موضوع برنامه این هفته دیدگاه ها به نوروز اختصاص دارد. در این برنامه نگاهی داریم به ریشه ها و قدمت مراسم نوروز و جایگاه آن در فرهنگ ملل و شباهتهای آئینها و مراسم دیگر اقوام و ملتها با مراسم نوروز.
در گفتگو با دکتر علی حصوری، تاریخ شناس و استاد پیشین دانشگاه شیراز، در حال حاضر ساکن سوئد، دکتر احمد کریمی حکاک، استاد رشته ادبیات و تاریخ در واشنگتن و احمد قابل، روحانی و تحلیلگر سیاسی در فریمان خراسان.
آیا زمان دقیق آغاز برگزاری مراسم نوروز روشن است؟ این مراسم در کجا احتمالاً برای نخستین بار برگزار شده است؟
علی حصوری: پدیده جشن گرفتن اعتدال بهاری پدیده کهنی است برای نمونه قوم "مایا" از حدود سه هزار و صد سال پیش این پدیده را میشناختند، در ایران هم این پدیده خیلی کهن است.
برای نمونه در اوستا که از کهنترین آثار باقیمانده فرهنگ ما است، از اعتدال بهاری سخن میرود. در تخت جمشید، نوروز طبق آداب ویژهای حتی به شکل یک آئین جشن گرفته میشد. من در مقالهای نوشتهام که تخت جمشید یک معبد است و کاخ نیست. دلایل زیادی وجود دارد ازجمله اینکه من در آنجا یک معبد پیدا کرده ام. معبدی برای قربانی کردن پرندگان جلوی جایگاهی که میگویند خوابگاه داریوش بوده است که نمیتوانست باشد. در آنجا نوروزی میگرفتند که همراه با آئین سیاوش بود؛ چون آئین سیاوش هم یک آئین تجدید حیات است. دیگر اقوام ایرانی هم این جشن را داشتند تا دوره ساسانی و بعد هم اسلام.
رسمها و آئینهای نوروزی همچنانکه آقای حصوری گفتند در میان سایر ملل هم دیده میشود، از جمله مراسم عید پاک یا ایستر در کشورهای اروپایی و آمریکا، درست یکی دو هفته پس از نوروز است و شباهتهای بسیاری هم دارد. مانند سبزه و تخم مرغ رنگ کرده و مطلبی که آقای دکتر حصوری هم اشاره کردند درمورد قربانی؛ مثلاً در آلمان در این زمان کباب بره در این مراسم جای ویژهای دارد. به نظر شما این پیوند بین مراسم و آئینها از کجا شروع شده و چه ماخذی دارد؟
احمد کریمی حکاک: این موضوع بر میگردد به هشت تا ۱۰ هزار سال پیش که اقوام گرد آورنده خوراک به اقوام تولیدگر خوراک تبدیل میشدند، نگاه کردن به گامآهنگ زندگی با گذشت فصلها، مهم بوده اس. با زمستان بسیار سختی که در آسیای میانه و فلات ایران محتملاً وجود داشت، همه به درون کلبهها و غارها میرفتند و شکوفایی بهار اولین بازگشت آنها به طبیعت بود و نظاره این تحول طبیعت منبع الهامی می شده برای بشر آن دوران. اما در مورد سخن آقای حصوری اقوام "مایا" لابد این را به عنوان اعتدال خریفی یا خزانی جشن میگرفتند زیرا نوروز در نیم کره شمالی معنای بهار را دارد و در نیمکره جنوبی آغاز خزان است.
بعدها با آمدن آئین مهر به آسیای میانه اولین مناسک شروع میشود. کشته شدن "گاو هوم" که در جشن مهرگان هم داریم؛ به گونهای میشود گفت شش ماه بعد از کشته شدن گاو هوم، آغاز بهار و نوروز رفته رفته به عنوان آغازه سال سر بر میکند و در آئین زرتشت جنبههای مذهبی به خود میگیرد. پایداری نوروز هم در این است که به هیچ مذهب و مسلکی تعلق ندارد.
علی حصوری: آنچه درباره مایا ها گفتم درست است؛ آنها اول بهار خود را جشن میگیرند که اول پاییز ماست.
اما درباره ایستر این واژه ترجمه لغت دیگری است که در عربی «تشریق» گفته میشود که معنی کلمه «ایستر» را میدهد که با کلمه «شرق» ارتباط دارند. این جشن اولین ماه پر بعد از نوروز است. در یک حساب ایرانی بسیار قدیم اولین روز سال خورشیدی برابر است با اولین روز ماه قمری. و در نتیجه روز سیزدهم که شب چهارده ماه است جشن گرفته میشود که شده است "سیزده بهدر" ما. ایستر هم همان است.
آمیزش میان اسلام و آئینهای ایرانی چگونه انجام شد و آیا در متون اسلامی مطلبی در این مورد وجود دارد که با سلطه عرب بر ایران، حکمرانان چه برخوردی با نوروز به عنوان مهمترین رسم و آئین ایرانی داشتند؟
احمد قابل: در خصوص آداب و سنن ایرانی، اسلام نه تنها با آن جنبههایی که اصطکاکی با تعالی معنوی مردم نداشته مخالفتی نکرده، بلکه حتی همراهی کرده است.
در خصوص نوروز، روایاتی است که نشان میدهد که اسلام به استقبال آن رفته است. رفتوآمدهای خانوادگی ایام نوروز جنبههای مثبتی دارد و اسلام از آن به عنوان «صلة الرحم» یاد میکند. یا مسئله نو پوشیدن با نظافت و شادمانی که شریعت به آن دعوت میکند، سازگاری دارد و مثلاً غسل را برای روز نوروز مستحب کرده است. اینها نشانگر آن است که بنا نبود برای زندگی بشر مزاحمتی ایجاد کند.
بعدها متاسفانه بر اثر مرور زمان، با بزرگنمایی برخی صحنههایی که مربوط به شریعت نیست، مانند عزاداری هایی که باب شده و فرهنگ غم را بر فرهنگ شادی ترجیح میدهد و ارتباطی با اسلام ندارد، وضعیت به گونه ای شده است که با هرگونه جشن و شادمانی مردم مخالفت میکنند. روایات مختلف اشاره به نوروز دارد که بصورت «نیروز» معرب شده است و اسلام به استقبال رفته است و مشوقانه به قضیه نگاه کرده است.
آیا اسلام و مسلمانان پیش از پیوستن ایران به مسلمانان، این مراسم را داشتند؟
احمد قابل: اعراب مسلماً نداشتند، ولی در همان سالهای آغازین اسلام، افرادی مثل سلمان فارسی که نقش مهمی در رهبری داشته و جزو نزدیکان پیامبر بوده، اوضاع ایران را برای پیامبر شرح داده و آداب و سنن ایران را معرفی کرده است. ولی خود عربها [چنین] رسمی نداشتند.
روند دگرگونی ها در برگزاری مراسم چگونه بوده است؟
علی حصوری: تغییرات عمده ای صورت نگرفته است. همین حاجی فیروز، چیز بسیار کهنه ای است. لباس سرخ و صورت سیاه او نماد زمستان است.
با فروپاشی امپراتوری باستانی ایران و پیدایش کشورهای مختلف آیا تفاوتی میان مراسم این اقوام و ملیتها پیدا شد؟
احمد کریمی حکاک: همه آئینها در نهایت رنگ و بوی محلی میگیرند. آئینهای جهانی با امکانات واقعی محلی ترکیب میشود و مراسم و آئینی به وجود میآید، که از یک سو اشتراک آن آئین را با آئین در مفهوم بزرگتر حفظ میکند و از سوی دیگر به آن امکانات محلی مشخص بر میگردد.
اعمال اجتماعی گام به گام و نسل به نسل دگرگون میشوند. تخم مرغ رنگی که به هفت سین اضافه شده آیا یک تداخل میان نوروز و عید پاک مسیحیان بوده یا نه، نمیدانیم. روایات زیاد است. نکته دیگر این است که اسلام تنها آیات و روایات منقول در قران و از ائمه اطهار نیست.
اسلام در جلوههای مختلف خودش در میان مردمان گوناگون شکلهای متفاوتی داشته است. برای نمونه مراسم "سمنو پزان" در آسیای میانه هنوز مراسم مهمی است درحالیکه ما دیگر با خود فرایند (سمنو پزی) کاری نداریم و با محصول آن روبهرو می شویم. درعوض ما چهارشنبهسوری را برگزار میکنیم، ولی در هند و آسیای میانه چهارشنبهسوری و پریدن از آتش وجود ندارد. ما که میدانیم ریشه نوروز به ایران باستان بر میگردد، میتوانیم آن را یکی از جدیدترین موهبتهایمان به جهان ِ جهانی شونده امروز تلقی کنیم و از اینکه نوروز در کشورهای دیگری به جز ایران جشن گرفته می شود استقبال کنیم. نوروز به راستی دارد به روزی جهانی تبدیل میشود.
در گفتگو با دکتر علی حصوری، تاریخ شناس و استاد پیشین دانشگاه شیراز، در حال حاضر ساکن سوئد، دکتر احمد کریمی حکاک، استاد رشته ادبیات و تاریخ در واشنگتن و احمد قابل، روحانی و تحلیلگر سیاسی در فریمان خراسان.
آیا زمان دقیق آغاز برگزاری مراسم نوروز روشن است؟ این مراسم در کجا احتمالاً برای نخستین بار برگزار شده است؟
علی حصوری: پدیده جشن گرفتن اعتدال بهاری پدیده کهنی است برای نمونه قوم "مایا" از حدود سه هزار و صد سال پیش این پدیده را میشناختند، در ایران هم این پدیده خیلی کهن است.
برای نمونه در اوستا که از کهنترین آثار باقیمانده فرهنگ ما است، از اعتدال بهاری سخن میرود. در تخت جمشید، نوروز طبق آداب ویژهای حتی به شکل یک آئین جشن گرفته میشد. من در مقالهای نوشتهام که تخت جمشید یک معبد است و کاخ نیست. دلایل زیادی وجود دارد ازجمله اینکه من در آنجا یک معبد پیدا کرده ام. معبدی برای قربانی کردن پرندگان جلوی جایگاهی که میگویند خوابگاه داریوش بوده است که نمیتوانست باشد. در آنجا نوروزی میگرفتند که همراه با آئین سیاوش بود؛ چون آئین سیاوش هم یک آئین تجدید حیات است. دیگر اقوام ایرانی هم این جشن را داشتند تا دوره ساسانی و بعد هم اسلام.
- مراسم نوروز در آذربایجان
رسمها و آئینهای نوروزی همچنانکه آقای حصوری گفتند در میان سایر ملل هم دیده میشود، از جمله مراسم عید پاک یا ایستر در کشورهای اروپایی و آمریکا، درست یکی دو هفته پس از نوروز است و شباهتهای بسیاری هم دارد. مانند سبزه و تخم مرغ رنگ کرده و مطلبی که آقای دکتر حصوری هم اشاره کردند درمورد قربانی؛ مثلاً در آلمان در این زمان کباب بره در این مراسم جای ویژهای دارد. به نظر شما این پیوند بین مراسم و آئینها از کجا شروع شده و چه ماخذی دارد؟
احمد کریمی حکاک: این موضوع بر میگردد به هشت تا ۱۰ هزار سال پیش که اقوام گرد آورنده خوراک به اقوام تولیدگر خوراک تبدیل میشدند، نگاه کردن به گامآهنگ زندگی با گذشت فصلها، مهم بوده اس. با زمستان بسیار سختی که در آسیای میانه و فلات ایران محتملاً وجود داشت، همه به درون کلبهها و غارها میرفتند و شکوفایی بهار اولین بازگشت آنها به طبیعت بود و نظاره این تحول طبیعت منبع الهامی می شده برای بشر آن دوران. اما در مورد سخن آقای حصوری اقوام "مایا" لابد این را به عنوان اعتدال خریفی یا خزانی جشن میگرفتند زیرا نوروز در نیم کره شمالی معنای بهار را دارد و در نیمکره جنوبی آغاز خزان است.
بعدها با آمدن آئین مهر به آسیای میانه اولین مناسک شروع میشود. کشته شدن "گاو هوم" که در جشن مهرگان هم داریم؛ به گونهای میشود گفت شش ماه بعد از کشته شدن گاو هوم، آغاز بهار و نوروز رفته رفته به عنوان آغازه سال سر بر میکند و در آئین زرتشت جنبههای مذهبی به خود میگیرد. پایداری نوروز هم در این است که به هیچ مذهب و مسلکی تعلق ندارد.
علی حصوری: آنچه درباره مایا ها گفتم درست است؛ آنها اول بهار خود را جشن میگیرند که اول پاییز ماست.
اما درباره ایستر این واژه ترجمه لغت دیگری است که در عربی «تشریق» گفته میشود که معنی کلمه «ایستر» را میدهد که با کلمه «شرق» ارتباط دارند. این جشن اولین ماه پر بعد از نوروز است. در یک حساب ایرانی بسیار قدیم اولین روز سال خورشیدی برابر است با اولین روز ماه قمری. و در نتیجه روز سیزدهم که شب چهارده ماه است جشن گرفته میشود که شده است "سیزده بهدر" ما. ایستر هم همان است.
- نوروز در تاجیکستان
آمیزش میان اسلام و آئینهای ایرانی چگونه انجام شد و آیا در متون اسلامی مطلبی در این مورد وجود دارد که با سلطه عرب بر ایران، حکمرانان چه برخوردی با نوروز به عنوان مهمترین رسم و آئین ایرانی داشتند؟
احمد قابل: در خصوص آداب و سنن ایرانی، اسلام نه تنها با آن جنبههایی که اصطکاکی با تعالی معنوی مردم نداشته مخالفتی نکرده، بلکه حتی همراهی کرده است.
در خصوص نوروز، روایاتی است که نشان میدهد که اسلام به استقبال آن رفته است. رفتوآمدهای خانوادگی ایام نوروز جنبههای مثبتی دارد و اسلام از آن به عنوان «صلة الرحم» یاد میکند. یا مسئله نو پوشیدن با نظافت و شادمانی که شریعت به آن دعوت میکند، سازگاری دارد و مثلاً غسل را برای روز نوروز مستحب کرده است. اینها نشانگر آن است که بنا نبود برای زندگی بشر مزاحمتی ایجاد کند.
بعدها متاسفانه بر اثر مرور زمان، با بزرگنمایی برخی صحنههایی که مربوط به شریعت نیست، مانند عزاداری هایی که باب شده و فرهنگ غم را بر فرهنگ شادی ترجیح میدهد و ارتباطی با اسلام ندارد، وضعیت به گونه ای شده است که با هرگونه جشن و شادمانی مردم مخالفت میکنند. روایات مختلف اشاره به نوروز دارد که بصورت «نیروز» معرب شده است و اسلام به استقبال رفته است و مشوقانه به قضیه نگاه کرده است.
آیا اسلام و مسلمانان پیش از پیوستن ایران به مسلمانان، این مراسم را داشتند؟
احمد قابل: اعراب مسلماً نداشتند، ولی در همان سالهای آغازین اسلام، افرادی مثل سلمان فارسی که نقش مهمی در رهبری داشته و جزو نزدیکان پیامبر بوده، اوضاع ایران را برای پیامبر شرح داده و آداب و سنن ایران را معرفی کرده است. ولی خود عربها [چنین] رسمی نداشتند.
روند دگرگونی ها در برگزاری مراسم چگونه بوده است؟
علی حصوری: تغییرات عمده ای صورت نگرفته است. همین حاجی فیروز، چیز بسیار کهنه ای است. لباس سرخ و صورت سیاه او نماد زمستان است.
با فروپاشی امپراتوری باستانی ایران و پیدایش کشورهای مختلف آیا تفاوتی میان مراسم این اقوام و ملیتها پیدا شد؟
احمد کریمی حکاک: همه آئینها در نهایت رنگ و بوی محلی میگیرند. آئینهای جهانی با امکانات واقعی محلی ترکیب میشود و مراسم و آئینی به وجود میآید، که از یک سو اشتراک آن آئین را با آئین در مفهوم بزرگتر حفظ میکند و از سوی دیگر به آن امکانات محلی مشخص بر میگردد.
اعمال اجتماعی گام به گام و نسل به نسل دگرگون میشوند. تخم مرغ رنگی که به هفت سین اضافه شده آیا یک تداخل میان نوروز و عید پاک مسیحیان بوده یا نه، نمیدانیم. روایات زیاد است. نکته دیگر این است که اسلام تنها آیات و روایات منقول در قران و از ائمه اطهار نیست.
اسلام در جلوههای مختلف خودش در میان مردمان گوناگون شکلهای متفاوتی داشته است. برای نمونه مراسم "سمنو پزان" در آسیای میانه هنوز مراسم مهمی است درحالیکه ما دیگر با خود فرایند (سمنو پزی) کاری نداریم و با محصول آن روبهرو می شویم. درعوض ما چهارشنبهسوری را برگزار میکنیم، ولی در هند و آسیای میانه چهارشنبهسوری و پریدن از آتش وجود ندارد. ما که میدانیم ریشه نوروز به ایران باستان بر میگردد، میتوانیم آن را یکی از جدیدترین موهبتهایمان به جهان ِ جهانی شونده امروز تلقی کنیم و از اینکه نوروز در کشورهای دیگری به جز ایران جشن گرفته می شود استقبال کنیم. نوروز به راستی دارد به روزی جهانی تبدیل میشود.