سفیر گابن در شورای امنیت سازمان ملل که از ماه جاری ریاست شورای امنیت سازمان ملل را به عهده دارد، اعلام کرد شورای امنیت احتمالا در این ماه پیشنویس طرح کشورهای غربی را برای چهارمین دور تحریمهای ایران مورد بررسی قرار میدهد.
اولویت کشورهای ۵+۱ در تحریمهای ایران آن است که این تحریمها از سوی شورای امنیت سازمان ملل اعمال شود و به این ترتیب هماهنگی جامعه جهانی در این زمینه حفظ گردد. اما حق وتوی روسیه و چین در شورای امنیت -و به خصوص چین- قطعیت اعمال چنین تحریمهایی را با پرسش روبهرو میکند.
دکتر آلن مندوزا مدیرکل «بنیاد هِنری جکسون: طرح جغرافیای سیاسی دموکراسی» با اشاره به سفر اخیر جیمز استینبرگ، معاون وزارت خارجه ایالات متحده آمریکا، به چین و این که «آمریکا میتواند چین را به قبول تحریمهای سازمان ملل قانع کند»، میگوید: «این موضوع به میزان قابل ملاحظهای به ملاقات اخیر بین مقامهای دو کشور بستگی دارد. اکنون چین در میان کشورهای ۵+۱ تنها مانده چرا که روسیه بیش از همیشه به سوی همکاری با غرب متمایل شده است. حال جلب نظر چین بستگی به آن دارد که آمریکا در عوض این همکاری چه امتیازهایی به چین بدهد.»
دکتر امانوئل اتولنگی، کارشناس مسایل ایران و نویسنده کتاب «ایران: ابر قارچ اتمی»، معتقد است این فقط آمریکا نیست که برای جلب توجه چین به این کشور امتیاز میدهد، چین هم به همکاری آمریکا وابسته است و نمیخواهد در جامعه جهانی منزوی شود.
او میافزاید: « به نظر من بهای موفقیت کسب قطعنامه تحریم ایران در شورای امنیت آن است که قدری از شدت آن کاسته و رقیقتر شود. من پیشبینی میکنم مواردی که اکنون موجود است قدری گستردهتر شود، به عنوان مثال تعداد افرادی که سفر آنها یا اموالشان مورد تحریم است افزایش یابد، اما امیدوار نیستم با خواستهایی چون تحریم صدور بنزین و گازوئیل به ایران موافقت شود.»
در مورد نقش چین و با توجه به منافع اقتصادیش در ایران، آلن مندوزا به دریچهای دیگری از موضع چین نسبت به ایران اشاره میکند و میگوید: « در واقع رفتار چین بستگی به یک دخل و خرج کردن از سوی دولت این کشور دارد و این که ببیند با تحریمهایی نه چندان سخت علیه ایران چه میتواند به دست آورد. البته آنها با تحریمهای شدید موافقت نمیکنند و نمیخواهند نظام ایران ساقط شود، اما فکر میکنم خواهان تعدیل حکومت ایران باشند چرا که خطر ایران هستهای متوجه خود آنها نیز خواهد بود. بنابراین چین محاسبه دشواری در پیش دارد.»
حال سوالی که باقی میماند این است که اگر تحریمها از طرف سازمان ملل تایید نشود -یا آنطور که کشورهای غربی میخواهند، تایید نشود- گام احتمالی بعدی چه خواهد بود؟
دکتر اتولنگی در پاسخ میگوید: « اگر این طور شود -بسته به این که قطعنامه سازمان ملل برای تحریم ایران چه باشد کشورهای اروپایی به همراه آمریکا، کانادا، استرالیا، ژاپن، کره جنوبی و کشورهایی که مانند اینها فکر میکنند و نگران برنامه هستهای ایران هستند میتوانند تحریمهای سازمان ملل را قبول کرده، اما تحریمهای خودشان را نیز به آن اضافه کنند. اما یک سناریوی بدبینانه را هم میتوان پیشبینی کرد، این که در سازمان ملل هیچ توافقی در این زمینه حاصل نشود. آن وقت مجموعه کشورهایی که اشاره کردم، میتوانند با نادیده گرفتن سازمان ملل دست به تحریمهایی به مراتب شدیدتر بزنند.»
پس از آن که ایران خواستهای جامعه بینالمللی را نادیده گرفت و فرآیند غنی سازی را به کشور سومی محول نکرد، برخی از کارشناسان از احتمال چرخشی بزرگ در سیاست جامعه جهانی در برابر این کشور میگویند و این احتمال را مطرح میکنند که تلاش برای «جلوگیری از هستهای شدن» ایران کنار گذاشته و سیاست «مهار» ایران در پیش گرفته شود.
دکتر آلن مندوزا با این نظر کاملا مخالف است و میگوید: «من فکر میکنم سیاست غرب کماکان بر اساس جلوگیری از هستهای شدن ایران است و این سیاست در شرایط حال یک مصالحه و قبول خواست ایران است. دولت اوباما با در پیش گرفتن تحریمها دو هدف را دنبال میکند، اول جلوگیری از هستهای شدن ایران و دوم خودداری از حمله نظامی. حال اگر تحریمها کاری نشود آن وقت باید دید سیاست مهار میتواند در پیش گرفته شود یا نه.»
دکتر اتولنگی با تاکید بیشتری طرح سیاست «مهار» ایران را محکوم و احتمال آن را رد میکند. او میگوید: « آنها که سیاست مهار در برابر ایران را پیش میکشند به پیامدهای این سیاست درست فکر نکردهاند. بهای حتی تصور چنین سیاستی مواجه شدن با سالها بی ثباتی در منطقهای است که هم اکنون نیز از ثبات چندانی برخوردار نبوده و بسیار شکننده است. چنین بیثباتی میتواند منجر به جنگهای جدیدی در منطقه شود و همچنین مسابقه تسلیحاتی به خصوص تسلیحات هستهای را تقویت کند. بنابراین سیاست مهار در چنین شرایطی به هیچ عنوان سیاست مطلوبی نیست، علاوه بر این که چنین سیاستی خواست مردم ایران را برای تغییر به سوی دموکراسی نیز برای مدتی بسیار طولانی به تعویق خواهد انداخت.»
اولویت کشورهای ۵+۱ در تحریمهای ایران آن است که این تحریمها از سوی شورای امنیت سازمان ملل اعمال شود و به این ترتیب هماهنگی جامعه جهانی در این زمینه حفظ گردد. اما حق وتوی روسیه و چین در شورای امنیت -و به خصوص چین- قطعیت اعمال چنین تحریمهایی را با پرسش روبهرو میکند.
در همین زمینه:
دکتر امانوئل اتولنگی، کارشناس مسایل ایران و نویسنده کتاب «ایران: ابر قارچ اتمی»، معتقد است این فقط آمریکا نیست که برای جلب توجه چین به این کشور امتیاز میدهد، چین هم به همکاری آمریکا وابسته است و نمیخواهد در جامعه جهانی منزوی شود.
او میافزاید: « به نظر من بهای موفقیت کسب قطعنامه تحریم ایران در شورای امنیت آن است که قدری از شدت آن کاسته و رقیقتر شود. من پیشبینی میکنم مواردی که اکنون موجود است قدری گستردهتر شود، به عنوان مثال تعداد افرادی که سفر آنها یا اموالشان مورد تحریم است افزایش یابد، اما امیدوار نیستم با خواستهایی چون تحریم صدور بنزین و گازوئیل به ایران موافقت شود.»
در مورد نقش چین و با توجه به منافع اقتصادیش در ایران، آلن مندوزا به دریچهای دیگری از موضع چین نسبت به ایران اشاره میکند و میگوید: « در واقع رفتار چین بستگی به یک دخل و خرج کردن از سوی دولت این کشور دارد و این که ببیند با تحریمهایی نه چندان سخت علیه ایران چه میتواند به دست آورد. البته آنها با تحریمهای شدید موافقت نمیکنند و نمیخواهند نظام ایران ساقط شود، اما فکر میکنم خواهان تعدیل حکومت ایران باشند چرا که خطر ایران هستهای متوجه خود آنها نیز خواهد بود. بنابراین چین محاسبه دشواری در پیش دارد.»
حال سوالی که باقی میماند این است که اگر تحریمها از طرف سازمان ملل تایید نشود -یا آنطور که کشورهای غربی میخواهند، تایید نشود- گام احتمالی بعدی چه خواهد بود؟
دکتر اتولنگی در پاسخ میگوید: « اگر این طور شود -بسته به این که قطعنامه سازمان ملل برای تحریم ایران چه باشد کشورهای اروپایی به همراه آمریکا، کانادا، استرالیا، ژاپن، کره جنوبی و کشورهایی که مانند اینها فکر میکنند و نگران برنامه هستهای ایران هستند میتوانند تحریمهای سازمان ملل را قبول کرده، اما تحریمهای خودشان را نیز به آن اضافه کنند. اما یک سناریوی بدبینانه را هم میتوان پیشبینی کرد، این که در سازمان ملل هیچ توافقی در این زمینه حاصل نشود. آن وقت مجموعه کشورهایی که اشاره کردم، میتوانند با نادیده گرفتن سازمان ملل دست به تحریمهایی به مراتب شدیدتر بزنند.»
پس از آن که ایران خواستهای جامعه بینالمللی را نادیده گرفت و فرآیند غنی سازی را به کشور سومی محول نکرد، برخی از کارشناسان از احتمال چرخشی بزرگ در سیاست جامعه جهانی در برابر این کشور میگویند و این احتمال را مطرح میکنند که تلاش برای «جلوگیری از هستهای شدن» ایران کنار گذاشته و سیاست «مهار» ایران در پیش گرفته شود.
دکتر آلن مندوزا با این نظر کاملا مخالف است و میگوید: «من فکر میکنم سیاست غرب کماکان بر اساس جلوگیری از هستهای شدن ایران است و این سیاست در شرایط حال یک مصالحه و قبول خواست ایران است. دولت اوباما با در پیش گرفتن تحریمها دو هدف را دنبال میکند، اول جلوگیری از هستهای شدن ایران و دوم خودداری از حمله نظامی. حال اگر تحریمها کاری نشود آن وقت باید دید سیاست مهار میتواند در پیش گرفته شود یا نه.»
دکتر اتولنگی با تاکید بیشتری طرح سیاست «مهار» ایران را محکوم و احتمال آن را رد میکند. او میگوید: « آنها که سیاست مهار در برابر ایران را پیش میکشند به پیامدهای این سیاست درست فکر نکردهاند. بهای حتی تصور چنین سیاستی مواجه شدن با سالها بی ثباتی در منطقهای است که هم اکنون نیز از ثبات چندانی برخوردار نبوده و بسیار شکننده است. چنین بیثباتی میتواند منجر به جنگهای جدیدی در منطقه شود و همچنین مسابقه تسلیحاتی به خصوص تسلیحات هستهای را تقویت کند. بنابراین سیاست مهار در چنین شرایطی به هیچ عنوان سیاست مطلوبی نیست، علاوه بر این که چنین سیاستی خواست مردم ایران را برای تغییر به سوی دموکراسی نیز برای مدتی بسیار طولانی به تعویق خواهد انداخت.»