مرور یک سال برنامههای تلویزیون دولتی ایران، بیش از هر چیز غلبه سنگین سیاست و محافظهکاری را نشان میدهد.
سیاستهای برنامهسازی در شبکههای مختلف تلویزیون جمهوری اسلامی در سال ۸۹ آشکارا سختتر و محافظهکارانهتر شد، آنچنان که در این سال اندک روزنههایی هم که برای انتشار افکار گروههای مستقل معتقد به جمهوری اسلامی وجود داشت از میان رفت.
مدیران تلویزیون دولتی ایران در سال ۸۹ متاثر از شرایط جامعه و نیز نگاه صریح حاکمیت، برنامههای سیاسی-اجتماعی را هر چه بیشتر به سمت نوعی افراطگرایی بردند و آنها را تبدیل به بلندگوی تنها یک نوع تفکر در جامعه ایران کردند.
ساخت چند مستند سیاسی در مقاطع زمانی خاص با نامهایی چون «فتنه»، «سه روز بعد از واقعه» و «ویندوز قرمز» از جمله این برنامهها بود، مستندهایی که اغلب در واحد مرکزی خبر تهیه شده و روایتی است مطابق نظر حاکمیت از رویدادهای سیاسی و اجتماعی ایران پس از انتخابات.
در کنار این برنامهها، تولید مجموعههای تحلیلی و نمایشی در راستای تخطئه و زیر سوال بردن تفکرات فرهنگی و سیاسی جریانهای فکری روشنفکرانه در سال ۸۹ نیز افزایش قابل توجهی یافت.
رضا صدیق، روزنامهنگار حوزه فرهنگ، درباره رویکرد کلی مدیریت تلویزیون دولتی ایران در سال گذشته میگوید:
مهمترین اتفاقی که در سال ۱۳۸۹ در سازمان صدا و سیما افتاد، تغییر سیما بود که آقای میرباقری رفتند و آقای دارابی به جای ایشان آمدند.
آقای دارابی نیز از بدو ورودشان با بخشنامههایی که صادر کردند و جهتگیریهایی که انجام دادند، مشخص کردند که با چه نوع رویکردی و با چه سیاستگذاری خاصی این سمت را قبول کردهاند.
به نظر میآید در سال ۱۳۸۹، در سازمان صدا و سیما و در سطح تصمیمگیریهای کلان، سیاستها یکدستتر شده، و میشود از زاویهای گفت که این سیاستها محتاطانهتر شده است.
از زاویه دیگر در زمینه جناحبندی و بحثهای سیاسی، یکدستتر شده است. به نظر میآید الک و تصفیهای در گروه مدیران و کارکنان صدا و سیما صورت گرفته است، خیلیها تلویحا کنار گذاشته شدند.
در سال ۸۹ میتوان گفت که صدا و سیما موضع و تکلیف خودش را از نظر سیاستگذاری کاملا روشن کرد و در برنامههای آن هم به خوبی این سیاستگذاری را میتوانیم ببینیم. نمودش هم در ساخت برنامههای مستند و ویژهبرنامههای مناظرهای است که اخیرا پخش میکند.
رویکرد یکجانبهنگرانه تلویزیون ایران در بخش برنامههای مناظرهای و گفتوگو-محور نیز در سال ۱۳۸۹، نمود روشنی داشت.
دعوت از تندترین چهرههای نزدیک به حاکمیت جمهوری اسلامی و قرار دادن تریبون در اختیار آنها برای انتقاد از جریانهای مخالف، بیش از پیش دنبال شد. به این ترتیب محدود حضورهای جریانهای منتقد نزدیک به اصولگرایان نیز با بیان چند انتقاد از نزدیکان رئیس جمهور، متوقف شد، مانند حضور الیاس نادران در یکی از برنامههای «دیروز، امروز، فردا».
الیاس نادران: ببینید از سال گذشته پرونده بیمه ایران مطرح شده است. متهمینی داشته است، همه متهمین این پرونده، الا یک متهم دستگیر شدهاند.
قوه قضائیه رسما اعلام کرده است که این فرد- مثل بقیه افراد- در مظان اتهام است، یعنی اتهام متوجه او هم هست و باید بیاید و جواب بدهد. ما اگر نمیخواهیم تبعیضی باشد، چه جور باید این (عدم) تبعیض را نشان دهیم؟ با رفتار خودمان باید نشان بدهیم.
در این میان وجوه سرگرمیساز تلویزیون به عنوان یکی از کارکردهای اصلیاش در میان مردم ایران در سال ۸۹، با حاشیههای مختلف همراه بود.
افزایش تعداد شبکههای ماهوارهای خارج از ایران در دو بخش سیاسی و سرگرمی باعث شد که بیش از گذشته نگرانی از کاهش میزان مخاطبان تلویزیون در برنامههای نمایشی هم نزد مدیران افزایش پیدا کند.
میزان انتقاداتی هم که در سال ۸۹ از شبکههای ماهوارهای همچون «فارسی وان» و «من و تو» به اندازه شبکههای خبررسانی از سوی مدیران و کارشناسان رسانه نزدیک به حاکمیت بیان شد، نشاندهنده این موضوع است. حتی کار به برخوردهای امنیتی هم رسید. از جمله دادستان تهران از پلمب مرکز تولید برنامه برای شبکه فارسی وان خبر داد.
دادستان تهران: شبکه فارسی وان در حوزه کاملا تخصصی خانواده علیه خانواده ورود کرده بود. گزارشاتی که به پلیس رسیده بود نشان میداد که اینها بدون داشتن هیچ گونه مجوزی در تهران دفتری دایر کردهاند و یک فیلم ۵۷۰ قسمتی در حال دوبله بود و بخشهایی هم ترجمه شده و پخش شده بود. بنابراین پلیس بر روی این گزارش کار کرد و آنجا به دستور قاضی بازرسی شد و تاسیسات آنجا پلمب شد.
سال ۸۹ تلویزیون دولتی ایران با نوع جدیدی از رقیبان هم مواجه شد. در این سال دو سریال «قهوه تلخ» و «قلب یخی» نیز بدون پخش از تلویزیون و به شکل عرضه در شبکه فیلم خانگی، بینندگان بسیاری پیدا کرد.
بدین ترتیب چالش جذب مخاطب در سال ۸۹ بیش از گذشته به چشم آمد، نکتهای که آقای صدیق هم به آن اشاره میکند:
صدیق: تلویزیون در سال ۸۹ در بحث نمایشی به صورت جدی در حال رقابت با شبکههای ماهوارهای و بهخصوص شبکه فارسی وان و کمی بعدتر، شبکه من و تو و امثالهم بود.
حالا از سوی دیگر شما سریالهای عرضه شده در شبکههای خانگی مثل قهوه تلخ و قلب یخی را هم اضافه کنید، بحث رقابت برنامههای نمایشی با شبکههای ماهوارهای و شبکههای خانگی پررنگتر میشود.
اما امسال به دلیل دلزدگی مردم از تلویزیون به علت بحثهایی که بعد از انتخابات سال ۸۸ پیش آمد، علیرغم کاهش بودجه در سطح سازمان صدا و سیما، باز هم شاهد حجم تولید تلهفیلمها بودیم.
از میان برنامههای پربیننده سال ۸۹ تلویزیون دولتی ایران در حوزه برنامههای ترکیبی و نمایشی، میتوان به سریالهای مختارنامه، فاصلهها، زیر هشت و در مسیر زایندهرود اشاره کرد.
در بخش برنامههای ترکیبی هم همچنان برنامه ۹۰ با فاصله، از بقیه جلوتر بود و برنامه هفت هم در مقطع جشنواره فیلم فجر، بینندگانی پیدا کرد.
رضا صدیق درباره سریالهای موفق سال ۸۹ میگوید: در بحث سریال، در سالی که پشت سر گذاشتیم، حد سریالهای تولید شده به نسبت سالهای گذشته بالا بود.
اما باز هم از نظر کیفی این سریالها قابل توجه نبودند. در زمینه طنز به علت عدم حضور اشخاصی چون رضا عطاران و مهران مدیری که نوع نگاه خاص و متفاوتی در این زمینه داشتند، تلویزیون در بحث طنز به تکرار رسید.
کار تلویزیون در این زمینه به جایی رسید که دست به دامن اشخاصی مانند مسعود دهنمکی و سریال دارا و ندار او شد.
در بحث سریالهای داستانی به اعتقاد من از نظر کیفی، ساختاری و نمایشی، در این سال ما فقط دو سریال قابل توجه داشتیم، یکی سریال مختارنامه و دیگری هم سریال زیر هشت سیروس مقدم.
البته مختارنامه به تولید مدیریت فعلی سازمان صدا و سیما برنمیگردد و هفت یا هشت سالی بود که در حال تولید بود و در این مقطع مهیا و پخش شد، و جزء سریالهای خوب تاریخی ما محسوب میشود.
تلویزیون دولتی ایران در حالی سال ۸۹ را پشت سر گذاشت که بیش از هر زمان دیگری بر تکرار عنوان «رسانه ملی» برای خود اصرار داشت، هر چند که در همین سال، بیش از همیشه، با چالش فاصله گرفتن از جامعه مخاطبش روبهرو شده بود.
سیاستهای برنامهسازی در شبکههای مختلف تلویزیون جمهوری اسلامی در سال ۸۹ آشکارا سختتر و محافظهکارانهتر شد، آنچنان که در این سال اندک روزنههایی هم که برای انتشار افکار گروههای مستقل معتقد به جمهوری اسلامی وجود داشت از میان رفت.
مدیران تلویزیون دولتی ایران در سال ۸۹ متاثر از شرایط جامعه و نیز نگاه صریح حاکمیت، برنامههای سیاسی-اجتماعی را هر چه بیشتر به سمت نوعی افراطگرایی بردند و آنها را تبدیل به بلندگوی تنها یک نوع تفکر در جامعه ایران کردند.
ساخت چند مستند سیاسی در مقاطع زمانی خاص با نامهایی چون «فتنه»، «سه روز بعد از واقعه» و «ویندوز قرمز» از جمله این برنامهها بود، مستندهایی که اغلب در واحد مرکزی خبر تهیه شده و روایتی است مطابق نظر حاکمیت از رویدادهای سیاسی و اجتماعی ایران پس از انتخابات.
در کنار این برنامهها، تولید مجموعههای تحلیلی و نمایشی در راستای تخطئه و زیر سوال بردن تفکرات فرهنگی و سیاسی جریانهای فکری روشنفکرانه در سال ۸۹ نیز افزایش قابل توجهی یافت.
رضا صدیق، روزنامهنگار حوزه فرهنگ، درباره رویکرد کلی مدیریت تلویزیون دولتی ایران در سال گذشته میگوید:
مهمترین اتفاقی که در سال ۱۳۸۹ در سازمان صدا و سیما افتاد، تغییر سیما بود که آقای میرباقری رفتند و آقای دارابی به جای ایشان آمدند.
آقای دارابی نیز از بدو ورودشان با بخشنامههایی که صادر کردند و جهتگیریهایی که انجام دادند، مشخص کردند که با چه نوع رویکردی و با چه سیاستگذاری خاصی این سمت را قبول کردهاند.
به نظر میآید در سال ۱۳۸۹، در سازمان صدا و سیما و در سطح تصمیمگیریهای کلان، سیاستها یکدستتر شده، و میشود از زاویهای گفت که این سیاستها محتاطانهتر شده است.
از زاویه دیگر در زمینه جناحبندی و بحثهای سیاسی، یکدستتر شده است. به نظر میآید الک و تصفیهای در گروه مدیران و کارکنان صدا و سیما صورت گرفته است، خیلیها تلویحا کنار گذاشته شدند.
در سال ۸۹ میتوان گفت که صدا و سیما موضع و تکلیف خودش را از نظر سیاستگذاری کاملا روشن کرد و در برنامههای آن هم به خوبی این سیاستگذاری را میتوانیم ببینیم. نمودش هم در ساخت برنامههای مستند و ویژهبرنامههای مناظرهای است که اخیرا پخش میکند.
رویکرد یکجانبهنگرانه تلویزیون ایران در بخش برنامههای مناظرهای و گفتوگو-محور نیز در سال ۱۳۸۹، نمود روشنی داشت.
دعوت از تندترین چهرههای نزدیک به حاکمیت جمهوری اسلامی و قرار دادن تریبون در اختیار آنها برای انتقاد از جریانهای مخالف، بیش از پیش دنبال شد. به این ترتیب محدود حضورهای جریانهای منتقد نزدیک به اصولگرایان نیز با بیان چند انتقاد از نزدیکان رئیس جمهور، متوقف شد، مانند حضور الیاس نادران در یکی از برنامههای «دیروز، امروز، فردا».
الیاس نادران: ببینید از سال گذشته پرونده بیمه ایران مطرح شده است. متهمینی داشته است، همه متهمین این پرونده، الا یک متهم دستگیر شدهاند.
قوه قضائیه رسما اعلام کرده است که این فرد- مثل بقیه افراد- در مظان اتهام است، یعنی اتهام متوجه او هم هست و باید بیاید و جواب بدهد. ما اگر نمیخواهیم تبعیضی باشد، چه جور باید این (عدم) تبعیض را نشان دهیم؟ با رفتار خودمان باید نشان بدهیم.
در این میان وجوه سرگرمیساز تلویزیون به عنوان یکی از کارکردهای اصلیاش در میان مردم ایران در سال ۸۹، با حاشیههای مختلف همراه بود.
افزایش تعداد شبکههای ماهوارهای خارج از ایران در دو بخش سیاسی و سرگرمی باعث شد که بیش از گذشته نگرانی از کاهش میزان مخاطبان تلویزیون در برنامههای نمایشی هم نزد مدیران افزایش پیدا کند.
میزان انتقاداتی هم که در سال ۸۹ از شبکههای ماهوارهای همچون «فارسی وان» و «من و تو» به اندازه شبکههای خبررسانی از سوی مدیران و کارشناسان رسانه نزدیک به حاکمیت بیان شد، نشاندهنده این موضوع است. حتی کار به برخوردهای امنیتی هم رسید. از جمله دادستان تهران از پلمب مرکز تولید برنامه برای شبکه فارسی وان خبر داد.
دادستان تهران: شبکه فارسی وان در حوزه کاملا تخصصی خانواده علیه خانواده ورود کرده بود. گزارشاتی که به پلیس رسیده بود نشان میداد که اینها بدون داشتن هیچ گونه مجوزی در تهران دفتری دایر کردهاند و یک فیلم ۵۷۰ قسمتی در حال دوبله بود و بخشهایی هم ترجمه شده و پخش شده بود. بنابراین پلیس بر روی این گزارش کار کرد و آنجا به دستور قاضی بازرسی شد و تاسیسات آنجا پلمب شد.
سال ۸۹ تلویزیون دولتی ایران با نوع جدیدی از رقیبان هم مواجه شد. در این سال دو سریال «قهوه تلخ» و «قلب یخی» نیز بدون پخش از تلویزیون و به شکل عرضه در شبکه فیلم خانگی، بینندگان بسیاری پیدا کرد.
بدین ترتیب چالش جذب مخاطب در سال ۸۹ بیش از گذشته به چشم آمد، نکتهای که آقای صدیق هم به آن اشاره میکند:
صدیق: تلویزیون در سال ۸۹ در بحث نمایشی به صورت جدی در حال رقابت با شبکههای ماهوارهای و بهخصوص شبکه فارسی وان و کمی بعدتر، شبکه من و تو و امثالهم بود.
حالا از سوی دیگر شما سریالهای عرضه شده در شبکههای خانگی مثل قهوه تلخ و قلب یخی را هم اضافه کنید، بحث رقابت برنامههای نمایشی با شبکههای ماهوارهای و شبکههای خانگی پررنگتر میشود.
اما امسال به دلیل دلزدگی مردم از تلویزیون به علت بحثهایی که بعد از انتخابات سال ۸۸ پیش آمد، علیرغم کاهش بودجه در سطح سازمان صدا و سیما، باز هم شاهد حجم تولید تلهفیلمها بودیم.
از میان برنامههای پربیننده سال ۸۹ تلویزیون دولتی ایران در حوزه برنامههای ترکیبی و نمایشی، میتوان به سریالهای مختارنامه، فاصلهها، زیر هشت و در مسیر زایندهرود اشاره کرد.
در بخش برنامههای ترکیبی هم همچنان برنامه ۹۰ با فاصله، از بقیه جلوتر بود و برنامه هفت هم در مقطع جشنواره فیلم فجر، بینندگانی پیدا کرد.
رضا صدیق درباره سریالهای موفق سال ۸۹ میگوید: در بحث سریال، در سالی که پشت سر گذاشتیم، حد سریالهای تولید شده به نسبت سالهای گذشته بالا بود.
اما باز هم از نظر کیفی این سریالها قابل توجه نبودند. در زمینه طنز به علت عدم حضور اشخاصی چون رضا عطاران و مهران مدیری که نوع نگاه خاص و متفاوتی در این زمینه داشتند، تلویزیون در بحث طنز به تکرار رسید.
کار تلویزیون در این زمینه به جایی رسید که دست به دامن اشخاصی مانند مسعود دهنمکی و سریال دارا و ندار او شد.
در بحث سریالهای داستانی به اعتقاد من از نظر کیفی، ساختاری و نمایشی، در این سال ما فقط دو سریال قابل توجه داشتیم، یکی سریال مختارنامه و دیگری هم سریال زیر هشت سیروس مقدم.
البته مختارنامه به تولید مدیریت فعلی سازمان صدا و سیما برنمیگردد و هفت یا هشت سالی بود که در حال تولید بود و در این مقطع مهیا و پخش شد، و جزء سریالهای خوب تاریخی ما محسوب میشود.
تلویزیون دولتی ایران در حالی سال ۸۹ را پشت سر گذاشت که بیش از هر زمان دیگری بر تکرار عنوان «رسانه ملی» برای خود اصرار داشت، هر چند که در همین سال، بیش از همیشه، با چالش فاصله گرفتن از جامعه مخاطبش روبهرو شده بود.