دیدار شش روزه ون جیابائو، نخست وزیر چین، از سه کشور عربستان، امارات و قطر، در جریان بحران ناشی از تهدیدهای ایران دایر بر بستن تنگه هرمز، امتیاز تازهای است که متحدان سیاست محدود ساختن جمهوری اسلامی، در جریان جنگ روانی تهران و واشینگتن کسب میکنند.
مهمترین موضوع مذاکرات نخست وزیر چین در عربستان، قطر و ابوظبی حفظ امنیت انرژی در خلیج فارس و توسعه همکاریهای دوجانبه در زمینههای نفت و گاز و پالایش است.
قرارداد نهایی ایجاد پالایشگاه بزرگی با ظرفیت ۴۰۰ هزار بشکه نفت در روز، در «یانبو» با سرمایه مشترک شرکت دولتی نفت عربستان «آرامکو» و «شینو پک» چین، در جریان دیدار ون جیابائو از عربستان به امضا خواهد رسید.
آرامکو ۶۲.۵ درصد از مالکیت پالایشگاه یاد شده را در اختیار خواهد داشت و ۲۷.۵ درصد باقیمانده سهام در متعلق به شرکت شینو پک خواهد بود. بخش بزرگی از تولیدات این پالایشگاه قرار است راهی بازارهای صادراتی منجمله کشور چین شود.
عربستان سعودی در جریان افزایش سریع تجارت خارجی با چین، علاوه بر افزایش صادرات نفت خام، صادرات مواد پالایش شده نفتی به آن کشور را نیز مورد توجه قرار داده است.
انتقال منابع تامین
در حال حاضر عربستان بزرگترین صادرکننده مواد نفتی به عربستان سعودی محسوب میشود، مقامی که تا همین سه سال قبل در اختیار ایران بود. ایران در حال حاضر بعد از کشور آفریقایی آنگولا، سومین صادرکننده نفت به چین محسوب میشود.
صادرات نفت خام عربستان به چین طی سال جاری نسبت به سال قبل بیش از ۱۲ درصد افزایش داشته است، در حالی که صادرات نفت خام ایران به آن کشور به همین نسبت کاهش یافته. بازار نفت چین با تخصیص بیش از ۲۲ درصد از مجموع صادرات نفت خام ایران، از اهمیت خاص برخوردار است.
گرچه مسئولان عربستان سعودی طی بیانیههای رسمی و در جریان گفتوگوهای دوجانبه با مقامات ایرانی اظهار میدارند که بازارهای صادراتی نفت ایران در آسیا را با نفت خود اشباع نخواهند ساخت، در عین حال، آمار و ارقام تجارت خارجی عربستان با چین و هند حاکی است که ریاض مسیر مخالف این جریان را با چراغ خاموش دنبال کند.
امارات و قطر
دو توقف بعدی نخست وزیر چین در خلیج فارس در امارات و قطر خواهد بود. در ابوظبی، آقای ون ضمن شرکت در کنفرانس جهانی انرژی، سیاستهای چین در زمینه امنیت انرژی را مطرح خواهد ساخت.
چین اگرچه مخالف تشدید تحریمهای جهانی علیه ایران است و ترجیح میدهد که تنوع منابع تامین نفت خود را همچنان حفظ کند، در عین حال، ادامه تامین نفت خام خود را به دفاع از صادرات نفت ایران ترجیح میدهد.
این سیاستی است که چین دقیقا در قبال مسدود ساختن تنگه هرمز و ضرورت آزادی جریان صدور نفت خام از خلیج فارس و ورود کالا به آن نیز دنبال میکند.
چین مخالف جدی حمله نظامی علیه ایران، حتی در صورت تلاش قطعی تهران برای دست یافتن به ظرفیت مبادرت به یک آزمایش اتمی است. در عین حال، باز نگاه داشتن تنگه هرمز را به هر قیمت، حتی از راه توسل به حمله نظامی علیه ایران، اولویت غیر قابل اجتناب خود تلقی میکند.
این دقیقا نکتهای است که غرب و همپیمانان آمریکا در حاشیه جنوبی خلیج فارس، در رابطه با چین مورد توجه خاص قرار داده و مصمم به حداکثر بهرهبرداری از آن هستند.
تاثیر تجارت بر سیاست
درخواستی که رهبران سه کشور عرب خلیج فارس طی مذاکرات شش روزه با نخست وزیر چین مطرح خواهند ساخت، همکاری جدی چین در اعمال فشارهای مالی و اقتصادی بیشتر بر تهران، و اجرای مفاد تحریمها به منظور متوقف ساختن جمهوری اسلامی در راه دست یافتن به سلاح اتمی، بدون توسل به جنگ علیه آن کشور است.
تعهد متقابل کشورهای عرب در مقابل پکن، ضمانت تامین نیازهای انرژی چین با حداکثر توان و پر کردن جای خالی ایران در بازارهای مصرف آن کشور است.
با توجه به افزایش قدرت مصرف کشورهای جنوبی خلیج فارس، بازارهای صادراتی این منطقه، نسبت به بازار کمرونق و بیثبات ایران برای چین از اهمیت بیشتری برخوردار است.
در گذشته به دلیل اهمیت بازارهای صادراتی آمریکا نسبت به بازار مصرفی ایران که کوچکتر از ده درصد آن است، پکن ضمن ابراز نارضایتی، و حتی مخالفت شفاهی با سیاستهای تنبیهی غرب علیه ایران، هنگام تصمیمگیریهای رسمی همواره در کنار آمریکا و متحدان آن و در مقابل ایران قرار گرفته است.
پیوستن چین (و روسیه) به ۴ قطعنامه تنبیهی شورای امنیت علیه ایران، شاهد روشن بر این نحوه عمل دوگانه پکن است. روند سیاستهای گذشته چین در قبال آمریکا و ایران، اینک در رابطه با کشورهای عربی و مقابله با ایران در حال تکرار شدن است.
پیشگامی آمریکا
طی دو سال گذشته، سیاست آمریکا در قبال دوستان نیمبند ایران در جامعه جهانی، یعنی چین و روسیه، علاوه بر وارد آوردن فشارهای مستقیم، استفاده از اهرمهای محلی و نفوذ کشورهای دیگر در پکن و مسکو، برای جلب همکاریهای بیشتر آنها در مقابله با ایران بوده است.
نزدیکی محسوس عربستان به چین نماد روشن موفقیت این سیاست به شمار میرود، اگرچه استعداد کافی در ریاض و پکن برای توسعه این مناسبات نیز از پیش وجود داشته است.
واشینگتن با درک این استعدادها، تشویق کشورهای متحد برای اعمال فشار علیه چین و روسیه در قبال ایران را کاملا کارساز و مکمل فشارهای مستقیم خود علیه دو کشور یاد شده تلقی میکند.
پیگیری این سیاست موازی را میتوان در برنامه دیدار هفته جاری تیموتی گایتنر، وزیر خرانهداری آمریکا، از چین و ژاپن، چند روز پیش از آغاز سفر نخست وزیر چین به خلیج فارس، که با دعوت پادشاه عربستان سعودی و رهبران دو کشور دیگر میزبان وی صورت میگیرد، شاهد بود.
هدف سفر وزیر خزانهداری آمریکا به چین و ژاپن، تشویق دو کشور یاد شده به همکاری بیشتر در جهت اعمال تحریمهای تازه (بانک مرکزی و نفت ایران از سوی آمریکا و جامعه اروپا) علیه تهران است.
اگرچه ژاپن به دلیل تعطیل ساختن اکثریت ۵۴ رآکتور اتمی خود، اینک بسیار بیشتر از گذشته متکی به واردات نفت از خارج است، تامین این نیاز افزوده، نه تنها متوجه منابع نفت صادراتی ایران نشده، که کاهش تکیه بر این منبع اینک مورد توجه قرار گرفته است.
در حال حاضر کمتر از ۱۰ درصد از نفت مورد نیاز ژاپن از سوی ایران تامین میشود. انتقال تدریجی منابع تامین این نیاز از ایران به سایر کشورهای نفتی صادرکننده هدف رفت و آمدهای سیاسی جاری در آسیا و حاشیه جنوبی خلیج فارس است.
مهمترین موضوع مذاکرات نخست وزیر چین در عربستان، قطر و ابوظبی حفظ امنیت انرژی در خلیج فارس و توسعه همکاریهای دوجانبه در زمینههای نفت و گاز و پالایش است.
قرارداد نهایی ایجاد پالایشگاه بزرگی با ظرفیت ۴۰۰ هزار بشکه نفت در روز، در «یانبو» با سرمایه مشترک شرکت دولتی نفت عربستان «آرامکو» و «شینو پک» چین، در جریان دیدار ون جیابائو از عربستان به امضا خواهد رسید.
آرامکو ۶۲.۵ درصد از مالکیت پالایشگاه یاد شده را در اختیار خواهد داشت و ۲۷.۵ درصد باقیمانده سهام در متعلق به شرکت شینو پک خواهد بود. بخش بزرگی از تولیدات این پالایشگاه قرار است راهی بازارهای صادراتی منجمله کشور چین شود.
عربستان سعودی در جریان افزایش سریع تجارت خارجی با چین، علاوه بر افزایش صادرات نفت خام، صادرات مواد پالایش شده نفتی به آن کشور را نیز مورد توجه قرار داده است.
انتقال منابع تامین
در حال حاضر عربستان بزرگترین صادرکننده مواد نفتی به عربستان سعودی محسوب میشود، مقامی که تا همین سه سال قبل در اختیار ایران بود. ایران در حال حاضر بعد از کشور آفریقایی آنگولا، سومین صادرکننده نفت به چین محسوب میشود.
صادرات نفت خام عربستان به چین طی سال جاری نسبت به سال قبل بیش از ۱۲ درصد افزایش داشته است، در حالی که صادرات نفت خام ایران به آن کشور به همین نسبت کاهش یافته. بازار نفت چین با تخصیص بیش از ۲۲ درصد از مجموع صادرات نفت خام ایران، از اهمیت خاص برخوردار است.
گرچه مسئولان عربستان سعودی طی بیانیههای رسمی و در جریان گفتوگوهای دوجانبه با مقامات ایرانی اظهار میدارند که بازارهای صادراتی نفت ایران در آسیا را با نفت خود اشباع نخواهند ساخت، در عین حال، آمار و ارقام تجارت خارجی عربستان با چین و هند حاکی است که ریاض مسیر مخالف این جریان را با چراغ خاموش دنبال کند.
امارات و قطر
دو توقف بعدی نخست وزیر چین در خلیج فارس در امارات و قطر خواهد بود. در ابوظبی، آقای ون ضمن شرکت در کنفرانس جهانی انرژی، سیاستهای چین در زمینه امنیت انرژی را مطرح خواهد ساخت.
چین اگرچه مخالف تشدید تحریمهای جهانی علیه ایران است و ترجیح میدهد که تنوع منابع تامین نفت خود را همچنان حفظ کند، در عین حال، ادامه تامین نفت خام خود را به دفاع از صادرات نفت ایران ترجیح میدهد.
این سیاستی است که چین دقیقا در قبال مسدود ساختن تنگه هرمز و ضرورت آزادی جریان صدور نفت خام از خلیج فارس و ورود کالا به آن نیز دنبال میکند.
چین مخالف جدی حمله نظامی علیه ایران، حتی در صورت تلاش قطعی تهران برای دست یافتن به ظرفیت مبادرت به یک آزمایش اتمی است. در عین حال، باز نگاه داشتن تنگه هرمز را به هر قیمت، حتی از راه توسل به حمله نظامی علیه ایران، اولویت غیر قابل اجتناب خود تلقی میکند.
این دقیقا نکتهای است که غرب و همپیمانان آمریکا در حاشیه جنوبی خلیج فارس، در رابطه با چین مورد توجه خاص قرار داده و مصمم به حداکثر بهرهبرداری از آن هستند.
تاثیر تجارت بر سیاست
درخواستی که رهبران سه کشور عرب خلیج فارس طی مذاکرات شش روزه با نخست وزیر چین مطرح خواهند ساخت، همکاری جدی چین در اعمال فشارهای مالی و اقتصادی بیشتر بر تهران، و اجرای مفاد تحریمها به منظور متوقف ساختن جمهوری اسلامی در راه دست یافتن به سلاح اتمی، بدون توسل به جنگ علیه آن کشور است.
تعهد متقابل کشورهای عرب در مقابل پکن، ضمانت تامین نیازهای انرژی چین با حداکثر توان و پر کردن جای خالی ایران در بازارهای مصرف آن کشور است.
با توجه به افزایش قدرت مصرف کشورهای جنوبی خلیج فارس، بازارهای صادراتی این منطقه، نسبت به بازار کمرونق و بیثبات ایران برای چین از اهمیت بیشتری برخوردار است.
در گذشته به دلیل اهمیت بازارهای صادراتی آمریکا نسبت به بازار مصرفی ایران که کوچکتر از ده درصد آن است، پکن ضمن ابراز نارضایتی، و حتی مخالفت شفاهی با سیاستهای تنبیهی غرب علیه ایران، هنگام تصمیمگیریهای رسمی همواره در کنار آمریکا و متحدان آن و در مقابل ایران قرار گرفته است.
پیوستن چین (و روسیه) به ۴ قطعنامه تنبیهی شورای امنیت علیه ایران، شاهد روشن بر این نحوه عمل دوگانه پکن است. روند سیاستهای گذشته چین در قبال آمریکا و ایران، اینک در رابطه با کشورهای عربی و مقابله با ایران در حال تکرار شدن است.
پیشگامی آمریکا
طی دو سال گذشته، سیاست آمریکا در قبال دوستان نیمبند ایران در جامعه جهانی، یعنی چین و روسیه، علاوه بر وارد آوردن فشارهای مستقیم، استفاده از اهرمهای محلی و نفوذ کشورهای دیگر در پکن و مسکو، برای جلب همکاریهای بیشتر آنها در مقابله با ایران بوده است.
نزدیکی محسوس عربستان به چین نماد روشن موفقیت این سیاست به شمار میرود، اگرچه استعداد کافی در ریاض و پکن برای توسعه این مناسبات نیز از پیش وجود داشته است.
واشینگتن با درک این استعدادها، تشویق کشورهای متحد برای اعمال فشار علیه چین و روسیه در قبال ایران را کاملا کارساز و مکمل فشارهای مستقیم خود علیه دو کشور یاد شده تلقی میکند.
پیگیری این سیاست موازی را میتوان در برنامه دیدار هفته جاری تیموتی گایتنر، وزیر خرانهداری آمریکا، از چین و ژاپن، چند روز پیش از آغاز سفر نخست وزیر چین به خلیج فارس، که با دعوت پادشاه عربستان سعودی و رهبران دو کشور دیگر میزبان وی صورت میگیرد، شاهد بود.
هدف سفر وزیر خزانهداری آمریکا به چین و ژاپن، تشویق دو کشور یاد شده به همکاری بیشتر در جهت اعمال تحریمهای تازه (بانک مرکزی و نفت ایران از سوی آمریکا و جامعه اروپا) علیه تهران است.
اگرچه ژاپن به دلیل تعطیل ساختن اکثریت ۵۴ رآکتور اتمی خود، اینک بسیار بیشتر از گذشته متکی به واردات نفت از خارج است، تامین این نیاز افزوده، نه تنها متوجه منابع نفت صادراتی ایران نشده، که کاهش تکیه بر این منبع اینک مورد توجه قرار گرفته است.
در حال حاضر کمتر از ۱۰ درصد از نفت مورد نیاز ژاپن از سوی ایران تامین میشود. انتقال تدریجی منابع تامین این نیاز از ایران به سایر کشورهای نفتی صادرکننده هدف رفت و آمدهای سیاسی جاری در آسیا و حاشیه جنوبی خلیج فارس است.