مجمع روحانيون مبارز، مهمترين تشكل روحانى اصلاح طلبان ايران، با صدور بيانيهاى خواستار صدور مجوز براى برگزارى «راهپيمايى با شكوه» در اعتراض به پاره كردن عكس آيتالله خمينى شد.
این تازهترین واکنش مخالفان دولت به موضوع پاره شدن عکس آیتالله خمینی و نمایش آن در تلویزیون دولتی ایران است.
مجمع روحانيون مبارز پاره كردن عكس بنيانگذار جمهورى اسلامى را به افراد «مغرض و بيمار» نسبت داده است که به گفته آن، «تاب ديدن آفتاب درخشان وجود امام را نداشته و ندارند.»
هوادران دولت با محوریت این موضوع در روزهای گذشته به تندی علیه معترضان سخن گفتهاند.
آیتالله خامنهای نیز به این موضوع واکنش نشان داده است.
با این همه منتقدان، معترضان و مخالفان دولت این موضوع را بهانهای برای سرکوب دولتی، انجام حملات بعدی و یا حتی دستگیری رهبران مخالفت در ایران دانستهاند.
مجمع روحانیون مبارز نیز در پاسخ به این انتقادها در بیاینه خود گفته است: «درخواست يک راهپيمايى با شكوه براى نشان دادن دلبستگى همگان به راه امام و تجليل از ياد و نام او را دارد و در اين باب اقدام رسمى و مكاتبه با مسئولان ذيربط را به عمل مىآورد و نتيجه را به استحضار ملت شريف خواهد رساند.»
سراج الدین میردامادی، روزنامهنگار و تحلیلگر در پاریس در مورد واکنش هوادارن دولت و راهپیمایی آنها میگوید: حاکمیت جریان اقتدارگرا در داخل ایران، بخشی از نیروهای تبلیغاتی سیاسی را برای خودش همواره بسیج کرده و در تمام مناسبتهایی که اراده حاکمیت بر حضور و مانوور جمعیتی از تظاهرکنندگان باشد، اینها را سازماندهی شده داشته و به صحنه آورده است؛ و با تدوین و دستور و دیکته شعارهای مشخص، در مراسم های مختلف، پس از نماز جمعه تهران و در حوزههای علمیه، در مراکز بسیج و مساجد، سعی کرده یک مانوور اجتماعی را در تایید نظرات حاکمیت، محکوم کردن و منکوب کردن منتقدان و مخالف حاکمیت [به راه اندازد].
مسئله کفن پوشان و اعلام عزا کردن و سیاهپوش کردن و ندای «وا اسلاما» دادن چیزی بوده که در طول این سالها همواره مشاهده کردیم و به هیچ وجه برخاسته از یک حرکت خودجوش مردمی که مبتنی بر یک آگاهی و وجدان عمومی در جامعه ایران باشد، نیست.
آیا می شود این نظر را مورد تایید قرار داد که مراسمی که در شهرهای گوناگون برگزار شد، به نوعی نمایش قدرت از سوی حکومت در برابر معترضان بوده؟
بیتردید همین طور بود. حاکمیت تمام روشها را تا امروز برای سرکوب و فرونشاندن اعتراضها به کار برده است. به نظر میرسد که هم خود حاکمیت به این نتیجه رسیده و هم بیرون از حاکمیت، ناظران داخلی و خارجی، که این روش ها موثر نبوده است. [حاکمیت] تلاش میکند که بازی را به میدان دیگری بکشاند و از یک سری مقدسات که ممکن است در بخشی از جامعه ایرانی باشد، با تحریک احساسات سیاسی و اعتقادی به صحنه بکشد و سعی کند زمینهای را فراهم کند برای سرکوب بیشتر جنبش و به ویژه دستگیریهای قضائی امنیتی رهبران جنبش.
نکته مهم دیگر که وجود دارد این است که در طول تظاهرات پس از انتخابات، بارها و بارها عکس آیتالله خامنهای، رهبر کنونی، پاره شد. فارغ از این که بخواهم ارزشگذاری مثبت یا منفی کنم، این مسئله بارها و بارها در اینترنت بود، عکسهای متعددی از این منتشر شده و هیچگاه صدا و سیمای جمهوری اسلامی به این صرافت نیافتاد که از این مسئله پروپاگاندای سیاسی درست کند. نکته مهم این است که خود آنها به این نکته پی بردهاند که رهبری کنونی آنقدر دارای محبوبیت و جایگاه در تمامی تودهها نیست که اگر عکس ایشان پاره شود، بتواند حساسیتهای اجتماعی را برانگیزد.
در کنار این مراسم، شایعاتی مطرح شد که گویا قرار است که میرحسین موسوی بازداشت شود. در عین حال سپاه پاسداران هم اعلام کرد که در قبال این اتفاقاتی که رخ داده، یا اهانتهایی که صورت گرفته، نباید ساکت بود. فکر میکنید بحث دوباره بازداشت آقای موسوی در این شرایط چرا مطرح میشود؟
بحث بازداشت رهبران جنبش، آقایان موسوی و کروبی، بارها و بارها از سوی محافل نزدیک به اصولگرایان مطرح شده و روی آن تبلیغ شده است. البته وزیر اطلاعات اعلام کرد که تدبیری که رهبری و نظام اندیشیدهاند، این است که افرادی که خودشان تمایل دارند (به تعبیر ایشان) دستگیر شوند، را دستگیر نکنند. اما من فکر میکنم که در حاکمیت موجود جدالی بین دو بخش وجود دارد. یک بخش حداقل عقلانیت را در عدم دستگیری رهبران جنبش سبز فکر می کند و بخش دیگر که با افراط گرایی و تندروی تلاش میکند که زمینه دستگیری آقایان موسوی و کروبی را فراهم کند. این دو بخش باهم در جدال هستند و با استدلال هایی که با هم میآورند و با زور آزمایی که با هم میکنند، هر یک تلاش میکند که نظرش را بر دیگری غالب کند و بتواند نظر رهبری نظام و روسای قوا را برای این دستگیری جلب کند. حالا باید دید در ساعتها و روزهای آینده چه مقدار این دو گروه بر هم غلبه پیدا کنند و کدام یک دست بالاتری داشته و کدامیک توانسته است رهبری نظام را به نظر خود جلب کند.
این تازهترین واکنش مخالفان دولت به موضوع پاره شدن عکس آیتالله خمینی و نمایش آن در تلویزیون دولتی ایران است.
مجمع روحانيون مبارز پاره كردن عكس بنيانگذار جمهورى اسلامى را به افراد «مغرض و بيمار» نسبت داده است که به گفته آن، «تاب ديدن آفتاب درخشان وجود امام را نداشته و ندارند.»
هوادران دولت با محوریت این موضوع در روزهای گذشته به تندی علیه معترضان سخن گفتهاند.
آیتالله خامنهای نیز به این موضوع واکنش نشان داده است.
با این همه منتقدان، معترضان و مخالفان دولت این موضوع را بهانهای برای سرکوب دولتی، انجام حملات بعدی و یا حتی دستگیری رهبران مخالفت در ایران دانستهاند.
مجمع روحانیون مبارز نیز در پاسخ به این انتقادها در بیاینه خود گفته است: «درخواست يک راهپيمايى با شكوه براى نشان دادن دلبستگى همگان به راه امام و تجليل از ياد و نام او را دارد و در اين باب اقدام رسمى و مكاتبه با مسئولان ذيربط را به عمل مىآورد و نتيجه را به استحضار ملت شريف خواهد رساند.»
سراج الدین میردامادی، روزنامهنگار و تحلیلگر در پاریس در مورد واکنش هوادارن دولت و راهپیمایی آنها میگوید: حاکمیت جریان اقتدارگرا در داخل ایران، بخشی از نیروهای تبلیغاتی سیاسی را برای خودش همواره بسیج کرده و در تمام مناسبتهایی که اراده حاکمیت بر حضور و مانوور جمعیتی از تظاهرکنندگان باشد، اینها را سازماندهی شده داشته و به صحنه آورده است؛ و با تدوین و دستور و دیکته شعارهای مشخص، در مراسم های مختلف، پس از نماز جمعه تهران و در حوزههای علمیه، در مراکز بسیج و مساجد، سعی کرده یک مانوور اجتماعی را در تایید نظرات حاکمیت، محکوم کردن و منکوب کردن منتقدان و مخالف حاکمیت [به راه اندازد].
مسئله کفن پوشان و اعلام عزا کردن و سیاهپوش کردن و ندای «وا اسلاما» دادن چیزی بوده که در طول این سالها همواره مشاهده کردیم و به هیچ وجه برخاسته از یک حرکت خودجوش مردمی که مبتنی بر یک آگاهی و وجدان عمومی در جامعه ایران باشد، نیست.
آیا می شود این نظر را مورد تایید قرار داد که مراسمی که در شهرهای گوناگون برگزار شد، به نوعی نمایش قدرت از سوی حکومت در برابر معترضان بوده؟
بیتردید همین طور بود. حاکمیت تمام روشها را تا امروز برای سرکوب و فرونشاندن اعتراضها به کار برده است. به نظر میرسد که هم خود حاکمیت به این نتیجه رسیده و هم بیرون از حاکمیت، ناظران داخلی و خارجی، که این روش ها موثر نبوده است. [حاکمیت] تلاش میکند که بازی را به میدان دیگری بکشاند و از یک سری مقدسات که ممکن است در بخشی از جامعه ایرانی باشد، با تحریک احساسات سیاسی و اعتقادی به صحنه بکشد و سعی کند زمینهای را فراهم کند برای سرکوب بیشتر جنبش و به ویژه دستگیریهای قضائی امنیتی رهبران جنبش.
«به نظر میرسد که هم خود حاکمیت به این نتیجه رسیده و هم بیرون از حاکمیت، ناظران داخلی و خارجی، که این روش ها موثر نبوده است. [حاکمیت] تلاش میکند که بازی را به میدان دیگری بکشاند و... زمینهای را فراهم کند برای سرکوب بیشتر جنبش و به ویژه دستگیریهای قضائی امنیتی رهبران جنبش.»
در کنار این مراسم، شایعاتی مطرح شد که گویا قرار است که میرحسین موسوی بازداشت شود. در عین حال سپاه پاسداران هم اعلام کرد که در قبال این اتفاقاتی که رخ داده، یا اهانتهایی که صورت گرفته، نباید ساکت بود. فکر میکنید بحث دوباره بازداشت آقای موسوی در این شرایط چرا مطرح میشود؟
بحث بازداشت رهبران جنبش، آقایان موسوی و کروبی، بارها و بارها از سوی محافل نزدیک به اصولگرایان مطرح شده و روی آن تبلیغ شده است. البته وزیر اطلاعات اعلام کرد که تدبیری که رهبری و نظام اندیشیدهاند، این است که افرادی که خودشان تمایل دارند (به تعبیر ایشان) دستگیر شوند، را دستگیر نکنند. اما من فکر میکنم که در حاکمیت موجود جدالی بین دو بخش وجود دارد. یک بخش حداقل عقلانیت را در عدم دستگیری رهبران جنبش سبز فکر می کند و بخش دیگر که با افراط گرایی و تندروی تلاش میکند که زمینه دستگیری آقایان موسوی و کروبی را فراهم کند. این دو بخش باهم در جدال هستند و با استدلال هایی که با هم میآورند و با زور آزمایی که با هم میکنند، هر یک تلاش میکند که نظرش را بر دیگری غالب کند و بتواند نظر رهبری نظام و روسای قوا را برای این دستگیری جلب کند. حالا باید دید در ساعتها و روزهای آینده چه مقدار این دو گروه بر هم غلبه پیدا کنند و کدام یک دست بالاتری داشته و کدامیک توانسته است رهبری نظام را به نظر خود جلب کند.