مشهد در تسخیر اصولگرایان است. همیشه اینطور بوده است. اصلاحطبان هرگز بخت چندانی برای به دست گرفتن مدیریت این قطب مهم مذهبی، اقتصادی و سیاسی نداشتهاند؛ با این حال هیچگاه نیز چنین مدیریت یکپارچهای از گروههای تندرو اصولگرا بر استان خراسان رضوی حاکم نبوده است.
استان خراسان رضوی و به طور ویژه مرکز آن، مشهد، پیچیدگیهای منحصر به فردی دارند.
مشهد زادگاه آیتالله خامنهای و محل مبارزههای سیاسی وی پیش از پیروزی انقلاب است و به همین جهت همیشه مورد توجه خاص وی قرار داشته است. در دو دهه گذشته، اولین و مهمترین سخنرانی سالانه رهبر جمهوری اسلامی در این شهر و در زیارتگاه امام هشتم شیعیان ایراد شده است.
وجود حرم امام رضا نیز به خودی خود مشهد را تبدیل به یکی از قطبهای مهم شیعیان جهان کرده و به مراکز مذهبی و حوزه علمیه آن جایگاه ویژهای بخشیده است.
از سوی دیگر، نباید نقش آستان قدس رضوی، بزرگترین مجموعه اوقاف ایران با ثروت و قدرت بسیار را در تأثیرگذاری در فضای سیاسی کشور از یاد برد.
مجموعه شرکتهای متعدد، دامنه نفوذ اقتصادی و نیز موقعیت تبلیغاتی ویژه آن، همگی آستان قدس رضوی را به یکی از مهمترین ابزار تأثیرگذار برای گسترش سیاستها و گفتمان مورد تأیید رهبر جمهوری اسلامی تبدیل کرده است.
انتخاب ابراهیم رئیسی، به تولیت این مرکز نیز صحت این موضوع را نشان میدهد. او در تمام سالهای فعالیتش از چهرههای نزدیک و مورد تایید آیتالله خامنهای به شمار رفته است.
به علاوه، وی داماد آیتالله علمالهدی است که یک تنه به عنوان امام جمعه و نماینده ولیفقیه در استان، سیاستهای رهبر جمهوری اسامی را پیش میبرد. تا آنجا که موضعگیریهای آیتالله خامنهای را میتوان به صورت هفتگی ابتدا بیپرده در نماز جمعه مشهد و سپس با زبانی دیگر از تریبون نماز جمعه تهران شنید.
علمالهدی بعد از تشکیل دولت روحانی، روز به روز مواضع تندتری نسبت به سیاستهای دولت گرفت.
او کسی است که در همه مسائل اظهارنظر میکند. از مخالفت با برجام و مذاکرههای هستهای گرفته تا افزایش ضریب نفوذ اینترنت در ایران و حجاب. یکی از جنجالیترین موضعگیریهای او مخالفت با برگزاری کنسرت موسیقی در خراسان رضوی و به طور اخص مشهد بود، تا آنجا که گفت: «کنسرت میخواهی؟ از مشهد برو».
مخالفت او البته با همراهی و همدستی دستگاه قضایی، منجر به لغو همه کنسرتها شد و با وجود واکنش حسن روحانی، رئیس جمهور، دولت و وزارت ارشاد در عمل عقبنشینی کردند و نتوانستند مقاومت کنند.
موقعیت سیاسی آیتالله علمالهدی و ابراهیم رئیسی، با درگذشت آیتالله واعظ طبسی، تولیت آستان قدس رضوی تقویت شد.
مرگ چهره اصولگرای سنتی و مقبول همه جناحهای سیاسی، راه را برای گروههای تندروتر اصولگرایان هموار و حمایتهای پدرسالارانه آیتالله علمالهدی قدرت آنان را روز به روز بیشتر کرد.
این موضوع تا جایی پیش رفته که هماکنون مشهد پایگاه اعضای جبهه پایداری شده است. گروهی که به افکار محمد تقی مصباح یزدی نزدیک هستند.
هر پنج نماینده مجلس شورای اسلامی در این شهر از اعضای جبهه پایداری و یا مورد حمایت این جریان هستند.
تمام ۲۵ عضو شورای شهر مشهد، اصولگرا هستند و از میان آنها ۱۹ نفر عضو جبهه پایداری هستند.
با چنین ترکیبی غافلگیر کننده نیست که شهردار این شهر «صولت مرتضوی» معاون سیاسی وزارت کشور دولت محمود احمدینژاد و رئیس ستاد انتخابات کشور در انتخابات ریاست جمهوری پرماجرای سال ۸۸ باشد.
تنها عرصهای که اصلاحطلبان پس از پیروزی حسن روحانی، امید داشتند بافتی متفاوت داشته باشد، سمت استانداری خراسان رضوی بود که هفت ماه محل مناقشه بود و سرانجام مسئولیت آن به «علیرضا رشیدیان» رسید. چهرهای امنیتی و نزدیک به دفتر رهبر جمهوری اسلامی.
ایرنا، پس از این انتصاب به نقل از حسین سبحانینیا از نمایندگان مجلس نوشت که رشیدیان چند سالی به عنوان مدیر کل اطلاعات استان خراسان رضوی و معاون وزیر اطلاعات فعالیت داشته است. همچنین جواد کریمی قدوسی دیگر نماینده مجلس هم سوابق او را معاون دستیار اجرایی دفتر رهبر جمهوری اسلامی و مسئول بازرسی بعثه آیت الله خامنهای عنوان کرده بود.
طبیعی است که با وجود چنین پایگاه سیاسی قدرتمندی، برخورد با اصلاحطلبان، پلمپ دفتر «مجمع مشورتی اصلاحطلبان خراسان رضوی» و جلوگیری از برگزاری برنامهها و مراسمی همچون سخنرانی علی مطهری، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی چندان دور از ذهن نباشد.
بویژه اگر در نظر بگیریم که این نخستین باری نبود که اصلاحطلبان با برخوردهای سلبی روبرو میشدند و چه بسا اگر اینبار شخص «علی مطهری» به واسطه جایگاه حقیقی و حقوقیاش نبود، ماجرا بازتاب گسترده پیدا نمیکرد.
به گفته اصلاحطلبان این شهر، «تمام امکانات معمول و متعارف همچون امکانات لجستیکی، فرهنگی و اقتصادی از آنها سلب میشود».
حسین اطهری، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی چند ماه قبل در نشستی با عنوان «آسیبشناسی انتخابات مجلس دهم» گفته بود: «در ایام انتخابات که هیچ، در ایام غیر از انتخابات هم در سطح شهر مشهد حتی یک مسجد را برای برگزاری مراسمهای مذهبی در اختیار نیروهای اصلاحطلب قرار نمیدهند».
این استاد دانشگاه البته فراتر از این برخوردهای سلبی، به موضوعی دیگر نیز پرداخته بود:« در مشهد علاوه بر شهرداری، گروههایی تحت عنوان ان جی او که سازمانهای غیر حکومتی هستند، وجود دارد و شاید بتوانم بگویم ۹۵ درصد این گروهها در مشهد در اختیار اصولگرایان است. خود این سازمانها مهمترین عامل ارتباط نیروهای اصولگرا با بدنه قشر محروم است».
به گفته محمود مرویان حسینی، مدیر کل سازمان تبلیغات اسلامی خراسان رضوی، این استان ۸۱۰۰ هیئت مذهبی ثبت شده دارد، فعالیت این هیئتها جدا از شبکههای قدرتمند مجموعههای مذهبی و فرهنگی دیگر همچون حسینیه قرآن و عترت، شورای تشکلهای فرهنگی و تشکلهایی مانند اینها هستند که طبقه محروم و فرودست مشهد را هدف قرار میدهند. گروهی که به گواه آمار در شهر مشهد با رشد روزافزون روبرو هستند.
به گفته امیرحسین قاضیزاده هاشمی، نماینده مجلس، «نرخ رشد حاشیهنشینی در مشهد بیشتر از شهرهای دیگر است و سالانه ۴۷ هزار حاشیهنشین به آن افزوده میشود».
با این اوصاف، اصلاحطلبان که در فقدان چهرههایی همچون آیتالله عبایی خراسانی شخصیتی محوری و ریشسفید ندارند، از هیچ مجالی نیز برای عرض اندام برخوردار نیستند و نفوذی نیز بر طبقه فرودست جامعه ندارند.
در چنین شرایطی رقبای تندرو آنها با حمایتهای عیان چهرههای نزدیک به آیتالله خامنهای همچون آیتالله علمالهدی، همراهی مسئولان قضایی استان، شهرداری، شورای شهر و دفاتر نمایندگان مجلس و نیز امدادهای نهادهای مذهبی و گروههایی چون انصار حزبالله مشهد، میتازانند.
هر چه از تعداد روزهای باقیمانده تا انتخابات ریاست جمهوری کاسته میشود، بر حجم چنین برخوردهای سلبی و میزان تندتر شدن فضای سیاسی مشهد افزوده خواهد شد.
به خصوص آنکه این شهر دو کاندیدای عمده با تشکیلات و عقبه سیاسی قدرتمند و نزدیک به مواضع آیتالله خامنهای نیز دارد.
محمدباقر قالیباف شهردار مشهدی تهران که حامیان پر و پا قرصی در این شهر دارد و به گفته مصطفی باقرزاده، عضو شورای مرکزی جبهه پایداری مشهد در گفتوگو با نشریه مثلث، «مجموعه مجمع ترویج فرهنگ و ارزشهای انقلاب اسلامی معروف به متفا، ذیل نام آقای دکتر قالیباف تعریف میشود». در صورتی که او برای ورود به انتخابات اعلام آمادگی کند، جریانهای سیاسی به راحتی پشت سر او قرار خواهند گرفت.
اما وضعیت نامزد احتمالی بعدی در مشهد، حتی از قالیباف هم بهتر است،سعید جلیلی سیاستمدار مشهدی نزدیک به جبهه پایداری، حامیان پرقدرتی در این شهر دارد.
او حتی در شهرداری هم به حضور برادرش وحید جلیلی، معاون فرهنگی شهرداری مشهد پشت گرم است که در موسم انتخابات میتواند سازماندهی مالی و سیاسی به نفع او ترتیب دهد.
به هر روی هر یک از این دو نفر که برای قرار گرفتن مقابل حسن روحانی در انتخابات سال ۹۶، به تصمیم برسد، مورد حمایت احمد علمالهدی خواهد بود.
با این حال سیاست خیلی قابل پیشبینی نیست. همانطور که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ این نام حسن روحانی بود که با اختلاف زیاد از شهر مشهد بیرون أمد.
اما معلوم نیست که این بار نیز بخت با روحانی در مشهد یار باشد. البته او قصد کرده است تا به بهانه برخورد با مراسم سخنرانی علی مطهری، مقابل تمام «افراطیگراییهایی» که «مایه شرمساری» خوانده، بایستد. او در نامهای به وزرای کشور و دادگستری تاکید کرده که «وزارت کشور و دولت تدبیر و امید» مسئولیت دارند از «حقوق اساسی» ملت ایران و مردم مشهد دفاع کنند.
با این حال اقدام روحانی برای به دست آوردن دل مشهدیها دیرهنگام است. گروههایی از جمله اصلاحطلبان و جریانهای معتدل از عملکرد او در خراسان رضوی راضی نیستند. آنها معتقدند دولت در مقابل احمد علمالهدی و جریانهای تندروی اصولگرا کوتاه آمده است. نتیجه این غفلت، تسخیر مشهد توسط اصولگرایان بوده است.