٢۲ خرداد ١٣٨٨ زمانی است که برای برگزاری دهمین انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران تعیین شده است. هرچند ثبت نام رسمی کاندیداهای این دوره ریاست جمهوری آغاز نشده، مدتی است که تب انتخابات ایران را فرا گرفته است و در بحبوحه بحثهای انتخابات دهم و تعدد و تنوع کاندیداها و جناحهای سیاسی، بازهم بحث زنان و حضور آنها در انتخابات ریاست جمهوری و نیز نامزدی آنها در این مقام، یکی از بحثهای مهم است.
با اینکه این دوره، دهمین باری است که مردم برای تعیین رئیس جمهور آینده کشور پای صندوقهای رای میروند، اما همچنان کلمه «رجال» در اصل ١١٥ قانون اساسی، محل بحث میان موافقان و مخالفان کاندیدا شدن زنان در انتخابات ریاست جمهوری است.
این اصل قانون اساسی تاکید میکند که رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند، انتخاب شود: «ایرانی الاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوا، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور.»
به عقیده موافقان ریاست جمهوری زنان، استفاده از واژه «رجال» توسط تدوینکنندگان قانون اساسی، نشان میدهد که آنها -به هر دلیلی- به خود اجازه ندادهاند با توجه به مقتضیات جامعه و ملاحظات کشور به صراحت از واژه «مردان» استفاده کنند. اما مخالفان اساساً کلمه رجال را به معنای مردان میدانند.
اعظم طالقانی، از معدود زنان ایرانی با سابقه فعالیتهای سیاسی است که تاکنون چندین بار قدم در عرصه رقابتهای ریاست جمهوری گذاشته است. هرچند هربار شورای نگهبان دست رد بر سینه او زده و با رد صلاحیتاش اجازه حضور در رقابتهای انتخاباتی را به او نداده است. با اینهمه او معتقد است تا تکلیف کلمه رجال در قانون اساسی مشخص نشود، راه برای فعالیتهای جدی زنان در عرصههای مختلف کشور هموار نخواهد شد.
دکتر آزاده کیان، پژوهشگر مرکز تحقیقات ملی فرانسه و دانشگاه پاریس، معتقد است که زنان پیش از کاندیدا شدن در انتخابات ریاست جمهوری، باید سلسله مراتب سیاسی را طی کنند.
اما از دیگر سو فعالان جنبش زنان در ایران معتقدند که طی کردن سلسله مراتب سیاسی برای حضور در جایگاه ریاست جمهوری، لازمه یک جامعه دموکراتیک است. این دسته از افراد در جامعه ای که زنان اجازه مبارزه حتی در جایگاه کاندیدای ریاست جمهوری را ندارند، دیگر انگیزهای برای طی کردن سلسله مراتب سیاسی باقی نمیماند. پروین اردلان، عضو کمپین یک میلیون امضا، همین حضور اعظم طالقانی و رد صلاحیت شدن او را را به اندازه کافی گویا و پویا میداند.
پروین اردلان میگوید: «این حرکت تداومی دارد که بنظر من موثر است. یعنی میخواهید بگویید که خانمها از پا ننشستهاند و دارند حرکت میکنند و میخواهند که موقعیتهای سیاسیای مثل مردان داشته باشند. یکی از این موقعیتها ریاست جمهوری است که از این منظر با تفسیری که از رجال میشود و با نقشی که شورای نگهبان دارد و با ردی که بر فعالیت زنان در این حوزهها میشود، بازهم مداومت زنان را میبینیم. بنظر من این در روند دموکراتیزه کردن است که میتواند تاثیرگذار باشد اما قطعاً بسرعت نتیجه بخش نیست.»
با اینکه به ظاهر رد صلاحیت کاندیداهای زن برای انتخابات ریاست جمهوری، بن بستی غیرقابل عبور بنظر میرسد، گروهی از کارشناسان و تحلیلگران سیاسی و اجتماعی معتقدند که همین اعلام موجودیت تاثیر خود را بر جامعه خواهد گذاشت. آنها معتقدند افزایش تعداد کاندیداهای زن انتخابات ریاست جمهوری از ٩ زن در اولین انتخابات، تا ٩٠ زن در نهمین انتخابات خود شاهدی بر این ماجرا است. البته شورای نگهبان صلاحیت این ٩٠ زن را رد کرده است.
آزاده کیان معتقد است رد صلاحیتها به دلیل وجود نهادهای بسیار محافظه کاری است که در مورد کاندیداتوری خانمها تصمیم میگیرند؛ مثلا شورای نگهبان.
خانم کیان میافزاید: «این دید محافظهکارانه به قدرت و صلاحیت زنان وجود دارد و این سبب میشود که نگذارند عملاً زنان به جاهای مهم سیاسی مثل انتخابات ریاست جمهوری وارد شوند.»
نقش زنان در انتخابات ریاست جمهوری تنها به کاندیدا شدن و رد صلاحیت محدود نمیشود. همواره با نزدیک شدن انتخابات، نه تنها کاندیداها در سخنرانیهای تبلیغاتی و برنامههای آینده خود توجه بیشتری به مسائل زنان نشان میدهند، بلکه دولتمردان نیز برای افزایش اشتیاق مردم به حضور در انتخابات، آزادیهای اجتماعی بیشتری را برای آنها بخصوص زنان در نظر میگیرند.
آزاده کیان درباره نوع نگاه مسئولان جمهوری اسلامی به حضور زنان در انتخابات به رادیو فردا میگوید: «اصولاً سران جمهوری اسلامی و احزاب مختلف میدانند که نیمی از جمعیت رای دهندگان را زنان تشکیل میدهند. هرجا که بتوانند زنان را بسیج کنند برای انتخابات، حمل به پرشورتر شدن آن انتخابات کمک میکند و هم وقتی زنی به پای صندوق رای میرود احتمال زیاد دارد که همسر یا بچههایش هم به همراه او به پای صندوق رای بروند. در نتیجه وقتی زنی را بسیج میکنند، افراد مختلف خانواده او را هم بسیج میکنند.»
آزاده کیان میگوید: «شاید تنها استثنا، کاندیداتوری معین بود در سال ٨٤ که یک مقدار حول زنان، حقوق بشر و اقلیتها مبارزات انتخاباتیاش را پیش برد. بقیه اوقات حقوق زنان حتی در زمان انتخابات هم به فراموشی سپرده میشود. شاید بخشی از این کوتاهی به خانمهای فعال در احزاب سیاسی بر میگردد که حزب خودشان را وادار نمیکنند که دوران انتخابات نسبت به مسائل و حقوق زنان تاکید داشته باشند و بعد از انتخابات هم پیگیری کنند که به قولهایی که داده میشود عمل کنند.»
پروین اردلان قرار گرفتن در چنین موقعیتی را اجتناب ناپزیر میداند.
این عضو کمپین یک میلیون امضا برای برابری حقوق زنان و مردان به رادیو فردا میگوید: «من به عنوان زن فعال مدنی در حوزههای سیاسی -که بازی بزرگان است- باید بدانم در چنین شرایطی دوباره بحث زنان مطرح میشود، چون رای زنان مطرح است. باید بدانم چقدر این قضیه جدی است و چقدر به خواستههای زنان پاسخ داده میشود یا باید یک مکانیسم و حرکت و اقدامیکنم که این خواستهها را به یک سرانجامی برساند.»
از منظر فعالان حقوق زنان ایران در سالهای اخیر جامعه زنان ایران تلاش کرده است تا صدای برابریخواهی و تلاش برای دست یافتن به حقوقی در خور خود را به گوش همه اقشار جامعه برساند.
پروین اردلان میگوید: «در جنبش زنان ما مطالبات زیادی را مطرح کرده ایم. الان دوره به آزمون گذاشتن کسانی است که میخواهند بیایند و فارغ از اینکه شورای نگهبانی و نظارت استصوابی وجود دارد، و با توجه به وظایفی که دولت تازه طبق قانون اساسی برخوردار است، بر آن اساس باید ببینند که چه کارهایی را میتوانند انجام دهند. بنابراین من فکر میکنم که دوره انتخابات ریاست جمهوری دوره طرح مطالبات زنان نیست. دوره مشاهده کاندیداهایی است که برنامه میدهند و باید دید که در این برنامهها چه چیزهایی عنوان میشود. ما سالهاست که داریم از حقوق برابر، مطالبات حقوقی زنان، پیوستن ایران به کنوانسیونهای گوناگون بویژه کنوانسیون رفع تبعیض حرف میزنیم. سالها است که بحث اشتغال زنان مطرح است. اینها خواستهای عینی و مشخصی است که مطرح شده. بنظر من [انتخابات] آزمون ملت نیست، آزمون کاندیداهای مختلفی است که از فیلترهای گوناگون گذشتهاند.»
طبق اخبار منتشر شده خانم اعظم طالقانی اعلام کرده است که در دهمین انتخابات ریاست جمهوری اسلامی نیز کاندیدا خواهد شد.
آزاده کیان ادامه این حضور اجتماعی و سیاسی زنان را امیدوار کننده میداند.
آزاده کیان میگوید: «افزایش سطح سواد زنان در سالهای اخیر که اکثریت دانشجویان در دانشگاهها زن هستند، در دهه آینده در ایران مناسبات قدرت را دستخوش تغییر خواهد کرد. نسل جوان حاضر نخواهد شد قدرت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی در دست و سلطه مردان باشد. این ریشههای تاریخی هم دارد و فقط به رژیم جمهوری اسلامی و دوران این حکومت بر میگردد. توانمندسازی زنان حیطههای مختلفی را باید در بر بگیرد. این حیطهها جز با تلاش خود زنان قابل فتح نیستند.»
با اینکه این دوره، دهمین باری است که مردم برای تعیین رئیس جمهور آینده کشور پای صندوقهای رای میروند، اما همچنان کلمه «رجال» در اصل ١١٥ قانون اساسی، محل بحث میان موافقان و مخالفان کاندیدا شدن زنان در انتخابات ریاست جمهوری است.
این اصل قانون اساسی تاکید میکند که رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند، انتخاب شود: «ایرانی الاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوا، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور.»
به عقیده موافقان ریاست جمهوری زنان، استفاده از واژه «رجال» توسط تدوینکنندگان قانون اساسی، نشان میدهد که آنها -به هر دلیلی- به خود اجازه ندادهاند با توجه به مقتضیات جامعه و ملاحظات کشور به صراحت از واژه «مردان» استفاده کنند. اما مخالفان اساساً کلمه رجال را به معنای مردان میدانند.
اعظم طالقانی، از معدود زنان ایرانی با سابقه فعالیتهای سیاسی است که تاکنون چندین بار قدم در عرصه رقابتهای ریاست جمهوری گذاشته است. هرچند هربار شورای نگهبان دست رد بر سینه او زده و با رد صلاحیتاش اجازه حضور در رقابتهای انتخاباتی را به او نداده است. با اینهمه او معتقد است تا تکلیف کلمه رجال در قانون اساسی مشخص نشود، راه برای فعالیتهای جدی زنان در عرصههای مختلف کشور هموار نخواهد شد.
دکتر آزاده کیان، پژوهشگر مرکز تحقیقات ملی فرانسه و دانشگاه پاریس، معتقد است که زنان پیش از کاندیدا شدن در انتخابات ریاست جمهوری، باید سلسله مراتب سیاسی را طی کنند.
اعظم طالقانی، از معدود زنان ایرانی با سابقه فعالیتهای سیاسی است که تاکنون چندین بار قدم در عرصه رقابتهای ریاست جمهوری گذاشته است. هرچند هربار شورای نگهبان دست رد بر سینه او زده و با رد صلاحیتاش اجازه حضور در رقابتهای انتخاباتی را به او نداده است. با اینهمه او معتقد است تا تکلیف کلمه رجال در قانون اساسی مشخص نشود، راه برای فعالیتهای جدی زنان در عرصههای مختلف کشور هموار نخواهد شد.
آزاده کیان به رادیو فردا میگوید: «من فکر میکنم که زنان میبایستی در حیطههای دیگری که امکان برایشان بازتر است، مانند انتخابات شوراها در سطح محلی و انتخابات مجلس شورای اسلامی وارد شوند و البته منظورم خانمهایی است که عضو احزاب رسمی کشوراند و میتوانند در این انتخابات شرکت کنند. در درجه اول این مهمتر است تا اینکه بطور سمبلیک هر چهارسال یکبار بعضی از خانمها خودشان را کاندید انتخابات ریاست جمهوری کنند. در واقع این بیشتر چالشی است که خانمها در ارتباط با شورای نگهبان و دیگر محافظه کاران مطرح میکنند تا دسترسی واقعیاشان به پست ریاست جمهوری.» اما از دیگر سو فعالان جنبش زنان در ایران معتقدند که طی کردن سلسله مراتب سیاسی برای حضور در جایگاه ریاست جمهوری، لازمه یک جامعه دموکراتیک است. این دسته از افراد در جامعه ای که زنان اجازه مبارزه حتی در جایگاه کاندیدای ریاست جمهوری را ندارند، دیگر انگیزهای برای طی کردن سلسله مراتب سیاسی باقی نمیماند. پروین اردلان، عضو کمپین یک میلیون امضا، همین حضور اعظم طالقانی و رد صلاحیت شدن او را را به اندازه کافی گویا و پویا میداند.
پروین اردلان میگوید: «این حرکت تداومی دارد که بنظر من موثر است. یعنی میخواهید بگویید که خانمها از پا ننشستهاند و دارند حرکت میکنند و میخواهند که موقعیتهای سیاسیای مثل مردان داشته باشند. یکی از این موقعیتها ریاست جمهوری است که از این منظر با تفسیری که از رجال میشود و با نقشی که شورای نگهبان دارد و با ردی که بر فعالیت زنان در این حوزهها میشود، بازهم مداومت زنان را میبینیم. بنظر من این در روند دموکراتیزه کردن است که میتواند تاثیرگذار باشد اما قطعاً بسرعت نتیجه بخش نیست.»
با اینکه به ظاهر رد صلاحیت کاندیداهای زن برای انتخابات ریاست جمهوری، بن بستی غیرقابل عبور بنظر میرسد، گروهی از کارشناسان و تحلیلگران سیاسی و اجتماعی معتقدند که همین اعلام موجودیت تاثیر خود را بر جامعه خواهد گذاشت. آنها معتقدند افزایش تعداد کاندیداهای زن انتخابات ریاست جمهوری از ٩ زن در اولین انتخابات، تا ٩٠ زن در نهمین انتخابات خود شاهدی بر این ماجرا است. البته شورای نگهبان صلاحیت این ٩٠ زن را رد کرده است.
آزاده کیان معتقد است رد صلاحیتها به دلیل وجود نهادهای بسیار محافظه کاری است که در مورد کاندیداتوری خانمها تصمیم میگیرند؛ مثلا شورای نگهبان.
خانم کیان میافزاید: «این دید محافظهکارانه به قدرت و صلاحیت زنان وجود دارد و این سبب میشود که نگذارند عملاً زنان به جاهای مهم سیاسی مثل انتخابات ریاست جمهوری وارد شوند.»
نقش زنان در انتخابات ریاست جمهوری تنها به کاندیدا شدن و رد صلاحیت محدود نمیشود. همواره با نزدیک شدن انتخابات، نه تنها کاندیداها در سخنرانیهای تبلیغاتی و برنامههای آینده خود توجه بیشتری به مسائل زنان نشان میدهند، بلکه دولتمردان نیز برای افزایش اشتیاق مردم به حضور در انتخابات، آزادیهای اجتماعی بیشتری را برای آنها بخصوص زنان در نظر میگیرند.
آزاده کیان درباره نوع نگاه مسئولان جمهوری اسلامی به حضور زنان در انتخابات به رادیو فردا میگوید: «اصولاً سران جمهوری اسلامی و احزاب مختلف میدانند که نیمی از جمعیت رای دهندگان را زنان تشکیل میدهند. هرجا که بتوانند زنان را بسیج کنند برای انتخابات، حمل به پرشورتر شدن آن انتخابات کمک میکند و هم وقتی زنی به پای صندوق رای میرود احتمال زیاد دارد که همسر یا بچههایش هم به همراه او به پای صندوق رای بروند. در نتیجه وقتی زنی را بسیج میکنند، افراد مختلف خانواده او را هم بسیج میکنند.»
پروین اردلان : «این حرکت تداومی دارد که بنظر من موثر است. یعنی میخواهید بگویید که خانمها از پا ننشستهاند و دارند حرکت میکنند و میخواهند که موقعیتهای سیاسیای مثل مردان داشته باشند. یکی از این موقعیتها ریاست جمهوری است که از این منظر با تفسیری که از رجال میشود و با نقشی که شورای نگهبان دارد و با ردی که بر فعالیت زنان در این حوزهها میشود، بازهم مداومت زنان را میبینیم.
خانم کیان میافزاید بسیج زنان از این نظر برای دولتمردان بسیار مهم است اما در این میان از آن استفاده ابزاری میشود. وی بر این باور است که از آنجا که انتخابات معمولاً سیاسی میشود، مسائل مربوط به زنان و حقوق زنان و خواستهای زنان همیشه فرعی میشود و کنار گذاشته میشود.آزاده کیان میگوید: «شاید تنها استثنا، کاندیداتوری معین بود در سال ٨٤ که یک مقدار حول زنان، حقوق بشر و اقلیتها مبارزات انتخاباتیاش را پیش برد. بقیه اوقات حقوق زنان حتی در زمان انتخابات هم به فراموشی سپرده میشود. شاید بخشی از این کوتاهی به خانمهای فعال در احزاب سیاسی بر میگردد که حزب خودشان را وادار نمیکنند که دوران انتخابات نسبت به مسائل و حقوق زنان تاکید داشته باشند و بعد از انتخابات هم پیگیری کنند که به قولهایی که داده میشود عمل کنند.»
پروین اردلان قرار گرفتن در چنین موقعیتی را اجتناب ناپزیر میداند.
این عضو کمپین یک میلیون امضا برای برابری حقوق زنان و مردان به رادیو فردا میگوید: «من به عنوان زن فعال مدنی در حوزههای سیاسی -که بازی بزرگان است- باید بدانم در چنین شرایطی دوباره بحث زنان مطرح میشود، چون رای زنان مطرح است. باید بدانم چقدر این قضیه جدی است و چقدر به خواستههای زنان پاسخ داده میشود یا باید یک مکانیسم و حرکت و اقدامیکنم که این خواستهها را به یک سرانجامی برساند.»
از منظر فعالان حقوق زنان ایران در سالهای اخیر جامعه زنان ایران تلاش کرده است تا صدای برابریخواهی و تلاش برای دست یافتن به حقوقی در خور خود را به گوش همه اقشار جامعه برساند.
پروین اردلان میگوید: «در جنبش زنان ما مطالبات زیادی را مطرح کرده ایم. الان دوره به آزمون گذاشتن کسانی است که میخواهند بیایند و فارغ از اینکه شورای نگهبانی و نظارت استصوابی وجود دارد، و با توجه به وظایفی که دولت تازه طبق قانون اساسی برخوردار است، بر آن اساس باید ببینند که چه کارهایی را میتوانند انجام دهند. بنابراین من فکر میکنم که دوره انتخابات ریاست جمهوری دوره طرح مطالبات زنان نیست. دوره مشاهده کاندیداهایی است که برنامه میدهند و باید دید که در این برنامهها چه چیزهایی عنوان میشود. ما سالهاست که داریم از حقوق برابر، مطالبات حقوقی زنان، پیوستن ایران به کنوانسیونهای گوناگون بویژه کنوانسیون رفع تبعیض حرف میزنیم. سالها است که بحث اشتغال زنان مطرح است. اینها خواستهای عینی و مشخصی است که مطرح شده. بنظر من [انتخابات] آزمون ملت نیست، آزمون کاندیداهای مختلفی است که از فیلترهای گوناگون گذشتهاند.»
طبق اخبار منتشر شده خانم اعظم طالقانی اعلام کرده است که در دهمین انتخابات ریاست جمهوری اسلامی نیز کاندیدا خواهد شد.
آزاده کیان ادامه این حضور اجتماعی و سیاسی زنان را امیدوار کننده میداند.
آزاده کیان میگوید: «افزایش سطح سواد زنان در سالهای اخیر که اکثریت دانشجویان در دانشگاهها زن هستند، در دهه آینده در ایران مناسبات قدرت را دستخوش تغییر خواهد کرد. نسل جوان حاضر نخواهد شد قدرت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی در دست و سلطه مردان باشد. این ریشههای تاریخی هم دارد و فقط به رژیم جمهوری اسلامی و دوران این حکومت بر میگردد. توانمندسازی زنان حیطههای مختلفی را باید در بر بگیرد. این حیطهها جز با تلاش خود زنان قابل فتح نیستند.»
- شما چه فکر میکنید؟ آیا حضور زنان در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران ممکن است؟ فکر میکنید حضور یک زن در مسند ریاست جمهوری، چه تاثیری بر جامعه و سیاست ایران میگذارد؟