سیاست در جامعهٔ امروز ایران بیش از همه چیز به دنیای رازآلود داستانهای جنایی شبیه شده است. در این دنیای تخیلی، اما واقعی، داستان مرگ انسانها از زوایا و توسط راویان گوناگون به طرقی روایت میشود که در نهایت حقیقتی باقی نمیماند و خواننده به این نتیجه میرسد که اصولا حقیقتی در کار نبوده و نیست. مدیریت رسانههای دولتی و شبهدولتی جمهوری اسلامی اصولا در پی ایجاد چنین فضایی است تا مخاطبان آنها دست از کشف حقایق بردارند.
رسانههای دولتی و شبهدولتی آن چنان روایتهای متفاوت و گاه متضاد از مرگ هالهٔ سحابی عرضه کردهاند که خواننده در نهایت همانند پایان فیلم راشومون (آکیرا کوروساوا) گیج و گنگ از سینمای سیاست خارج میشود. دستگاه مخوف و هولناک امنیتی و اطلاعاتی ولی فقیه به گونهای سیاست در ایران را مدیریت کرده و میکند که تماشاگران سینمای سیاست در ایران، کارگردانی داستان رازآلود و پر از جنایت سیاست استبدادی را برای همیشه به ولی فقیه و دوستانش بسپارند و سینما را ترک گویند.
در این حال رسانههای اقتدارگرای منتقد دولت و رسانههای دولتی که مدیران و گردانندگان آنها عطش سیریناپذیری برای کنار زدن رقیب و کسب مقامات سیاسی دارند در حوزهٔ سرکوب تماما در خدمت دستگاههای امنیتی تحت نظر ولی فقیه عمل کرده و به داستانسرایی در ارکستر ادبیات سیاسی استبداد دینی میپردازند.
مرگی عادی در مراسمی عادی
دختری در مراسم تشییع پدرش جان میبازد و این برای همهٔ رسانههای دولتی و شبهدولتی امری عادی است، مثل آن که مادران کاسهای آب را پشت سر فرزندان به سفر رفتهشان بریزند یا قطرهٔ اشکی بر گونهای که فراق را نمیتواند تصور کند فرو غلتد.
از نگاه وبسایت الف مرگ هاله سحابی مرگی عادی در یک مراسم عادی تشییع جنازه بوده است. در متن خبر هیچ اشارهای به حضور نیروهای لباسشخصی و امنیتی و دزدیده شدن جسد مرحوم سحابی نشده است: «به گزارش خبرنگار مهر، دختر عزتالله سحابی نیز که پیش از این از عارضههایی چون فشار بالای خون و قند رنج میبرد در مراسم تشییع با مشکل قلبی مواجه شده و در پی انتقال به بیمارستان از دنیا رفت.»
اثبات برادری
وبسایت تابناک نیازمند اثبات برادری خود به نیروهای امنیتی و لباسشخصی است (این وبسایت بیش از سایت الف در رادار دستگاههای امنیتی است) و از این جهت خود را به خواب خرگوشی نمیزند و نشان میدهد که مخالفان مرگ هالهٔ سحابی را ناشی از حملات نیروهای لباسشخصی میدانند و از این نظر تلاش میکند به پرسشهای مقدر پاسخ دهد: «در این باره یحیی شامخی، فرزند هاله و نوه عزتالله سحابی، در گفتوگو با سایت نهضت آزادی اعلام کرد: هنگامی که جنازه پدربزرگم در دست مردم قرار گرفت، مادرم از هوش رفت و پس از آن به درمانگاه منتقل شد و در نهایت درگذشت. شامخی همچنین تأکید کرده است که این ادعا که مادرم با پنجهبوکس مضروب و کشته شده است، به هیچ عنوان صحت ندارد و کذب محض است.»
از نگاه خبرنگار این سایت ایست قلبی بخشی از مراسم تشییع است و برای آن به شواهد دیگری نیز تمسک میجوید: «گفتنی است هاشم صباغیان از نیروهای موسوم به ملیمذهبی نیز در این مراسم دچار ایست قلبی شده است.»
همچنین از نگاه خبرنگار این سایت درگیری میان لباسشخصیها (به تعبیر تابناک، عناصر مشکوک) پس از مرگِ کاملا عادی هالهٔ سحابی رخ داده است: «در پی حمله قلبی خانم سحابی برخی اطرافیان و برخی عوامل و عناصر مشکوک در میان تشییعکنندگان، با یکدیگر درگیر شدند.» چند خط بعد غیرعادی بودن مراسم را در خبر بازداشت برخی از تشییعکنندگان میخوانیم: «حضور نیروهای انتظامی در این مراسم کاملاً مشهود بود و در چند مورد درگیری محدود مقابل منزل مرحوم سحابی سه نفر بازداشت شدند.»
توطئه
از نگاه خبرگزاری فارس مرگ هاله سحابی از سالها قبل پیشبینی شده و بر عهدهٔ نظام گذاشته شده بوده است: «هاله سحابی، ۵۷ ساله، امروز در حالی در حین مراسم تشییع پدرش دچار ایست قلبی شد که رسانههای ضدانقلاب از چند سال قبل با علم به بیماری او بیان کرده بودند که اگر هر اتفاقی!!! برای دختر عزتالله سحابی بیفتد نظام اسلامی مسئول است.» (علامتهای تعجب از سایت فارس است) فارس با اشاره به مصاحبهٔ هاله با جرس به این نتیجه میرسد که وی حال خوشی نداشته و مرگ وی قابل پیشبینی بوده است.
پنجهبوکس
تلاش رجانیوز معطوف است به این که هاله سحابی با پنجهبوکس کشته نشده است: «وی [یحیی شامخی، فرزند هاله سحابی] همچنین گفت که برخی اخبار اغراق شده منتشر شده و نوشتهاند که با پنجهبوکس مادرم را کشتهاند که این قضیه پنجهبوکس واقعیت ندارد.»
کشته شدن یک زن در مراسم تشییع پدرش با پنجهبوکس توسط نیروهای لباسشخصی کاری است که سایتهای حامی اراذل و اوباش بیت رهبری نمیخواهند به حساب آنها گذاشته شود. اما اگر فردی با پنجهبوکس کشته نشده باشد به این معنی نیست که نیروهای لباسشخصی نقشی در کشته شدن وی نداشتهاند.
همه به هم کمک میکردند
به گزارش خبرگزاری ایسنا، از زبان علیرضا جانه، مدیر کل امنیتی انتظامی استان تهران، مراسم تشییع عزتالله سحابی به بستری برای همکاری مخالفان و نیروهای امنیتی تبدیل شده بوده و در این فضای همکاری، یکباره هالهٔ سحابی به واسطهٔ گرمای هوا و جانگداز بودن مرگ پدر به علاوهٔ حملهٔ قلبی فوت کرده است: «خبر منتشر شده از سوی برخی سایتهای خبری مبنی بر اینکه نیروهای امنیتی و انتظامی با خانم سحابی درگیر شدهاند، به هیچ وجه صحت ندارد. خانوادهٔ ایشان همکاری خوبی با ما داشتهاند. ما نیز در بحث مراسم تدفین به خانوادهٔ ایشان کمک کردیم.... خانم هاله سحابی بیماری قلبی داشتند، مدارک پزشکی وی نیز موجود است. فوت پدر و گرمای هوا مزید بر علت و منجر به فوت ایشان شد.»
تغییر صورت مسئله
خبرگزاری ایرنا اصولا موضع حملهٔ قلبی (طبیعی یا بر اثر برخورد ماموران) را تغییر داده و آن را به حملهٔ قلبی در خانه یا پس از بازگشت از مراسم و نه در حین مراسم تبدیل میکند: «اکبر دلاور، کارشناس مرکز فوریتهای پزشکی لواسان، گفت که خانم سحابی در منزل پدری یا در مسیر بازگشت از مراسم، از دنیا میرود و وقتی او را به مرکز منتقل کردند، حداقل ۳۰ دقیقه از زمان فوت او میگذشت. وی گفت که خانم سحابی دچار ایست قلبی شده و تلاش پزشک حاضر در محل برای احیای قلب او بینتیجه بوده است.»
مدیریت خیابانی و رسانهای مراسم تشییع
نیروهای امنیتی برای مدیریت تشییع جنازهٔ سحابی و پیامدهای آن علاوه بر کنترل خیابان و قبرستان، سایتهای خبری نزدیک به جریان ملیمذهبی (مثل میزاننیوز) را نیز از کار انداختند تا بتوانند با ساکت کردن نزدیکان و در عین حال نقل قول از آنها جریان خبررسانی را نیز تحت مدیریت خود داشته باشند.
دزدی جنازهها بخشی دیگر از مدیریت مراسم تشییع بوده است. نه تنها جسد مرحوم سحابی دزدیده شده و مراسم دفن بدون رضایت خانواده انجام شد، بلکه بلافاصله پس از مرگ هاله، جسد وی نیز در اختیار نیروهای امنیتی قرار گرفته است.
بخشی دیگر از این مدیریت خبری اعلام دستگیری دو نفر با سه بمب دستی و کلت کمری در مراسم تشییع جنازه بود که معمولا با سه هدف انجام میگیرد: تروریست معرفی کردن تشییعکنندگان، توجیه بازداشتها، و موجه جلوه دادن حضور نیروهای امنیتی و لباسشخصی در مراسم.
------------------------------------------------------
نظرات مطرح در این مقاله الزاما بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.
رسانههای دولتی و شبهدولتی آن چنان روایتهای متفاوت و گاه متضاد از مرگ هالهٔ سحابی عرضه کردهاند که خواننده در نهایت همانند پایان فیلم راشومون (آکیرا کوروساوا) گیج و گنگ از سینمای سیاست خارج میشود. دستگاه مخوف و هولناک امنیتی و اطلاعاتی ولی فقیه به گونهای سیاست در ایران را مدیریت کرده و میکند که تماشاگران سینمای سیاست در ایران، کارگردانی داستان رازآلود و پر از جنایت سیاست استبدادی را برای همیشه به ولی فقیه و دوستانش بسپارند و سینما را ترک گویند.
در این حال رسانههای اقتدارگرای منتقد دولت و رسانههای دولتی که مدیران و گردانندگان آنها عطش سیریناپذیری برای کنار زدن رقیب و کسب مقامات سیاسی دارند در حوزهٔ سرکوب تماما در خدمت دستگاههای امنیتی تحت نظر ولی فقیه عمل کرده و به داستانسرایی در ارکستر ادبیات سیاسی استبداد دینی میپردازند.
مرگی عادی در مراسمی عادی
دختری در مراسم تشییع پدرش جان میبازد و این برای همهٔ رسانههای دولتی و شبهدولتی امری عادی است، مثل آن که مادران کاسهای آب را پشت سر فرزندان به سفر رفتهشان بریزند یا قطرهٔ اشکی بر گونهای که فراق را نمیتواند تصور کند فرو غلتد.
از نگاه وبسایت الف مرگ هاله سحابی مرگی عادی در یک مراسم عادی تشییع جنازه بوده است. در متن خبر هیچ اشارهای به حضور نیروهای لباسشخصی و امنیتی و دزدیده شدن جسد مرحوم سحابی نشده است: «به گزارش خبرنگار مهر، دختر عزتالله سحابی نیز که پیش از این از عارضههایی چون فشار بالای خون و قند رنج میبرد در مراسم تشییع با مشکل قلبی مواجه شده و در پی انتقال به بیمارستان از دنیا رفت.»
اثبات برادری
وبسایت تابناک نیازمند اثبات برادری خود به نیروهای امنیتی و لباسشخصی است (این وبسایت بیش از سایت الف در رادار دستگاههای امنیتی است) و از این جهت خود را به خواب خرگوشی نمیزند و نشان میدهد که مخالفان مرگ هالهٔ سحابی را ناشی از حملات نیروهای لباسشخصی میدانند و از این نظر تلاش میکند به پرسشهای مقدر پاسخ دهد: «در این باره یحیی شامخی، فرزند هاله و نوه عزتالله سحابی، در گفتوگو با سایت نهضت آزادی اعلام کرد: هنگامی که جنازه پدربزرگم در دست مردم قرار گرفت، مادرم از هوش رفت و پس از آن به درمانگاه منتقل شد و در نهایت درگذشت. شامخی همچنین تأکید کرده است که این ادعا که مادرم با پنجهبوکس مضروب و کشته شده است، به هیچ عنوان صحت ندارد و کذب محض است.»
از نگاه خبرنگار این سایت ایست قلبی بخشی از مراسم تشییع است و برای آن به شواهد دیگری نیز تمسک میجوید: «گفتنی است هاشم صباغیان از نیروهای موسوم به ملیمذهبی نیز در این مراسم دچار ایست قلبی شده است.»
همچنین از نگاه خبرنگار این سایت درگیری میان لباسشخصیها (به تعبیر تابناک، عناصر مشکوک) پس از مرگِ کاملا عادی هالهٔ سحابی رخ داده است: «در پی حمله قلبی خانم سحابی برخی اطرافیان و برخی عوامل و عناصر مشکوک در میان تشییعکنندگان، با یکدیگر درگیر شدند.» چند خط بعد غیرعادی بودن مراسم را در خبر بازداشت برخی از تشییعکنندگان میخوانیم: «حضور نیروهای انتظامی در این مراسم کاملاً مشهود بود و در چند مورد درگیری محدود مقابل منزل مرحوم سحابی سه نفر بازداشت شدند.»
توطئه
از نگاه خبرگزاری فارس مرگ هاله سحابی از سالها قبل پیشبینی شده و بر عهدهٔ نظام گذاشته شده بوده است: «هاله سحابی، ۵۷ ساله، امروز در حالی در حین مراسم تشییع پدرش دچار ایست قلبی شد که رسانههای ضدانقلاب از چند سال قبل با علم به بیماری او بیان کرده بودند که اگر هر اتفاقی!!! برای دختر عزتالله سحابی بیفتد نظام اسلامی مسئول است.» (علامتهای تعجب از سایت فارس است) فارس با اشاره به مصاحبهٔ هاله با جرس به این نتیجه میرسد که وی حال خوشی نداشته و مرگ وی قابل پیشبینی بوده است.
پنجهبوکس
تلاش رجانیوز معطوف است به این که هاله سحابی با پنجهبوکس کشته نشده است: «وی [یحیی شامخی، فرزند هاله سحابی] همچنین گفت که برخی اخبار اغراق شده منتشر شده و نوشتهاند که با پنجهبوکس مادرم را کشتهاند که این قضیه پنجهبوکس واقعیت ندارد.»
کشته شدن یک زن در مراسم تشییع پدرش با پنجهبوکس توسط نیروهای لباسشخصی کاری است که سایتهای حامی اراذل و اوباش بیت رهبری نمیخواهند به حساب آنها گذاشته شود. اما اگر فردی با پنجهبوکس کشته نشده باشد به این معنی نیست که نیروهای لباسشخصی نقشی در کشته شدن وی نداشتهاند.
همه به هم کمک میکردند
به گزارش خبرگزاری ایسنا، از زبان علیرضا جانه، مدیر کل امنیتی انتظامی استان تهران، مراسم تشییع عزتالله سحابی به بستری برای همکاری مخالفان و نیروهای امنیتی تبدیل شده بوده و در این فضای همکاری، یکباره هالهٔ سحابی به واسطهٔ گرمای هوا و جانگداز بودن مرگ پدر به علاوهٔ حملهٔ قلبی فوت کرده است: «خبر منتشر شده از سوی برخی سایتهای خبری مبنی بر اینکه نیروهای امنیتی و انتظامی با خانم سحابی درگیر شدهاند، به هیچ وجه صحت ندارد. خانوادهٔ ایشان همکاری خوبی با ما داشتهاند. ما نیز در بحث مراسم تدفین به خانوادهٔ ایشان کمک کردیم.... خانم هاله سحابی بیماری قلبی داشتند، مدارک پزشکی وی نیز موجود است. فوت پدر و گرمای هوا مزید بر علت و منجر به فوت ایشان شد.»
تغییر صورت مسئله
خبرگزاری ایرنا اصولا موضع حملهٔ قلبی (طبیعی یا بر اثر برخورد ماموران) را تغییر داده و آن را به حملهٔ قلبی در خانه یا پس از بازگشت از مراسم و نه در حین مراسم تبدیل میکند: «اکبر دلاور، کارشناس مرکز فوریتهای پزشکی لواسان، گفت که خانم سحابی در منزل پدری یا در مسیر بازگشت از مراسم، از دنیا میرود و وقتی او را به مرکز منتقل کردند، حداقل ۳۰ دقیقه از زمان فوت او میگذشت. وی گفت که خانم سحابی دچار ایست قلبی شده و تلاش پزشک حاضر در محل برای احیای قلب او بینتیجه بوده است.»
مدیریت خیابانی و رسانهای مراسم تشییع
نیروهای امنیتی برای مدیریت تشییع جنازهٔ سحابی و پیامدهای آن علاوه بر کنترل خیابان و قبرستان، سایتهای خبری نزدیک به جریان ملیمذهبی (مثل میزاننیوز) را نیز از کار انداختند تا بتوانند با ساکت کردن نزدیکان و در عین حال نقل قول از آنها جریان خبررسانی را نیز تحت مدیریت خود داشته باشند.
دزدی جنازهها بخشی دیگر از مدیریت مراسم تشییع بوده است. نه تنها جسد مرحوم سحابی دزدیده شده و مراسم دفن بدون رضایت خانواده انجام شد، بلکه بلافاصله پس از مرگ هاله، جسد وی نیز در اختیار نیروهای امنیتی قرار گرفته است.
بخشی دیگر از این مدیریت خبری اعلام دستگیری دو نفر با سه بمب دستی و کلت کمری در مراسم تشییع جنازه بود که معمولا با سه هدف انجام میگیرد: تروریست معرفی کردن تشییعکنندگان، توجیه بازداشتها، و موجه جلوه دادن حضور نیروهای امنیتی و لباسشخصی در مراسم.
------------------------------------------------------
نظرات مطرح در این مقاله الزاما بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.