مقامهای ارشد سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی مکرر مدعی میشوند که یکی از دلایل حضور نظامی ایران در سوریه، جلوگیری از حمله داعش و حفظ امنیت مرزهای ایران است؛ همزمان اما خبرگزاریهای رسمی در ایران از اجرای حکم شلاق علیه ۱۷ کارگر معدن و ۳۵ دانشجو خبر میدهند.
نقض فاحش حقوق بشر توسط داعشیان در مناطق زیر استیلای آنان با انتقاد حاکمان ایران مواجه میشود؛ اما همزمان دستگاه قضایی جمهوری اسلامی با صدور احکام غریب و غیرانسانی، نمایندهی وجهی از «نگاه داعشی» در ایران میشود.
شلاق بر جسم کارگران و دانشجویان
چنانکه خبرگزاری کار ایران گزارش داده، پس از تجمع اعتراضی گروهی از کارگران معدن طلای آغدره در آذربایجان غربی در واکنش به اخراج ۳۵۰ کارگر این معدن، و در پی شکایت کارفرما، ۱۷ نفر از کارگران این معدن به پرداخت جریمه و تحمل ضربات شلاق محکوم شدند.
اتهام این کارگران، «ممانعت و بازداشتن مردم از انجام کسب و کار با ایجاد هیاهو و جنجال»، «توهین به نگهبان شرکت»، «تخریب لباس و توقیف غیر قانونی نگهبان» و «تخریت عمدی تابلوی شرکت» عنوان، و پیکر هریک از آنان ناگزیر از تحمل ۳۰ تا ۱۰۰ ضربه شلاق شده است.
در خبر تأسفبرانگیز دیگری، خبرگزاری وابسته به قوه قضاییه خبر داده که دادستانی قزوین ۳۵ دختر و پسر را که در جشن فارغالتحصیلی و در باغی «در حال رقص و پایکوبی بودند» دستگیر و با ۹۹ ضربه شلاق «مجازات» کرده است.
دادستان قزوین با افتخار از «تشکیل جلسه فوقالعاده» و «اجرای حکم شلاق تمامی متهمان در فردای روز دستگیری» خبر داده، و صدور و اجرای احکام شلاق را «درس عبرتی» برای «هنجارشکنان» توصیف کرده است.
این مقام قضایی تاکید کرده که «بحمدلله در ظرف زمانی کمتر از ۲۴ ساعت کار بازجویی، انجام تحقیقات، تشکیل جلسه دادگاه، صدور رای و اجرای حکم» به انجام رسیده است.
طرفه آنکه یک روز قبل از انتشار خبر فوق، سرپرست دادگاه کیفری یک استان تهران اعلام کرد: «مدتهاست دادگاه استعلاماتی را در پرونده رئیس جمهور سابق [محمود احمدینژاد] از نهادهای مختلف خواسته، اما هنوز هیچ نهادی پاسخ نداده است.»
برای امنیت؛ علیه داعش در سوریه
یکی از ادعاهای تبلیغاتی اقتدارگرایان حاکم برای توجیه حضور نظامی جمهوری اسلامی در سوریه، تأمین امنیت ایرانیان و مبارزه با خطر داعش صدها کیلومتر دور از مرزهای ایران است.
در شاهدی مهم، رهبر جمهوری اسلامی که مکرر سوریه و رژیم اسد را «خط مقاومت» و «عمق استراتژی» جمهوری اسلامی توصیف کرده، مدعی شده است که «اگـر اینهـا [مدافعان حرم]، مبـارزه نمیکردنـد ایـن دشـمن میآمـد داخل کشـور. اگر جلویش گرفتـه نمیشد مـا باید اینجـا در کرمانشاه و همـدان و بقیه استانها با اینها میجنگیدیم و جلـوی اینها را میگرفتیم.»
این ادعا ـ که البته پوششی تبلیغاتی برای توجیه و تعقیب پروژههای امنیتی و ایدئولوژیک آیتالله خامنهای و سپاه محسوب میشود ـ توسط دیگر همراهان حکومت نیز تکرار شده است. بهعنوان نمونه، ماه گذشته (اردیبهشت) معاون اجرایی سپاه استان تهران گفت: «برخیها میگویند چرا باید از سوریه دفاع کنیم؟ باید بگویم اگر جوانان ما امروز در سوریه از اسلام دفاع نکنند دشمن در میدان ونک میآید و بهراحتی حرکت میکند. اگر امروز ایران با عزم راسخ ایستاده تنها به واسطه شهدای مدافع حرم و شهدای هشت سال دفاع مقدس است.»
یا در اظهارنظر مشابهی، نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس نهم مدعی شده که «اگر در سوریه با داعش نجنگیم باید در قصر شیرین و آبادان بجنگیم.»
حتی مجید انصاری، معاون پارلمانی روحانی نیز چند هفته پیش تاکید کرد که «امروز اگر ما در سوریه با داعش نجنگیم باید در داخل کشور بجنگیم.»
به اجمال، یکی از ادعاهای تبلیغاتی حاکمیت برای حضور نظامی بسیار پرهزینه در سوریه، مبارزه با داعشیان است.
اما آیا آنچه در زیرمجموعههای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی رخ میدهد، با تفکر و رفتار داعش بیگانه است؟ آیا شهروندان ایران بهواسطهی رفتارهای حکومت، در ناامنی و زیر تهدید نیستند؟
ولی فقیه «دولت اسلامی» و «راه بهشت»
رهبر جمهوری اسلامی از منتقدان مفهوم «اسلام رحمانی» است؛ به باور او: «این اسلام رحمانی یک کلیدواژهای است برای معارف نشئتگرفتهی از لیبرالیسم.»
شخص اول نظام همچنین از منتقدان جدی مناسبات نزدیک دانشجویان دختر و پسر است؛ وی میگوید: «جذابیت از راه اردوی مختلط، صددرصد غلط و خطا است. دختر و پسر را با هم بردارند ببرند کوه، بردارند ببرند سفر، بردارند ببرند اروپا؛ اردوهای خارج از کشور! اینها قطعاً خیانت به محیط دانشجویی است و خیانت به نسل آیندهی کشور است؛ بدون تردید.»
آیتالله خامنهای همچنین معتقد است که «اگر قرار است که ما جوان را به فسق و فجور و عیش و عشرت و موسیقی حرام و از این قبیل چیزها بکشانیم، خب چرا اسممان را بگذاریم اسلامی؟ این که دیگر اسلامی نیست؛ این غیراسلامی است، این ضداسلامی است. اینها ضد مصلحت است، ضد حق است؛ اینها خیانت به محیط دانشجویی است.»
با چنین مواضعی، شلاق زدن دانشجویانی که جشن فارغالتحصیلیشان مختلط است و آمیخته با رقص و شادی، در خور مجازات است و شلاق. بهخصوص که رأس هرم نظام سیاسی میگوید: «گاهى شنیده میشود کسانى در گوشه و کنار وقتى صحبت از هدایت و راهنمایى و بیان حقایق دینى و مانند اینها میشود، میگویند آقا، مگر ما موظفیم مردم را به بهشت برسانیم؟ خب بله! بله، همین است. فرق حاکم اسلامى با حکام دیگر در همین است: حاکم اسلامى میخواهد کارى کند که مردم به بهشت برسند.»
آیتالله خامنهای پروژهها و رویاهای خود را تعقیب میکند. همین چند هفته پیش او با اشاره به «مراحل پنجگانه تحقق اهداف انقلاب اسلامی»، «هدف انقلاب اسلامی را تحقق تمدن اسلامی» دانست و گفت: «مرحلهی اول در این فرآیند، شکلگیری انقلاب اسلامی است؛ و پس از آن ایجاد نظام اسلامی که هنر بزرگ امام خمینی بود.»
وی مرحله سوم (مقطع زمانی کنونی) را دوران «تشکیل دولت اسلامی» میداند و معتقد است، تا وقتی این مرحله بهطور کامل محقق نشده، نوبت به «تشکیل جامعه اسلامی» نمیرسد.
اینچنین، در مرحلهی تحقق «دولت اسلامی» مطلوب ولی فقیه، و برای نیل به «جامعه اسلامی»، آیتالله خامنهای رییس قوه قضاییهی ایدهآل خود را منصوب میکند و ناظر سختگیری بر شهروندان و خشونت علیه منتقدان و دگراندیشان و کنشگران مدنی، و حتی شهروندانی میشود که «سبک زندگی دیگری» دارند.
تمامیتخواهان درحالیکه مدعی مبارزه با داعش در سوریه و تأمین امنیت برای ایرانیان هستند، همزمان در داخل ایران حقوق بنیادین شهروندان (از حق کار و امنیت شغلی و بیمه برای کارگران معدن تا حق انتخاب پوشش و سبک زندگی و حریم شخصی جوانان) را در سطوح گوناگون و به شکلهای مختلف، هدف تهدید و ناامنی و خشونت قرار دادهاند.
در چنین وضعی، بیتفاوتی روحانی نسبت به تضییع حقوق اساسی و مدنی ایرانیان ـ بهویژه کارگران و دانشجویان شلاقخورده ـ بیاعتنایی او به سوگندی است که برای پاسداری از قانون اساسی و حقوق شهروندان بیان کرده است.
حکایت ایران و داعش، ابعادی فراتر از ستیز با داعشیان در سوریه و عراق یافته، و کشاکش با تفکر داعشی در داخل مرزهای ایران به چالشی پیوسته و هرروزه برای شهروندان ناهمسو با اقتدارگرایان حاکم مبدل شده است.
--------------------------------------------
یادداشتها بیانگر نظر نویسندگان آنهاست