خبرگزاری فارس از مصوبههای جنجالی در صندوق توسعه ملی خبر میدهد و پیشبینی میکند که برخی از این مصوبهها، جنجالهایی را در پی داشته و مخالفتهایی را برانگیزد.
صندوق توسعه ملی در ایران جایگزین حساب ذخیره ارزی شده و بر اساس مصوبههای تازه گفته میشود که از هیئت امنای آن سلب اختیار شده است.
رادیوفردا در گفتوگو با فریدون خاوند، اقتصاددان در پاریس، نخست این پرسش را مطرح کرده است که آیا اتفاقهایی در راه است که این صندوق هم به سرنوشت حساب ذخیره ارزی دچار شود؟
فریدون خاوند: من فکر نمیکنم که این پدیده و این اتفاقی که افتاده است به خودی خود اتفاق مهمی باشد. در واقع از اصل در اساسنامه خود صندوق آمده است که مشکلات پیدا میشود.
چون که اگر ما به اساسنامه صندوق نگاه کنیم میبینیم که آنجا سه نهاد عمده وجود دارد، نهاد اصلی هیئت امناست و رئیس جمهور رئیس هیئت امناست.
بخش عمده هیئت امنای صندوق توسعه ملی از اعضای دستگاه اجرایی هستند. و این هیئت امناست که نقش اصلی را در اداره منابع صندوق بازی میکند. به این علت هم هست که این ترس وجود دارد که با چنین اساسنامه و با چنین هیئت امنایی صندوق توسعه ملی هم به سرنوشت حساب ذخیره ارزی مبتلا شود.
چه نظارتی بر صندوق توسعه ملی یا حساب ذخیره ارزی که قبلا فعال بود وجود دارد؟
بر اساس اساسنامه صندوق، یک هیئت نظارت پیشبینی شده است. با توجه به نقشی که این هیئت نظارت دارد به نظر نمیآید که بتواند واقعا جلوی دستاندازی دولت را بر منابع صندوق بگیرد.
چون که هیئت نظارت برای حساب ذخیره ارزی هم که قبلا وجود داشت پیشبینی شده بود، ولی آن هیئت نظارت نتوانست نقش خودش را آن گونه که باید و شاید به اجرا بگذارد و باز هم تاکید میکنم که عمده تصمیمات از طریق هیئت امنا گرفته میشود و همان طور که میدانید رئیس هیئت عامل هم آقای فرزین تعیین شده است که یکی از نزدیکان رئیس جمهوری است.
آقای محمدرضا فرزین با حفظ سمت از ستاد هدفمندی یارانهها ریاست هیئت عامل صندوق توسعه ملی را هم بر عهده گرفته است.
آیا این احتمال میتواند وجود داشته باشد که دولت بخواهد بخشی از سرمایه صندوق را صرف پرداخت یارانههای نقدی کند؟
بعید به نظر نمیرسد چون که در سال اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها برای این که بتوانند یارانه را به خانوادهها پرداخت کنند از منابع دیگری غیر از منابع حاصل از هدفمندی یارانهها برداشت کردند.
بر اساس بعضی از گزارشها، احتمالا به مبلغی که به صورت خیلی ناچیز در حساب ذخیره ارزی قبلی باقی مانده بود هم دستاندازی شده است. بنابراین امکان این که از منابع صندوق توسعه ملی هم برای این کار برداشت کنند، وجود دارد.
از سوی دیگر اگر آقای فرزین به ریاست هیئت عامل صندوق برگزیده شده است، دیگر نمیتواند نقشش را در راس ستاد قانون هدفمند کردن یارانهها داشته باشد، چرا که بر اساس اساسنامه صندوق توسعه ملی، اعضای هیئت عامل باید تماموقت باشند و هیچ مسئولیت دیگری در خارج از صندوق توسعه ملی نداشته باشند.
میدانیم که در برخی از کشورهای دارای درآمدهای نفتی مثل نروژ، منابع چنین صندوقی صرف سرمایهگذاری میشود تا نسلهای آینده هم بتوانند از آن بهره ببرند.
شباهت این صندوق در ایران با صندوقهای دیگر در چیست؟
عمده تفاوتی که بین صندوق توسعه ملی و صندوقی که شما در کشور دیگری مثل نروژ از آن اسم بردید وجود دارد، در کشورهای دیگر از سنگاپور تا ابوظبی هم وجود دارد، این است که برای مدیریت یک صندوق واقعی باید کسانی که در راس آن هستند، از استقلال کامل در مقابل قوه اجراییه و همین طور هم قوه مقننه برخوردار باشند.
و همچنین رئیس یک صندوق ارزی واقعی به هیچ وجه نباید در مقابل اوامر و فرامین دولتی سر خم کند.
مسئله استقلال یک تفاوت عمده بین صندوق ایران و صندوق سایر کشورهاست. همان طور که رئیس بانک مرکزی بایستی از استقلال برخوردار باشد، رئیس صندوق توسعه ملی هم باید از استقلال برخوردار باشد. ولی تکرار میکنم که اگر ما اساسنامه صندوق را بررسی کنیم، میبینیم که هیئت امنای آن عمدتا مرکب از اعضای هیئت دولت هستند.
صندوق توسعه ملی در ایران جایگزین حساب ذخیره ارزی شده و بر اساس مصوبههای تازه گفته میشود که از هیئت امنای آن سلب اختیار شده است.
رادیوفردا در گفتوگو با فریدون خاوند، اقتصاددان در پاریس، نخست این پرسش را مطرح کرده است که آیا اتفاقهایی در راه است که این صندوق هم به سرنوشت حساب ذخیره ارزی دچار شود؟
فریدون خاوند: من فکر نمیکنم که این پدیده و این اتفاقی که افتاده است به خودی خود اتفاق مهمی باشد. در واقع از اصل در اساسنامه خود صندوق آمده است که مشکلات پیدا میشود.
چون که اگر ما به اساسنامه صندوق نگاه کنیم میبینیم که آنجا سه نهاد عمده وجود دارد، نهاد اصلی هیئت امناست و رئیس جمهور رئیس هیئت امناست.
بخش عمده هیئت امنای صندوق توسعه ملی از اعضای دستگاه اجرایی هستند. و این هیئت امناست که نقش اصلی را در اداره منابع صندوق بازی میکند. به این علت هم هست که این ترس وجود دارد که با چنین اساسنامه و با چنین هیئت امنایی صندوق توسعه ملی هم به سرنوشت حساب ذخیره ارزی مبتلا شود.
چه نظارتی بر صندوق توسعه ملی یا حساب ذخیره ارزی که قبلا فعال بود وجود دارد؟
بر اساس اساسنامه صندوق، یک هیئت نظارت پیشبینی شده است. با توجه به نقشی که این هیئت نظارت دارد به نظر نمیآید که بتواند واقعا جلوی دستاندازی دولت را بر منابع صندوق بگیرد.
چون که هیئت نظارت برای حساب ذخیره ارزی هم که قبلا وجود داشت پیشبینی شده بود، ولی آن هیئت نظارت نتوانست نقش خودش را آن گونه که باید و شاید به اجرا بگذارد و باز هم تاکید میکنم که عمده تصمیمات از طریق هیئت امنا گرفته میشود و همان طور که میدانید رئیس هیئت عامل هم آقای فرزین تعیین شده است که یکی از نزدیکان رئیس جمهوری است.
آقای محمدرضا فرزین با حفظ سمت از ستاد هدفمندی یارانهها ریاست هیئت عامل صندوق توسعه ملی را هم بر عهده گرفته است.
آیا این احتمال میتواند وجود داشته باشد که دولت بخواهد بخشی از سرمایه صندوق را صرف پرداخت یارانههای نقدی کند؟
بعید به نظر نمیرسد چون که در سال اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها برای این که بتوانند یارانه را به خانوادهها پرداخت کنند از منابع دیگری غیر از منابع حاصل از هدفمندی یارانهها برداشت کردند.
بر اساس بعضی از گزارشها، احتمالا به مبلغی که به صورت خیلی ناچیز در حساب ذخیره ارزی قبلی باقی مانده بود هم دستاندازی شده است. بنابراین امکان این که از منابع صندوق توسعه ملی هم برای این کار برداشت کنند، وجود دارد.
از سوی دیگر اگر آقای فرزین به ریاست هیئت عامل صندوق برگزیده شده است، دیگر نمیتواند نقشش را در راس ستاد قانون هدفمند کردن یارانهها داشته باشد، چرا که بر اساس اساسنامه صندوق توسعه ملی، اعضای هیئت عامل باید تماموقت باشند و هیچ مسئولیت دیگری در خارج از صندوق توسعه ملی نداشته باشند.
میدانیم که در برخی از کشورهای دارای درآمدهای نفتی مثل نروژ، منابع چنین صندوقی صرف سرمایهگذاری میشود تا نسلهای آینده هم بتوانند از آن بهره ببرند.
شباهت این صندوق در ایران با صندوقهای دیگر در چیست؟
عمده تفاوتی که بین صندوق توسعه ملی و صندوقی که شما در کشور دیگری مثل نروژ از آن اسم بردید وجود دارد، در کشورهای دیگر از سنگاپور تا ابوظبی هم وجود دارد، این است که برای مدیریت یک صندوق واقعی باید کسانی که در راس آن هستند، از استقلال کامل در مقابل قوه اجراییه و همین طور هم قوه مقننه برخوردار باشند.
و همچنین رئیس یک صندوق ارزی واقعی به هیچ وجه نباید در مقابل اوامر و فرامین دولتی سر خم کند.
مسئله استقلال یک تفاوت عمده بین صندوق ایران و صندوق سایر کشورهاست. همان طور که رئیس بانک مرکزی بایستی از استقلال برخوردار باشد، رئیس صندوق توسعه ملی هم باید از استقلال برخوردار باشد. ولی تکرار میکنم که اگر ما اساسنامه صندوق را بررسی کنیم، میبینیم که هیئت امنای آن عمدتا مرکب از اعضای هیئت دولت هستند.