پس از آنکه در روزهای گذشته احسان فتاحیان، جوان ۲۷ ساله کرد را اعدام کردند، در میان مدافعان حقوق بشر و کنشگران اجتماعی و مدنی نگرانی از اعدام شیرکو معارفی بیشتر شد. به ویژه که برخی از مدافعان حقوق بشر مانند سازمان عفو بینالملل اعدام احسان فتاحیان را «اقدامیتلافیجویانه در قبال ترور شماری از کارکنان دولتی در استان کردستان در شهریور ماه » نامیدهاند.
احسان فتاحیان که نخست به ۱۰ سال زندان محکوم شده بود، در دادگاه تجدید نظر به اتهام محاربه و عضویت در گروههای مخالف جمهوری اسلامیایران به اعدام محکوم شد. اینک شیرکو معارفی، سی ساله، زندانی کرد دیگری است که با همین اتهامها روبهرو ست یعنی «عضویت در یکی از گروههای مخالف جمهوری اسلامی». شیرکو معارفی به گفته پدرش با گروه «کوموله» در ارتباط بوده است. اما این ارتباط باز هم به گفته پدر شیرکو معارفی «از روی ناچاری و برای پیدا کردن شغل و کسب درآمد» بوده و او تنها «مبلغ کوموله» بوده است.
لقمان رایزن، یکی از وکلای این جوان کرد، در باره آنچه در روزهای گذشته در مورد پرونده او رخ داده است به «رادیو فردا» میگوید: آقای شیرکو معارفی به اتهام محاربه دستگیر شدند. بنده به عنوان وکیل تسخیری آقای معارفی در جلسات دادگاه ایشان حضور یافتم. در نهایت امر در دادگاه بدوی برای ایشان حکم اعدام صادر شد با استناد به یکی از شقوق چهارگانه حد محاربه. متعاقبا بنده و آقای شیخی به اتفاق هم به عنوان وکیل تعینی ایشان در پرونده با هم کار کردیم. درخواست تجدید نظر کردیم. دادگاه تجدید نظر استدلالات و استنباطات ما را قبول نکردند و متاسفانه این حکم مجددا تایید شد. به کمیسیون عفو و بخشودگی درخواست دادیم، هم من و هم همکارم آقای شیخی به اتفاق هم و هم خود آقای معارفی شخصا درخواست عفو را مطرح کردیم که متاسفانه این درخواست ما هم در آنجا مورد پذیرش واقع نشد.
آخرین اقدامی که در دست کار داریم درخواست اعاده دادرسی مستند به بند شش ماده ۲۷۲ قانون مجازات اسلامی است. با این استنباط و استدلال که مجازات صادره متناسب با جرم ارتکابی نیست. یعنی اعتقاد داریم که عمل ارتکابی در قالب محاربه نیست. و مجازات صادره متناسب با عمل ارتکابی توسط موکل من نیست. پذیرش اعاده دادرسی – اگر خدا بخواهد – اجرای حکم را به تعویق خواهد انداخت.
ببیند ما اعتقاد داریم که عملی که موکل بنده مرتکب شده است نفیا و اثباتا در قالب محاربه نباید تعریف میشده است. قانون مجازات اسلامیکه بعد از انقلاب به تصویب رسیده است مجازاتها را به پنج دسته قصاص، دیات، حدود، تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده تقسیم میکند. در قرآن محارب را تعریف کرده و مصداق محارب را هم تعریف کرده است و گفته است راه اثبات محاربه یا شهادت شهود است یا اقرار خود فرد.
مجازات محاربه هم چهار شکل دارد. قطع عضو یعنی قطع دست راست و پای چپ، به دار آویختن و اعدام و نفی بلد و تبعید است. ما میگوییم در حدود الهی قاضی حق تفسیر ندارد. دیگر قاضی نباید بگوید که بله، شاهدی نبوده و متهم هم اقرار نکرده است، ولی من شخصا از قرائنی که در پرونده بود به علم رسیدم.
قطعا باید حد الهی آن جور که هست اجرا و اثبات شود. عقیده بنده و جناب آقای شیخی – وکیل همکار من در پرونده – این است که عملی که موکل بنده مرتکب شدهاند یا اتهام محاربه به وی منتسب شده است در حد محاربه نیست. حتی اگر ایشان محارب باشند راه اثبات محارب در مسیر دادرسی رعایت نشده است. اظهارات کدام شاهد در دادگاه استماع شده است؟ کما اینکه ما بالغ بر ۲۵ شاهد به دادگاه معرفی کردهایم که دادگاه استماع کند که ایشان محارب نیست. متاسفانه این روال رعایت نشده است و عقیده ما بر این است که ایشان محارب نیست.
احسان فتاحیان که نخست به ۱۰ سال زندان محکوم شده بود، در دادگاه تجدید نظر به اتهام محاربه و عضویت در گروههای مخالف جمهوری اسلامیایران به اعدام محکوم شد. اینک شیرکو معارفی، سی ساله، زندانی کرد دیگری است که با همین اتهامها روبهرو ست یعنی «عضویت در یکی از گروههای مخالف جمهوری اسلامی». شیرکو معارفی به گفته پدرش با گروه «کوموله» در ارتباط بوده است. اما این ارتباط باز هم به گفته پدر شیرکو معارفی «از روی ناچاری و برای پیدا کردن شغل و کسب درآمد» بوده و او تنها «مبلغ کوموله» بوده است.
لقمان رایزن، یکی از وکلای این جوان کرد، در باره آنچه در روزهای گذشته در مورد پرونده او رخ داده است به «رادیو فردا» میگوید: آقای شیرکو معارفی به اتهام محاربه دستگیر شدند. بنده به عنوان وکیل تسخیری آقای معارفی در جلسات دادگاه ایشان حضور یافتم. در نهایت امر در دادگاه بدوی برای ایشان حکم اعدام صادر شد با استناد به یکی از شقوق چهارگانه حد محاربه. متعاقبا بنده و آقای شیخی به اتفاق هم به عنوان وکیل تعینی ایشان در پرونده با هم کار کردیم. درخواست تجدید نظر کردیم. دادگاه تجدید نظر استدلالات و استنباطات ما را قبول نکردند و متاسفانه این حکم مجددا تایید شد. به کمیسیون عفو و بخشودگی درخواست دادیم، هم من و هم همکارم آقای شیخی به اتفاق هم و هم خود آقای معارفی شخصا درخواست عفو را مطرح کردیم که متاسفانه این درخواست ما هم در آنجا مورد پذیرش واقع نشد.
آخرین اقدامی که در دست کار داریم درخواست اعاده دادرسی مستند به بند شش ماده ۲۷۲ قانون مجازات اسلامی است. با این استنباط و استدلال که مجازات صادره متناسب با جرم ارتکابی نیست. یعنی اعتقاد داریم که عمل ارتکابی در قالب محاربه نیست. و مجازات صادره متناسب با عمل ارتکابی توسط موکل من نیست. پذیرش اعاده دادرسی – اگر خدا بخواهد – اجرای حکم را به تعویق خواهد انداخت.
- میشود لطفا در مورد وضعیت بازداشت ایشان و کاری که ایشان انجام داده اند که منجر به صدور اتهام محاربه شده است توضیح دهید؟
ببیند ما اعتقاد داریم که عملی که موکل بنده مرتکب شده است نفیا و اثباتا در قالب محاربه نباید تعریف میشده است. قانون مجازات اسلامیکه بعد از انقلاب به تصویب رسیده است مجازاتها را به پنج دسته قصاص، دیات، حدود، تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده تقسیم میکند. در قرآن محارب را تعریف کرده و مصداق محارب را هم تعریف کرده است و گفته است راه اثبات محاربه یا شهادت شهود است یا اقرار خود فرد.
مجازات محاربه هم چهار شکل دارد. قطع عضو یعنی قطع دست راست و پای چپ، به دار آویختن و اعدام و نفی بلد و تبعید است. ما میگوییم در حدود الهی قاضی حق تفسیر ندارد. دیگر قاضی نباید بگوید که بله، شاهدی نبوده و متهم هم اقرار نکرده است، ولی من شخصا از قرائنی که در پرونده بود به علم رسیدم.
قطعا باید حد الهی آن جور که هست اجرا و اثبات شود. عقیده بنده و جناب آقای شیخی – وکیل همکار من در پرونده – این است که عملی که موکل بنده مرتکب شدهاند یا اتهام محاربه به وی منتسب شده است در حد محاربه نیست. حتی اگر ایشان محارب باشند راه اثبات محارب در مسیر دادرسی رعایت نشده است. اظهارات کدام شاهد در دادگاه استماع شده است؟ کما اینکه ما بالغ بر ۲۵ شاهد به دادگاه معرفی کردهایم که دادگاه استماع کند که ایشان محارب نیست. متاسفانه این روال رعایت نشده است و عقیده ما بر این است که ایشان محارب نیست.