در پنجمین کنگره ملی «انرژی و اقتصاد» که یکشنبه سی ام خرداد ماه در محل همایش های بین المللی صدا و سیما در تهران برگزار شد، مسعود میرکاظمی وزیر نفت جمهوری اسلامی، خواسته و ناخواسته، بر چالش های بزرگ نفتی جمهوری اسلامی تاکید کرد به ویژه کاهش تدریجی صادرات نفتی ایران همزمان با وابسته شدن هر چه بیشتر اقتصاد آن به در آمد های حاصل از صدور طلای سیاه. دیگر نگرانی وزیر نفت جمهوری اسلامی، اوجگیری عراق در صحنه نفتی بین المللی است.
کاهش صادرات
یکی از مهم ترین چالش های کنونی اقتصادی ایران، افزایش مصرف داخلی نفت به زیان صادرات کشور است. به گفته آقای میر کاظمی ایران در سال های گذشته می توانست همزمان به نیاز های نفتی داخلی پاسخ دهد و در بازار جهانی این کالا نیز جایگاه خود را حفظ کند، اما در حال حاضر از منابع نفتی صادراتی خود برای برآورده ساختن نیاز های روز افزون داخلی استفاده می کند.
کاهش صادرات نفتی ایران، که مورد اشاره وزیر نفت جمهوری اسلامی است، بیش از بیش در آمار های بین المللی منعکس می شود. به پیش بینی صندوق بین المللی پول، نقش ایران به عنوان دومین صادر کننده نفت در سازمان اوپک (بعد از عربستان سعودی) عملا از میان رفته و این کشور، در سال ۲۰۱۱، بعد از عربستان و امارات و عراق، به ردیف چهارم در میان صادر کنندگان اوپک عقب رانده خواهد شد.
البته در سخنان وزیر نفت جمهوری اسلامی یک نکته بسیار مهم فراموش شده و آن این که افول صادرات ایران در عرصه نفت یک جبر گریز ناپذیر نیست، بلکه از گزینش های سیاسی و اقتصادی نظام تهران منشا گرفته است. اگر ایران به منافع ملی خود می پرداخت و از یک سیاست ویرانگر مکتبی در عرصه بین المللی پیروی نمی کرد، می توانست با برخورداری از سرمایه گذاری های بین المللی ظرفیت تولید داخلی نفت خود را به گونه ای چشمگیر به سطحی بالا تر از سطح کنونی (که بر پایه آمار رسمی پیرامون چهار میلیون و دویست هزار بشکه در روز نوسان می کند، اما به احتمال فراوان به زیر چهار میلیون بشکه کاهش یافته) برساند.
همچنین ایران به شرط برخورداری از یک اقتصاد کار آمد می توانست مصرف داخلی نفت خود را «عقلایی» کند و، همزمان، با استفاده از گاز، توان صادراتی خود را در عرصه نفت بالا ببرد.
سقوط توان صادراتی ایران در عرصه نفت عمدتا محصول سیاستی است که این کشور در زمینه بهره برداری از منابع عظیم انرژی خود در پیش گرفته است. ایران در شرایطی قرار گرفته که نه تنها غول های نفتی آمریکایی، بلکه دیگر شرکت های بلند آوازه نفتی اروپایی و آسیایی (توتال فرانسوی، انی ایتالیایی، بریتیش پترولیوم ، اینپکس ژاپنی، رپسول اسپانیایی و غیره..) به آن پشت کرده اند. حاصل آنکه میدان های نفتی ایران به عرصه فعالیت انحصاری پیمانکاران وابسته به سپاه پاسداران با مشارکت شرکت های دسته دوم و سوم مالزی و اندونزی و ویتنام بدل شده است.
چالش دیگری که وزیر نفت جمهوری اسلامی یکشنبه سی ام خرداد ماه بر آن تاکید کرد، افزایش وابستگی ایران به دلار های نفتی است. به گفته او در سال های گذشته از در آمد حاصل از صادرات هر بشکه نفت، ده تا بیست دلار به هزینه های کشور اختصاص می یافت، اما امروز این رقم به شصت و پنج دلار رسیده است. البته شاخص واقعی وابستگی اقتصاد ایران به نفت از آنچه آقای میر کاظمی می گوید بیشتر است و جمهوری اسلامی عملا با نفت بشکه ای هفتاد و پنج تا هشتاد دلار روزگار می گذراند.
چشم انداز اوجگیری عراق
همزمان با افول ظرفیت ایران در عرصه تولید و صدور نفت، چشم انداز اوجگیری عراق در صحنه نفتی خاور میانه و جهان به یک دلنگرانی مهم برای تکنوکرات های ارشد جمهوری اسلامی بدل شده است. سخنرانی سی ام خرداد ماه آقای میر کاظمی در پنجمین کنگره «انرژی و اقتصاد»، بازتابی از این دلنگرانی است.
در یک سال گذشته دولت عراق قرار داد های مهمی را با پانزده شرکت مهم آمریکایی، اروپایی و آسیایی امضا کرده، با این هدف که ظرفیت تولید نفت خود را به یازده تا دوازده میلیون بشکه در روز برساند. تبدیل شدن به یک «ابر قدرت نفتی»، هدفی است که حسین شهرستانی، وزیر نفت عراق، پنجشنبه ۲۷ خرداد ماه در جریان دیدار از کربلا یک بار دیگر بر آن تاکید کرد.
وزیر نفت جمهوری اسلامی یکشنبه، در اشاره ای آشکار به عراق (بی انکه از این کشور نام ببرد)، از اوجگیری همسایه غربی ایران در تولید و صادرات نفت ابراز نگرانی کرد و گفت که «کشور های تولید کننده گاه به رقابت در عرصه تولید وارد میشوند که سر انجام آن مشخص نیست». این موضعگیری منفی در قبال سیاست نفتی عراق، آنهم از سوی یک وزیر جمهوری اسلامی، طبعا با خشنودی مسئولان ارشد بغداد روبهرو نخواهد شد.
واقعیت آن است که شکلبندی میدان های نفتی خاورمیانه، با رقابتی آرام ولی پیگیر، رو به دگرگونی می رود و این دگرگونی هم بر بازار جهانی انرژی و هم بر متغیر های ژئوپولیتیک تاثیری انکار ناپذیر خواهد داشت. در یک سوی این رقابت، صنعت نفت عراق قرار دارد که در پی سال های دراز کمر راست می کند و بلند آوازه ترین غول های انرژی را به سوی خویش می کشاند. در سوی دیگر همان رقابت، ایران را می بینیم که زیر فشار تحریم های بین المللی، همه شرکت های معتبر انرژی از حضور در میدان های نفتی افسانه ای اش سر باز می زنند.
فرجام این رقابت طبعا بر رابطه قدرت ها در منطقه نیز تاثیری تعیین کننده دارد. سید مهدی حسینی، معاون سابق امور بین المللی وزارت نفت تا آنجا پیش می رود که می گوید عراق در سال ۲۰۱۷، با نصف جمعیت ایران، سه برابر ایران نفت تولید خواهد کرد، به یک کشور ثروتمند و قدرتمند بدل خواهد شد و حتی امنیت ملی ایران را تهدید خواهد کرد، مگر آنکه، به گفته او، ایران بتواند صنعت نفت و گاز خود را به سرعت توسعه دهد.
کاهش صادرات
یکی از مهم ترین چالش های کنونی اقتصادی ایران، افزایش مصرف داخلی نفت به زیان صادرات کشور است. به گفته آقای میر کاظمی ایران در سال های گذشته می توانست همزمان به نیاز های نفتی داخلی پاسخ دهد و در بازار جهانی این کالا نیز جایگاه خود را حفظ کند، اما در حال حاضر از منابع نفتی صادراتی خود برای برآورده ساختن نیاز های روز افزون داخلی استفاده می کند.
کاهش صادرات نفتی ایران، که مورد اشاره وزیر نفت جمهوری اسلامی است، بیش از بیش در آمار های بین المللی منعکس می شود. به پیش بینی صندوق بین المللی پول، نقش ایران به عنوان دومین صادر کننده نفت در سازمان اوپک (بعد از عربستان سعودی) عملا از میان رفته و این کشور، در سال ۲۰۱۱، بعد از عربستان و امارات و عراق، به ردیف چهارم در میان صادر کنندگان اوپک عقب رانده خواهد شد.
البته در سخنان وزیر نفت جمهوری اسلامی یک نکته بسیار مهم فراموش شده و آن این که افول صادرات ایران در عرصه نفت یک جبر گریز ناپذیر نیست، بلکه از گزینش های سیاسی و اقتصادی نظام تهران منشا گرفته است. اگر ایران به منافع ملی خود می پرداخت و از یک سیاست ویرانگر مکتبی در عرصه بین المللی پیروی نمی کرد، می توانست با برخورداری از سرمایه گذاری های بین المللی ظرفیت تولید داخلی نفت خود را به گونه ای چشمگیر به سطحی بالا تر از سطح کنونی (که بر پایه آمار رسمی پیرامون چهار میلیون و دویست هزار بشکه در روز نوسان می کند، اما به احتمال فراوان به زیر چهار میلیون بشکه کاهش یافته) برساند.
معاون سابق امور بین المللی وزارت نفت تا آنجا پیش می رود که می گوید عراق در سال ۲۰۱۷، با نصف جمعیت ایران، سه برابر ایران نفت تولید خواهد کرد، به یک کشور ثروتمند و قدرتمند بدل خواهد شد و حتی امنیت ملی ایران را تهدید خواهد کرد، مگر آنکه، به گفته او، ایران بتواند صنعت نفت و گاز خود را به سرعت توسعه دهد.
سقوط توان صادراتی ایران در عرصه نفت عمدتا محصول سیاستی است که این کشور در زمینه بهره برداری از منابع عظیم انرژی خود در پیش گرفته است. ایران در شرایطی قرار گرفته که نه تنها غول های نفتی آمریکایی، بلکه دیگر شرکت های بلند آوازه نفتی اروپایی و آسیایی (توتال فرانسوی، انی ایتالیایی، بریتیش پترولیوم ، اینپکس ژاپنی، رپسول اسپانیایی و غیره..) به آن پشت کرده اند. حاصل آنکه میدان های نفتی ایران به عرصه فعالیت انحصاری پیمانکاران وابسته به سپاه پاسداران با مشارکت شرکت های دسته دوم و سوم مالزی و اندونزی و ویتنام بدل شده است.
چالش دیگری که وزیر نفت جمهوری اسلامی یکشنبه سی ام خرداد ماه بر آن تاکید کرد، افزایش وابستگی ایران به دلار های نفتی است. به گفته او در سال های گذشته از در آمد حاصل از صادرات هر بشکه نفت، ده تا بیست دلار به هزینه های کشور اختصاص می یافت، اما امروز این رقم به شصت و پنج دلار رسیده است. البته شاخص واقعی وابستگی اقتصاد ایران به نفت از آنچه آقای میر کاظمی می گوید بیشتر است و جمهوری اسلامی عملا با نفت بشکه ای هفتاد و پنج تا هشتاد دلار روزگار می گذراند.
چشم انداز اوجگیری عراق
همزمان با افول ظرفیت ایران در عرصه تولید و صدور نفت، چشم انداز اوجگیری عراق در صحنه نفتی خاور میانه و جهان به یک دلنگرانی مهم برای تکنوکرات های ارشد جمهوری اسلامی بدل شده است. سخنرانی سی ام خرداد ماه آقای میر کاظمی در پنجمین کنگره «انرژی و اقتصاد»، بازتابی از این دلنگرانی است.
در یک سال گذشته دولت عراق قرار داد های مهمی را با پانزده شرکت مهم آمریکایی، اروپایی و آسیایی امضا کرده، با این هدف که ظرفیت تولید نفت خود را به یازده تا دوازده میلیون بشکه در روز برساند. تبدیل شدن به یک «ابر قدرت نفتی»، هدفی است که حسین شهرستانی، وزیر نفت عراق، پنجشنبه ۲۷ خرداد ماه در جریان دیدار از کربلا یک بار دیگر بر آن تاکید کرد.
وزیر نفت جمهوری اسلامی یکشنبه، در اشاره ای آشکار به عراق (بی انکه از این کشور نام ببرد)، از اوجگیری همسایه غربی ایران در تولید و صادرات نفت ابراز نگرانی کرد و گفت که «کشور های تولید کننده گاه به رقابت در عرصه تولید وارد میشوند که سر انجام آن مشخص نیست». این موضعگیری منفی در قبال سیاست نفتی عراق، آنهم از سوی یک وزیر جمهوری اسلامی، طبعا با خشنودی مسئولان ارشد بغداد روبهرو نخواهد شد.
واقعیت آن است که شکلبندی میدان های نفتی خاورمیانه، با رقابتی آرام ولی پیگیر، رو به دگرگونی می رود و این دگرگونی هم بر بازار جهانی انرژی و هم بر متغیر های ژئوپولیتیک تاثیری انکار ناپذیر خواهد داشت. در یک سوی این رقابت، صنعت نفت عراق قرار دارد که در پی سال های دراز کمر راست می کند و بلند آوازه ترین غول های انرژی را به سوی خویش می کشاند. در سوی دیگر همان رقابت، ایران را می بینیم که زیر فشار تحریم های بین المللی، همه شرکت های معتبر انرژی از حضور در میدان های نفتی افسانه ای اش سر باز می زنند.
فرجام این رقابت طبعا بر رابطه قدرت ها در منطقه نیز تاثیری تعیین کننده دارد. سید مهدی حسینی، معاون سابق امور بین المللی وزارت نفت تا آنجا پیش می رود که می گوید عراق در سال ۲۰۱۷، با نصف جمعیت ایران، سه برابر ایران نفت تولید خواهد کرد، به یک کشور ثروتمند و قدرتمند بدل خواهد شد و حتی امنیت ملی ایران را تهدید خواهد کرد، مگر آنکه، به گفته او، ایران بتواند صنعت نفت و گاز خود را به سرعت توسعه دهد.