پایگاه داده باز ایران،پروژه نوآوری است برای جمعآوری دادههای مربوط به ایران در یک جا و ارائه آنها در قالبهایی که به راحتی قابل دسترس باشند. رادیو فردا با همکاری این نهاد مجموع مقالاتی را منتشر میکند.
دادههای منتشر شده از طرف مراجع رسمی آماری نشان میدهد خانوارهای ساکن در مناطق شهری مقدار مصرف انواع خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات را طی یک دهه اخیر نزدیک به ۲۰ درصد کاهش دادهاند.
این در حالی است که طی این مدت سهم هزینهای که خانوارها برای «خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات» صرف کردهاند تغییر چندانی نکرده است. به بیانی کاهش مصرف از یک سو و ثبات نسبی هزینه از سوی دیگر نشان میدهد که خانوارهای شهری ترجیح دادهاند به جای صرف هزینه بیشتر برای ثابت نگه داشتن اندازه سبد موادغذایی، مصرف آن را کاهش دهند. شاید هم بتوان گفت به خاطر افزایش قیمتها چارهای جز کاهش مصرف نداشتند.
تاثیر دوران هدفمندی یارانهها بر قیمت موادغذایی
طی ده سال اخیر به صورت میانگین خوراکیها و آشامیدنیها نزدیک به ۲۵ درصد هزینه خانوارهای شهری را به خود اختصاص دادهاند. بیشترین میزان آن در سال ۱۳۹۲ و کمترین در سال ۱۳۸۶ به چشم میخورد. جزییات این تغییرات در نمودار زیر قابل مشاهده است. از سال ۱۳۸۹ هدفمندییارانهها در ایران آغاز شد و طی آن یارانه دولتی به بخش انرژی دستخوش تغییرات شد.
همچنین یارانهای که دولت به برخی اقلام خوراکی نظیر نان و لبنیات به صورت غیرمستقیم اختصاص میداد، تغییر کرد. در همین سالها بود که با تشدید تحریمهای اقتصادی علیه ایران نرخ دلار و طلا بهه شدت دگرگون شد و در نهایت تورم کم سابقهای رقم خورد. در این بین مواد خوراکی و آشامیدنی رشد قیمت قابل توجهی داشتند، حتی بیشتر از برخی بخشهای دیگر. برایمثال در سال ۸۸ قیمت نان سنگک ۲۰۰ تومان بود و در سال ۹۲ به ۸۰۰ تومان رسید، یا قیمت یک کیلو گوشت گوسفندی ازز ۱۱هزار و ۷۰۰ تومان در سال ۸۸ به ۳۰ هزار تومان در سال ۹۲ رسید. قیمت برنج ایرانی در این دوره حدودا سه برابر و قیمت سیبزمینی نیز حدودا شش برابر شد.
سفره خانوارهای شهری کوچکتر شده است
در گزارشهایی که از سوی بانک مرکزی و مرکز آمار ارائه میشود، مبنای این اطلاعات مقدار مصرف در خانوار است و نه سرانه مصرف. برای دقیقتر شدن تحلیل سفره خانوارهای شهری بهتر است سرانه مصرف را استخراج کنیم، چراکه تعداد افراد خانوار در این سالها تغییر کرده است. بر این اساس در اینجا مقدار مصرف هر ردیف از خوراکیها و آشامیدنیها تقسیم بر بعد خانوار در همان سال شده و بر اساس آن سرانه مصرف استخراج شده است.
همانطور که در نمودار ۲ میبینیم، مصرف سرانه برنج از ۴۱.۵ کیلوگرم در سال ۱۳۸۵ با حدود ۷ کیلو کاهش به ۳۴ کیلوگرم در سال ۱۳۹۴ رسیده است. مصرف نان نیز در همین مدت با کاهش ۲۳ کیلوگرمی مواجه بوده است.
در بخش مصرف سرانه انواع گوشت، ردیف گوشت دام ۴ کیلو و انواع ماهی و حیوانات دریایی نزدیک به ۱ کیلوگرم در سال ۱۳۹۴ نسبت به سال ۱۳۸۵ کاهش داشتند. در مقابل مصرف گوشت پرندگان در سال گذشته نسبت به ده سال قبل (۱۳۸۵) افزایش حدود ۴ کیلوگرمی داشته است.
در بخش لبنیات و تخممرغ مصرف سرانه شیر از حدود ۵۳ کیلوگرم در سال ۱۳۸۵ به ۳۹ کیلوگرم در سال ۹۴ رسیده که بیانگر کاهش ۱۴ کیلویی آن است. از طرفی مصرف سرانه ماست نزدیک به ۲ کیلوگرم افزایش داشته است. مصرف پنیر تغییر قابل ذکری نداشته، اما مصرف تخممرغ ۱.۵ کیلوگرم برای هر نفر طی مدت مورد بحث افزایش داشته است.
مصرف سرانه انواع روغنهای نباتی نیز در این سالها یک کیلوگرم و مصرف قند و شکر هرکدام حدود ۲ کیلوگرم کاهش داشته است.
هزینه بیشتر برای درآمد کمتر
بررسی سهم هزینههای مربوط به گروه خوراکیها و آشامیدنیها نشان میدهد هرچه گروههای درآمدی بالاتر میرود سهم هزینه خوراکیها از هزینههای کل کاهش مییابد و بر عکس در گروههای درآمدی پایینتر هزینه خوراکیها فشار بیشتری را به سبد هزینههای خانوار تحمیل میکند. در نمودار زیر مشاهده میکنید که سهم خوراکیها در گروههای درآمدی متوسط تا پایینترین بیشترین سهم را به خود اختصاص داده است. این موضوع بیانگر فشار بیشتر بر خانوارهای فقیرتر جامعه برای تامین سفره غذایی است.
صرفه جویی اختیاری یا کاهش مصرف اجباری؟
بررسی مقدار مصرف هر یک از این گروهها و مقایسه آن با حد استاندارد مصرف برای هر نفر میتواند مورد توجه کارشناسان این حوزه قرار گیرد. اما آنچه اطلاعات مندرج در گزارش بانک مرکزی به ما میگوید این است که این کاهش مصرف به احتمال قوی اجباری رخ داده است.
اگر در کنار کاهش مصرف، سهم هزینه موادغذایی نیز از کل سبد هزینه خانوارها کاهش داشت، میشد این کاهش مصرف را نوعی صرفهجویی اختیاری توصیف کرد، اما ثبات سهم این ردیف فرضیه اجباری بودن کاهش مصرف را تقویت میکند. به بیانی با افزایش هزینهها در سایر گروهها شهروندان چاره را در ثابت نگهداشتن هزینههای مواد غذایی یافتند تا در سایر گروهها خللی ایجاد نشود؛ چراکه اگر قرار بود مصرف همچنان به روال سالهای قبل ادامه یابد، باید هزینه بیشتری پرداخت میشد و طبیعتا به سایر گروههای هزینهای فشار وارد میشد.
منابع از پایگاه داده باز ایران:
متوسطمقدارمصرفسالانهبرخیاقلامخوراكیها، آشاميدنیهاودخانياتيکخانوارشهریطیسالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۴
متوسطهزینهناخالصسالانهیکخانوارشهریبهتفکیکگروههایمختلفهزینهطیسالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۹۴
درصدتوزيعمتوسطهزينهناخالصسالانهيکخانواردرمناطقشهریايرانبرحسبگروههایمختلفهزينهدرطبقاتدرآمدپولیناخالصدرسال ۱۳۹۴