در پایان هر سال میلادی، منتقدان، نشریات و سایتهای سینمایی دست به انتخاب بهترین فیلمهای سال میزنند و لیستهای مختلفی از سوی آنها ارائه میشود. هفتههای پایانی سال میلادی، موعد برگزاری مراسم اعطای جوایز سینماییست که در نهایت اکثر آنها پیشدرآمدهایی برای جایزه اسکار هستند.
فیلمهایی که در فهرست ذیل به آنها خواهیم پرداخت، آثاری هستند که بیشترین مقبولیت را در طول سال در میان منتقدان و صاحبنظران سینما بهدست آوردهاند و در پایان سال هم در میان اکثر لیستها و انتخابها وجود داشتهاند.
فهرستی که میتوانست آثاری چون «حیوانات شبگرد / Nocturnal Animals»، «جکی / Jackie»، «عزیز آمریکایی / American Honey»، «شیر/ Lion»، «سالی / sully»، «من، دانیل بلیک / I, Daniel Blake» و حتی «فروشنده» ساخته اصغر فرهادی را هم شامل شود.
(فیلمها بدون ترتیب خاصی معرفی شدهاند)
مهتاب / Moonlight
یکی از مورد توجه قرار گرفتهترین فیلمهای سال گذشته که براساس نمایشنامهای با نام «پسران سیاه پوست در مهتاب، آبی به نظر میرسند» ساخته شده است. فیلم بری جکینز در تمام رشتههای اصلی گلدن گلوب امسال نامزد دریافت جایزه شده و تقریبا در تمامی لیستهای برگزیدگان منتقدان جهانی هم قرار داشته است. فیلم داستان پسر سیاهپوستی به نام «کایران» را در سه مقطع کودکی، نوجوانی و جوانی در یکی از محلههای فقیر و خشن میامی روایت میکند. فیلم گوشه چشمی هم به روابط همجنسگرایانه کاراکتر اصلی دارد و زندگی کودکی سیاهپوست را از معصومیت کودکانهاش تا بزرگسالی و بلوغ با جزئیات قابل توجهی به تصویر میکشد.
لالا لند / La La Land
پیشتر دیمین شازل استعدادش را با فیلم اولش یعنی «ویپلش» نشان داده بود. فیلم دوم او «لالا لند» هم با موسیقی سر و کار دارد و یک کمدی رمانتیک موزیکال است.
برای سومین باز زوج ریان گاسلینگ و اما استون در کنار یکدیگر قرار گرفتند تا دو بازیگر مطرح این سالهای سینما، یکی از کاملترین و دوستداشتنیترین زوجهای سینمایی را در «لالا لند» به تصویر بکشند.
فیلم داستان دو هنرمند، یکی سینماگر و دیگری موزیسین است که هردوی آنها آرزوی شهرت در هالیوود را دارند. فیلم دیمین شازل یادآور موزیکالهای دهه ۴۰ و ۵۰ میلادی است که بسیار به مذاق منتقدان خوش آمده و در ۷ رشته نامزد گلدن گلوب شده. با توجه به سابقه تاریخی اسکار و علاقمندی اعضای آکادمی به فیلمهای موزیکال، «لالالند» در اسکار هم موفق خواهد بود.
منچستر کنار دریا / Manchester by the Sea
یک درام دیدنی و قدرتمند از کِنِت لونرگان که در فصل جوایز در اکثر فهرستها قرار گرفت و در گلدن گلوب هم در ۵ رشته نامزد جایزه شد.
«منچستر کنار دریا» یک فیلم آرام و حساب شده درباره روزمرگی و البته بحران عاطفی آدمهاست.
کِنِت لونرگان که بیشتر به عنوان فیلمنامهنویس شهرت دارد تا کارگردان، پس از انصراف مت دیمون از ساخت این فیلم، پشت دوربین قرار گرفت تا برای سومین بار فیلمنامهای از خودش را جلوی دوربین ببرد.
کیسی افلک در این فیلم به خوبی از پس نقشش برآمده؛ نقش آدمی که نه قهرمان است و نه ویژگی برجستهای دارد؛ او یک آدم معمولی از طبقه کارگر است که غرق در زندگی روزمره شده و حالا باید ناخواسته بازگشتی به گذشتهها داشته باشد.
حتی اگر از آسمان سنگ ببارد / Hell or High Water
یکی از غافلگیریهای سال گذشته میلادی که ابتدا در بخش نوعی نگاه جشنواره کن روی پرده رفت و به مرور توسط منتقدان کشف شد. فیلم دیوید مکنزی یک نئو وسترن خشن با طنزی سیاه است که برخی آن را با فیلم «جایی برای پیرمردها نیست» ساخته برادران کوئن مقایسه کردهاند. فیلم یک جف بریجز سرپا هم دارد که از نقاط قوت آن است.
نام فیلم، اشاره به اصطلاحی دارد که به خصوص در اجارهنامهها و برخی قراردادها برای تاکید بر اینکه پرداختکننده به هر قیمتی باید به تعهدش عمل کند، ذکر میشود؛ اینکه حتی اگر آسمان به زمین بیاید یا اگر از آسمان سنگ هم ببارد باید به تعهد عمل شود.
اگر اهل لذت بردن از سینمای قصهگو با ریتم مناسب و البته اکشن هستید، فیلم دیوید مکنزی گزینه خوبیست. فیلمی که در ۳ رشته گلدن گلوب هم نامزد جایزه شده.
ورود / Arrival
یکی از غافلگیریهای سال ۲۰۱۶ برای آنها که به فیلمهای علمی تخیلی، البته با رویکردی واقعگرایانه علاقمندند. فیلمهای دنی ویلنوو در این این سالها همه دیدنی و تاملبرانگیز بودهاند؛ از «زندانیها/ prisoners» تا «سیکاریو». «ورود» هم از این قاعده مستثنی نیست. فیلم ماجرای پیوستن یک زبانشناس و یک فیزیکدان به تیمیست که درباره ورود تعدادی سفینه مرموز فضایی به زمین، تحقیق میکنند.
«ورود» در نگاه اول داستان چندان تازهای ندارد؛ نخستین تماسهای انسان با موجوداتی ناشناخته و سعی در کشف راز و رموز آنها؛ آنچه فیلم دنی ویلنوو را از بقیه متمایز میکند، سعی او بر واقعگرایی و پرهیز از اکشنپردازی و ویرانگریهای رایج در پرداخت اینگونه فیلمهاست.
تونی اِردمن / Toni Erdmann
کمدیِ محبوب منتقدان در جشنواره کن سال گذشته که از سوی آلمان به اسکار هم معرفی شد و در میان نامزدها هم قرار گرفت. فیلم مارن اده، کارگردان زن آلمانی، که در گلدن گلوب هم نامزد بهترین فیلم خارجی زبان شد، اصلیترین رقیب «فروشنده» اصغر فرهادی در این مراسم و همچنین اسکار است.
این فیلم ماجرای ورود یک پدر شوخ و شنگ به زندگی دختر نسبتا جدیاش را روایت میکند؛ دختری که مشاور مالی یک شرکت آلمانی در بخارست است؛ به شدت زیر فشار کار قرار گرفته و زندگی ملالانگیزی دارد. پدر با ورود به زندگی دخترش در جلد شخصیتی به نام «تونی اردمن» میرود تا نوع دیگری از زندگی کردن را به او نشان دهد.
او / Elle
تازهترین فیلم پل ورهوفن سازنده چند فیلم جنجالی مانند «غریزه اصلی» و «دختران نمایش»، ابتدا در جشنواره کن سال ۲۰۱۶ نمایش داده شد و در همان چند نمایش مورد پسند بسیاری از منتقدان قرار گرفت. ورهوفن پس از چندین سال دوری از سینما، باز هم به سراغ سوژهای جنجالی رفته است. «او» تریلری روانشناسانه و دلهرهآوراست که بر مبنای رمان «اوه...» نوشته فیلیپ جیان نویسنده فرانسوی ساخته شده که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد و جایزه انترالیه را دریافت کرد. فیلم ماجرای یک تجاوز و نوع متفاوت رویارویی زن مورد سوءقصد قرار گرفته، با این مساله است.
فیلم ورهوفن با اینکه در جمع ۵ نامزد بهترین فیلم خارجی زبان گلدن گلوب امسال قرار گرفت و حتی بازیگرش، ایزابل هوپر هم نامزد این جایزه شد، اما این فیلم به لیست نامزدهای اسکار راه نیافت.
ستیغِ ارهای / Hacksaw Ridge
مل گیبسون بعد از ۱۰ سال باز پشت دوربین قرار گرفته تا بازگشت شکوهمندانهای به عرصه کارگردانی داشته باشد. سازنده «مصائب مسیح» و «شجاعدل» اینبار به سراغ جنگ جهانی دوم و نبرد «اوکیناوا» رفته که در سال ۱۹۴۵ و در آخرینهای ماههای جنگ رخ داد. فیلم به ماجرای واقعی پزشکی میپردازد که در یکی از پرتلفاتترین نبردهای جنگ جهانی دوم، با اینکه در میدان جنگ حضور یافته، اما اعتقادی به حمل اسلحه ندارد.
«ستیغ ارهای» خشونت بیپروا و عریانی دارد و آن را در مقابل روحیه فردی میگذارد که به دلیل اعتقادات انسانی و مذهبیاش حتی حاضر به حمل اسلحه هم نیست و این تناقض، هسته اصلی فیلم را تشکیل میدهد.
فیلم مل گیبسون در گلدن گلوب در ۳ رشته نامزد شده و البته که در اسکار موفقیت بیشتری با توجه به حال و هوای فیلم تصور میشود.
کاپیتان فانتستیک / Captain fantastic
یکی از فیلمهای مستقل و البته محبوب در میان منتقدان. فیلم مت راس که البته بیشتر به عنوان بازیگر نقشهای فرعی شناخته میشود، ابتدا در بخش نوعی نگاه جشنواره کن نمایش داده شد و جایزه بهترین کارگردانی را کسب کرد.
فیلم ماجرای پدری است که فرزندانش را به دل طبیعت برده و آنها را با گونه دیگری از زندگی و دور از شهرنشینی بزرگ و تربیت کرده است. بروز یک اتفاق باعث میشود پدر و فرزندان مجبور شوند در موقعیتی تجربه نشده قرار بگیرند.
فیلم ساده و البته پر جزئیات مت راس، با لحظات طنزآمیزش درباره مواجهه انسان با طبیعت، اهمیت باهم بودن در یک جمع خانوادگی و مصائب شهرنشینی و البته دشواریهای دوری از آن است.
فیلم یک ویگو مورتنسن همانند همیشه، خوب هم دارد که نامزد گلدن گلوب هم شده است.
زوتوپیا / zootopia
موفقترین انیمیشن سال ۲۰۱۶. اگرچه در گیشه جهانی «پیدا کردن دُری»، دیگر انیمیشن موفق سال، کمی بیشتر از «زوتوپیا» فروش کرد و در رده دوم پرفروشترین فیلمهای سال قرار گرفت، اما منتقدان فیلم مشترک بایرون هاوارد و ریچ مور را بیشتر پسندیدند.
«زوتوپیا» هم مثل دیگر انیمیشنهای موفق این سالها، همه گونه مخاطب از بزرگ تا کوچک را راضی خواهد کرد. طنز قوی، پرداختن به جزئیات و چند لایه بودن اثر، از نقاط قوت این انیمیشن دوست داشتنیست.
فیلم داستان دنیایی به نام زوتوپیاست که در آن حیواناتی با خصائص انسانی آنهم در شهری مدرن زندگی میکنند. «زوتوپیا» با ظاهری کودکانه و کارتونوار، نقدی جدیست بر زندگی انسان امروزی.