شمار زیادی از رسانههای تهران آمار تازه دولت جمهوری اسلامی از کاهش چشمگیر نرخ بیکاری در ایران را زیر سوال بردهاند. موضوع روز گفتوگوی اقتصادی رادیوفردا با فریدون خاوند، کارشناس اقتصاد و استاد دانشگاه در پاریس، همین شک و تردیدهاست.
فریدون خاوند: نه آقای شیخالاسلامی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی جمهوری اسلامی، و نه آقای عادل آذر، رئیس مرکز آمار ایران، در اعلام خبری به این اهمیت، که با زندگی دهها هزار ایرانی پیوند دارد و یکی از حساسترین شاخصهای اقتصادی کشور است، هیچ ضرورتی ندیدهاند که دادههای لازم را به افکار عمومی منتقل کنند و از جمله توضیح بدهند که یک میلیون شغل در کشور طی شش ماه چگونه، در چه بخشهایی از اقتصاد کشور، در کدام یک از استانها به وجود آمده است. آیا نرخ رشد اقتصادی کشور افزایش یافته؟ آیا فضای عمومی کسب و کار بهتر شده؟ آیا سرمایهگذاری خارجی در ایران به صورت جهشی بالا رفته؟
نرخ رسمی بیکاری آخرین بار برای بهار ۱۳۸۹ از سوی مرکز آمار ایران ۱۴.۶ درصد اعلام شد و از آن به بعد انتشار آمار فصلی بیکاری در ایران کلا متوقف شد تا امروز که رئیس این نهاد میگوید نرخ بیکاری طی پانزده ماه گذشته به ۱۱.۱ درصد کاهش یافته. با این همه مرکز زیر ریاست ایشان، یعنی مرکز آمار، از انتشار هر گونه گزارش رسمی در این زمینه خودداری میکند.
این توهینی است به میلیونها ایرانی و خانوادههای آنها که بار دردناک بیکاری را بر دوش دارند، و در همان حال توهینی است به افکار عمومی که دسترسی به آمار درست حق آنهاست.
حدود دو ماه پیش، آقای عادل آذر، رئیس مرکز آمار ایران، در صحن علنی مجلس نرخ بیکاری کشور را در بهار ۱۳۹۰ یازده و نیم درصد اعلام کرد که با فریادهای «دروغ است، دروغ است» از سوی نمایندگان روبهرو شد.
در حال حاضر هم بخش بزرگی از محافل سیاسی و اقتصادی و رسانهای کشور نسبت به این آمار همان واکنش را دارند. کافی است به رسانههای دوشنبه و سهشنبه جمهوری اسلامی نگاهی بیندازیم مثل ایسنا، مهر، دنیای اقتصاد، تابناک، خبرآنلاین و غیره.
البته واکنشهای منفی و پرخاشجویانه به این گونه آمار با تنشهای درونجناحی جمهوری اسلامی بیارتباط نیست. ولی تردیدی نیست که چگونگی اطلاعرسانی دولت در عرصه اقتصادی حالتی توهینآمیز پیدا کرده.
این اولین بار نیست که آماری چنین تخیلی درباره بازار کار ایران منتشر میشود. مسئولان ارشد دولتی از جمله شخص رئیس جمهور رسما گفتهاند که در سال ۱۳۸۹ یک میلیون و ششصد هزار فرصت شغلی در کشور ایجاد شده، و در سال ۱۳۹۰ هم، به گفته همانها، دو میلیون و پانصد هزار شغل ایجاد خواهد شد. ادعای آقای شیخالاسلامی در مورد به وجود آمدن یک میلیون شغل در شش ماهه اول سال جاری، در راستای همان وعده است.
اما برای پی بردن به مخدوش بودن این گونه آمار، به داشتن دکترای علم اقتصاد نیازی نیست. رونق یا رکود بازار کار در گروی رونق یا رکود اقتصاد است که با نرخ رشد اندازهگیری میشود. با اوجگیری سرمایهگذاری و بالا رفتن رشد اقتصادی است که میتوان فرصتهای شغلی به وجود آورد. چه اتفاقی افتاده که اقتصاد ایران، با یکی از پایینترین نرخ رشدهای اقتصادی در بیست سال گذشته، شمار فرصتهای شغلی را در کشور چند برابر کرده است؟
همین موضوع بسیار ساده را «مرکز پژوهشهای مجلس» مثل بسیاری دیگر از کانونهای کارشناسی جمهوری اسلامی، این طور مطرح میکنند:
در سه سال اول برنامه پنجساله چهارم (۱۳۸۴، ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶)، با نرخ رشد متوسط شش درصد در سال، شمار فرصتهای شغلی ایجاد شده در کشور رسما حدود ۷۶۵ هزار در سال بود.
نرخ رشد کشور از حدود سه سال پیش به این طرف منتشر نشده، ولی بر پایه ارزیابیهای محافل کارشناسی داخلی و بینالمللی بین یک تا سه درصد نوسان میکند. بر این اساس «مرکز پژوهشهای مجلس» که نرخ رشد اقتصادی کشور را یک درصد میداند، این طور نتیجهگیری میکند: «نمیتوان پذیرفت که با نرخهای حدود شش درصد در سالهای اولیه برنامه چهارم سالانه حدود ۷۶۵ هزار شغل ایجاد شده باشد، ولی با نرخ رشد یک درصد، یک میلیون و ششصد هزار شغل. از این منظر ادعای ایجاد ۱.۶ میلیون فرصت شغلی در سال ۱۳۸۹ و برنامه برای ایجاد ۲.۵ میلیون فرصت شغلی در ۱۳۹۰ مورد تردید جدی است.»
میبینیم که بر پایه سادهترین استدلالها، آمار رسمی دولت جمهوری اسلامی درباره بازار کار ایران نوعی دهنکجی به علم اقتصاد است.
همان طور که گفته شد، مرکز آمار ایران نرخ بیکاری کشور را در بهار سال گذشته خورشیدی ۱۴.۶ درصد اعلام کرده و از آن به بعد، هیچ گزارش رسمی درباره بازار کار ایران منتشر نشده. تا وقتی که این گزارش رسمی منتشر نشود، صحبتهای اخیر آقای عادل آذر را باید ادعای شخصی به حساب آورد.
یک نکته مسلم به نظر میرسد و آن این که با توجه به سطح بسیار نازل رشد اقتصادی ایران، نرخ بیکاری کشور نسبت به آن چه در بهار ۱۳۸۹ اعلام شده، مسلما در سطح بسیار بالاتری است.
صندوق بینالمللی پول نرخ بیکاری ایران را در سال جاری میلادی ۱۵.۶ درصد پیشبینی میکند، و بعضی از محافل کارشناسی داخلی، در ارزیابی این شاخص به ۱۸ تا ۲۰ درصد تمایل دارند. برای جوانان، از جمله تحصیلکردگان، نرخ بیکاری به احتمال فراوان بالای ۳۵ درصد نوسان میکند.
- رادیوفردا: وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی جمهوری اسلامی روز دوشنبه گفت که در شش ماه اول سال جاری خورشیدی یک میلیون فرصت تازه شغلی در ایران ایجاد شده و، همزمان، رئیس مرکز آمار ایران از کاهش چشمگیر نرخ بیکاری در کشور خبر داد. این دو مقام، در اثبات گفتههای خود، بر چه دادهها و شاخصهایی تکیه کردهاند؟
فریدون خاوند: نه آقای شیخالاسلامی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی جمهوری اسلامی، و نه آقای عادل آذر، رئیس مرکز آمار ایران، در اعلام خبری به این اهمیت، که با زندگی دهها هزار ایرانی پیوند دارد و یکی از حساسترین شاخصهای اقتصادی کشور است، هیچ ضرورتی ندیدهاند که دادههای لازم را به افکار عمومی منتقل کنند و از جمله توضیح بدهند که یک میلیون شغل در کشور طی شش ماه چگونه، در چه بخشهایی از اقتصاد کشور، در کدام یک از استانها به وجود آمده است. آیا نرخ رشد اقتصادی کشور افزایش یافته؟ آیا فضای عمومی کسب و کار بهتر شده؟ آیا سرمایهگذاری خارجی در ایران به صورت جهشی بالا رفته؟
گفتوگوی روز رادیوفردا با فریدون خاوند، این بار با موضوع آمارهای دولتی از بازار کار
نرخ رسمی بیکاری آخرین بار برای بهار ۱۳۸۹ از سوی مرکز آمار ایران ۱۴.۶ درصد اعلام شد و از آن به بعد انتشار آمار فصلی بیکاری در ایران کلا متوقف شد تا امروز که رئیس این نهاد میگوید نرخ بیکاری طی پانزده ماه گذشته به ۱۱.۱ درصد کاهش یافته. با این همه مرکز زیر ریاست ایشان، یعنی مرکز آمار، از انتشار هر گونه گزارش رسمی در این زمینه خودداری میکند.
این توهینی است به میلیونها ایرانی و خانوادههای آنها که بار دردناک بیکاری را بر دوش دارند، و در همان حال توهینی است به افکار عمومی که دسترسی به آمار درست حق آنهاست.
- آمار تازه دولت جمهوری اسلامی درباره بازار کار ایران با چه واکنشی از سوی محافل کارشناسی و نیز رسانههای ایران روبهرو شده است؟
حدود دو ماه پیش، آقای عادل آذر، رئیس مرکز آمار ایران، در صحن علنی مجلس نرخ بیکاری کشور را در بهار ۱۳۹۰ یازده و نیم درصد اعلام کرد که با فریادهای «دروغ است، دروغ است» از سوی نمایندگان روبهرو شد.
در حال حاضر هم بخش بزرگی از محافل سیاسی و اقتصادی و رسانهای کشور نسبت به این آمار همان واکنش را دارند. کافی است به رسانههای دوشنبه و سهشنبه جمهوری اسلامی نگاهی بیندازیم مثل ایسنا، مهر، دنیای اقتصاد، تابناک، خبرآنلاین و غیره.
البته واکنشهای منفی و پرخاشجویانه به این گونه آمار با تنشهای درونجناحی جمهوری اسلامی بیارتباط نیست. ولی تردیدی نیست که چگونگی اطلاعرسانی دولت در عرصه اقتصادی حالتی توهینآمیز پیدا کرده.
این اولین بار نیست که آماری چنین تخیلی درباره بازار کار ایران منتشر میشود. مسئولان ارشد دولتی از جمله شخص رئیس جمهور رسما گفتهاند که در سال ۱۳۸۹ یک میلیون و ششصد هزار فرصت شغلی در کشور ایجاد شده، و در سال ۱۳۹۰ هم، به گفته همانها، دو میلیون و پانصد هزار شغل ایجاد خواهد شد. ادعای آقای شیخالاسلامی در مورد به وجود آمدن یک میلیون شغل در شش ماهه اول سال جاری، در راستای همان وعده است.
اما برای پی بردن به مخدوش بودن این گونه آمار، به داشتن دکترای علم اقتصاد نیازی نیست. رونق یا رکود بازار کار در گروی رونق یا رکود اقتصاد است که با نرخ رشد اندازهگیری میشود. با اوجگیری سرمایهگذاری و بالا رفتن رشد اقتصادی است که میتوان فرصتهای شغلی به وجود آورد. چه اتفاقی افتاده که اقتصاد ایران، با یکی از پایینترین نرخ رشدهای اقتصادی در بیست سال گذشته، شمار فرصتهای شغلی را در کشور چند برابر کرده است؟
همین موضوع بسیار ساده را «مرکز پژوهشهای مجلس» مثل بسیاری دیگر از کانونهای کارشناسی جمهوری اسلامی، این طور مطرح میکنند:
در سه سال اول برنامه پنجساله چهارم (۱۳۸۴، ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶)، با نرخ رشد متوسط شش درصد در سال، شمار فرصتهای شغلی ایجاد شده در کشور رسما حدود ۷۶۵ هزار در سال بود.
نرخ رشد کشور از حدود سه سال پیش به این طرف منتشر نشده، ولی بر پایه ارزیابیهای محافل کارشناسی داخلی و بینالمللی بین یک تا سه درصد نوسان میکند. بر این اساس «مرکز پژوهشهای مجلس» که نرخ رشد اقتصادی کشور را یک درصد میداند، این طور نتیجهگیری میکند: «نمیتوان پذیرفت که با نرخهای حدود شش درصد در سالهای اولیه برنامه چهارم سالانه حدود ۷۶۵ هزار شغل ایجاد شده باشد، ولی با نرخ رشد یک درصد، یک میلیون و ششصد هزار شغل. از این منظر ادعای ایجاد ۱.۶ میلیون فرصت شغلی در سال ۱۳۸۹ و برنامه برای ایجاد ۲.۵ میلیون فرصت شغلی در ۱۳۹۰ مورد تردید جدی است.»
میبینیم که بر پایه سادهترین استدلالها، آمار رسمی دولت جمهوری اسلامی درباره بازار کار ایران نوعی دهنکجی به علم اقتصاد است.
- اگر آمار دولت جمهوری اسلامی به این صورت زیر پرسش رفته، واقعیت بازار کار ایران را چطور میشود ارزیابی کرد؟ نرخ بیکاری ایران در چه سطحی است؟
همان طور که گفته شد، مرکز آمار ایران نرخ بیکاری کشور را در بهار سال گذشته خورشیدی ۱۴.۶ درصد اعلام کرده و از آن به بعد، هیچ گزارش رسمی درباره بازار کار ایران منتشر نشده. تا وقتی که این گزارش رسمی منتشر نشود، صحبتهای اخیر آقای عادل آذر را باید ادعای شخصی به حساب آورد.
یک نکته مسلم به نظر میرسد و آن این که با توجه به سطح بسیار نازل رشد اقتصادی ایران، نرخ بیکاری کشور نسبت به آن چه در بهار ۱۳۸۹ اعلام شده، مسلما در سطح بسیار بالاتری است.
صندوق بینالمللی پول نرخ بیکاری ایران را در سال جاری میلادی ۱۵.۶ درصد پیشبینی میکند، و بعضی از محافل کارشناسی داخلی، در ارزیابی این شاخص به ۱۸ تا ۲۰ درصد تمایل دارند. برای جوانان، از جمله تحصیلکردگان، نرخ بیکاری به احتمال فراوان بالای ۳۵ درصد نوسان میکند.