آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران به تازگی از حضور روحانیون جوان در دانشگاه ها به عنوان یک فرصت مغتنم نام برده و گفته است که «یکی از مظاهر اسلامی شدن دانشگاه ها همین است». آقای خامنه ای این اظهارات را در جمع روحانیون مسئول نهاده نمایندگی اش در دانشگاه های ایران بیان کرده است. یک روز پیش از گفته های اخیر رهبر جمهوری اسلامی ایران، محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران هم در همایش مسئولان نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه ها گفته بود که مدیران در تربیت دانشجویان غفلت کرده اند.
اسلامی کردن یا اسلامی شدن دانشگاه ها اولین بار ۱۴ ماه پس از انقلاب اسلامی بهمن ۵۷ در پیام نوروزی آیت الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، مطرح شد. آقای خمینی گفته بود باید انقلابی اساسی در تمام دانشگاه های سراسر ایران به وجود آید. گفته ای که مبنای انقلاب فرهنگی در آن سال ها قرار گرفت و اسلامی کردن دانشگاه ها را در دستور کار شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار داد. پس از حوادث انتخابات ریاست جمهوری دهم بحث اسلامی کردن دانشگاه ها بار دیگر در فضای جامعه طنین انداخت و در تریبون نماز جمعه مطرح شد.
به اعتقاد سعید رضوی فقیه، تحلیل گر مسائل سیاسی ایران در تهران طرح دوباره این موضوع دو نتیجه متفاوت و متناظر را برای طراحان آن دنبال دارد؛ «از یک طرف قصد حاکمیت اینست که با موج اعتراضی که علیه سیاست های جاری در دانشگاه ها برخاسته و سال ها هم هست که تداوم دارد مقابله کنند و از طرف دیگر ایجاد تغییرات و تحولات محتوایی در دروس دانشگاه ها هم سال هاست که مد نظر بعضی از روحانیون عالیرتبه است از جمله شاید آیت الله خامنه ای و به ویژه آیت الله مصباح یزدی...»
اما برخی هم مانند سعید پیوندی، استاد جامعه شناسی در پاریس که پژوهش هایی برای مسائل آموزشی انجام داده، معتقد است که جمهوری اسلامی ایران و دولتمردانش به دنبال شکاف عمیقی که با نسل جوان دانشجویان معترض پیدا کرده اند، به دنبال راهی برای ترمیم این شکاف می گردند و این واکنش فوری به این مسئله است.
آقای پیوندی به رادیو فردا می گوید: «هر بار که یک بحران در حکومت به وجود می آید، به خصوص رابطه اش با جامعه دچار مشکل می شود، بحث کارکرد نظام آموزشی و دانشگاه ها پیش می آید و مسئولان نظام فکر می کنند که اگر یک بحران یا مشکلی در رابطه شان با جوان ها و جامعه وجود دارد، این بر می گردد به خوب کارنکردن نظام آموزشی که به اندازه کافی اسلامی نشده است.»
محمود احمدی نژاد در گفته های بیستم تیرماه خود در جمع روحانیون خواستار تغییر موضع دانشگاه از علم و دانش به موضوع به گفته او «انسان» شده است و آیت الله خامنه ای بر وجود و بروز مجموعه روحانی در دانشگاه انگشت گذاشته است.
سعید پیوندی می گوید: «اساساً آموزش را در یک بعد کاملاً انفعالی می بینند و فکر می کنند که جوان ها یک لوح سفیدی هستند که اینها هرچه بگویند آنها هم تبدیل به آن چیزی که اینها می خواهند می شوند. برای همین هم فکر می کنند که به اندازه کافی به اینها مطالب اسلامی گفته نشده است یا آموزش اسلامی داده نشده. کسانی که نماینده این تفکر هستند، روحانیت است. برای همین هم دائم بر این وحدت تکیه می شود.»
در سال ۱۳۸۰ هم شورای عالی انقلاب فرهنگی پژوهشی را در این باره در دو بعد جامعه شناختی و نظری انجام داد. این پژوهش که زیر نظر نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه ها انجام شده بود، پیشنهاد می کرد که حرکتی که به گفته این پژوهش به سوی «ترکیب گرایی» است انجام گیرد. اما به ظاهر بعد از گذشت سه دهه، در بر همان پاشنه پیشین می چرخد. با این حال آیت الله خامنه ای در صحبت های اخیر خود لحن ملایم تری در برخورد با دانشجویان به کار گرفته و گفته است: «جوان دانشجوی ما انصافاً بی نظیر است. اساتید ما هم همینطور.» او همچنین در جمع روحانیون منتسب خود گفته است: «توی این دوره و در این مجموعه دولتی کار شما روان است. در بعضی از دولت ها به این روانی نبوده است. بعضی ها اصل قضیه را قبول نداشتند.»
در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی، رهبر جمهوری اسلامی ایران به انتقادات تند و تیز از مصطفی معین، وزیر علوم و تحقیقات و فنآوری وقت پرداخته بود و گفته بود: «در باب اسلامی شدن دانشگاه ها هم دیگر به من گزارش رسیده گفته اند به نظرم هفتاد و دو، سه جلسه تشکیل شده. آن شورای مربوط به اسلامی شدن دانشگاه ها. از آقای دکتر معین باید سئوال کنیم این مصوبات چند تا و چگونه در دانشگاه ها اجرا شده. من به ایشان گفتم. من اعتراض دارم. یک چیزهایی اش عکس شده. یعنی الان در دانشگاه های کشور ترویج موسیقی می شود. نباید بشود.»
برخی اجرای طرح هایی را فاقد پشتوانه تئوریک می دانند و همچون سعید رضوی فقیه معتقدند که مجریان طرح تصور درستی از گفته های خود ندارند؛ «اگر قرار بود که دانشگاه ها اسلامی شوند، سه دهه فرصت کافی برای روحانیون و حکومت دینی بود که دانشگاه ها را با همه ابزار و وسایلی که در اختیار دارند، اسلامی کنند. محتوای دروس را تغییر دهند. دانشجویان و اساتید را طراز اسلامی سیاسی و حکومتی کنند. اگر نتوانستند به این معناست که احتمالاً چنین امری امکان پذیر نیست و چنین هدفی قابل وصول نیست. حداقل به سادگی قابل وصول نیست.»
در حالی که تمام تمرکز صحبت های اخیر مقام های دولتی و مذهبی ایران بر دوش دانشگاه سنگینی می کند، محمد بنیادی، معاون پرورشی و تربیت بدنی سازمان آموزش و پرورش استان تهران از اعزام هزار روحانی به مدارس تحت عنوان افسران جنگ نرم خبر داده است. اما سعید پیوندی می گوید که در مجموع چنین تهدیداتی نمی تواند فضای دانشگاه ها را برای طولانی مدت تحت تاثیر خود قرار دهد.
این جامعه شناس می افزاید: «حوزه علمیه چه در روش کارش و چه در موضوع کارش و چه در محتوای درسی اش چیز جدیدی برای اینکه به دانشگاه بدهد، ندارد و تاثیر دانشگاه روی حوزه علمیه در سی سال پیش به مراتب بیشتر از تاثیر حوزه روی دانشگاه بوده. دانشگاه یک جایی است که تفکر انتقادی، فکر کردن و پرسشگری در آن جزو اساسی ترین کارکردهاست. برای همین هم نمی شود دانشگاه را گفت که چطور فکر کند. چطور دانشجو تربیت کند. چه چیزهایی را به دانشجو بدهد. دانشجو هم آن چیزها را یاد بگیرد.»
اجرای طرح اسلامی کردن دانشگاه ها در شرایط کنونی برای برخی تحلیل گران مسایل ایران تنها یادآور انقلاب فرهنگی ایران است. طرحی که به باور آنها در تمام نظام های ایدئولوژیک جهان آزموده شده و به نتیجه نرسیده است.
اسلامی کردن یا اسلامی شدن دانشگاه ها اولین بار ۱۴ ماه پس از انقلاب اسلامی بهمن ۵۷ در پیام نوروزی آیت الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، مطرح شد. آقای خمینی گفته بود باید انقلابی اساسی در تمام دانشگاه های سراسر ایران به وجود آید. گفته ای که مبنای انقلاب فرهنگی در آن سال ها قرار گرفت و اسلامی کردن دانشگاه ها را در دستور کار شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار داد. پس از حوادث انتخابات ریاست جمهوری دهم بحث اسلامی کردن دانشگاه ها بار دیگر در فضای جامعه طنین انداخت و در تریبون نماز جمعه مطرح شد.
به اعتقاد سعید رضوی فقیه، تحلیل گر مسائل سیاسی ایران در تهران طرح دوباره این موضوع دو نتیجه متفاوت و متناظر را برای طراحان آن دنبال دارد؛ «از یک طرف قصد حاکمیت اینست که با موج اعتراضی که علیه سیاست های جاری در دانشگاه ها برخاسته و سال ها هم هست که تداوم دارد مقابله کنند و از طرف دیگر ایجاد تغییرات و تحولات محتوایی در دروس دانشگاه ها هم سال هاست که مد نظر بعضی از روحانیون عالیرتبه است از جمله شاید آیت الله خامنه ای و به ویژه آیت الله مصباح یزدی...»
اما برخی هم مانند سعید پیوندی، استاد جامعه شناسی در پاریس که پژوهش هایی برای مسائل آموزشی انجام داده، معتقد است که جمهوری اسلامی ایران و دولتمردانش به دنبال شکاف عمیقی که با نسل جوان دانشجویان معترض پیدا کرده اند، به دنبال راهی برای ترمیم این شکاف می گردند و این واکنش فوری به این مسئله است.
آقای پیوندی به رادیو فردا می گوید: «هر بار که یک بحران در حکومت به وجود می آید، به خصوص رابطه اش با جامعه دچار مشکل می شود، بحث کارکرد نظام آموزشی و دانشگاه ها پیش می آید و مسئولان نظام فکر می کنند که اگر یک بحران یا مشکلی در رابطه شان با جوان ها و جامعه وجود دارد، این بر می گردد به خوب کارنکردن نظام آموزشی که به اندازه کافی اسلامی نشده است.»
محمود احمدی نژاد در گفته های بیستم تیرماه خود در جمع روحانیون خواستار تغییر موضع دانشگاه از علم و دانش به موضوع به گفته او «انسان» شده است و آیت الله خامنه ای بر وجود و بروز مجموعه روحانی در دانشگاه انگشت گذاشته است.
اسلامی کردن یا اسلامی شدن دانشگاه ها اولین بار ۱۴ ماه پس از انقلاب اسلامی بهمن ۵۷ در پیام نوروزی آیت الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، مطرح شد.
اما اگر این گفته ها را در امتداد هم بدانیم، روحانیون منتسب به رهبر جمهوری اسلامی در دانشگاه ها تا چه اندازه می توانند این شکاف را پر کنند؟سعید پیوندی می گوید: «اساساً آموزش را در یک بعد کاملاً انفعالی می بینند و فکر می کنند که جوان ها یک لوح سفیدی هستند که اینها هرچه بگویند آنها هم تبدیل به آن چیزی که اینها می خواهند می شوند. برای همین هم فکر می کنند که به اندازه کافی به اینها مطالب اسلامی گفته نشده است یا آموزش اسلامی داده نشده. کسانی که نماینده این تفکر هستند، روحانیت است. برای همین هم دائم بر این وحدت تکیه می شود.»
در سال ۱۳۸۰ هم شورای عالی انقلاب فرهنگی پژوهشی را در این باره در دو بعد جامعه شناختی و نظری انجام داد. این پژوهش که زیر نظر نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه ها انجام شده بود، پیشنهاد می کرد که حرکتی که به گفته این پژوهش به سوی «ترکیب گرایی» است انجام گیرد. اما به ظاهر بعد از گذشت سه دهه، در بر همان پاشنه پیشین می چرخد. با این حال آیت الله خامنه ای در صحبت های اخیر خود لحن ملایم تری در برخورد با دانشجویان به کار گرفته و گفته است: «جوان دانشجوی ما انصافاً بی نظیر است. اساتید ما هم همینطور.» او همچنین در جمع روحانیون منتسب خود گفته است: «توی این دوره و در این مجموعه دولتی کار شما روان است. در بعضی از دولت ها به این روانی نبوده است. بعضی ها اصل قضیه را قبول نداشتند.»
در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی، رهبر جمهوری اسلامی ایران به انتقادات تند و تیز از مصطفی معین، وزیر علوم و تحقیقات و فنآوری وقت پرداخته بود و گفته بود: «در باب اسلامی شدن دانشگاه ها هم دیگر به من گزارش رسیده گفته اند به نظرم هفتاد و دو، سه جلسه تشکیل شده. آن شورای مربوط به اسلامی شدن دانشگاه ها. از آقای دکتر معین باید سئوال کنیم این مصوبات چند تا و چگونه در دانشگاه ها اجرا شده. من به ایشان گفتم. من اعتراض دارم. یک چیزهایی اش عکس شده. یعنی الان در دانشگاه های کشور ترویج موسیقی می شود. نباید بشود.»
برخی اجرای طرح هایی را فاقد پشتوانه تئوریک می دانند و همچون سعید رضوی فقیه معتقدند که مجریان طرح تصور درستی از گفته های خود ندارند؛ «اگر قرار بود که دانشگاه ها اسلامی شوند، سه دهه فرصت کافی برای روحانیون و حکومت دینی بود که دانشگاه ها را با همه ابزار و وسایلی که در اختیار دارند، اسلامی کنند. محتوای دروس را تغییر دهند. دانشجویان و اساتید را طراز اسلامی سیاسی و حکومتی کنند. اگر نتوانستند به این معناست که احتمالاً چنین امری امکان پذیر نیست و چنین هدفی قابل وصول نیست. حداقل به سادگی قابل وصول نیست.»
در حالی که تمام تمرکز صحبت های اخیر مقام های دولتی و مذهبی ایران بر دوش دانشگاه سنگینی می کند، محمد بنیادی، معاون پرورشی و تربیت بدنی سازمان آموزش و پرورش استان تهران از اعزام هزار روحانی به مدارس تحت عنوان افسران جنگ نرم خبر داده است. اما سعید پیوندی می گوید که در مجموع چنین تهدیداتی نمی تواند فضای دانشگاه ها را برای طولانی مدت تحت تاثیر خود قرار دهد.
این جامعه شناس می افزاید: «حوزه علمیه چه در روش کارش و چه در موضوع کارش و چه در محتوای درسی اش چیز جدیدی برای اینکه به دانشگاه بدهد، ندارد و تاثیر دانشگاه روی حوزه علمیه در سی سال پیش به مراتب بیشتر از تاثیر حوزه روی دانشگاه بوده. دانشگاه یک جایی است که تفکر انتقادی، فکر کردن و پرسشگری در آن جزو اساسی ترین کارکردهاست. برای همین هم نمی شود دانشگاه را گفت که چطور فکر کند. چطور دانشجو تربیت کند. چه چیزهایی را به دانشجو بدهد. دانشجو هم آن چیزها را یاد بگیرد.»
اجرای طرح اسلامی کردن دانشگاه ها در شرایط کنونی برای برخی تحلیل گران مسایل ایران تنها یادآور انقلاب فرهنگی ایران است. طرحی که به باور آنها در تمام نظام های ایدئولوژیک جهان آزموده شده و به نتیجه نرسیده است.