رادیوفردا: خبرگزاری «ایسنا» به نقل از عیسی کلانتری، وزیر پیشین کشاورزی، گزارش داد که دولتهای نهم و دهم درباره اقتصاد ایران آمار نادرست در اختیار سازمانهای بین المللی قرار دادهاند. آیا این سازمانها، آماری را که دولتها در اختیارشان قرار میدهند، کنترل نمیکنند؟
فریدون خاوند: عیسی کلانتری، که در حال حاضر دبیر کل خانه کشاورز است و به دولت حسن روحانی هم نزدیک است، از یک مورد مشخص انتقال دادههای نادرست از سوی دولت احمدینژاد به سازمان خواروبار و کشاورزی جهانی (فائو) خبر میدهد که اگر رسما تایید شود، عمق بحران در نظام آماری ایران و پیامدهای وخیم آن را نشان میدهد.
به گفته آقای کلانتری، ایران در سال گذشته هفت میلیون تن گندم تولید کرد، اما به «فائو» گزارش داد که تولید گندم کشور ۱۴ میلیون تن بوده است. این دروغ (تکرار میکنیم اگر مسئولان کشور رسما آن را تایید کنند) بسیار خطرناک است، چون اولا امنیت غذایی ایران را در عرصه بسیار حساسی مثل موجودی گندم به خطر میاندازد و به علاوه یک سازمان بسیار معتبر بینالمللی مثل «فائو» را هم که مسئولیت امنیت غذایی در دنیا را به عهده دارد و باید بداند موجودی این محصول استراتژیک چقدر است گمراه میکند.
حالا میپرسید که آیا فائو، و دیگر سازمانهای بینالمللی، میتوانند چنین دادههایی را کنترل کنند؟ این کار ممکن هست، ولی به صورت محدود، چون اولا سازمانهای مورد نظر امکانات انسانی و مالی لازم را برای این نوع کنترل در سطح دویست کشور دنیا در اختیار ندارند و به علاوه، از لحاظ دیپلماتیک هم، کمتر اتفاق میافتد این سازمانها کشورهای عضو خود را به دروغگویی متهم کنند.
خب، در حال حاضر چه باید کرد؟ آیا دولت ایران باید سازمان خواروبار و کشاورزی جهانی (فائو) را از اشتباه در بیاورد؟
آقای کلانتری به دولت روحانی و وزیر کشاورزی توصیه میکند این دروغ را اصلاح کنند. او میگوید نباید از این بترسند که ایرانیها دروغگو معرفی بشوند و باید رسما به «فائو» اعلام کنند در گذشته چنین آمار دروغی تنها برای هدفهای سیاسی ارائه شده است.
نکته مهم آن که به گفته آقای کلانتری دولت محمود احمدینژاد نرخ رشد اقتصادی ایران در سال ۱۳۹۱ را هم به سازمانهای مالی بینالمللی دو درصد اطلاع داده بود، ولی بانک مرکزی این آمار غلط را اصلاح کرده و به همان سازمانها اعلام کرده نرخ واقعی منهای ۵٫۸ درصد بوده است. به توصیه آقای کلانتری همین اصلاح باید در مورد گندم هم انجام بگیرد.
صحبتهای آقای کلانتری در واقع ضعف شدید نظام آماری ایران را مطرح میکند. با این مسئله چه باید کرد؟
این مسئلهای است شناخته شده و مورد بحث در محافل اقتصادی و سیاسی ایران. راه حل آن هم عمدتا سیاسی است. اگر کسی در آمار مربوط به تولید گندم در دولت قبلی شک میکرد و میگفت رقم واقعی نصف رقم رسمی است، بلافاصله به «سیاهنمایی» متهم میشد. آمار اقتصادی، جزئی از نظام رسانهای و اطلاعرسانی است و جایی که رسانهها آزاد نباشند، از آمار درست هم خبری نیست.
در حال حاضر جامعه ایرانی بسیار از آمارهای رسمی را قبول ندارد و اصولا مراکز تهیه آمار را در خدمت قدرت میداند. کانونهای کارشناسی و دولتی هم به این آمار با تردید زیاد نگاه میکنند. مراکز مختلف قدرت هم از آمار موجود هر گونه دوست دارند بهرهبرداری میکنند.
به تازگی دیدیم که در مورد شمار مشاغل سالانه ایجاد شده در کشور یک طرف میگوید هفتاد هزار و طرف دیگر یک میلیون و ششصد هزار. در مورد درآمدهای نفتی ایران، آمار واحدی نیست که نشان دهد کشور طی یک سال خورشیدی دقیقا چقدر ارز از محل نفت دریافت کرده است.
ولی آن چه در مورد آمار قلابی گندم از سوی عیسی کلانتری مطرح شده، موضوع بسیار حساسی را پیش میکشد و آن «امنیت غذایی» است. آمارتیا سن، اقتصاددان مشهور و برنده جایزه نوبل، چین و هند را با هم مقایسه میکند و میگوید در چین، طی سالهای ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۱، به دلیل شکست سیاست معروف مائوییستی یا همان «جهش بزرگ به پیش»، سی میلیون نفر در مرگبارترین قحطی تاریخ بشر جان سپردند. یکی از عوامل این رویداد وحشتناک، نبودن آزادی در چین بود که اجازه نمیداد ابعاد فاجعه روشن بشود و کشور بتواند تا اندازهای جلوی مرگ و میر را بگیرد.
در عوض هند، به نوشته آمارتیا سن، با وجود تمام فقر و مشکلاتش در همان دوران، به دلیل جریان آزاد و اطلاعات، هیچ گاه با فاجعههایی از این دست روبهرو نشد.
این که کشوری، آن هم با ادعای داشتن نظامی الهی، تولید گندم را دو برابر آن چه بوده است اعلام کند، چیزی نیست که به آسانی بتوان از آن گذشت. به علاوه، همان طور که گفته شد، سازمان خواروبار و کشاورزی جهانی (فائو) هم، که در مورد کالای بسیار حساسی مثل گندم مسئولیت سنگینی بر عهده دارد، نمیتواند با چنین دروغهایی کنار بیاید.
تولید و ذخایر گندم در جهان یک داده استراتژیک است. اگر قرار باشد کشورها دروغهایی چنین بزرگ بگویند، سرنوشت امنیت غذایی جهان چه خواهد شد؟!
فریدون خاوند: عیسی کلانتری، که در حال حاضر دبیر کل خانه کشاورز است و به دولت حسن روحانی هم نزدیک است، از یک مورد مشخص انتقال دادههای نادرست از سوی دولت احمدینژاد به سازمان خواروبار و کشاورزی جهانی (فائو) خبر میدهد که اگر رسما تایید شود، عمق بحران در نظام آماری ایران و پیامدهای وخیم آن را نشان میدهد.
به گفته آقای کلانتری، ایران در سال گذشته هفت میلیون تن گندم تولید کرد، اما به «فائو» گزارش داد که تولید گندم کشور ۱۴ میلیون تن بوده است. این دروغ (تکرار میکنیم اگر مسئولان کشور رسما آن را تایید کنند) بسیار خطرناک است، چون اولا امنیت غذایی ایران را در عرصه بسیار حساسی مثل موجودی گندم به خطر میاندازد و به علاوه یک سازمان بسیار معتبر بینالمللی مثل «فائو» را هم که مسئولیت امنیت غذایی در دنیا را به عهده دارد و باید بداند موجودی این محصول استراتژیک چقدر است گمراه میکند.
حالا میپرسید که آیا فائو، و دیگر سازمانهای بینالمللی، میتوانند چنین دادههایی را کنترل کنند؟ این کار ممکن هست، ولی به صورت محدود، چون اولا سازمانهای مورد نظر امکانات انسانی و مالی لازم را برای این نوع کنترل در سطح دویست کشور دنیا در اختیار ندارند و به علاوه، از لحاظ دیپلماتیک هم، کمتر اتفاق میافتد این سازمانها کشورهای عضو خود را به دروغگویی متهم کنند.
خب، در حال حاضر چه باید کرد؟ آیا دولت ایران باید سازمان خواروبار و کشاورزی جهانی (فائو) را از اشتباه در بیاورد؟
آقای کلانتری به دولت روحانی و وزیر کشاورزی توصیه میکند این دروغ را اصلاح کنند. او میگوید نباید از این بترسند که ایرانیها دروغگو معرفی بشوند و باید رسما به «فائو» اعلام کنند در گذشته چنین آمار دروغی تنها برای هدفهای سیاسی ارائه شده است.
نکته مهم آن که به گفته آقای کلانتری دولت محمود احمدینژاد نرخ رشد اقتصادی ایران در سال ۱۳۹۱ را هم به سازمانهای مالی بینالمللی دو درصد اطلاع داده بود، ولی بانک مرکزی این آمار غلط را اصلاح کرده و به همان سازمانها اعلام کرده نرخ واقعی منهای ۵٫۸ درصد بوده است. به توصیه آقای کلانتری همین اصلاح باید در مورد گندم هم انجام بگیرد.
صحبتهای آقای کلانتری در واقع ضعف شدید نظام آماری ایران را مطرح میکند. با این مسئله چه باید کرد؟
این مسئلهای است شناخته شده و مورد بحث در محافل اقتصادی و سیاسی ایران. راه حل آن هم عمدتا سیاسی است. اگر کسی در آمار مربوط به تولید گندم در دولت قبلی شک میکرد و میگفت رقم واقعی نصف رقم رسمی است، بلافاصله به «سیاهنمایی» متهم میشد. آمار اقتصادی، جزئی از نظام رسانهای و اطلاعرسانی است و جایی که رسانهها آزاد نباشند، از آمار درست هم خبری نیست.
در حال حاضر جامعه ایرانی بسیار از آمارهای رسمی را قبول ندارد و اصولا مراکز تهیه آمار را در خدمت قدرت میداند. کانونهای کارشناسی و دولتی هم به این آمار با تردید زیاد نگاه میکنند. مراکز مختلف قدرت هم از آمار موجود هر گونه دوست دارند بهرهبرداری میکنند.
به تازگی دیدیم که در مورد شمار مشاغل سالانه ایجاد شده در کشور یک طرف میگوید هفتاد هزار و طرف دیگر یک میلیون و ششصد هزار. در مورد درآمدهای نفتی ایران، آمار واحدی نیست که نشان دهد کشور طی یک سال خورشیدی دقیقا چقدر ارز از محل نفت دریافت کرده است.
ولی آن چه در مورد آمار قلابی گندم از سوی عیسی کلانتری مطرح شده، موضوع بسیار حساسی را پیش میکشد و آن «امنیت غذایی» است. آمارتیا سن، اقتصاددان مشهور و برنده جایزه نوبل، چین و هند را با هم مقایسه میکند و میگوید در چین، طی سالهای ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۱، به دلیل شکست سیاست معروف مائوییستی یا همان «جهش بزرگ به پیش»، سی میلیون نفر در مرگبارترین قحطی تاریخ بشر جان سپردند. یکی از عوامل این رویداد وحشتناک، نبودن آزادی در چین بود که اجازه نمیداد ابعاد فاجعه روشن بشود و کشور بتواند تا اندازهای جلوی مرگ و میر را بگیرد.
در عوض هند، به نوشته آمارتیا سن، با وجود تمام فقر و مشکلاتش در همان دوران، به دلیل جریان آزاد و اطلاعات، هیچ گاه با فاجعههایی از این دست روبهرو نشد.
این که کشوری، آن هم با ادعای داشتن نظامی الهی، تولید گندم را دو برابر آن چه بوده است اعلام کند، چیزی نیست که به آسانی بتوان از آن گذشت. به علاوه، همان طور که گفته شد، سازمان خواروبار و کشاورزی جهانی (فائو) هم، که در مورد کالای بسیار حساسی مثل گندم مسئولیت سنگینی بر عهده دارد، نمیتواند با چنین دروغهایی کنار بیاید.
تولید و ذخایر گندم در جهان یک داده استراتژیک است. اگر قرار باشد کشورها دروغهایی چنین بزرگ بگویند، سرنوشت امنیت غذایی جهان چه خواهد شد؟!