مطرح است.
سهی طویل که همیشه در پاریس زندگی کرده بود، در سال ۱۹۹۰ در سن ۲۷ سالگی با «ابو عمار» ۶۱ ساله ازدواج کرد و «زَهوه» که پنج سال بعد بهدنیا آمد، اکنون تنها ۱۶ سال دارد و همراه با مادرش در زندگی تجملی و درحالی که فرانسه زبان اصلیاش است، زندگی آرام و کاملاً متفاوتی به نسبت مردم عادی غزه و کرانه باختری دارد.
خبرگزاری فرانسه این روزها برای نخستین بار عکسهای زهوه را در کنار مادرش منتشر کرد؛ دختر نوجوانی که فلسطینیها هرگز از زمان مرگ عرفات دیگر او را ندیده بودند؛ نوجوانی که بیش از آنکه خطوط چهره پدر را در صورت او بتوان تشخیص داد، برای همبستگی با یاد پدرش، چفیه فلسطینی به سبک او به دوش انداختهاست.
سهی و زهوه از زمان حمله مردم به کاخهای خاندان بن علی در تونس، در شمار اولین کسانی بودند که از تونس گریختند؛ مادر و دختر اکنون در جزیره مالت زندگی میکنند زیرا سهی هرگز دلبسته زندگی در کرانه باختری یا غزه فقیرتر از ساحل غربی نبودهاست.
اتهام سهی طویل عرفات مشارکت در فساد گسترده خاندان زینالعابدین بن علی بود. او که سالها دوست لیلا طرابلسی، همسر بن علی بود، با برادر لیلا نیز روابط نزدیکی داشت و بسیاری از اعراب و فلسطینیها میگفتند که او معشوقه سالهای دیرین برادر لیلا بوده و در ناز و نعمت و تجمل این خاندان در تونس و هتلهای مجلل و گرانقیمت پاریس غوطه میخورد.
حقیقت در مورد سهی عرفات هرچه بودهاست این امر که او تنها روزهای اندکی نیز در کنار شوهرش در سرزمینهای فلسطینی ماند، یک واقعیت بود و او پس از مرگ عرفات نیز کمترین همبستگی را با زندگی و مسائل فلسطینیها نشان داده و جز موارد معدودی تلاش آشکاری برای کمک به تشکیلات فلسطینی و مردم آن نکردهاست.
در نبود سهی و تنها دختر عرفات، آرامگاه عرفات را نیز امسال مردم عادی فلسطینی و نوجوانان دانشآموزی که در چارچوب برنامههای ترتیب داده شده از سوی حکومت فلسطینی به محل آورده شده بودند، پُر کردند.
در کنار مزار عرفات در محوطه ساختمان رهبری تشکیلات فلسطینی؛ «المقاطعة»، موزه کوچک یادبودی نیز اخیراً برپا شدهاست. در اطراف آرامگاه عرفات نیز که زمینی روباز بود، بنای اکثراً شیشهای برای بخشیدن وجههای محترمانهتر به این رهبر اسطورهای فلسطینیها برپا شدهاست و سنگ مزار او نیز سنگ ساده اما باشکوهی است که همیشه شمعهایی فروزان در کنار آن دیده میشود.
اما هفت سال پس از مرگ عرفات، سرزمینهای فلسطینی که او در آرزوی تشکیل کشور فلسطین بر روی آن بود، همچنان دو پارچه باقی مانده است؛ تشکیلات خودگردانی در کرانه باختری حکومت خود را دارد و حماس نیز آقایی خود را بر نوار غزه نه تنها حفظ کرده بلکه جای پای خود را تقویت کردهاست.
رخدادهای یک سال اخیر در دنیای عرب و خاورمیانه جایگاه حماس را بیشتر در منظر حاکمان جدید منطقه تقویت کردهاست.
سران حماس هرچند در سوریهٔ ناآرام دیگر جای چندان امنی ندارند اما با آغوش گشودهای از سوی حاکمیت جدید مصر و دولت اردن روبهرو شدهاند و حتی نخستوزیر جدید اردن چند روز پیش گفت که بیرون راندن خالد مشعل از اردن در سال ۱۹۹۹ اشتباه بود و اکنون مقدمات سفر رسمی مشعل به اردن هاشمی در دست تدارک است.
سالمرگ عرفات امسال درست در روزی بود که سازمان ملل متحد اعلام کرد که کمیته ویژه رسیدگی به درخواست فلسطینیها برای پذیرش عضویت کشور فلسطین در سازمان ملل به عنوان یک عضو کامل، نتوانسته به اجماع برسد و فلسطینیها نیز تأیید کردند که در جلب ۹ کشور از ۱۵ عضو دایم و غیر دایم شورای امنیت برای حمایت از خواسته خود ناکام شدهاند.
برخی از رهبران فتح در روزهای اخیر گفته بودند نظر به ناکامی روند صلح و «ضعف» جامعه جهانی که نمیتواند بر اسرائیل برای قطع ساختوسازها در «سرزمینهای اشغالی» فشار آورد و موجب بازگشت دو طرف به روند صلح شود، هیچ بعید نیست که سران فتح خود انحلال تشکیلات فلسطینی را اعلام کنند هرچند که محمود عباس که در سالروز مرگ عرفات در تونس بود، این ارزیابیهای بدبینانه را رد کرد.
از به اصطلاح «آشتی ملی» فلسطینی و پیمان وحدت فتح و حماس نیز که سران عرب برای آن سالها تلاش کردند، تنها کاغذی بهعنوان پیمان باقی ماندهاست و هیچیک از نکات آن عملی نشدهاست و خالد مشعل و محمود عباس تنها از ملاقاتی در آینده نزدیک وعده دادهاند.
در این سالهای نبود عرفات، فتح در غزه شدیدآ ضعیف شده و تنها نبیل شعث، یک مقام ارشد فتح توانسته به تازگی سفرهایی کوتاه به غزه داشته باشد و سران حماس نیز در همه این سالها هیچ جایی در کرانه باختری نداشتهاند؛ هم نیروهای امنیتی فلسطینی آنها را تحمل نمیکنند و هم در این جا تحت پیگرد نیروهای اسرائیلی هستند.
اما نوار غزه در هفت سالی که از نبود عرفات میگذرد، توانستهاست با دریافت صدها میلیون دلار از هدیهدهندگان جهانی، بهویژه از ایران و کشورهای عرب، بهرغم پشت سر گذاشتن دورههای جنگی و بحرانی شدید، با کمترین وابستگی به بودجه تشکیلات فلسطینی در کرانه باختری، زندگی مردم این باریکه پرجمعیت را کماکان اداره کند.
اما کرانه باختری به لطف شکوفایی اقتصادی و نیز از رهگذر کمک دولتهای جهانی بهویژه دولتهای غربی، آرامش زندگی و شاخصهای اقتصادی خوبی را برای مردم خود تأمین کردهاست.
نیاز به چشم تیزبین نیست تا متوجه شویم که فلسطینیها نیز خود اکنون به دو پارچه شدن زندگی در کرانه باختری و غزه عادت کردهاند و فتح و حماس هر یک مملکت خود را طبق سلیقه خود اداره میکنند و اسرائیل نیز ادامه وضعیت جاری را که نه آشتی است و نه جنگ، بر هر وضعیت دیگری ترجیح میدهد.
محمود درویش، شاعر بزرگ ملی فلسطینیها چندی پس از مرگ عرفات، در کنایهای حاکی از خون دل خوردن گفته بود که ما فلسطینیها دهها سال در آرزوی یک کشور فلسطین بودیم اما حال دو کشور داریم که اشارهاش به دو پارچه شدن کرانه باختری و غزه بود؛ وضعیتی که همچنان ادامه یافته و رؤیای استقلال فلسطین نیز که «ابو عمار» در آرزوی آن بود، در افق محوتر شدهاست.
ناصرالقدوه، نماینده ناظر پیشین فلسطینیها در سازمان ملل متحد و برادرزاده یاسر عرفات همچنان میگوید که این اسرائیل بودهاست که به «ابو عمار» سم خورانده بود.
سُهی عرفات، همسر عرفات نیز در حالی که از سرزمینهای فلسطینی بهدور است، در سالروز درگذشت شوهرش به خبرگزاری فرانسه گفتهاست که «هرگز پی نخواهیم برد که چه کسی عرفات را کشت».
عرفات یازدهم نوامبر سال ۲۰۰۴ در بیمارستان نظامی در حومه پاریس پس از مدتی بیماری درگذشت. حال او در طول چند ماه پیش از انتقال به این بیمارستان، در محل زندگیاش در ساختمان «المقاطعة» در شهر رامالله، به وخامت گراییده بود.
از سال ۲۰۰۲ که در اوج خیزش دوم فلسطینیها موسوم به «انتفاضه الاقصی» و ترورهای انتحاری پرتلفات در کوی و برزنهای شهرهای اسرائیل هر هفته دهها اسرائیلی کشته میشدند، ارتش اسرائیل عملیات نظامی را علیه کرانه باختری با هدف نابودی «زیربنای تروریستی» گسترش داد که در چارچوب آن، عرفات ماهها در ساختمان رهبری تشکیلات فلسطینی محصور ماند و حتی تأمین آب و آذوقه اساسی او با مشکلات جدی روبهرو شده بود.
اسرائیل که ۹ سال پیش از آن در جریان توافق صلح اسلو با سازمان آزادیبخش فلسطین با برپایی تشکیلات خودگردان فلسطینی و بازگشت یاسر عرفات و رهبران ساف به سرزمینهای فلسطینی موافقت کرد، در طول «انتفاضه الاقصی»، عرفات و نزدیکترین دستیاران او را به برنامهریزی برای کشتار مردم اسرائیل متهم میکرد.
بسیاری از فلسطینیها معتقد بودند زمانی که اسرائیل از «سرسختی» عرفات در حمایت از «انتفاضه الاقصی» ناامید شد، از طریق عوامل فلسطینی که با سازمان اطلاعات و امنیت داخلی اسرائیل (شاباک) همکاری داشتند، درصدد گرفتن جان عرفات برآمد و به او سم خوراند.
هر چند گزارش نهایی پزشکی بیمارستان نظامی فرانسه تنها وجود «آلودگی ناشناس» در خون عرفات را تأیید کرده بود اما فلسطینیها همچنان به این شایعه محبوب، دلبستگی نشان میدهند و امسال نیز در سالمرگ «ابو عمار» آن را تکرار کردهاند.
سهی عرفات، زن مسیحی که مادر روزنامهنگارش، ریموندا طویل، دوستی نزدیکی با عرفات داشت و از طریق مادر به عرفات معرفی شد و سپس در میان خشم فلسطینیها به عقد همسری عرفات هم در آمد، در این هفت سال نبود شوهرش، درحالی که جز روزهای معدودی در سرزمینهای فلسطینی نبودهاست، امسال درحالی یاد عرفات را گرامی میداشت که زندگی خودش نیز این بار نه از سوی اسرائیل بلکه از سوی حکومت جدید تونس در معرض خطر قرار گرفتهاست و علیه او کیفرخواست برای بازداشت و محاکمه در تونس مطرح است.
سهی طویل که همیشه در پاریس زندگی کرده بود، در سال ۱۹۹۰ در سن ۲۷ سالگی با «ابو عمار» ۶۱ ساله ازدواج کرد و «زَهوه» که پنج سال بعد بهدنیا آمد، اکنون تنها ۱۶ سال دارد و همراه با مادرش در زندگی تجملی و درحالی که فرانسه زبان اصلیاش است، زندگی آرام و کاملاً متفاوتی به نسبت مردم عادی غزه و کرانه باختری دارد.
خبرگزاری فرانسه این روزها برای نخستین بار عکسهای زهوه را در کنار مادرش منتشر کرد؛ دختر نوجوانی که فلسطینیها هرگز از زمان مرگ عرفات دیگر او را ندیده بودند؛ نوجوانی که بیش از آنکه خطوط چهره پدر را در صورت او بتوان تشخیص داد، برای همبستگی با یاد پدرش، چفیه فلسطینی به سبک او به دوش انداختهاست.
سهی و زهوه از زمان حمله مردم به کاخهای خاندان بن علی در تونس، در شمار اولین کسانی بودند که از تونس گریختند؛ مادر و دختر اکنون در جزیره مالت زندگی میکنند زیرا سهی هرگز دلبسته زندگی در کرانه باختری یا غزه فقیرتر از ساحل غربی نبودهاست.
اتهام سهی طویل عرفات مشارکت در فساد گسترده خاندان زینالعابدین بن علی بود. او که سالها دوست لیلا طرابلسی، همسر بن علی بود، با برادر لیلا نیز روابط نزدیکی داشت و بسیاری از اعراب و فلسطینیها میگفتند که او معشوقه سالهای دیرین برادر لیلا بوده و در ناز و نعمت و تجمل این خاندان در تونس و هتلهای مجلل و گرانقیمت پاریس غوطه میخورد.
حقیقت در مورد سهی عرفات هرچه بودهاست این امر که او تنها روزهای اندکی نیز در کنار شوهرش در سرزمینهای فلسطینی ماند، یک واقعیت بود و او پس از مرگ عرفات نیز کمترین همبستگی را با زندگی و مسائل فلسطینیها نشان داده و جز موارد معدودی تلاش آشکاری برای کمک به تشکیلات فلسطینی و مردم آن نکردهاست.
در نبود سهی و تنها دختر عرفات، آرامگاه عرفات را نیز امسال مردم عادی فلسطینی و نوجوانان دانشآموزی که در چارچوب برنامههای ترتیب داده شده از سوی حکومت فلسطینی به محل آورده شده بودند، پُر کردند.
در کنار مزار عرفات در محوطه ساختمان رهبری تشکیلات فلسطینی؛ «المقاطعة»، موزه کوچک یادبودی نیز اخیراً برپا شدهاست. در اطراف آرامگاه عرفات نیز که زمینی روباز بود، بنای اکثراً شیشهای برای بخشیدن وجههای محترمانهتر به این رهبر اسطورهای فلسطینیها برپا شدهاست و سنگ مزار او نیز سنگ ساده اما باشکوهی است که همیشه شمعهایی فروزان در کنار آن دیده میشود.
اما هفت سال پس از مرگ عرفات، سرزمینهای فلسطینی که او در آرزوی تشکیل کشور فلسطین بر روی آن بود، همچنان دو پارچه باقی مانده است؛ تشکیلات خودگردانی در کرانه باختری حکومت خود را دارد و حماس نیز آقایی خود را بر نوار غزه نه تنها حفظ کرده بلکه جای پای خود را تقویت کردهاست.
رخدادهای یک سال اخیر در دنیای عرب و خاورمیانه جایگاه حماس را بیشتر در منظر حاکمان جدید منطقه تقویت کردهاست.
سران حماس هرچند در سوریهٔ ناآرام دیگر جای چندان امنی ندارند اما با آغوش گشودهای از سوی حاکمیت جدید مصر و دولت اردن روبهرو شدهاند و حتی نخستوزیر جدید اردن چند روز پیش گفت که بیرون راندن خالد مشعل از اردن در سال ۱۹۹۹ اشتباه بود و اکنون مقدمات سفر رسمی مشعل به اردن هاشمی در دست تدارک است.
سالمرگ عرفات امسال درست در روزی بود که سازمان ملل متحد اعلام کرد که کمیته ویژه رسیدگی به درخواست فلسطینیها برای پذیرش عضویت کشور فلسطین در سازمان ملل به عنوان یک عضو کامل، نتوانسته به اجماع برسد و فلسطینیها نیز تأیید کردند که در جلب ۹ کشور از ۱۵ عضو دایم و غیر دایم شورای امنیت برای حمایت از خواسته خود ناکام شدهاند.
برخی از رهبران فتح در روزهای اخیر گفته بودند نظر به ناکامی روند صلح و «ضعف» جامعه جهانی که نمیتواند بر اسرائیل برای قطع ساختوسازها در «سرزمینهای اشغالی» فشار آورد و موجب بازگشت دو طرف به روند صلح شود، هیچ بعید نیست که سران فتح خود انحلال تشکیلات فلسطینی را اعلام کنند هرچند که محمود عباس که در سالروز مرگ عرفات در تونس بود، این ارزیابیهای بدبینانه را رد کرد.
از به اصطلاح «آشتی ملی» فلسطینی و پیمان وحدت فتح و حماس نیز که سران عرب برای آن سالها تلاش کردند، تنها کاغذی بهعنوان پیمان باقی ماندهاست و هیچیک از نکات آن عملی نشدهاست و خالد مشعل و محمود عباس تنها از ملاقاتی در آینده نزدیک وعده دادهاند.
در این سالهای نبود عرفات، فتح در غزه شدیدآ ضعیف شده و تنها نبیل شعث، یک مقام ارشد فتح توانسته به تازگی سفرهایی کوتاه به غزه داشته باشد و سران حماس نیز در همه این سالها هیچ جایی در کرانه باختری نداشتهاند؛ هم نیروهای امنیتی فلسطینی آنها را تحمل نمیکنند و هم در این جا تحت پیگرد نیروهای اسرائیلی هستند.
اما نوار غزه در هفت سالی که از نبود عرفات میگذرد، توانستهاست با دریافت صدها میلیون دلار از هدیهدهندگان جهانی، بهویژه از ایران و کشورهای عرب، بهرغم پشت سر گذاشتن دورههای جنگی و بحرانی شدید، با کمترین وابستگی به بودجه تشکیلات فلسطینی در کرانه باختری، زندگی مردم این باریکه پرجمعیت را کماکان اداره کند.
اما کرانه باختری به لطف شکوفایی اقتصادی و نیز از رهگذر کمک دولتهای جهانی بهویژه دولتهای غربی، آرامش زندگی و شاخصهای اقتصادی خوبی را برای مردم خود تأمین کردهاست.
نیاز به چشم تیزبین نیست تا متوجه شویم که فلسطینیها نیز خود اکنون به دو پارچه شدن زندگی در کرانه باختری و غزه عادت کردهاند و فتح و حماس هر یک مملکت خود را طبق سلیقه خود اداره میکنند و اسرائیل نیز ادامه وضعیت جاری را که نه آشتی است و نه جنگ، بر هر وضعیت دیگری ترجیح میدهد.
محمود درویش، شاعر بزرگ ملی فلسطینیها چندی پس از مرگ عرفات، در کنایهای حاکی از خون دل خوردن گفته بود که ما فلسطینیها دهها سال در آرزوی یک کشور فلسطین بودیم اما حال دو کشور داریم که اشارهاش به دو پارچه شدن کرانه باختری و غزه بود؛ وضعیتی که همچنان ادامه یافته و رؤیای استقلال فلسطین نیز که «ابو عمار» در آرزوی آن بود، در افق محوتر شدهاست.